خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است. هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,897
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 15 دقیقه
می‌خواستم با تنهایی کنار بیایم، دلم با تنهایی کنار نیامد
رفت تنهایی و جایش را به یک عشق آسمانی داد
شکست شیشه غمهایم و پر شد از شادی روزگارم
نه در رویاهایم تو را سوار بر اسب سفید می‌بینم نه مثل پرنده در آسمان‌ها
من تو را بی رویا همینجا در کنار خودم می‌بینم ❤


نشسته‌ای روی پاهایم، خیلی خوب فهمیده‌ای که چقدر دوستت دارم
و بلند فریاد می‌زنی دوست داشتنت را
بی قید و شرط، بی منت، بدون خواهش، بدون التماس
من تو را دارم تو اینجا هستی دقیقا کنار من
چند لحظه به وسعت تمام لحظه‌ها، نگاهت می‌کنم و همین می‌شود که من تو را حس می‌کنم


یک احساس بی پایان که تو را در بر گرفته و درونم را از عطر حضور عاشقانه‌ات پر کرده
تویی قبله راز و نیازهایم، دستانت را به من سپرده‌ای و گرم شده دستهایم
تا همینجا همین خط، بگذار آخر خطمان را نشانت دهم
آخر خط ما یک نقطه چین بی پایان است …
می‌خواهم همه بدانند که عشقمان ابدی و جاودان است …


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,897
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 15 دقیقه
نمی‌توانم لحظه‌ای دور شوم از تو، درک کن چه حسی دارم، همیشه می‌مانم مال تو
کاش می‌شد سهم من از با تو بودن تنها آرامش و عشق باشد نه دلتنگی و انتظار …
هر گاه نیستی و دلتنگ توام، نامت را در دلم زمزمه می‌کنم، اینگونه است که آرام می‌شوم
دلم به سوی آسمان دلتنگی پر می‌کشد، درد دل می‌کند با خاطره‌هایت، تکرار می‌کند حرفهایت را


نه عزیزم
نمی‌توانم لحظه‌ای دور شوم از تو، نشسته‌ام روی ابر‌های خیال و در رویا‌های سیر می‌کنم با تو
نه عزیزم
به این خیال نباش که روزی سرد شوم، جانم را از من بگیرند با تو دوباره زنده می‌شوم


نه عزیزم
به این خیال نباش که نباشم، دنیا را از من بگیرند، با تو دوباره صاحب دنیا می‌شوم
این روز‌ها می‌گذرد، آسمان تاریک امشب جایش را به روشنی فردا می‌دهد
هیچگاه آن عشقی که در قلبم نسبت به تو دارم تمام نمی‌شود، تمام نمی‌شود هیچگاه آن احساسی که به تو دارم
هر چه دوست داری از من بخواه جز فراموش کردنت،
اگر می‌خواهی بروی برو، اما من هستم، آنقدر می‌مانم تا برگردی
آنقدر عاشقت می‌مانم تا برگردی …


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,897
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 15 دقیقه
لمس کن کلماتی را
که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست…
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد…
لمس کن نوشته هایی را
که لمس ناشدنیست و بی پوشش…
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را
که خیس اشک است و پر شیار…
لمس کن لحظه هایم را…
تویی که می دانی من چگونه
عاشقت هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن…
همیشه عاشقت میمانم
دوستت دارم ای بهترین بهانه ام


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,897
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 15 دقیقه
وقتی تو باشی
زندگی برایم زیباست ؛ عاشقی برایم با معناست
وقتی تو باشی
قلبم بی آرزوست ، ای تنها آرزوی من در لحظه های تنهایی
وقتی تو عزیز دلم باشی
همدمم باشی
سر پناهم باشی
طلوع آفتاب برایم آغاز یک روز پر خاطره دیگر با تو است
تو هستی ، برای من هستی ، تا آخرش همه هستی ام هستی
حالا من هستم و یک عشق پاک در قلبم !
وقتی تو باشی
عشق در وجودم همیشه زنده است


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,897
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 15 دقیقه
کوچه ی دلم را برای عبور نگاهت آب و جارو کرده ام

دیگران با عبور لحظه ها می آیند و می روند

و این چشمان توست که عبورش جاودانه است

در میهمانی لحظه های با تو

دستانت خالی بود

اما نگاهت پر از شوق

و قلبت پر از احساس

از تو هیچ نمی خوام

جز نیم نگاهی پر از شوق و احساس

تو گفتی خداحافظ من شنیدم به امید دیدار

تو دل کندی از من و من دل بستم به تو

تو از کنارم رفتی اما خاطرت در قلبم حک شد

چه قصه ی عجیبی است قصه ی عشق

افسوس که زندگی فقط اندیشه های زیبا نیست


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,897
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 15 دقیقه
حـــــــرف بـــــزن…
صدایت را دوست دارم
بگو…
فقط بگو
چــه فـــرق دارد
از مـــن ،
از تـــو
از بــــاران
در حصارت بــگــیــر مرا
و در گــوشــم
از مـــانـــدن بــگـــو
از دوستت دارم هایی بگو
که از شنیدنش دلم بریزد !!
گـــونـــه هــای خــجــالــتــی ام رنــگ بــگــیــرد
از دلبری چشمهایت بگو
که چگونه دلم را هوایی کرده
از هــرچــه خــودت مــیــخــواهـی
از خـــودت بـــگـــو
چـــه فــرق دارد از چـــه
فـــقــــط بـــگــــو
حـــرف بـــزن
عاشقانه صدایت را دوست دارم


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,897
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 15 دقیقه
کمی بمان!

کمی به من نگاه کن!

نگاهت تنها دلیل آرامشم است!

در چشمانم نگاه کن

در این چشمان اشک آلود

که همیشه درپی رفتن تو

چشم انتظار به آمدنت بود

حال که دوباره آمدی ؛

چرا این چنین مرا از خود می رانی ؟

چرا چشمانت را از من نگاه می داری؟

دیگر تاب و توان سکوت ندارم

حس فریاد در من به اوج رسیده است

فریاد دوستت دارمِ صدایم را گوش کن

درحالی که حرفی نمی زنم

به چشمانم نگاه کن

حرفهایم را از نگاهم بخوان

آیا چیزی هست که در آن ببینی؟

آیا پاسخ دردهایم را در آن می یابی؟

آری این نهایت حرفهای من است

که در چشمانم جمع شده است

این کلماتی است که زبانم یارای ادا کردن آن را نداشت و ندارد

این سیل اشک های من نیست

که از چشمانم روان شده است،

این تمام حرف های من است

که روزی به تو گفته بودم چه شد ؟

مگر حرف هایم چه بود ؟

چرا دوباره چشمانت را از من گرفتی؟

مگر نگاهم تلخی رفتنت را با مرگ آرزوهام به تصویر نکشید؟

مگر این نگاه خسته؛خسته از فریادهای بی فرجام ؛

از روز های بی تو بودن

و از بی دلیل بودن رفتنت

و از نامهربانیت سخن نگفت؟

مگر تصویر زیبای صورت خودت را

در آخرین باری که در چشمانم نگاه کردی

و در آن به یادگار مانده است را ندیدی؟

چه بود که صورتت از شرم گلگون شد؟

چه بود که اشک از چشمانت جاری؟

شاید اکنون صدایم را در عین خاموشی زبانم می شنوی

شاید…

کمی بمان!

کمی به من نگاه کن!

نگاهت تنها دلیل آرامشم است!

مرا با نگاهت مهمان کن


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,897
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 15 دقیقه
عشق لیاقت میخواهد و عاشق شدن جرات،
همیشه در پی کسی باش که…
با تمام کاستی ها و کمی ها و عیب هایت،
حاضر باشد به تو عشق بورزد!
و تو را به همه دنیا نشان بدهد!
و بگوید که: “این تمام دنیای من است”…!!


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,897
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 15 دقیقه
.

فقط باش…
همین که هستی کافیست…!
دور از من…..!
بدون من….!
چه فرقی میکند؟؟؟
گل میخری!! خوب است!!
برای من نیست؟!
نباشد!!!
همین که رختمان زیر یک آفتاب خشک میشود کافیست…..
دلخوشم به این حماقت شیرین..


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,897
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 15 دقیقه
دیر که جواب میدهی نگران می شوم …!
می گویند نگرانی، عشق نیست !

چند روز که صدای خنده هایت را نمی شنوم دلتنگ می شوم …!
می گویند دلتنگی، عشق نیست !

به بودنت، به عاشقانه هایت عادت کرده ام …!
می گویند عادت عشق نیست !

و من هنوز حیرانم از این همه که درگیرم با تو …
که می گویند عشق نیست …

تو بگو عشق هست؟
یا عشق نیست


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا