مشاعره با حرف ب

-FãTéMęH- · 27/11/23

به انتظار تو آبی که می‌رود از چشم

به آب چشم نماند که چشمه می‌زاید

moh@mad · 1/12/23

-FãTéMęH- گفت:
به انتظار تو آبی که می‌رود از چشم

به آب چشم نماند که چشمه می‌زاید

با قدت آخر چرا سروی سرافرازی کند
از چه رو آخر صبا با زلف او بازی کند

سرو را کی می رسد دعوی بالا با قدت
پیش بالای تو میراد از چه او بازی کند

ElnaZ☆ · 1/12/23

بیا بیا که ز هجرت نه عقل ماند نه دین
قرار و صبر برفته‌ست زین دل مسکین

moh@mad · 1/12/23

yousfi گفت:
بیا بیا که ز هجرت نه عقل ماند نه دین
قرار و صبر برفته‌ست زین دل مسکین

بررهگذر نفحهٔ یار است دل ما
خرّم تر از ایام بهار است دل ما

از غیب رسد قافلهٔ تازه بتازه
آن قافله را راهگذار است دل ما

-FãTéMęH- · 14/12/23

بشنو این نی چون شکایت می‌کند
از جدایی‌ها حکایت می‌کند
کز نیستان تا مرا ببریده‌اند
در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند

هورآم · 15/12/23

با کی باید گفت از این حالِ خراب؟!

moh@mad · 16/12/23

مش ملودی گفت:
با کی باید گفت از این حالِ خراب؟!

باغ انگورم كه در دردِ خماري مانده ام
من همان زخمم كه بر جان درختان كهن

از ملاقات تبرها يادگاری مانده ام
نوشدارویی نمی بينم دوای درد خويش

همچنان در دشت با صدزخم كاری مانده ام
میشمارم بخت های نامراد خويش را

YeGaNeH · 29/12/23

به راه این امید پیچ در پیچ
مرا لطف تو می باید، دگر هیچ...

- وحشی بافقی

moh@mad · 31/12/23

YeGaNeH گفت:
به راه این امید پیچ در پیچ
مرا لطف تو می باید، دگر هیچ...

- وحشی بافقی

یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
بی تابم آنچنانکه درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایسته ای چنانکه تپیدن برای دل
یا آنچنانکه بال پریدن عقاب را

قیصر امین پور

YeGaNeH · 5/1/24

به چه مانند کنم موی پریشان تو را؟
به دل تیره‌ی شب؟
به یکی هاله‌ی دود؟
یا به یک ابر سیاه؟
که پریشان شده و ریخته بر چهره‌ی ماه‌...

- مهدی سهیلی

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

معاونت کل سایت رمان ۹۸

کاربر ممتاز

معاونت کل سایت رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین