خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

ماه تی تی

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/24
ارسال ها
7
امتیاز واکنش
25
امتیاز
23
سن
22
محل سکونت
آسمانِ شب در میان ستادگان
زمان حضور
19 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خالق یکتا

آسمان بار امانت نتوانست کشید/قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند (حافظ)

نام اثر: زَمونه

نگارشگر: شقایق بهرامی فرد(ماه تی تی) کاربر انجمن رمان ۹۸

ژانر: اجتماعی

مقدمه:
فکرم درگیر است، درگیرِ خودمان!
ما آدم ها موجودات عجیب و غریبی هستیم روحمان ظرفیت نامحدودی برای خوب بودن و بد بودن دارد، گاه آنقدر پاک و بی آلایش می شویم که از فرشته بودن فقط دوبال را کم داریم و گاه آنقدر گنـ*ـاه کار و رذل می شویم که نمی دانیم دفعه ی بعد که در آینه نگاه کنیم خودمان را می بینیم یا حیوانی را که از خود ساخته ایم؟!
خدایا، ای نزدیک تر از رگ گردن، ما را در آ*غو*ش بگیر و مراقبت کن...




دل نوشته زمونه | ماه تی تی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، -FãTéMęH-، خانومِ شین و 3 نفر دیگر

ماه تی تی

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/24
ارسال ها
7
امتیاز واکنش
25
امتیاز
23
سن
22
محل سکونت
آسمانِ شب در میان ستادگان
زمان حضور
19 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
《فراموش کاری》مغزم به درد می آید وقتی به این کلمه فکر می کنم و هر لحظه بیشتر شرمنده ی خدا می شوم،زیرا ما آدم ها دائما در حال فراموشی هستیم،ارزش خود را از یاد می بریم...از یاد می بریم که اشرف مخلوقات هستیم،خودمان و خدایمان را از یاد می بریم،انسانیت،زندگی،محبت،عشق و دوستی،خوبی ها،مرگ وحقیقت را از یاد می بریم فراموش می کنیم که مسافری بیش نیستیم و تا ابد در این دنیا نخواهیم بود،آخرت را از یاد می بریم،و چه دردناک است فراموشی و غفلت و نادانی و چه دردناک تر است انسان بودن و انسان نبودن...


دل نوشته زمونه | ماه تی تی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Leily nik، Tiralin، MaRjAn و یک کاربر دیگر

ماه تی تی

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/24
ارسال ها
7
امتیاز واکنش
25
امتیاز
23
سن
22
محل سکونت
آسمانِ شب در میان ستادگان
زمان حضور
19 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
بیایید به عزیزانمان طوری نگاه کنیم که انگار این آخرین باری است که می توانیم آن ها را ببینیم،می دانم ممکن است در آن لحظه غم بزرگی وجودتان را فرابگیرد اما این تنها راهی است که می توانیم قدر یکدیگر را بدانیم و تا وقتی که در این دنیا هستیم یکدیگر را دوست بداریم،البته واقعیت نیز همین است ما فقط در همین چند روز زندگی در دنیا،فرصت دیدن عزیزانمان را داریم وگرنه پس از مرگ که معلوم نیست هر کداممان کجا باشیم،در جهنم یا بهشت،کنار هم یا دور از هم،یا شادی یکدیگر را خواهیم دید یا عذاب و ناراحتی را و چه غم انگیز است اگر تا زمانی که زنده ایم به همدیگر عشق نورزیم...


دل نوشته زمونه | ماه تی تی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
Reactions: MaRjAn و -FãTéMęH-
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا