خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

ℳelissa

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
1,088
امتیاز واکنش
20,448
امتیاز
368
محل سکونت
به تو چه من از کجام
زمان حضور
15 روز 17 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
پست ۱۰

ولی کاترین و آرین فقط به بچه بازی و بحث های بچه هاشون می خندیدن .
طرلان ـــ از حالا گفته باشم فکر نکن بخوای با طنین دست به یکی کنی و بیوفتین رو سر من . نه خیر دخترا با هم یه گروه میشند تو یه گروه
تیام ـــ بیشین بینیم باو فکر کردی طنین مال منه
طرلان ـــ یه کاسه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان عشق طلای ناب | ℳelissa کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، ~ROYA~، ~XFateMeHX~ و 14 نفر دیگر

ℳelissa

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
1,088
امتیاز واکنش
20,448
امتیاز
368
محل سکونت
به تو چه من از کجام
زمان حضور
15 روز 17 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
پست ۱۱

تیام ـــ خوب دیگه سلام و احوال پرسی بسه بیاین داخل
رفتیم داخل . بوی خانواده بعد از بیست سال به مشامم خورد . واقعا دوری از خانواده خیلی سخت ما همیشه باید قدر خانواده هامون رو بدونیم.
مامان ـــ دخترم شب اینجا می مونی دیگه
ـــ اشکال نداره بمونم
بابا ـــ این چه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان عشق طلای ناب | ℳelissa کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، ~ROYA~، ~XFateMeHX~ و 16 نفر دیگر

ℳelissa

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
1,088
امتیاز واکنش
20,448
امتیاز
368
محل سکونت
به تو چه من از کجام
زمان حضور
15 روز 17 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
پست۱۲


از حاضر جواب بودنش رفتم تو شک ولی سریع خودم رو جمع کردم و گفتم: من یه روحم
کاملا حس کردم که لرزید .
اود جیغ بزنه که گفتم : وای به حالت اگه جیغ بزنی که می کشمت
اونم آب گلوش رو با صدا قورت داد و سرش رو تکون داد. و من تمام این صحنه هارو با گوشیم فیلم برداری کردم.
آخی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان عشق طلای ناب | ℳelissa کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، ~ROYA~، ~XFateMeHX~ و 16 نفر دیگر

ℳelissa

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
1,088
امتیاز واکنش
20,448
امتیاز
368
محل سکونت
به تو چه من از کجام
زمان حضور
15 روز 17 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
پست سیزده

سریع دویدم سمت اتاقم اونم دنبالم کرد رو به تیام که همش می خندید گفتم : به جای خندیدن بیا ای آبجی خل و چلت رو بگیر رَم کرده .
و بعدش سریع پریدم تو اتاقم .
طرلان ـــ تو که از اون اتاق میای بیرون.
ــــ نه پس این تو می پوسم ...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان عشق طلای ناب | ℳelissa کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، ~ROYA~، ~XFateMeHX~ و 12 نفر دیگر

ℳelissa

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
1,088
امتیاز واکنش
20,448
امتیاز
368
محل سکونت
به تو چه من از کجام
زمان حضور
15 روز 17 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
پست چهارده

گفتم: مامان
یه جوری بهم نگاه کرد که دلم براش کباب شد.
ادامه دادم: شما برو من باهاش حرف می زنم.
مامانم یه نگاه عصبانی به تیام و یه نگاه مهربون به من کرد و رفت بیرون.
تیام لباس و برداشته بود و مثل سکته ای ها نگاهش می کرد گفت: تو که باور نمی کنی من همچین کاری...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان عشق طلای ناب | ℳelissa کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، ~ROYA~، ~XFateMeHX~ و 14 نفر دیگر

ℳelissa

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
1,088
امتیاز واکنش
20,448
امتیاز
368
محل سکونت
به تو چه من از کجام
زمان حضور
15 روز 17 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
پست پانزده

از فکرش اومدم بیرون و رفتم سراق کار های عقب موندم.
با شنیدن صدای زنگ به خودم اومدم وقت خونه رفتن بود و من اصلا حواسم به ساعت نبود.
کمکم وسایلم رو جمع کردم و از اتاق زدم بیرون تقریبا همه رفته بودند و فقط چند نفر از کارمندا مونده بودند و سالاری هم جزوشون بود...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان عشق طلای ناب | ℳelissa کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، ~ROYA~، ~XFateMeHX~ و 14 نفر دیگر

ℳelissa

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
1,088
امتیاز واکنش
20,448
امتیاز
368
محل سکونت
به تو چه من از کجام
زمان حضور
15 روز 17 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
پست شانزده

آروم آروم از پله ها اومدم پایین بابا که هنوز نیومده بود تیامم کنار شومینه نشسته بود داشت روزنامه می خوند طرلان معلوم نبود داره با کی چت می کنه.
آروم آروم به تیام که عجیب سرش توی روزنامه بود نزدیک شد تیکه چوب نازکی از شومینه برداشتم و به وسط...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان عشق طلای ناب | ℳelissa کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، ~ROYA~، ~XFateMeHX~ و 5 نفر دیگر

ℳelissa

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
1,088
امتیاز واکنش
20,448
امتیاز
368
محل سکونت
به تو چه من از کجام
زمان حضور
15 روز 17 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
پست هفده

لبخندی به مامان زدم و رفتم بالا. من تازه دارم مزه خانواده رو زیر دندونم حس می کنم.
چقدر خانواده لـ*ـذت بخشه، چقدر خوبه که منم خانواده دارم، چقدر بد که ۲۷ سال از رندگیم بدون اونا گذشت.
رفتم تو فکر روز اولی که از خونه دور بودم《 به اطرافم نگاه کردم هیچی نمی فهمیدم گیج...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان عشق طلای ناب | ℳelissa کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، ~ROYA~، ~XFateMeHX~ و 6 نفر دیگر

ℳelissa

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
1,088
امتیاز واکنش
20,448
امتیاز
368
محل سکونت
به تو چه من از کجام
زمان حضور
15 روز 17 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
.
پست هجده
***
مهمونا رفتند اما این فکرای مزاحمم نرفتند. زود شب بخیر گفتم و رفتم بالا، براشون تعجب بر انگیز بود که اینقدر زود می خوام بخوابم چون همیشه دوازده و یک به زور می خوابیدم اما الان ده بود.
تقریبا هفت ماهی میشه که از شر این خاطرات مضخرفم راحت شده بودم اما بازم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان عشق طلای ناب | ℳelissa کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، ~ROYA~، ~XFateMeHX~ و 5 نفر دیگر

ℳelissa

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
1,088
امتیاز واکنش
20,448
امتیاز
368
محل سکونت
به تو چه من از کجام
زمان حضور
15 روز 17 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
پست نوزده
بعد از رد کردن مرخسی بلند شدم وسایلم رو جمع کردم و از مجتمع زدم بیرون
تو خونه همه آشفتگیم رو حس کرده بودند و من بی صبرانه منتظر اومدن بابا بودم تا نظرم رو بهش بگم.
بعد از ساعت ها انتظار بالاخره بابا پیداش شد، رفت بالا لباساش رو عوض کرد و اومد رفت نشست رو مبل...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان عشق طلای ناب | ℳelissa کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، ~ROYA~، ~XFateMeHX~ و 5 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا