نویسنده این موضوع
مروری بر زندگی و فیلمهای الیزابت تیلور
بازیگر چندان خوبی نبود، اما بدون شک بازیگر «بزرگ»ی بود. یک ستاره تمام عیار، با بیشترین وقاری که در همه عمرم از یک بازیگر زن سراغ داشتم و دارم و با یک شکوه استثنایی.
الیزابت تیلور که ما آن سالها بیشتر با تلفظ «الیزابت تایلور» میشناختیمش، از دوره نوجوانی، از سال 1364 و آن حوالی برایم مهم بود. چون او در دورانی طولانی مدت همسر پرجذبه ترین ستاره ای که شناختم، ریچارد برتن بود. اما سالهای بعد با شناخت بیشتر از او دریافتم که لیز تیلور حقیقتاً بزرگترین ملکه تاریخ سینما بود.
بزرگ تر همه هم عصران اش. بزرگ تر از اینگرید برگمن، بت دیویس، سوزان هیوارد، اوا گاردنر، گریس کلی، آدری هپبورن، مریلین مونرو، کاترین هپبورن، ویوین لی و حتی بزرگ تر از قدیمیترهایی مثل گرتا گاربو، مارلنه دیتریش، و لیلیان گیش.
این تعریف و ستایش ممکن است خیلی غلوآمیز به نظر برسد. به خصوص از این جهت که لحظات «ناب» بازیگری در فیلمهای او به ندرت قابل ارجاع هستند. عجیب است که در کارنامه دوران حرفه ای او کمتر فیلمیو جود دارد که شاهد بازی خارق العاده ای از او باشیم.
(به یاد باوریم بازی ویوین لی را در اتوبوسی به نام هـ*ـوس، سوزان هیوارد در میخواهم زنده بمانم و اینگرید برگمن در چراغ گاز یا مریل استریپ در کریمر علیه کریمر) اسکاری هم آکادمی علوم و هنرهای سینمایی در سال 1961 برای فیلم باترفیلد 8 به او داد بیشتر جنبه همدلی با لیز تیلور پس از بیماری طولانی طولانی مدت اش را داشت تا وجود جنبههای خارق العاده در بازی او!) با این همه شمایل الیزابت تیلور با یک شکوه خارق العاده و وصف ناشدنی در دروازه تاریخ سینما ایستاده است و به نظر من هیچکس را یارای رقابت با او نیست. بعید میدانم تا صد سال بعد هم رقیب و حریف و هماوردی برای جایگاه بی بدیل او پیدا بشود.
**********
شرح حال لیز تیلور را خیلیها میدانند و خیلی جاها نوشته اند. او در 27 فوریه 1932 در لندن متولد شد. مادرش بازیگر تئاتر بود. الیزابت فعالیت بازیگری خود را از سال 1942 آغاز کرد. نقطه اوج درخش اش در مقام یک ستاره بازی در پرخرج ترین فیلم تاریخ سینما در آن زمان یعنی کلئوپاترا (1964) بود.
اما برای منتقدان بیشتر با بهترین بازی اش در فیلم چه کسی از ویرجینیاولف میترسد؟ (1966) قابل تأمل جلوه کرد (و برای همین فیلم دومین جایزه اسکار خود را دریافت کرد). احتمالاً اولین فیلم جدی اش را باید پدر عروس به کارگردانی وینسنت مینه لی (1950) بدانیم و واپسین فیلم جدی اش را انعکاس در چشمان طلایی به کارگردانی جان هیوستن (1967) قلمداد کنیم. قبل و بعد از این هفده سال چیزی خیلی جدی در کارنامه اش وجود ندارد.
از جمله بازیگرهایی بود که اقبال این را داشت که در زمان خودش خیلی در مرکز توجه باشد. به خصوص ازدواجهای جنجالی او که در دوران اوج موفقیت کاری اش انجام میشدند او را بیشتر در مرکز توجه قرار دادند. با این همه او توانست در اوج این ازدواجها و طلاقها وقار و شکوهی به رفتارش ببخشد که جایگاه او را از امثال سوفیا لورن و جینالولو بریجیدا جدا کند.
ازدواجهای او کمتر از فیلمهایش مهم نبودند! هفت (و به عبارتی هشت!) ازدواج از سال 1950 تا 1991! نخستین ازدواج او یک ازدواج معمولی با یک کارمند هتل به نام نیکلاس کنراد هیلتون فقط چند ماه (از 1950 تا 1951) پایدار بود. دومین ازدواج اش با مایکل وایلدینگ بازیگر سینما (1956-1952) بود.
بازیگر چندان خوبی نبود، اما بدون شک بازیگر «بزرگ»ی بود. یک ستاره تمام عیار، با بیشترین وقاری که در همه عمرم از یک بازیگر زن سراغ داشتم و دارم و با یک شکوه استثنایی.
الیزابت تیلور که ما آن سالها بیشتر با تلفظ «الیزابت تایلور» میشناختیمش، از دوره نوجوانی، از سال 1364 و آن حوالی برایم مهم بود. چون او در دورانی طولانی مدت همسر پرجذبه ترین ستاره ای که شناختم، ریچارد برتن بود. اما سالهای بعد با شناخت بیشتر از او دریافتم که لیز تیلور حقیقتاً بزرگترین ملکه تاریخ سینما بود.
بزرگ تر همه هم عصران اش. بزرگ تر از اینگرید برگمن، بت دیویس، سوزان هیوارد، اوا گاردنر، گریس کلی، آدری هپبورن، مریلین مونرو، کاترین هپبورن، ویوین لی و حتی بزرگ تر از قدیمیترهایی مثل گرتا گاربو، مارلنه دیتریش، و لیلیان گیش.
این تعریف و ستایش ممکن است خیلی غلوآمیز به نظر برسد. به خصوص از این جهت که لحظات «ناب» بازیگری در فیلمهای او به ندرت قابل ارجاع هستند. عجیب است که در کارنامه دوران حرفه ای او کمتر فیلمیو جود دارد که شاهد بازی خارق العاده ای از او باشیم.
(به یاد باوریم بازی ویوین لی را در اتوبوسی به نام هـ*ـوس، سوزان هیوارد در میخواهم زنده بمانم و اینگرید برگمن در چراغ گاز یا مریل استریپ در کریمر علیه کریمر) اسکاری هم آکادمی علوم و هنرهای سینمایی در سال 1961 برای فیلم باترفیلد 8 به او داد بیشتر جنبه همدلی با لیز تیلور پس از بیماری طولانی طولانی مدت اش را داشت تا وجود جنبههای خارق العاده در بازی او!) با این همه شمایل الیزابت تیلور با یک شکوه خارق العاده و وصف ناشدنی در دروازه تاریخ سینما ایستاده است و به نظر من هیچکس را یارای رقابت با او نیست. بعید میدانم تا صد سال بعد هم رقیب و حریف و هماوردی برای جایگاه بی بدیل او پیدا بشود.
**********
شرح حال لیز تیلور را خیلیها میدانند و خیلی جاها نوشته اند. او در 27 فوریه 1932 در لندن متولد شد. مادرش بازیگر تئاتر بود. الیزابت فعالیت بازیگری خود را از سال 1942 آغاز کرد. نقطه اوج درخش اش در مقام یک ستاره بازی در پرخرج ترین فیلم تاریخ سینما در آن زمان یعنی کلئوپاترا (1964) بود.
اما برای منتقدان بیشتر با بهترین بازی اش در فیلم چه کسی از ویرجینیاولف میترسد؟ (1966) قابل تأمل جلوه کرد (و برای همین فیلم دومین جایزه اسکار خود را دریافت کرد). احتمالاً اولین فیلم جدی اش را باید پدر عروس به کارگردانی وینسنت مینه لی (1950) بدانیم و واپسین فیلم جدی اش را انعکاس در چشمان طلایی به کارگردانی جان هیوستن (1967) قلمداد کنیم. قبل و بعد از این هفده سال چیزی خیلی جدی در کارنامه اش وجود ندارد.
از جمله بازیگرهایی بود که اقبال این را داشت که در زمان خودش خیلی در مرکز توجه باشد. به خصوص ازدواجهای جنجالی او که در دوران اوج موفقیت کاری اش انجام میشدند او را بیشتر در مرکز توجه قرار دادند. با این همه او توانست در اوج این ازدواجها و طلاقها وقار و شکوهی به رفتارش ببخشد که جایگاه او را از امثال سوفیا لورن و جینالولو بریجیدا جدا کند.
ازدواجهای او کمتر از فیلمهایش مهم نبودند! هفت (و به عبارتی هشت!) ازدواج از سال 1950 تا 1991! نخستین ازدواج او یک ازدواج معمولی با یک کارمند هتل به نام نیکلاس کنراد هیلتون فقط چند ماه (از 1950 تا 1951) پایدار بود. دومین ازدواج اش با مایکل وایلدینگ بازیگر سینما (1956-1952) بود.
بیوگرافی الیزابت تیلور | بازیگر
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
پیوست ها
-
17.3 کیلوبایت بازدیدها: 7
آخرین ویرایش توسط مدیر: