خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
بعضی ها را نوشتم ؛

شعر شدند!

بعضی ها را نتوانستم بنویسم ،

اشک شدند!

بعضی ها را اما ؛

نه

می شد نوشت

و نه

ننوشت!

آنها را فقط زیستم...


| رویا شاه حسین زاده |



اشعار رویا شاه حسین زاده

 
  • تشکر
Reactions: Nirvana

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
تمام دلخوشیم

زنیست که از من

توی عکس های قدیمی مان مانده

از من زنی هنوز

توی آلبوم های کنج کمد با تو خوشبخت است

دست هیچ کس به او نمی رسد

زنی

دستت هنوز دور گردنش

زنی

دستت تا همیشه دور گردنش

زنی

دستش دور زندگی

به مرگ بگو

می تواند اگر تو را از او هم بگیرد!


| رویا شاه حسین زاده |



اشعار رویا شاه حسین زاده

 
  • تشکر
Reactions: Nirvana

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
گفتم بیا عکس یادگاری بگیریم

سیاه

سفید

خاکستری

من روی صندلی چوبی قدیمی بنشینم

تو پشت سرم بایستی و دستهایت روی شانه من باشد.

گفتی: هنوز فرصت هست

همیشه فرصت هست.

گفتم بیا عکس یادگاری بگیریم

من شبیه سی سالگی مادرم باشم

تو شبیه روزهایی که هنوز عاشقت بودم

و هر دو بیهوده لبخند بزنیم

به مردی که نمیشناسیمش.

گفتی: همیشه فرصت هست.

و ندیدی مرگ را که از آن سوی شمشادها

نگاهمان میکرد...


| رویا شاه حسین زاده |



اشعار رویا شاه حسین زاده

 
  • تشکر
Reactions: Nirvana

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
من ماده ام

ماده

و ماده می تواند مایع باشد

جامد باشد

و گاز.

مایعم ، مذابم

وقت هایی که چیزی دلم را آتش می زند

جامدم ، یخم

وقتی که واژه ها را درست بر نمی داری و

هر حرفت

یک تکه از وجودم را سرد می کند

من ماده ام

مادیانم

شیهه ام

کاری برای دلتنگی ام نمی کنی؟

دستی ببر لای یال های ترم لااقل

پیش از آنکه به حالت سوم ماده بودن برسم

هوا شوم و از همین هود آشپزخانه

برای همیشه بالا بروم.


| آوازی برای یک آدم آهنی / رویا شاه حسین زاده |



اشعار رویا شاه حسین زاده

 
  • تشکر
Reactions: Nirvana

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع

درگیر این آشپزخانه ی کوچکم

در جهانی که باید خیلی بزرگ باشد

سرزمین هایش را دیده ام

کوههایش را

دریاهایش را

در کتاب جغرافیای دخترم

من اما

همچنان درگیر این آشپزخانه ام

که آسمان کوچکش را

حتی بخار یک فنجان چای هم

می تواند برایم ابری کند.


| رویا شاه حسین زاده |



اشعار رویا شاه حسین زاده

 
  • تشکر
Reactions: Nirvana

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
من این شهر را میشناسم

درست مثل کف دستم

و یادم نمی رود

روی کدام خط این کف دست بود

که دیدمت

و شدی

یکی از خطوط پیشانیم

عمیق ترین خطم

عزیزترین خط...


| رویا شاه حسین زاده |



اشعار رویا شاه حسین زاده

 

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
بعضی آدمها برایمان

یک استکان چای داغند

در مسافرخانه ای بین راه

شبی برفی.

بعضی ها

کبریتی کوچکند

که تاریکی هایمان را روشن کنند

تنها برای چند لحظه ی کوتاه

تنها برای چند لحظه

بعضی ها اما

توی چشمهایمان حلقه می زنند بعد می افتند.

روی گونه های منی حالا

سر می خوری

می رسی به لبهایم

بعضی آدمها چقدر تلخند.


| قرمز همیشه انار نیست / رویا شاه حسین زاده |



اشعار رویا شاه حسین زاده

 
  • تشکر
Reactions: ^moon shadow^

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
محبوب من

از دوست داشتنم می ترسد

از داشتنم می ترسد

از نداشتنم هم می ترسد

با اینهمه اما

مبادا گمان کنید مرد شجاعی نیست

وطنش بودم اگر

به خاطر من می جنگید

و مادرش اگر

بخاطرم جان...

من اما

هیچکسش نیستم

من هیچکسش هستم


| رویا شاه حسین زاده |



اشعار رویا شاه حسین زاده

 
  • تشکر
Reactions: ^moon shadow^

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
اندوه های یک مرد را گاهی

چند نخ سیگار هم می تواند به هم بدوزد و

از لبهایش بشکافد و

بیرون ببرد از پنجره

اندوه های زنانه اما

خانگی تر ازین حرفها هستند

درست مثل شیشه های مربا

مثل سبزیهای خشک معطر که می کوشند

یک تکه از بهار را

برای زمستان کنار بگذارند


| رویا شاه حسین زاده |



اشعار رویا شاه حسین زاده

 
  • تشکر
Reactions: ^moon shadow^

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
ما

دو پیرهن بودیم بر یک بند.

یکی را

باد برد.

دیگری را

باران هر روز خیس می کند .


| رویا شاه حسین زاده |



اشعار رویا شاه حسین زاده

 
  • تشکر
Reactions: ^moon shadow^
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا