- عضویت
- 26/6/18
- ارسال ها
- 114
- امتیاز واکنش
- 2,607
- امتیاز
- 213
- زمان حضور
- 0
نویسنده این موضوع
با نام و یاد خدا
سلام خدمت کاربران عزیز انجمن رمان 98؛
در قسمت شاهد داستان کوتاههای طنز هستید.
*لطفا از ارسال داستانهای تکراری خودداری کنید!
***
سکاها طایفههای ایرانی بودند که در دو سوی دریای خزر، دشتهای جنوب روسیه وماوراءالنهر میزیستند و از زبان آنها در دوره باستان هیچ اثر مکتوبی در دست نیست.
هرودوت افسانههایی دربارهٔ اصل و منشأ سکاها از زبان خودشان نقل میکند و مینویسد آنها خود را جوانترین ملت جهان میدانند. این افسانهها بسیار جذاب و خواندنیاند. او افسانههایی نیز دربارهٔ مردان یک چشم (=اریم اسپی) و گریفینهای محافظ طلا نقل میکند. هرودوت مینویسد که سکاها دارای طبعی شاعرانهاند. صور خیال و ذوق شاعرانه در توصیف آنها از دانههای برف دیده میشود. سکاها دانههای برف را به پرتشبیه میکنند.
کتاب دینی زرتشتیها اوستا نام دارد و بدین جهت، زبانی را که این کتاب بدان نوشته شدهاست، اوستایی نامیدهاند. جز کتاب اوستا و آثار وابسته به آن، هیچ اثر دیگری به این زبان در دست نیست و در خود کتاب اوستا اشارهای به نام اصلی این زبان نشده و حتی کلمه اوستا نیز در متون اوستایی نیامده است. تنها از دوره ساسانی و در کتابهای پهلوی است که به کلمه اَبِستاگ(در عربی ابستا و در فارسی ابستا، اوستا، وستا و غیره) برمیخوریم. در این کتاب گاه زبان اوستا را زبان دینی نیز نامیدهاند. معنی دقیق کلمه روشن نیست، تنها احتمال داده شده که به معنی ستایش باشد. از بررسیهای زبانشناسی و مقایسه زبان اوستایی با فارسی باستان از سویی و مقایسه این زبان با زبانهای شرقی دوره میانه از سوی دیگر، مسلم میگردد که اوستایی زبانی متعلق به مشرق ایران بودهاست. بنا به روایت اوستا و کتابهای پهلوی، همه مطلبهای این کتاب را اورمزد (اهورا مزدا) به زرتشت الهام و ابلاغ کردهاست و در مورد زمان قدیمترین بخشهای اوستا به یقین نمیتوان اظهار نظر کرد. به احتمال زیاد وی در حدود ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد میزیستهاست. این زمان سلسلهای به اسم کوی (یا کی، جمع آن کیان به زبان پهلوی) از اهالی سیستان بر ایرانویچ فرمانروایی میکردند که آخرین شاه آن وِشتاسپَه(گشتاسب) نام داشتهاست. زرتشت در زمان وی ظهور کرد ودین خود را بر او عرضه داشت.
همه اوستا از نظر زبان یک دست نیست، بعضی قسمتها دارای سبکی کهته تر و از نظر دستوری دارای زبانی است که با قواعد دستوری صحیحِ اوستا بیشتر مطابقت دارد. در برابر، در برخی بخشها قواعد دستوری چندان مراعات نشدهاست. علت تفاوت زبانی میان متون اوستایی را میتوان به دو عامل نسبت دارد. یکی این که قدمت بعضی از آثار بیشتر از دسته دیگر است و دیگر این که شاید اختلاف لهجه میان این دو دسته آثار وجود داشتهاست.
اوستایی که اکنون در دست است، تنها یک چهارم کتابی است که در دوره ساسانیان وجود داشتهاست. چنین نظری مبتنی بر مقایسهای است میان خلاصهای از اوستای ساسانی به پهلوی که در کتاب هشتم دینکرد آمده، با آنچه اکنون موجود است. اوستای موجود شامل متونی است که خصوصاً در مراسم دینی و عبادی از آنها استفاده میشود و آن را بخ پنج بخش نقسیم میکنند: یَسنها، ویسَپَرد، وَندیداد، یَشتها و خرده اوستا. از سوی دیگر، متون اوستایی را براساس ویژگیها وقدمت زبانی میتوان به دو دسته متون گاهانی و متون اوستایی متاخر تقسیم کرد.
سلام خدمت کاربران عزیز انجمن رمان 98؛
در قسمت شاهد داستان کوتاههای طنز هستید.
*لطفا از ارسال داستانهای تکراری خودداری کنید!
***
سکاها طایفههای ایرانی بودند که در دو سوی دریای خزر، دشتهای جنوب روسیه وماوراءالنهر میزیستند و از زبان آنها در دوره باستان هیچ اثر مکتوبی در دست نیست.
هرودوت افسانههایی دربارهٔ اصل و منشأ سکاها از زبان خودشان نقل میکند و مینویسد آنها خود را جوانترین ملت جهان میدانند. این افسانهها بسیار جذاب و خواندنیاند. او افسانههایی نیز دربارهٔ مردان یک چشم (=اریم اسپی) و گریفینهای محافظ طلا نقل میکند. هرودوت مینویسد که سکاها دارای طبعی شاعرانهاند. صور خیال و ذوق شاعرانه در توصیف آنها از دانههای برف دیده میشود. سکاها دانههای برف را به پرتشبیه میکنند.
کتاب دینی زرتشتیها اوستا نام دارد و بدین جهت، زبانی را که این کتاب بدان نوشته شدهاست، اوستایی نامیدهاند. جز کتاب اوستا و آثار وابسته به آن، هیچ اثر دیگری به این زبان در دست نیست و در خود کتاب اوستا اشارهای به نام اصلی این زبان نشده و حتی کلمه اوستا نیز در متون اوستایی نیامده است. تنها از دوره ساسانی و در کتابهای پهلوی است که به کلمه اَبِستاگ(در عربی ابستا و در فارسی ابستا، اوستا، وستا و غیره) برمیخوریم. در این کتاب گاه زبان اوستا را زبان دینی نیز نامیدهاند. معنی دقیق کلمه روشن نیست، تنها احتمال داده شده که به معنی ستایش باشد. از بررسیهای زبانشناسی و مقایسه زبان اوستایی با فارسی باستان از سویی و مقایسه این زبان با زبانهای شرقی دوره میانه از سوی دیگر، مسلم میگردد که اوستایی زبانی متعلق به مشرق ایران بودهاست. بنا به روایت اوستا و کتابهای پهلوی، همه مطلبهای این کتاب را اورمزد (اهورا مزدا) به زرتشت الهام و ابلاغ کردهاست و در مورد زمان قدیمترین بخشهای اوستا به یقین نمیتوان اظهار نظر کرد. به احتمال زیاد وی در حدود ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد میزیستهاست. این زمان سلسلهای به اسم کوی (یا کی، جمع آن کیان به زبان پهلوی) از اهالی سیستان بر ایرانویچ فرمانروایی میکردند که آخرین شاه آن وِشتاسپَه(گشتاسب) نام داشتهاست. زرتشت در زمان وی ظهور کرد ودین خود را بر او عرضه داشت.
همه اوستا از نظر زبان یک دست نیست، بعضی قسمتها دارای سبکی کهته تر و از نظر دستوری دارای زبانی است که با قواعد دستوری صحیحِ اوستا بیشتر مطابقت دارد. در برابر، در برخی بخشها قواعد دستوری چندان مراعات نشدهاست. علت تفاوت زبانی میان متون اوستایی را میتوان به دو عامل نسبت دارد. یکی این که قدمت بعضی از آثار بیشتر از دسته دیگر است و دیگر این که شاید اختلاف لهجه میان این دو دسته آثار وجود داشتهاست.
اوستایی که اکنون در دست است، تنها یک چهارم کتابی است که در دوره ساسانیان وجود داشتهاست. چنین نظری مبتنی بر مقایسهای است میان خلاصهای از اوستای ساسانی به پهلوی که در کتاب هشتم دینکرد آمده، با آنچه اکنون موجود است. اوستای موجود شامل متونی است که خصوصاً در مراسم دینی و عبادی از آنها استفاده میشود و آن را بخ پنج بخش نقسیم میکنند: یَسنها، ویسَپَرد، وَندیداد، یَشتها و خرده اوستا. از سوی دیگر، متون اوستایی را براساس ویژگیها وقدمت زبانی میتوان به دو دسته متون گاهانی و متون اوستایی متاخر تقسیم کرد.
داستان های کوتاه طنز
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: