در حال تایپ رمان گریزگاه اوهام | Thr کاربر انجمن رمان ۹۸

Thr · 8/9/24

پارت 19

شیدا گیج و ترسیده اطرافش را نگاه کرد. انگار اصلا اینجا خانه‌ی او نبود، همه چیز برایش غریبه به نظر می‌رسید. می‌ترسید در قسمتی دیگر از خانه، چیزهای غیر منتظره‌تر و وحشتناک‌تری ببیند. چیزهایی که نه متعلق به...

Thr · 19/9/24

پارت 20

شیدا سوالی به او نگاه کرد. نمی‌توانست چیزی به زبان بیاورد. زهرا سرش را چرخاند و رو به شیدا حرفش را کامل کرد:
- باید بریم پیش زارگیر، اینا عادی نیستن. ...

Thr · 19/9/24

پارت 21

وقتی شیدا از کارش فارغ شد، رو به زهرا کرد و گفت:
- من باید زنگ بزنم به خواهرم، اما گوشیم رو پیدا نکردم میشه صبر کنی برم پیداش کنم و...

Thr · 6/10/24

پارت 22

در خانه‌ی کوچک و سنتی زارگیر نشسته بودند. زارگیر یک پیرمرد کچل با ریش‌های سفید و بلند بود. دشداشه‌ی سفید رنگ به تن داشت و شال بلندی مخصوص مردهای جنوب، دور سرش پیچیده بود. ...

Thr · 6/10/24

پارت 23

- من یکی دیدم، دیروز دیدم.
زهرا و مبینا با بهت به شیدا نگاه کردند.
پیرمرد در حالی که با نگاهی نافذ، شیدا را زیر نظر گرفته بود...

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

در حال تایپ رمان گریزگاه اوهام | Thr کاربر انجمن رمان ۹۸

Thr

مدرس نویسندگی

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

Thr

مدرس نویسندگی

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

Thr

مدرس نویسندگی

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

Thr

مدرس نویسندگی

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

Thr

مدرس نویسندگی

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدرس نویسندگی

مدرس نویسندگی

مدرس نویسندگی

مدرس نویسندگی

مدرس نویسندگی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین