نویسنده این موضوع
پنجره باز بودو دسته گل لاله و رز بر زمینه آسمانی نور تابستانی، تابلوهای ماتیس را به خاطرش میآورد، و حتی به نظر میرسید گلبرگهای زردی که بر چهارچوب پنجره افتادهاند به ظرافت از قلم موی استادی بزرگ تراویدهاند. لیدی ال از رنگ زرد بیزار بود و تعجب میکرد که چگونه این گلها به آن گلدان دوره مینگ راه یافتهاند. زورگاری گذاشتن هیچ دسته گلی در خانه بیاجازه و تایید او مسیر نبود.
***
بیایید از دنیا تا زمانی که هنوز فاسد است لـ*ـذت ببریم.
***
گلها اهمیتی نمیدهند که جوان هستی یا پیر، تنها میدانند چطور احساس جوانی را در تو بیدار کنند.
***
بیایید از دنیا تا زمانی که هنوز فاسد است لـ*ـذت ببریم.
***
گلها اهمیتی نمیدهند که جوان هستی یا پیر، تنها میدانند چطور احساس جوانی را در تو بیدار کنند.
لیدی ال | رومن گاری
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com