خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
موقعیت جغرافیایی بیزانس
بیزانس بخش خاوری امپراتوری کهن روم را در بر می‌گرفت. خاک بیزانس شامل یونان، شبه جزیره بالکان در جنوب دانوب، آسیای باختری تا دره دجله و فرات، مصر و نواحی ایتالیا بود. آنچه پس از یورشهای بربرها و سده پنجم میلادی امپراتوری روم باقی‌مانده بود همین قسمتها بود. عربها در سده هفتم میلادی مصر، سوریه و دره دجله و فرت را تصرف کردند. سایر دشمنان هر چند گاه قسمتهایی را از خاک بیزانس جدا می ساختند تا اینکه در سده پانزدهم میلادی تنها نوار باریک در راستای کرانه شمالی و داردانل، به‌اضافه شهر قسطنطنیه، برای بیزانس باقی می‌ماند. قسطنطنیه پایتخت بیزانس موقعیتی بی‌همتا داشت. این شهر، همان‌طور که در نقشه مشاهده می‌شود، در شمال کرانه بو سفر، که دریای سیاه را به دریای اژه و مرمره می‌پیوست، قرارگرفته بود و راه‌های باستانی و مهم بازرگانی را زیر نظر داشت. ازنظر موقعیت، مانند سرپل میان اروپا و آسیای صغیر، رفت آمد های میان دو قاره را زیر نظر می‌گرفت. ازلحاظ نظامی نیز از موقعیتی جالب‌توجه برخوردار بود. قسطنطنیه را در شبه جزیره ای ساخته بودند که دفاع از آن آسان بود ونیز رفت‌وآمد ناوگانهای دریایی میان دریای سیاه و اژه و نقل‌وانتقالهای نظامی میان آسیا و اروپا را زیر نظر داشت. کمتر جایی هست که مانند صحنه تاریخ قسطنطنیه، عاملهای جغرافیای نقشی چنین آشکار در آن بازی کرده باشد (هنری لوکاس، ۱۳۷۶،ص ۳۳۴). همچنین قسطنطنیه، در محل تلاقی دو راه مهم بازرگانی قرارگرفته بود. این دو راه را عبارت بود از راه زمینی اروپا به آسیا و راه دریایی از مدیترانه به دریای سیاه. در بندر قسطنطنیه، اغلب ده‌ها کشتی بازرگانی لنگر می‌انداخت. بازرگانان بیزانسی از رهگذر دادوستد با ایران و هندوستان و چین، ثروتهای کلانی به دست می‌آوردند. آوازه بازرگانان بیزانسی ، در اروپای غربی هم پیچیده بود، چراکه آن‌ها کالاهای تولیدی پیشه‌وران بیزانسی و کالاهای گران‌بهای مشرق زمین را به اروپای غربی صادر می‌کردند (دنسکوی،۱۳۵۷،ص۵۸).


امپراتوری بزرگ بیزانس (بیزانتیوم) | مطالبی جامع و کامل درباره تاریخ بیزانس

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
وجه‌تسمیه قسطنطنیه –استانبول
نخستین نامی که، با استناد به نوشته پلینیوس، برای این شهر آورده شده لیگوس و یا لیکوس است. این شهر در محلی که امروز به سرای بورنو معروف است، قرار داشته، و احتمالاً تا زمان تشکیل شهر بیزانتیون موجود بوده است؛ اما کهن‌ترین و معروف‌ترین نامی که از این شهر در مأخذ آمده بیزا نتیون و بوزانتیون است که از واژه تراکیایی بیزانس، بوزاس، یا ویزاس، که نام مشخص است، گرفته‌شده است( اینالحق، ۱۳۷۳ جلد هشتم ). پس از افتتاح بیزانتیوم، در ۱۱ مه ۳۳۰ میلادی، این شهر به نام بانی آن به کنستانتینو پولیس، یعنی شهر کنستانتین، معروف شد. کنستانتین به عربی و قسطنطین وکنستانتینو پولیس به قسطنطنیه معروف گردید.
این نام که در آغاز فقط برای تعریف و به مفهوم شهر کنستانتین به کار برده می‌شد، در سده‌های میانه، بیشتر از نام بیزانتیوم عمومیت پیدا کرد و به صورت‌های کنستانتینوبل، کنستانتینوپل، کنستنتینوپولی و اختصار کوپسولی نامیده شد. مردم شهر کنستانتینوپل برای راحتی آن را فقط «پولیس» می‌نامیدند. مورخان نیز گاه عنوان پولیس را برای این شهر به کار می برند. یونانی‌ها با افزودن پیشوند استین یا استن آن را استینپولیس یا استنپولیس که به معنی در شهر و یا به شهر است، نامیدند( اینالحق، ۱۳۷۳، جلد هشتم ). مسعودی ۱۳۷۴ ،جلد اول،ص ۳۰۹). در مروج الذهب می‌نویسد: « قسطنطین وقتی در روم پادشاه شد، بت‌پرست بود و اول کس از ملوک روم که از رومیه به بوزنطیا انتقال یافت او بود.

بوزنطیا همان شهر قسطنطنیه است که به ساخت و به نام خویش نامید و تا روزگار ما همان نام دارد.» این شهر با عظمت که در کنار بو سفر قرار دارد به چندین نام مشهور بوده است. اسلاوها آن را تزارگراد، یعنی شهر امپراتور، شمالیها میکلاگارد یا میکل کارت یعنی شهر با عظمت، می‌خواندند. یونانی‌ها و رومی‌ها آن را بوزانتیون و بوزانتیوم به نام قدیم این شهر و همچنین به نام روم جدید و بخصوص کنستانتینوپولیس می‌شناختند. کنستانتین (قسطنطین) در سال ۳۳۰ میلادی در آنجا پایتخت جدیدی برای امپراتوری خود بنا نهاد. مسلمانان آن‌سوی مرزهای شرقی و جنوبی امپراتوری این نام تازه را قسطنطنیه یا قسطنطنیه می‌گفتند. اهالی بیزانس معمولاً به‌سادگی به نام هه پولیس از پایتخت باشکوه خود یاد می‌کنند.


امپراتوری بزرگ بیزانس (بیزانتیوم) | مطالبی جامع و کامل درباره تاریخ بیزانس

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
در وجه اشتقاق استانبول اختلاف است: نظری که بیشتر مقبول افتاده همان است که آن را از عبارت ایس تن پولین مشتق می داند و شاید مسلمانان آن را به همین سان از همسایگان یونانی خود در آسیای صغیر شنیده باشند. نام استانبول، باوجودی که ترک‌ها و دیگر مسلمانان آن را زیاد به کار می‌بردند، در دستگاه دولت عثمانی رسمیت نیافت و به‌جای آن کلمه اسلامبول که به معنای «سرشار از اسلام » از آن مراد گرفته می‌شود و به سکه‌ها و اسناد عثمانی نقش بست، لیکن بیشتر سلاطین عثمانی، از زمان فتح شهر تا سقوط امپراتوری، ترجیح دادند که نام قسطنطنیه را حفظ کنند یا عناوین شاعرانه‌ای چون قبه سلطنت و باب السعادت بر آن پیرایه بندند. نام قسطنطنیه تا سال ۱۹۳۰ میلادی همچنان باقی بود و از آن سال به بعد به طور رسمی و برای همیشه به استانبول مبدل شد. در عهد سلطنت سلجوقیان آناطولی و اوایل عثمانیان istinbol (استنبل)، istanbol (استنبل)، یاistanbul (استنبول)نامیده می‌شد. شیلتبرگر رواج نامistambili (استمبلی) را در اواخر قرن هشتم /چهاردهم تایید می‌کند. و صورت ارمنی این نامstampol )استمپل) است.

در شهر عثمانی به‌صورتs (i )tinbol (ستنبول) نیز به کار رفته است (اینا الحق، ۱۳۷۳ ،ص۱). مسعودی می‌نویسد: ((رومیان آنجا را بولن می گویند و چون خواهند معلوم کنند که آنجا پایتخت است آنجا را استنبولن گویند و قسطنطنیه نگویند بلکه این عنوان را عربان بکار برند (مسعودی، ۱۳۴۹،ص۱۲۷). قسطنطنیه به سرزمین وسیعی پیوسته که تا رومیه و دیار فرنگ و اندلس و سایر اقوام شمالی امتداد دارد و به سرزمین مشرق تو قلمرو ترک و خراسان تا هند و چین پیوسته است. خلیجی که از دریای مایطس که اکنون به نام خزری معروف است آغاز می‌شود و به دریای روم می‌ریزد، از سه سو به شهر احاطه دارد و جهت غربی و جنوبی خشکی دارد (مسعودی، ۱۳۴۹ ،ص۱۲۷). موریسن در اواخر قرن دهم /شانزدهم می‌نویسد که ساکنان یونانی stiboli (ستمبلی) و ترک‌ها stambol(ستمبل) می‌گفتند.


امپراتوری بزرگ بیزانس (بیزانتیوم) | مطالبی جامع و کامل درباره تاریخ بیزانس

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
امروزدر مشتق شدن صورت ترکی آن: stanbol/ stinbolاز lstan(m)bol/lstin(m)bolازlstanmbul مأخوذ از استانپولین یونانی تردیدی نیست. نام اسلامبول (جای وفور اسلام)، به نوشته منابع ارمنی معاصر، ابداع خود سلطان محمد دوم، فاتح استانبول بوده است. این عنوان در اسناد قرن نهم /پانزدهم یافت می‌شود. فرمان ۱۱۷۴/۱۷۶۰مقرر داشته که در سکه‌ها ((اسلامبول)) جانشین قسطنطنیه شود. اما در میان مردم، استانبول یا استامبول متداول بود. تلفظ رسمی امروزی آن در ترکیه، lstanbul )استانبول) است.

درباره بیزانتیوم باید گفته شود، نام اصلی byzantion(بیزانتیون) که ریشه تراکیایی دارد، از متون عثمانی، گاه به عنوان نام پیشین شهر، و به صورت‌های گوناگون عربی و ارمنی (بزنطیه، بزندیه، پوزانتا، بوزانتیس ) ذکر می‌شود (اینالحق، ۱۳۷۳ ،صص۳-۲). در طول تاریخ پر فراز و نشیب شهر استانبول، آنجا را به عناوین و القابی متصوف کرده‌اند که نشان از اهمیت آن دارد. مانند: آنتوسا(اباد) در نخستین سده های امپراتوری بیزانس: تئوفیلاکتسthephylaktos به معنی خدایش نگهدارد، دارالسلطنه، در سعادت، آستانه سعادت، دارا الاسلام، دارا الخلافه و… برخی صفات ترکی نیز، که ابداعی سلطان محمد فاتح است، مانند بغازکستن (گلوبر)، ایل باسان (جماعت شکن) به کار رفته است (اینالحق، ۱۳۷۳).


امپراتوری بزرگ بیزانس (بیزانتیوم) | مطالبی جامع و کامل درباره تاریخ بیزانس

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
جانشینان کنستانتین
پس از مرگ کنستانتین در سال ۳۳۸میلادی، نزدیک به دو قرن، یعنی تا آغاز جلوس ژوستینین به تـ*ـخت سلطنت، وضع بیزانس مجدداً رو به خرابی گذاشت و با سلسله‌ای اغتشاش‌ها و هرج‌ومرج‌هایی توأم بود. در این مدت مهم‌ترین وظیفه جانشینان وی این بود که مشرق را از دستبرد و استیلای وحشیانه و مسیحیت را از نفوذ مشرکین حفظ و نگاهداری نمایند. در این دوره، که آن بیست امپراتور یکی پس از دیگری زمام حکومت را به دست گرفتند، فقط سلطنت چند نفر از آن‌ها طولانی و از بیشتری داشته است. جای کنستانتین دوم، پسر کنستانتین را پسرعموی او ژولین گرفت ( از سال ۳۶۱ تا ۳۶۳ میلادی). و با نامبرده چراغ دودمان(نظر تاریخی اهمیت کنستانس کلور).خاموش شد. پس‌ازآن، والان تین ین بر مغرب حکومت کرد و والانس بر مشرق، و جای والانس را امپراتور اسپانیایی تئودوز اول ملقب به کبیر گرفت( ۳۷۹- ۳۹۵ میلادی). تئودوز قبل از مرگ مملکت رابین دو پسر تقسیم کرد:

مشرق زمین به ارکادیوس پسر ارشد و مغرب زمین به هنریوس رسید. تقسیم مملکت روم، در ۳۹۵ میلادی، میان دو پسرتئودوز، بزرگ، دولت روم شرقی را به وجود آورد. دولت مزبور از ابتدای پادشاهی ارکادیوس، ۳۹۵، تا افتادن قسطنطنیه به دست ترک‌ها۱۴۳۵، ۱۰۵۸ سال دوام داشت. ارکادیوس ،پسر بزرگ تئودوز، ۳۹۵ تا ۴۰۸ میلادی قیصر روم شرقی بود. او خود را «سزار» یعنی «قیصر» و«اوگوستوس»، که عناوین اوکتاویوس، اولین قیصر روم بود، خواند. درباره آرکادیوس با دربار ساسانی رقابت می‌کرد. پادشاهان روم شرقی شهری را که کنستانتینوس بزرگ برای روم مسیحی، در سرحد اروپا و آسیا، بناکرده بود دارالملک قراردادند.



امپراتوری بزرگ بیزانس (بیزانتیوم) | مطالبی جامع و کامل درباره تاریخ بیزانس

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
شهر مزبور استحکام طبیعی و حصاربندی بسیار مضبوط داشت و ازاین‌رو ،صدها سال از تهاجم دشمنان مصون ماند (شیبانی،۱۳۱۴،صص ۳۰-۱۲۹). بعد از ارکادیوس ، ( ۴۰۸میلادی) پسرش تئودوسیوس دوم در هفت سالگی به امپراتوری رسید.وی، بر اساس وصیت‌نامه پدرش ، تحت سرپرستی یزدگرد اول پادشاه ایران قرار گرفت. یزدگرد اول او را به فرزندی برگزید و سـ*ـیاست خارجی خویش را بر اساس صلح دائمی به دولت روم قرارداد. در این مدت نیز پولشریا خواهر بزرگ تئودوسیوس تربیت او را بر عهده گرفت. هنگامی‌که تئودوسیوس به سن رشد رسید، به دلیل عدم‌کفایتش در اداره امور کشور ، حکومت به خواهرش واگذار شد.
در این دوره، نه تنها بیمارستان‌ها و صومعه‌های فراوانی در روم ساخته شد، بلکه مجموعه قوانین تئودوری که از بدو حکومت قسطنطین اول وضع‌شده بود به همت گروهی از حقوقدانان تدوین و منتشر شد.مفاد این مجموعه قوانین ، تا هنگام تدوین مجموعه‌ای بزرگ‌تر در زمان ژوستینین، در دو بخش شرقی و غربی امپراتوری به اجرا درمی‌آمد. پس از تئودوسیوس دوم ،مارسیان همسر پولشریا، زمام امور را به دست گرفت وتوانست در برابر باج‌خواهی هونها ایستادگی کند. و با درگذشت مارسیان، در سال ۴۵۷ میلادی، سلسله تئودوری منقرض شد و سلسله تراسی زمام امور حکومت را به دست گرفت (نو ذری، ۱۳۷۳،ص ۸۴).


امپراتوری بزرگ بیزانس (بیزانتیوم) | مطالبی جامع و کامل درباره تاریخ بیزانس

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
سلسله تراسی(۵۱۸-۴۵۷میلادی)

وضع امپراتوری، خواه به سبب تهدید بربرها و خواه به علت شورش‌ها و توطئه‌هایی که درواقع بلای حقیقی مشرق بود، تعریفی نداشت (دولاندلن، ۱۳۷۰ ،ص ۳۴۹).بعد از مرگ مارسیان، یکی از فرماندهان نظامی به نام لئون که متولد تراس بود، به امپراتوری انتخاب شد. وی از سـ*ـیاست مارسیان دست برداشت و از فشار وارد کردن بر کسانی که از مقررات کالسدوان د ناراضی بودند خودداری کرد. مارسیان، ۴۵۱ میلادی، چهارمین شورای مذهبی را در کالسدوان شهری در کنار بو سفر و جنوب اسکدار امروزی و رو به روی قسطنطنیه، تشکیل داد. نمایندگان پاپ نیز در این مجلس حضور داشتند. در مجمع کالسدوان، با آن‌که اسقفها اسکندریه شکست خوردند. مصر و سوریه و حتی قسمتی از آسیای صغیر به اصول مونوفیزیست وفادار ماندند و به‌فوریت کلیساهای مونوفیزیست به ضد مجمع کالسدوان متحد شد. به‌این‌ترتیب، لئون سـ*ـیاست تسامح با آنان را در پیش گرفت.

او، با استفاده از ایزوری های بیرحم، مخالفان را از میان برداشت و تا ابد به نفوذ گتها در قسطنطنیه خاتمه داد، در دفع خطر بزرگی که ناشی از نهضت‌های عمیق نژادی بود و روسای جاه‌طلب آنان نیز از آن نسبت به نفع خود استفاده می‌کردند چندان کار آسانی نبود. کما اینکه، با کمک زنون فرمانده سپاه ایزوریها، نیز، که با آریادن، دختر امپراتوری ازدواج کرده بود، باز نتوانست امپراتوری را از هجوم توده‌های ژرمنی نجات دهد( مویدی، حسنقلی، ۱۳۴۵،صص ۴۴). لئون اول، بنیان‌گذار سلسله تراشی، در سال ۴۵۷ میلادی، پس از جنگ‌های مختلف با واندالها و دیگر اقوام بربر، به سال ۴۷۴ میلادی درگذشت. پس از دامادش زنون اول( ۴۹۱_ ۴۷۱)بر تـ*ـخت نشست.

در زمان زنون، زمام امور مملکت فوق‌العاده مختل و در شرف انحطاط و انقراض بود و در زمان او دولت روم غربی منقرض گردید. ازنظر مذهبی، امپراتور در برابر مخالفان کالسدوان بیش از سلف خود خیال همکاری و مساعدت را داشت و می‌خواست که آنان را دوباره به‌کلیسا بازگرداند و، برای آنکه به‌منظور خود برسد، در سال ۴۸۲میلادی، بیانیه‌ای به نام هنوتیکون صادر کرد که اساساً برای کلیسای مصر نوشته‌شده بود و از بحث صریح راجع به دو طبیعت مسیح احتراز می‌کرد.


امپراتوری بزرگ بیزانس (بیزانتیوم) | مطالبی جامع و کامل درباره تاریخ بیزانس

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
در این بیانیه آشکارا جان مخالفان کالسدوان نگاه داشته شده و شرایطی پیشنهادشده بود که مخالفان با آن موافقت کنند (مویدی، حسنقلی، ۱۳۴۵،ص ۴۶). زنون در سال ۴۹۱ میلادی درگذشت و آناستاز جانشین او گردید. وی مردی باتدبیر ولی فاقد قدرت و نیروی کار بود دولاندلن، ۱۳۷۰،ص ۳۴۹). وی مالیات‌ها را کاهش داد، نبرد انسان و درندگان را در نمایش‌های عمومی غدغن کرد، شهر قسطنطنیه را با ساختن دیواری به طول چهل مایل از دریای مرمره تا دریای سیاه، تقریبا تسخیر ناپذیر کرد و بودجه امپراتوری را به مصرف کارهای عام‌المنفعه رسانید( نوذری، ۱۳۷۳،ص ۸۶). این امپراتور در ۵۱۸ میلادی درگذشت (دولاندلن، ۱۳۷۰،ص ۳۴۹). در این دوره فکر امپراتوری واحد تحت نظر یک شورای امپراتوری همواره پابرجا بود.

اما مخالفت شرق و غرب (روم غربی و روم شرقی) ادامه داشت و در این صفت مهم دوره‌ای است که هدف بحث ماست، این مخالفت چندین علت داشت:(لومرل، ۱۳۲۹،ص ۴۴) قوای حیاتی امپراتوری همه در مشرق بودند، این همان چیزی بود که کنستانتین با بنای قسطنطنیه تایید کرد و توسعه سریع شهر درست بودن نظر او را نشان داد. شهر به‌قدری با سرعت توسعه یافت که به‌زودی در میان دیوارهای خود به تنگنا افتاد و در زمان سلطنت تئودوز دوم مجبور شدند که برای آن حصار جدید طولانی‌تر و محکم تری از طرف خشکی از سه خط دفاعی تشکیل یافته بود بسازند. این حصار رخنه ناپذیر بود و چون قسطنطنیه را تا اختراع توپخانه قلعه کوب از حملات وحشیانه در امان داشت و در تاریخ بیزانس نقشی اساسی بازی کرد.

در همین اوان، تئودور دوم در شهر مذکور دانشگاهی تأسیس کرد که سی‌ویک کرسی تدریس داشت و این کرسی‌ها، تقریبا بالسویه، میان زبانه‌ای یونانی و لاتینی تقسیم‌شده بود. این سازمان جدید از دو لحاظ جالب‌توجه بود: از طرفی اداره قسطنطنیه را به اینکه ضمناً پایتخت فرهنگی امپراتوری باشد تایید می‌کرد و از طرف دیگر از همان موقع برای زبان یونانی نسبت به لاتینی نوعی برابری قائل می‌شد که به‌زودی به برتری مبدل گردید.۲. مسیحیت در شرق و غرب با تفاوت توسعه یافت. در قرن چهارم(امبرواز)، اسقف میلان، استقلال قوه روحانی را نسبت به قوه دنیوی اعلام کرد، درحالی‌که، در همان موقع، تئودوز اول مسیحیت را به مذهبی دولتی مبدل می‌کرد. و در قرن پنجم، پاپ (لئون کبیر)، اولویت مرکز روم را اعلام کرد و در همان موقع بیست و هشتمین قانون شورای روحانی (کالسدوان) مشرق را از سلطه به خارج کرد و در اختیار خلیفه قسطنطنیه گذاشت. ۳.تصادم استیلا های وحشیان به طور غیر مساوی میان مشرق و مغرب تقسیم‌شده بود. مشرق زیردست تر و قوی‌تر بود، به همین علت عدم تعادل روزافزون میان دو قسمت امپراتوری به قطع روابط منجر گردید.


امپراتوری بزرگ بیزانس (بیزانتیوم) | مطالبی جامع و کامل درباره تاریخ بیزانس

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
جدال با ایران تا عصر ژوستینین

از دیرباز تقریبا چهار سده شاهنشاهی ساسانی را که از جلوس اردشیر یکم در سال‌های دهه بیستم سده سوم میلادی آغاز می‌گردد و به برافتادن یزدگرد سوم در سده هفتم می‌رسد، دوره دشمنی تلخ و تند میان امپراتوری‌های ایران و روم دانسته‌اند. برآمدن دودمان ایرانی ساسانی را به واکنش پیروزمندانه خشم شرقی در برابر تسلیم و مصالحه اشکانیان زیاده یونانی گرا تعبیر کرده‌اند.این تعبیر برخاسته از دعوای سنتی میان ساسانیان و رومیان بود. ساسانیان خود را نوادگان شاهنشاهان باستان ایران می‌دانستند و رومیان نیز دودمان تازه را وارث هخامنشیان و دشمنان سنتی جهان باستان و به‌طریق‌اولی دشمن خودشان می‌دانستند.
باوجوداین اعلام دشمنی آشکار دو امپراتوری در مقام دولت‌هایی همپایه در کنار هم به زندگی ادامه دادند (تاریخ ایران کمبریج،۱۳۷۳،ص ۶۸۳).دشمنی دو امپراتوری را از هم جدا نساخت. با از میان رفتن دولت‌های مرزی ن ناهمگن نیمه مستقل در سوریه و بین‌النهرین، مانند پالمیرا، الحضر، والدها(ادسا)در پایان سده سوم میلادی یا تقسیم کشورحایل ارمنستان در ۳۸۷ میلادی و جذب نهایی شهربان نشینهای مستقل امتداد فرات، از رانیاس در ۵۳۶ میلادی، که یوستی نیانوس به نوسازی اداری قلمرو خود پرداخت، مرزها با گذشت قرون رفته‌رفته ثابت و استوار شد.

همچنین هنگامی‌که امپراتور به بازسازی سلسله ظریف استحکامات مرزی پرداخت و بنابر رساله پروکوپیوس درباره «بناهای» امپراتوری، که در همان ایام نوشته شد، ایرانیان نیز به اقدامات مشابهی دست زدند و همین نتیجه به دست آمد.بااین‌همه،این استواری تدریجی مرزها هرگز نتوانست دو طرف را آن چنان از هم جدا سازد که نتوانند در قلمرو یکدیگر رخنه کنند. جنگ در دوره‌ای که موضوع بحث ماست عملیات ثابتی که در یک جا متمرکز باشد نبود، بلکه تک وپاتکهای متحرکی بود که پای سپاهیان ایران راتا انطاکیه، اورشلیم، وشارستان قسطنطنیه باز کرد وسربازان بیزانس در عملیات تلافیجویانه تا نزدیکی تیسفون، تختگاه ایران، پیش رفتند.


امپراتوری بزرگ بیزانس (بیزانتیوم) | مطالبی جامع و کامل درباره تاریخ بیزانس

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
جنگ‌های مکرر سبب شد که نواحی حاشیه مرزها، ازجمله شهرهای مرزی دارا، امیدا و نصیبین و بخش بزرگی از ارمنستان تقسیم ‌شوند و بارها میان دو امپراتوری دست‌به‌دست شوند (تاریخ ایران کمبریج، ۱۳۷۳،ص ۶۸۴). در سراسر این مدت جنگ میان ایران و امپراتوری قسطنطنیه، آسیای صغیر را قطعه‌قطعه کرده بود. مسیحیت گسترده شده و در بعضی جاها پیروانش شکنجه می‌شدند و رنج می‌دیدند.
زیرا پس از مسیحی شدن روم، پادشاه ایران تنها «پادشاه –خدای» روی زمین بود و در دیده ی او مسیحیت تنها وسیله تبلیغ حکومت بیزانس بود که با او رقابت و هم‌چشمی داشت. پشتیبان مسیحیان و ایران پشتیبان زرتشتیان شد. در پیمانی به سال ۴۲۲ میلادی، یکی پذیرفت در برابر مسیحیان و دیگری در برابر زرتشتیان مسامحه کند و شکیبا باشد(جورج ولز، ۴۳۷۶،ص ۷۰۹ ). اردشیر، پادشاه ساسانی، پس از غلبه بر رقبای داخلی درصدد تحکیم سرحد های کشور خود برآمد و، بنابراین، تلاقی او با رومیان اجتناب‌ناپذیر بود.
ایرانیان، پس از چند شکست، مجدداً دو شهر مستحکم و مهم‌ نصیبین و حران را فتح کردند(گیرشمن، ۱۳۶۸،ص ۳۴۸). در زمان شاهپور جانشین اردشیر، مجدداً جنگ با روم آغاز شد و با موفقیتی پر هیاهو تو این بود: شاهپور تعداد زیادی از شهرهای تابع روم ، منجمله سوریه و انطاکیه، را تسخیر کرد. در ۲۶۰ میلادی، امپراتور والریانوس را به هفتاد هزار لژیونر رومی اسیر گرفت و آنان را به ایران فرستاد.


امپراتوری بزرگ بیزانس (بیزانتیوم) | مطالبی جامع و کامل درباره تاریخ بیزانس

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا