مشاعره با حرف ا

Niuosha.dkw · 19/10/22

اگر بینی که نابینا و چاه است
اگر خاموش بنشینی گنـ*ـاه است

moh@mad · 11/11/22

Niuosha.dkw گفت:
اگر بینی که نابینا و چاه است
اگر خاموش بنشینی گنـ*ـاه است

ای غبار خاک پایت تو تیای چشم من
کمترین گردی زکویت خونبهای چشم من
من زچشم خود ملولم کاشکی برخواستی
از درت گردی و بنشستی بجای چشم من

paeez81 · 1/1/23

آن تُرک پری چهره که دوش از بَرِ ما رفت
آیا چه خطا دید که از راهِ خطا رفت؟

moh@mad · 4/1/23

paeez81 گفت:
آن تُرک پری چهره که دوش از بَرِ ما رفت
آیا چه خطا دید که از راهِ خطا رفت؟

آن یار کز او خانهٔ ما جایِ پَری بود
سر تا قدمش چون پَری از عیب بَری بود

دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش
بیچاره ندانست که یارش سفری بود

Moubina · 4/1/23

moh@mad گفت:
آن یار کز او خانهٔ ما جایِ پَری بود
سر تا قدمش چون پَری از عیب بَری بود

دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش
بیچاره ندانست که یارش سفری بود

اسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا

moh@mad · 5/1/23

Moubina گفت:
اسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا

ای صبا گر بگذری بر کوی مهرافشان دوست
یار ما را گو سلامی دل همیشه یاد اوست

Morad · 5/1/23

moh@mad گفت:
ای صبا گر بگذری بر کوی مهرافشان دوست
یار ما را گو سلامی دل همیشه یاد اوست

ای غنچه خندان چرا خون در دل ما میکنی
خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا میکنی

moh@mad · 5/1/23

Morad گفت:
ای غنچه خندان چرا خون در دل ما میکنی
خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا میکنی

ای که از یار نشان می طلبی، یار کجاست
همه یارند،ولی یار وفادار کجاست

تا نپرسند، بخوبان غم دل نتوان گفت
ور بپرسند، بگو: قوت گفتار کجاست

Morad · 5/1/23

moh@mad گفت:
ای که از یار نشان می طلبی، یار کجاست
همه یارند،ولی یار وفادار کجاست

تا نپرسند، بخوبان غم دل نتوان گفت
ور بپرسند، بگو: قوت گفتار کجاست

اگـــر به زلف دراز تــــو دست مــا نرسـد

گنـ*ـاه بخت پریشان و دست کوته ماست

moh@mad · 5/1/23

Morad گفت:
اگـــر به زلف دراز تــــو دست مــا نرسـد

گنـ*ـاه بخت پریشان و دست کوته ماست

ای که از خوبان مراد ما تویی مقصود هم
چون تویی هرگز نبودست و نخواهد بود هم

تا بسودای تو افتادیم در بازار عشق
از زیان هر دو عالم فارغیم، از سود هم

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی