خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,239
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع


نیتن فیلدر در سریال نفرین، کمدیِ معذب‌کننده‌ی آشنا و دغدغه‌های فکری همیشگی‌اش درباره‌ی مرز واقعیت و جعل را به یک روایت داستانی ترجمه کرده است. سریالی که شبیه‌اش را ندیده‌اید.

سریال نفرین، نقطه‌ی مقابل مفهوم «Comfort Show» است؛ «Discomfort Show» شاید! این، اثری نیست که بخواهید پس از گذراندن روز یا هفته‌ای دشوار، برای سرگرم شدن یا آرام گرفتن به سراغ‌اش بروید! مخلوق مشترک نیتن فیلدر و بنی سفدی، با انتظارات عمومی از یک مجموعه‌ی تلویزیونی داستانی، همخوان نیست و حتی در مقایسه با کارنامه‌ی هر دو خالق‌اش، رادیکال و افراطی به نظر می‌رسد. سریالی که سر و شکلی نامعمول، ریتمی بسیار کند، لحنی پیچیده، حال‌و‌هوایی ناجور و محتوایی عجیب دارد. در حقیقت، اگر نامِ بزرگ و محبوبی مثل اما استون و انرژی متمایز نقش‌آفرینی درخشان او نبود، افراد خیلی کمتری به سراغ تماشای نفرین می‌رفتند و همین حالا هم نمی‌توان به کسی بابت دوست نداشتن سریال، یا نیمه‌کاره گذاشتن تماشایش، خرده گرفت!

اما از این بدیهیات ظاهری که بگذریم، سریال نفرین را -به رغم تکثر بیش‌ از‌ اندازه‌ی ایده‌های فکری و تماتیک‌اش- می‌توان دستاوردی ارزشمند در داستانگوییِ تلویزیونی به حساب آورد که فهم آن، بدون شناختن یکی از دو خالق‌اش، ممکن نیست. اگر ترجیح می‌دهید که مستقیم به سراغ تحلیل خودِ سریال بروید، بخشی جداشده‌‌ی نوشته را که در ادامه می‌آید، نادیده بگیرید؛ اما اگر می‌خواهید جهان ذهنی نیتن فیلدر را بیشتر بشناسید، همراه من باشید.


آغاز مرور بر کارنامه و مولفه‌های جهان نیتن فیلدر
نیتن فیلدرِ کانادایی، یکی از خلاق‌ترین استعدادهای ظهور کرده در صحنه‌ی کمدی آمریکا در دهه‌ی گذشته است. ارتباط او با عرصه‌ی کمدی، البته که به سال‌ها پیش بازمی‌گردد. او طی دوران نوجوانی و در دبیرستان «پوینت گری» شهر ونکوور، هم‌تیمیِ ست روگن در یک گروه بداهه‌پردازی کمدی بوده است و آن‌طور که روگن تعریف می‌کند، از همان روزها، پرسونای کمیک ناجور و معذب‌کننده‌ی امروزش را تمرین می‌کرده است! نیتن مانند چندتن از سرگرمی‌سازان شاخص دو دهه‌ی نخست هزاره‌ی سوم، کارش را با ساخت ویدئوهای آماتور کوتاه در یوتوب آغاز کرد و در سال ۲۰۰۷ و در کشور خودش، برای تولید آیتم‌های یک برنامه‌ی کمدی تلویزیونی با نام «این ساعت ۲۲ دقیقه دارد» دعوت شد.


نقد سریال نفرین (The Curse) | بازتاب دِفُرمه

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,239
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
حضور فیلدر در برنامه‌ی «چیزهای مهم با دیمیتری مارتین» در سال ۲۰۱۰ به‌عنوان نویسنده و بازیگر مهمان، نخستین همکاری او با شبکه‌ی «کمدی سنترال» آمریکا را رقم زد و پیش‌زمینه‌ای شد بر مهم‌ترین ساخته‌ی تمام کارنامه‌ی او، برای همین شبکه: مجموعه‌ی درخشان نیتن برای شما (Nathan for You)؛ یکی از بهترین سریال‌های کمدی غیرداستانی دو دهه‌ی گذشته‌ی آمریکا.

«نیتن برای شما»، نتیجه‌ی طبیعی و مستقیم تمام تجارب آماتور و حرفه‌ای فیلدر تا سال ۲۰۱۳ و آغازکننده‌ی مسیری است که امتدادش به امروز و سریال نفرین می‌رسد. این مجموعه، در ظاهر، پارودیِ ریلیتی شوهای آمریکایی است و در باطن، کمی فراتر از آن. در تیتراژ آغازین هر قسمت اثر، از زبان فیلدر می‌شنویم که او در این برنامه، به پشتوانه‌ی تحصیلات آکادمیک خودش در کانادا، قصد کمک کردن به کسب‌و‌کارهای کوچک آمریکایی را دارد. اما همان‌طور که لحن تصاویر آغازین وعده می‌دهند و با شروع خودِ سریال هم آشکار می‌شود، با یک شوی کمدی مواجه هستیم و نه یک ریلیتی شوی معمولی.

ایده‌ی مرکزی «نیتن برای شما»، از یک زاویه، دست انداختن فرایند مدیریتیِ «حلِ مسئله» است! فیلدر در هر اپیزود به سراغ یک کسب‌وکار ضعیف می‌رود و با ارزیابی وضعیت کنونی‌ آن، از مسئله‌ای اساسی سردرمی‌آورد؛ اما برای رفع مشکل، راهکاری را پیشنهاد می‌دهد که نه به ریشه‌ی حقیقی مسئله ربطی دارد و نه معقول و بهینه است! بخشی از بارِ کمیک هر قسمت، ناشی از مواجهه‌ی مخاطب با ماهیت پرت و جنون‌آمیز ایده‌های تازه‌ی نیتن است و بخش دیگر آن، نتیجه‌ی مشاهده‌ی پیش رفتن او تا مرزهایی باورنکردنی برای عملی کردن این ایده‌ها!

یکی از جذاب‌ترین دریچه‌ها برای ورود به جهان ذهنی نیتن فیلدر، در نسبت با همین موضوع خودنمایی می‌کند. اگرچه «نیتن برای شما» یک سریال کمدی، با چارچوب کلیِ از پیش تعیین‌شده و شوخی‌هایی طراحی‌شده است، محتوای آن، از واقعیت کاملا جدا نیست! در حقیقت، بسیاری از عناصری که در دو پاراگراف قبلی توصیف کردم، واقعی هستند! فیلدر، «واقعا» مدرکی را از یکی از مدارس کسب‌و‌کار کانادا دریافت کرده است، در هر قسمت سریال، به سراغ کسب‌وکارهای «واقعی» می‌رود و با صاحبان «واقعیِ» آن‌ها صحبت می‌کند و برای اجرای راهکارهای مورد نظرش، تمهیداتی «واقعی» را به کار می‌برد! موقعیت‌ها، در عین عجیب و ابسورد بودن‌شان، در همین جهانی رخ می‌دهند که ما در آن زندگی می‌کنیم! پس، تماشای هر اپیزود سریال، ضمنا، به فعالیتی فکری برای تشخیص واقعیت از جعل تبدیل می‌شود.

مرز میان «واقعیت» و «جعل»، هسته‌ی تماتیک تمام آثار فیلدر است و در سریال بعدی او یعنی تمرین (The Rehearsal) که برای اچ‌بی‌او ساخت، به مرکز توجه می‌آید. این‌بار، به‌جای اینکه موضوع اصلی چیز دیگری باشد و ما به شکل ضمنی به دوگانه‌ی موردِ بحث فکر کنیم، عملیات «شبیه‌سازی» واقعیت، نقطه‌ی تمرکز اصلی است و شوخی‌های واضحی که راهنمای مواجهه‌ی صحیح با اثر باشند، کمترند. در «تمرین»، فیلدر به شرکت‌کنندگان برنامه‌اش این امکان را می‌دهد که یک وضعیت واقعی را، ازطریق شبیه‌سازیِ کامل آن، پیش از رخ دادن، تجربه کنند و از این طریق، جلوی بروز نتایج ناخوشایند را بگیرند. درست مثل «نیتن برای شما»، هم با استفاده‌ای نامعمول و عجیب از یک مفهوم مدیریتی («مدیریت عدم اطمینان») مواجه هستیم و هم، راهکارهای فیلدر -حتی اگر مستقیما کمیک نباشند- بابت دیوانه‌وار بودن‌شان، شگفت‌زده‌مان می‌کنند!


نقد سریال نفرین (The Curse) | بازتاب دِفُرمه

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,239
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
هردوی «نیتن برای شما» و «تمرین»، از منظر تماتیک، پیوند عمیقی با شخصیت و درونیات خالق‌شان هم دارند. در حقیقت، درخشان‌ترین جنبه‌ی کار فیلدر و چیزی که او را از یک کمدین معمولی به یک هنرمند جدی تبدیل می‌کند، همین است: او، قالبِ سرگرمی‌سازی کمیک و ایده‌های جنون‌آمیز ظاهری‌اش را بهانه‌ای می‌کند برای ابراز کمبودهای شخصیتی، ترس‌ها‌ی وجودی و آسیب‌های روانی‌اش و آمیختن آن‌ها با دغدغه‌های فکری‌اش. کمدیِ فیلدر، به‌غایت خودافشاگرانه و بسیار تامل‌برانگیز است.

یکی از پرتکرارترین شوخی‌های «نیتن برای شما»، مسئله‌ای تنهاییِ فیلدر است. او با زبان بدن ناواضح و بیان یک‌نواخت و تـ*ـخت‌اش، به خودیِ خود، در هر جمعی، از سایر متمایز به نظر می‌آید، در ملاقات‌هایش با صاحبان کسب‌و‌کار، بارها و به شکل خجالت‌آوری برای فراتر بردن ارتباط از سطح حرفه‌ای به دوستیِ شخصی تلاش می‌کند و طیِ لحظات ناجوری که تماشا کردن‌شان سخت است، هربار پس زده می‌شود! نیتن، وقتی در نزدیکی جنس مخالف قرار می‌گیرد، رفتاری غیرعادی از خودش نشان می‌دهد و نمی‌تواند کمبود عاطفیِ زندگی‌‌اش را پنهان کند!

این تنهایی، لایه‌ی عمیق‌تری هم دارد. در قسمت هشتم فصل اول «نیتن برای شما»، فیلدر به سراغ یک کاراگاه خصوصی به نام برایان ولف می‌رود که بی‌تعارف و کمی بدجنس است! او یکی از معدود افرادی است که شروع به زیر سؤال بردن شخصیت و رفتار و ایده‌های نیتن می‌کند. ولف به نیتن لقب «شعبده‌باز تنهایی» را می‌دهد و می‌گوید: «تو هیچ دوستی نداری؛ به خاطر همینه که می‌گم شعبده‌باز تنهایی هستی!»

این صحبت‌های ولف، هم توصیف درستی برای کاری است که فیلدر انجام می‌دهد (فیلدر از نوجوانی به شعبده‌بازی علاقه‌ی زیادی داشته است و نمی‌توان این گرایش را در کار امروزش نادیده گرفت) و هم، تاییدکننده‌ی تصویری است که خودِ فیلدر علاقه دارد از خودش بسازد! فراموش نکنیم؛ بخش‌های زیادی از تمام آثار فیلدر، فکرشده و مبتنی بر «طراحی» هستند و در پایان، او «می‌خواهد» که ما برداشت فعلی را از تماشای پرسونای کمیک‌اش به‌دست بیاوریم. فکر کردن به تفاوت نیتن فیلدرِ نمایشی و نیتن فیلدر واقعی، البته که ما را به همان بحث مرزِ میان «واقعیت» و «جعل» برمی‌گرداند.

نیتن فیلدرِ کانادایی، یکی از خلاق‌ترین استعدادهای ظهور کرده در صحنه‌ی کمدی آمریکا در دهه‌ی گذشته است

ایده‌های شخصی در کمدی فیلدر، مشابه کیفیت مبهمی را که در تعلیق میان آن‌چه واقعی است و آن‌چه ساختگی است تجربه می‌کنیم، به شکل دیگری ایجاد می‌کنند. در چندین قسمت مختلف از «نیتن برای شما» یا «تمرین»، لحظاتی وجود دارند که طی‌شان، لحن آشنای سریال، دچار پیچشی غیرمنتظره می‌شود. مثلا، جایی از قسمت درخشان پنجم فصل سوم «نیتن برای شما»، نیتن در حال آماده‌سازی یک نمایش واقع‌گرایانه‌ی عجیب است و با دو بازیگر اثرش، به شکل مستقل تمرین می‌کند. این صحنه، با تصمیم نیتن به جدا کردن دختر و پسری که نقش‌شان رنگی از رابـ*ـطه‌ی عاشقانه دارد و دخالت مستقیم او در تمرین به‌جای بازیگر مرد، صرفا یکی دیگر از همان شوخی‌های پرتکرار اثر با رفتار غیرطبیعی و خجالت‌آور نیتن در معاشرت با زنان به نظر می‌رسد؛ اما به لحظه‌ای غریب و غیرمنتظره‌ ختم می‌شود.


نقد سریال نفرین (The Curse) | بازتاب دِفُرمه

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,239
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
نیتن از بازیگر زن می‌خواهد که جمله‌ی «دوستت دارم» را خطاب به او آن‌قدر تکرار کند که باورپذیر شود! با هربار تکرار این جمله، نیتن می‌گوید «دوباره» و با هربار به زبان آوردن این واژه، چهره و بیان فیلدر، بیشتر و بیشتر به برانگیختگیِ احساسی نزدیک می‌شود! اجتناب‌ناپذیر است که ما در ابتدا، به این موقعیت و رفتار خجالت‌آور نیتن صرفا می‌خندیم؛ اما موقعیت تا حدی کش می‌آید و اجرای فیلدر به قدری ظریف است که از جایی به بعد، به حسی که باید داشته‌باشیم شک می‌کنیم! آیا این صرفا یک شوخی ساده است، یا با انسان تنهایی مواجه هستیم که از شبیه‌سازی موقعیتی واقعی، به جبران کمبودی اساسی در زندگی‌اش رسیده است؟ آیا فیلدر موقعیت را صرفا بازی می‌کند یا این واقعا فرصتی است که برای نخستین بار در تمام عمرش، از کسی بشنود: «دوستت دارم»؟!

این دست‌مایه، در اپیزود پایانیِ مجموعه، به اوج تکان‌دهنده‌ای می‌رسد. آخرین قسمت «نیتن برای شما»، کمدیِ آشنای سریال را کاملا کنار نمی‌گذارد؛ اما محوریت روایت‌اش، ماجرایی جدی‌ و البته احساس‌برانگیز است. این اپیزود با نامِ یافتن فرانسیس (Finding Frances)، شاهکارِ فیلدر است. ریلیتی شو/مستند/فیلمِ کمدیِ جاده‌ای یک ساعت و نیمه‌ای که در ظاهر، به تلاش نیتن برای پیدا کردن معشـ*ـوقه‌ی قدیمی و گم‌شده‌ی یکی از بازیگران مجموعه‌اش اختصاص دارد و در اصل، بهانه‌ای می‌سازد برای بازنگری او بر ماهیت کاری که خودش انجام می‌دهد.

بیل هیث، بازیگری است که در قسمت‌های مختلفی از «نیتن برای شما»، به‌عنوان «مقلد حرفه‌ای بیل گیتس» (!) حضور پیدا می‌کند و تعدادی از مضحک‌‌ترین لحظات سریال را می‌سازد؛ اما در «یافتن فرانسیس»، فیلدر از همین شمایل کاریکاتورگونه، عمق تراژیک تکان‌دهنده‌ای را بیرون می‌کشد. هیث، بازیگری شکست‌خورده و پیرمردی تنها است که با گذشت این‌همه سال، بابت از دست دادن فرصت ازدواج با دختری با نام فرانسیس، حسرتی عمیق را تجربه می‌کند. فیلدر، به شکلی نبوغ‌آمیز، در سرنوشت هیث، عاقبت پرسونای کمیک خودش را می‌یابد! نیتن هم مانند هیث، تنها است، به کارِ «تقلید واقعیت» مشغول است و زیر پوسته‌ی بیرونی مضحک‌اش، حقیقتی غمگین را می‌توان پیدا کرد.

در طول ضبط «یافتن فرانسیس»، فیلدر با دختری به نام میسی آشنا می‌شود. ملاقاتِ غیرمنتظره‌ی این‌دو، گویی جمع‌بندی تمام تلاش‌های نیتن برای برقرای ارتباط با جنس مخالف در طول سریال است! برخلاف همیشه، نیتن موفق می‌شود که از رفتار عجیب و ناجورش فاصله بگیرد و ارتباطی حقیقی را با میسی بسازد. اگرچه به شکلی طعنه‌آمیز و معنادار، او باید ملاقات‌های دونفره‌شان را با پرداخت پول تنظیم کند، برای نخستین بار، خودِ دختر هم به ارتباط شخصی‌تر با نیتن علاقه‌مند به نظر می‌رسد! به هنگام پیشرفت این رابـ*ـطه‌ی عجیب و در غیاب شوخی‌های کاملا واضح قسمت‌های عادی مجموعه، آن کیفیت دوگانه‌ی واقعیت/جعل به اوج می‌رسد و لحن سریال، از همیشه پیچیده‌تر می‌شود.


نقد سریال نفرین (The Curse) | بازتاب دِفُرمه

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,239
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
فیلدر، تمام مراحل این رابـ*ـطه را جلوی دوربین به تصویر می‌کشد و طیِ لحظاتی آشنا، تماشاگر را معذب می‌کند و در پایان، تصمیم می‌گیرد که کلِ «نیتن برای شما» را با تمرکز روی همین رابـ*ـطه و مسئله‌ی «بازنمایی» آن، تمام کند. نیتن، در انتهای «یافتن فرانسیس»، یک بارِ دیگر با میسی قرار می‌گذارد. این دو روی سکویی کنار هم می‌نشینند و دستان یکدیگر را می‌گیرند. میسی وجود دوربین‌ها را در این لحظه‌ی صمیمی، عجیب می‌داند و وقتی نیتن امکان خاموش کردن‌شان را پیش می‌کشد، دختر این ایده را مخالف هدف کارِ نیتن توصیف می‌کند. نیتن در پاسخ می‌گوید: «مگه هدف چیه؟» میسی پاسخ می‌دهد: «داری چیزی رو ضبط می‌کنی... این یک‌جورایی هدف اصلیه، نه؟»

نیتن، کمی به فکر فرو می‌رود، نگاه کوتاهی به لنز دوربین می‌کند و اطراف‌اش را مورد بررسی قرار می‌دهد و نهایتا، با پیش کشیدن ایده‌ی ضبط یک نمای هوایی، از پاسخ دادن طفره می‌رود. نیتن فیلدرِ کارگردان، سریال‌ش را با این نمای هوایی به پایان می‌رساند. دوربین، از «واقعیت» (خلوت نیتن و میسی) و بازنمایی «جعلی» آن (دوربین‌های فیلم‌برداری ناظرِ این لحظه روی زمین) فاصله می‌گیرد و برای نمایش تصویر بزرگ‌تر، به آسمان می‌رود. این پایان، به نحوی که در ادامه توضیح خواهم داد، مستقیما به پایان سریال نفرین گره می‌خورد.

لایه‌ی شخصیِ عمیق‌ترِ کار فیلدر که پیش‌تر اشاره کردم، همان «هدف» موردِ نظر میسی در پایانِ «یافتن فرانسیس» است. به هنگام تماشای ایده‌های عجیب فیلدر و روش‌های باورنکردنی او برای محقق کردن‌شان، ما هم مانند میسی به انگیزه‌‌ی اصلیِ خالق فکر می‌کنیم. در بخش‌های مختلفی از «نیتن برای شما»، فیلدر از بهانه‌ی ساخت برنامه‌ی تلویزیونی، برای نزدیک شدن به آدم‌هایی استفاده می‌کند که در غیر این صورت، حاضر نمی‌شدند او را جدی بگیرند یا با او وقت بگذرانند!

در «تمرین» هم، او با توسل به «شبیه‌سازی»، گویی قصد درک کردن موقعیت‌هایی را دارد که در زندگی طبیعی، نمی‌تواند تجربه‌شان کند! از همین دریچه، تمام طرح‌های عجیب «شعبده‌باز تنهایی» برای حل مشکلات دیگران و ساختن برنامه‌ای کمیک درباره‌شان را، می‌توان تلاش او برای جلب توجه و برقرای ارتباط انسانی دید! او بیگانه‌ای است که تلاش دارد در جهان انسان‌ها جا بیفتد و برای تجربه‌ی «واقعیت» -به شکلی طعنه‌آمیز- راهی جز «جعل» آن پیدا نمی‌کند!

پایان مرور بر کارنامه و مولفه‌های جهان نیتن فیلدر

حالا و با این مقدمه، می‌توانیم مختصات سریال داستانیِ نامعمول و عجیبی مثل نفرین را بهتر درک کنیم. نفرین، بازخوانی چندین دغدغه‌ی همیگشی فیلدر است. در درجه‌ی اول، با داستان زوج برنامه‌سازی با نام‌‌های ویتنی (اما استون) و اَشِر (نیتن فیلدر) مواجه هستیم که یک «ریلیتی شو» را برای شبکه‌ی HGTV آمریکا می‌سازند. مثل اکثر برنامه‌های این شبکه، سریال ویتنی و اشر هم روی بازسازی ساختمان‌های مسکونی تمرکز دارد. آن‌ها، خانه‌های مردم بومی شهر اسپانیولای ایالت نیومکزیکو را تحویل می‌گیرند و این ساختمان‌ها را به خانه‌های منفعل (Passive Houses)، تبدیل می‌کنند.

درباره‌ی ابعاد فرهنگیِ کار ویتنی و اشر جلوتر می‌نویسم؛ اما نخستین ویژگی بنیادین معنایی و سبکیِ نفرین، در نسبت با همین سوژه‌ی «ریلیتی شو» شکل می‌گیرد. در نفرین، ما فرصت تماشای «واقعیت پنهان» در پسِ «بازآفرینی نمایشی» را پیدا می‌کنیم. سکانس نخستینِ سریال، با لحن آزاردهنده‌اش، این دوگانه را تبیین می‌کند. سر صحنه‌ی ضبط پایلتِ برنامه‌ی فلیپلنترپی (Fliplanthropy) هستیم و دوربین فیلدر، به‌جای اینکه تصویر خوشایند دروغین برنامه را نشان‌مان دهد، واقعیت ناخوشایند پشت صحنه را -در قالب تصاویری که به دور از شفافیت فیلم‌برداریِ دیجیتال، بافت Grain مشهودی دارند- مقابل دیدگان‌مان می‌گذارد؛ جایی که تهیه‌کننده‌ی ریلیتی شو یعنی داگی (بنی سفدی)، به شکلی آزاردهنده تلاش دارد تا «واقعیت» را برای دستیابی به روایت نمایشی موردِ نظرش، «جعل» کند.


نقد سریال نفرین (The Curse) | بازتاب دِفُرمه

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,239
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع


نفرین، به لحاظ استایل، شبیه هیچ سریال دیگری نیست. تمام تهمیدات سبکیِ فیلدر، شامل قرارگرفتن دوربین جایی دور از شخصیت‌ها و وقایع، استفاده از لنزهای بلند و زوم‌هایی بی‌نهایت آهسته و ترکیب‌بندی نماها به نحوی که همیشه مانعی میان ما و تصویری شفاف از کاراکترها قرار بگیرد، در نسبت با همین ایده‌ی «دید زدن» واقعیت ناخوشایند معنا پیدا می‌کنند. به شکلی واضح، فیلدر در تلاش برای دستیابی به استایلی «Voyeuristic» برای روایت داستان آدم‌هایی است که واقعیت و نمایشِ زندگی‌شان تا اندازه‌ی جنون‌آمیز درهم‌تنیده است و در پایان، حتی خودشان هم مرز میان این دو را گم می‌کنند! برای پیدا کردن لحظات حقیقی در زندگی چنین شخصیت‌هایی، باید هم مانند یک پاپاراتزی، کمین گرفت!

استفاده از امکانات بصری شیشه‌ها، آینه‌ها و بازتاب‌های آدم‌ها بر سطوح مختلف هم تهمید سبکی دیگر اثر است و در متن،‌ همان کارکردی را دارد که خودِ پوشش آینه‌گون «خانه‌های منفعل» دارند. هردوی این عناصر در جهان نفرین، هم به دوگانه‌ی واقعیت-جعل مربوط‌اند و هم، به جنبه‌ی سـ*ـیاسی-فرهنگی متن که بد نیست این‌جا درباره‌اش صحبت کنم.

«خانه‌های منفعل»، در جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم هم موجود هستند؛ اما نسخه‌های ويژه‌ی آن‌ها در جهان نفرین، یک تفاوت کلیدی با نمونه‌های واقعی دارند. این ساختمان‌ها، با نمای شیشه‌ایِ ویژه‌ای پوشیده شده‌اند که مانند صفحات خورشیدی، آفتاب را به انرژیِ مورد نیاز خانه، تبدیل می‌کند. اما این نمای بیرونی، به کارکرد محیطِ زیستی‌اش خلاصه نمی‌شود؛ چرا که صفحات شیشه‌ای، تصویر محیط پیرامون را هم به شکلی کج و کوله و دفرمه، «بازتاب» می‌دهند.


نقد سریال نفرین (The Curse) | بازتاب دِفُرمه

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,239
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع


خانه‌های ویتنی و اشر، استعاره‌ی بصری نبوغ‌آمیزی هستند که مستقیما به جنبه‌ی فرهنگی-سـ*ـیاسیِ متن سریال مربوط‌اند. بیایید به سطح قصه برگردیم. ویتنی، زنِ سفیدپوست پروگرسیوی است که روی ارزش‌های جهان نو، پافشاری اغراق‌آمیزی می‌کند. این پافشاری، در ابتدا، صادقانه به نظر می‌رسد. او، دغدغه‌های زیست‌محیطیِ جدی دارد و به حقوق اقلیت‌ فرهنگی مظلوم و محرومِ بومیان اسپانیولا، اهمیت می‌دهد.

اما هم ارتباط ویتنی با پدر و مادر بدنام‌اش و هم، آشکار شدن تدریجی وجوه تاریک شخصیت او، نشان‌مان می‌دهد که بازسازیِ خانه‌ها در اسپانیولا، پروژه‌ی خودخواهانه‌ی زنِ برخوردار، جهت ساختن هویتی مستقل برای خودش است. او شاید به شکل نظری، شعارهای فرهنگی‌اش را حرف‌های درستی بداند، اما حقیقتا و عمیقا برای هیچ‌‌کدام‌شان اهمیتی قائل نیست. پس یک سفیدپوست، به زمین بومیان آمده است، آن را تصاحب کرده است و درحالی‌که به شکلی ریاکارانه، ادعای ارائه‌ی فرصت‌های بهتر به اقلیت را دارد، در اصل، به ارضای میل خودش به توجه و تطهیر وجودش از گناهان «نیاکان بدنام‌اش» فکر می‌کند.



ویتنی، خانه‌های منفعل خودش را «هنر» توصیف می‌کند و آن‌ها را «بازتابی» از جامعه‌ی محلی می‌داند؛ اما طراحیِ نمای خانه‌ها، در اصل، دزدی از کار هنرمندی دیگر است و انعکاس اشیا و افراد روی سطح شیشه‌ایِ خانه‌ها، به شکلی طعنه‌آمیز کج و معوج است! از سوی دیگر، عدم تناسب طراحیِ بی‌ربط خانه‌های منفعل ویتنی و اشر با معماری شهر اسپانیولا، ادعای «بازتابی از جامعه» بودن این ساختمان‌های بدریخت را مضحک‌تر جلوه می‌دهد! خانه‌های ویتنی و اشر، بیشتر به سفینه‌هایی بیگانه شبیه‌اند که در مقصدی اشتباه، فرود آمده‌اند!

این‌جا است که استعاره‌ی فرهنگی-سـ*ـیاسیِ سریال، واضح می‌شود. نفرین، از منظر موضع‌گیریِ سـ*ـیاسی، سریال بسیار مهمی است؛ چرا که فیلدر و سفدی، در حال نقدِ رسانه‌ی جریان اصلیِ امروز آمریکا هستند! رسانه‌ای که ادعای نمایندگیِ اقلیت‌ها را دارد اما در اصل پلتفرمی برای خودنماییِ کاسبان بی‌استعداد و کم‌هوشِ توجه باقی مانده است. فضای «بسته» و «منقطع از واقعیتی» که چهره‌های فعال در آن، حرف‌های قشنگی می‌زنند و ظاهرا، دغدغه‌های فرهنگیِ ارزشمندی دارند؛ اما در اصل، نه شناخت درست یا عمیقی از سوژه‌هاشان دارند (ویتنی به قدری با فرهنگ بومیان اسپانیولا ناآشنا است که بارها توسط کارا (نژانیا آستین) و دوست‌اش مسخره و تحقیر می‌شود) و نه به چیزی جز منفعت شخصی فکر می‌کنند.


نقد سریال نفرین (The Curse) | بازتاب دِفُرمه

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,239
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع


ایده‌ی اولیه‌ی متن سریال هم به این ریاکاری، مربوط است. معنای ظاهری «نفرین» در سریال، به موقعیتی در قسمت نخست برمی‌گردد که طی آن، دخترک فروشنده‌ای از یک خانواده‌ی بی‌خانمان، اشر را نفرین می‌کند. این لحظه -که در تجربه‌ی شخصی و واقعی فیلدر ریشه دارد- نتیجه‌ی ریاکاریِ نمایشی اشر است. او به توصیه‌ی داگی، برای ارائه‌ی تصویری خوشایند از خودش، یک صد دلاری را مقابل دوربین به دخترک می‌دهد و وقتی می‌خواهد آن را پس بگیرد، با ناراحتی و نفرین دختر مواجه می‌شود.

فیلدر و سفدی، در حال نقدِ رسانه‌ی جریان اصلیِ امروز آمریکا هستند

به شکلی ابسورد و مضحک، در ادامه‌ی سریال می‌فهمیم که عبارت مورد استفاده‌ی دختر، از یک ترند «تیک‌تاک» آمده است و او این جمله را از دیگران شنیده است؛ اما درگیری ذهنی اشر و سپس، داگی، با «احتمال» گرفتاری‌‎شان به نفرینی ویرانگر، هم موجب مواجهه‌ی آن‌ها با گناهان گذشته و نقص‌های وجودشان می‌شود و هم، نوعی خصلت متافیزیکال را به حال‌و‌هوای سریال اضافه می‌کند که به المان‌های سبکی و اجرایی هم راه می‌یابد.

زومِ بسیار آرام دوربین و نزدیک شدن تدریجی تصویر به شخصیت‌ها، گویی که نماینده‌ی فرود آمدن نیرویی فراواقعی و شوم بر سرشان باشد -با همراهیِ موسیقی رازآمیز و مبهم سریال که انگار به عالم دیگری تعلق دارد- با «نفرین» مورد بحث مرتبط است و به شکل‌گیری لحن «ناجور» اثر کمک ویژه‌ای می‌رساند. گویی نفرین اصلی، همین زیستِ ریاکارانه‌ و سیاه شخصیت‌ها است و دوربین، به زندگی رقت‌انگیزشان، نگاهی قضاوت‌گر دارد. حال‌و‌هوای آزاردهنده‌ی غیرقابل‌توضیحی که بر تک‌تک لحظات سریال حکم‌فرما است، از عاقبت ترسناک گناهان کاراکترهای داستان خبر می‌دهد. بابت همین، سورئالیسم قسمت جنون‌آمیز پایانی، نوعی کاتارسیس فرمی برای اثر می‌سازد و انرژی تاریک تجمیع‌شده در طول ۹ اپیزود را آزاد می‌کند.


نقد سریال نفرین (The Curse) | بازتاب دِفُرمه

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,239
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع


جمع‌بندیِ دیوانه‌وار و به‌غایت جسورانه‌ی نفرین، تم‌های اصلیِ متن و معانی فرامتنیِ سریال را به نتیجه‌ی درستی می‌رساند؛ اما پیش‌تر بد نیست به همان دوگانه‌ی واقعیت-جعل برگردم. جعلِ واقعیت، در جهان نفرین، وجوه مختلفی دارد. یکی همان بیرون کشیدن جذابیت نمایشی از روزمرگیِ ناخوشایند برای برنامه‌ی تلویزیونی که در ابتدا «فلیپلنترپی» نام دارد و در ادامه به ملکه‌ی سبز (Green Queen) تغییر نام می‌دهد. داگی، با اصرارش به اضافه کردن عناصر زرد و جنجال‌برانگیز ریلیتی‌شوهای عادی به برنامه‌ی ویتنی و اشر، نماینده‌ی اصلیِ این جعل است و با پیشنهاد‌ها او، برنامه رفته‌رفته از واقعیت کاملا تهی می‌شود. تا اندازه‌ای که حتی مشتریان خانه‌ها هم از جایی به بعد، به نابازیگرهایی که تصادفی انتخاب شده‌اند، تغییر می‌کنند.

همچنین، وجه غم‌انگیزتری از جعل را، در صحنه‌ی درخشان درآوردن لباس در اواخر قسمت سوم سریال هم شاهد هستیم که طیِ آن، ویتنی و اشر، سعی دارند از موقعیت بامزه‌ی رخ داده در جریان طبیعی زندگی‌شان، محتوایی نمایشی برای شبکه‌های اجتماعی تولید کنند و به شکل دردناکی در بازآفرینی کیفیت اصیل آن شکست می‌خورند! این صحنه، دامنه‌ی جعلِ نمایشیِ واقعیت در نظام معنایی اثر را از هجو ریلیتی شوی آمریکایی فراتر می‌برد و به تولید عمومیِ محتوا در شبکه‌های اجتماعی گسترش می‌دهد. سفدی و فیلدر، با قرار دادن ما در مقام ناظر این موقعیت پوچ، به یادمان می‌آورند که تلاش ترحم‌برانگیزمان برای جلب توجه در اینترنت، خیلی هم با کاری که ویتنی و اشر می‌کنند، متفاوت نیست!



نقد سریال نفرین (The Curse) | بازتاب دِفُرمه

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,239
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
اما دوگانه‌ی واقعیت-جعل در سریال، نسخه‌ی عمیق‌تری هم دارد که معنای تماتیک پایان‌بندی آن را کامل می‌کند: هویت جعلیِ شخصیت‌ها و معنای دروغ‌های ظاهریِ آن‌ها در عمقِ روان‌شان. از همان قسمت نخست نفرین، گوشه‌ای از ذهن تماشاگر، درگیر مسئله‌ای فرعی است که باورپذیری موقعیت‌ها را کاهش می‌دهد: چطور زنی با خصوصیات ویتنی، عاشق مردی با خصوصیات اشر شده است؟! تماشاگری که مولفه‌های جهان نیتن فیلدر را می‌شناسد، تا پیش از تماشای قسمت سوم، می‌تواند این رابـ*ـطه را نوعی شوخی فرامتنی در نظر بگیرد. چرا که فیلدر، در آثار قبلی‌اش، تلاش‌های ناموفق پرسونای کمیک‌اش برای برقراری ارتباط با زنان را به‌عنوان یک موتیف به تصویر کشیده بود و طعنه‌آمیز است که حالا و در نخستین تجربه‌اش در ساخت یک اثر داستانی، کاراکتر خودش را در مقام پارتنر بازیگر جذابی مثل اما استون قرار داده است!

اما قسمت سوم، به یادمان می‌آورد که با سریال حتی باهوش‌تری مواجه هستیم! یکی از عناصر نفرین که معنای فرامتنی پررنگی هم دارد، مسئله‌ی توسعه‌ی برنامه‌ی تلویزیونی است. به این معنا که فیلدر و سفدی، سریالی ساخته‌اند درباره‌ی ساخت یک سریال! در نتیجه، در طول قسمت‌های مختلف نفرین، جلسات ایده‌پردازی و تدوین برنامه‌ی ویتنی و اشر را شاهد هستیم. آن‌‌ها با داگی درباره‌ی محتوا، ساختار و لحن اثرشان تبادل نظر می‌کنند، با مسئولان شبکه‌‌ی HGTV به مذاکره می‌نشینند و درباره‌ی چراغ سبز گرفتن تولید سریال‌شان، نگران هستند.



نقد سریال نفرین (The Curse) | بازتاب دِفُرمه

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا