تکنیک‌های مختلف نویسندگی

YeGaNeH · 25/4/24

«به نام خداوند مهربان»

سلام به دوستان عزیزم و تمامی نویسندگان ارجمند که پیشرفت در نوشتن الویت آن‌ها است.
این تاپیک، شامل تمرینات و تکنیک‌های مختلف نویسندگی برای نویسندگان مبتدی است.

امیدوارم خط به خط تاپیک برای شما مفید باشد.
~تیم آموزش نویسندگی رمان ۹۸ تقدیم می‌کند.~

YeGaNeH · 7/5/24

آیا شما هم در نوشتن متنی جذاب احساس ضعف می‌کنید؟ آیا جملاتتان بیش از اندازه کوتاه یا بلند است؟
نقاش‌ها صدها اثر می‌کشند تا بتوانند به سطح ایده‌آلی از نقاشی برسند. پیانیست‌ها برای پیشرفت خودشان تمرین‌ها و معیارهایی خاص دارند و مثل سایر هنرمندان، نویسندگان هم با تمریناتی خاص قدرت نویسندگی‌شان را بیشتر می‌کنند.
شاید برای بعضی‌ها پیش آمده باشد که برای عوض کردن یا ویرایش یکی، دو پاراگراف یک ساعت یا بیشتر جلوی کامپیوتر معطل شده‌اند. چنین دوستان نویسنده‌ای سعی زیادی می‌کنند که کلمات و حسی را که دارند از مغزشان به کیبورد کامپیوتر یا به قلمی که در دست دارند منتقل کنند، ولی نتیجه‌ی کار راضیشان نمی‌کند. چون می‌بینند حرفی که در قلب و ذهنشان می‌جوشید با آن‌چه در قالب کلماتی تقریباً عادی نوشته‌اند فرق زیادی دارد.
کسی که برای یک وب‌سایت گردشگری محتوا تولید می‌کند، دوست دارد شب‌های یک شهر دیدنی را با کلماتی زنده و جذاب تعریف کند؛ یا کسی که کارش در زمینه‌ی نوشتن توضیح محصول برای شرکت‌ها و کسب و کارها است، دوست دارد متنی بنویسد که خوانندگانش بتوانند خودشان را درحالی‌که مشغول استفاده از آن محصول هستند، تصور کنند. اگر هم وبلاگ نویس، رمان‌نویس یا نویسنده‌ی مقالات مختلف باشید، باز هم نوشتن جذاب یک مهارت لازم برای شما است.
برای استاد شدن در این کار هم مانند هر کار دیگری باید تمرین کنید.
در این بخش، تمرین‌های نویسندگی مختلفی که برای نویسندگان داستان و غیرداستان مفید خواهد بود نوشته شده است.

تمرین نوشتن با کمترین استفاده از صفت‌ها:
وقتی شما به عنوان یک نویسنده از صفت‌های زیادی استفاده می‌کنید تأثیر كلام شما كم می‌شود و متنتان بیشتر حالت اطلاع‌رسانی پیدا می‌کند.
تمرین: با آگاهی از این نکته، یک پاراگراف متن ترسناک، یک پاراگراف خنده‌دار و یک پاراگراف غمناک بنویسید. بدون این ‌که در هیچ یک از آن‌ها از کلماتی مثل ترس، شادی، غم و مترادف آن‌ها استفاده کنید. به یاد داشته باشید که وقتی شما در نویسندگی‌، به خصوص در داستان‌نویسی از صفت‌های خشک و خالی زیاد استفاده کنید (مثل علی غمگین است، زهره شاد است و...) در حقیقت انگار دارید کاری که به عهده‌ی نویسنده
است را انجام نداده و متنی خام را به خواننده‌گانتان تحمیل می‌کنید. اگر از قبل کتاب یا متنی نوشته شده دارید؛ می‌توانید همین تمرین را به عنوان نوعی ویرایش بر روی آن انجام دهید.
در این حالت شما باید متنتان را از اول بخوانید و قسمت‌هایی را پیدا کنید که در آن جا صفت‌ها یا کلماتی کلی به کار برده‌اید؛ کلماتی مانند «عالی»، «ترسناک» و... .
نوعی دیگر از جملاتی که باید پیدا کرده و درستشان کنید جمله‌ای مثل این است: «برف سفید همه جا را پوشانده بود. در اینجا کلمه‌ی «سفید» کاملاً اضافه است.

YeGaNeH · 8/5/24

به عبارت دیگر متن شما نباید یک متن خشک و کلی باشد؛ چه داستان‌نویس باشید و چه غیر داستان‌نویس.
بعد از پیدا کردن چنین کلماتی آن‌ها را حذف کرده و یا با کلمات زنده و جذاب جایگزین کنید.

تمرین تشبیه و استعاره:
اجازه بدهید اول به زبان کاملاً ساده، تعریف تشبیه و استعاره را یادآوری کنم.
تشبیه یعنی شباهت‌هایی که دو یا چند چیز در هر زمینه‌ای باهم دارند. استعاره یعنی استفاده از یک کلمه به جای کلمه‌ای دیگر به خاطر شباهتی که با یکدیگر دارند. مثلاً اگر بگوییم «علی شیر است» یک استعاره به کار برده‌ایم، چون شیر حیوانی است که به شجاعت مشهور است.
مثالی دیگر «بال اندیشه» است. می‌دانیم که اندیشه بال ندارد، ولی در این‌جا به بال و در حقیقت به یک پرنده تشبیه شده است. برای این‌که کمی به نقش تشبیه و استعاره در قوی‌تر شدن متنی که می‌نویسید پی ببرید به این پاراگراف توجه کنید:
«دو دختر انگار که از نوادگان کلئوپاترا» ملکه‌ی زیبای مصر بوده باشند، در اتاق روی کاناپه‌ای خیلی بزرگ که مثل دیوی سفید آن‌ها را در بر گرفته بود نشسته بودند. لباس‌های سفید و پف کرده‌ی آن‌ها شبیه ابرهای مواجی بود که هر لحظه پیچ و خمی تاره به خود می‌داد.» حالا اگر بخواهیم تشبیه‌ها و استعاره‌ها را از پاراگراف بالا حذف کنیم، جملاتمان به چه شکلی درخواهد آمد؟
مثلاً چیزی خواهد شد شبیه به این پاراگراف «دو دختر زیبا روی کاناپه‌ی سفید خیلی بزرگی با لباس‌های سفید پف‌دار که پیچ و خم داشت، نشسته بودند.»
اگر این دو مورد را مقایسه کنید به سادگی متوجه می‌شوید که جمله‌ی دوم خیلی بی‌مزه و چیزی در حد اطلاع‌رسانی است و هیچ ارزش یا حتی
تلاشی برای گذاشتن عنصری خلاقانه در آن به کار نرفته است. یک مثال دیگر «افکارم مثل قایق‌هایی که برخلاف مسیر رودخانه پیش می‌روند، به گذشته رفت».
حالا اگر بخواهیم جمله‌ی بالا را ساده بنویسیم، چنین چیزی از آب در می‌آید: «فکرم به گذشته‌ها رفت».
هر چند مثال بالا خیلی ساده بود، ولی فکر کنم که کاملاً به منظورم پی برده باشید؛ البته یادآوری یک نکته در این‌جا لازم است؛ وقتی که می‌گوییم یکی از راه‌های قوی‌تر کردن نثرتان استفاده از تشبیه و استعاره است منظورمان پیچیده‌نویسی نیست. باید از استعاره‌ها و تشبیه‌های مناسب و قوی استفاده کرد.
به عبارت دیگر هر تکنیکی که در این کتاب آمده چیزی نیست که برای اجرای آن مجبور شوید شفافیت و سادگی نثرتان را فدای آن کنید.
در این زمینه برای قوی کردن نثرتان کارهای زیر را انجام بدهید. پیوند تشبیه و استعاره با علایق شخصی برای ساختن تشبیه و استعاره‌ی بکر در متنی که می‌نویسید. در صورت امکان علایق شخصیتان را داخل کنید. فرض کنید شما سازی می‌نوازید و وبلاگ‌نویس هم هستید، حالا اگر بتوانید بین نواختن ساز و نوشتن وبلاگ ارتباطی برقرار کنید، نثرتان یک نثر عادی نخواهد بود و کم یا زیاد در آن نشانی از خلاقیت دیده خواهد شد.

YeGaNeH · 8/5/24

تمرین: حالا حداقل یک پاراگراف بنویسید و در آن دو علاقه‌ی شخصیتان را با تشبیه و استعاره توضیح دهید.
استفاده از حواس در تشبیه و استعاره: از پنج حس بینایی، بویایی، شنوایی، لامسه و چشایی در متن‌هایتان تا حد امکان استفاده کنید و بگذارید خواننده با چیزی که می‌گویید از طریق حس‌های گوناگون و در حقیقت از چندین کانال تماس بگیرد؛ مثلاً برای حس بینایی از کلماتی مثل درخشان، تلالو، سایه روشن و ده‌ها کلمه‌ی دیگر می‌توانید استفاده کنید. برای حس شنوایی از کلماتی مثل نوسان و انعکاس و برای حس بویایی از کلماتی مثل عطر د رایحه برای حس چشایی از کلماتی مثل تلخ و شیرین و برای حس لامسه از کلماتی مثل مخملی، نرم و تیز استفاده کنید.
تمرین: حالا پنج متن بنویسید که در هر یک از طریق به کار بردن بیشتر کلمات مربوط به هر یک از حواس پنج‌گانه حس یا فکری را که دارید به خواننده منتقل کنید.

تمرین لیست کردن جزئیات:
وقتی می‌نویسید «او انبوه لباس‌ها را از چمدان درآورد» چیزی که توجه جلب کند ننوشته‌اید، اما اگر فهرستی از انواع لباس‌ها تهیه کنید و آن را به جمله‌ی فوق اضافه کنید، نثر شما جان تازه‌ای می‌گیرد و صحنه برای خواننده واقعی می‌شود.
یادتان باشد که همیشه می‌توانید فهرستی از جزئیات چیزهایی که خیلی کلی عادت به نوشتنشان دارید تهیه کرده و بهترینشان را همراه با تشبیه و استعاره به کار ببرید.
تمرین: حالا صحنه‌ای بنویسید و در آن جزئیات و اجزای یک چیز یا مکانی را با استعاره و تشبیه توضیح دهید.

تمرین تقویت مشاهده:
برخی نویسندگان تازه‌کار از نداشتن ایده برای نوشتن گلایه دارند؛ بعضی‌های دیگر هم از این که نمی‌توانند ایده‌ی کتابشان را آن‌طور که می‌خواهند توسعه بدهند ناراحت‌اند.
اگر کتاب غیرداستانی می‌نویسید ابتدا ببینید که قبل از شما در مورد آن موضوع چه کتاب‌هایی نوشته شده.
تا جایی که امکان دارد کتاب‌های مشترک در زمینه‌ی کتابتان را تهیه کرده و بخوانید و یادداشت‌برداری کنید.
یادداشت‌برداری شما شامل نکته‌هایی می‌شود که در آن کتاب‌های مشابه، خوب، متوسط و بد نوشته شده و همچنین نکته‌هایی که احتمالاً نوشته نشده.
حالا ضمن این‌که سعی خواهید کرد مزایای آن کتاب‌های مشابه را در کتاب خودتان داشته باشید. جاهایی را که نویسندگان دیگر خوب کار نکرده‌اند شما بهتر پردازش کنید و موضوع‌هایی را هم که نوشتنش را از یاد برده یا متوجه آن نبوده‌اند شما بنویسید.
این یک راه خیلی ساده و در عین حال کاربردی برای توسعه‌ی کتاب‌های غیرداستانی است که مطمئنم اگر آن را درست انجام بدهید کتابتان کتاب به درد بخوری شده و فروش خواهد رفت.
همین حالا میتوانید به عنوان تمرین موضوعی را انتخاب کنید و یا موضوع کتابی را که می‌خواهید بنویسید در همین مورد بررسی کنید.

YeGaNeH · 8/5/24

در مورد کتاب‌های داستانی و نویسندگان داستان و رمان چیزی که برای تقویت مهارت گسترش متن مهم است، تقویت مشاهده است. اگر به طریقی که در ادامه توضیح خواهم داد، تمرین کنید، مطمئن باشید که آن‌قدر مطلب برای نوشتن خواهید داشت که باید برای نوشتنشان دست به مقایسه و انتخاب بزنید؛ مثلاً یک مکان را انتخاب کنید، مثل رفتن به یک مرکز خرید، رفتن به پارک یا رفتن به ماهیگیری و یا هر چیز دیگری.
حالا در این‌جا تمرینی خواهید کرد که به آن همان‌طور که اشاره کردم تقویت قدرت مشاهده گفته می‌شود.
این‌طور وانمود کنید که برای ثبت هر آن‌چه می‌بینید دارید به مکانی که انتخاب کرده‌اید می‌روید و فرض می‌کنیم شما با یک کلاه آفتابی، عینک دودی و دفترچه یادداشت به محلی رفته‌اید که در آن‌جا تعدادی از مردم، لـ*ـب رودخانه مشغول ماهیگیری و بگو و بخند هستند.
حالا باید به همه چیز دقت کنید. چطور قلاب می‌اندازند؟ امواج ریزی که در رودخانه وجود دارد و رد کشیده شدن قلاب بر آب چگونه است؟ وقتی که یکی از آن‌ها احساس می‌کند که یک ماهی به قلابش گیر کرده دقیقاً چه حسی دارد؟ شما چه احساسی از شور و شوق آن شخص دارید؟ چه بوها، صداها و مناظری در آن‌جا وجود دارد؟ همه‌ی این‌ها را با جملات کوتاه و دل‌بخواهی خودتان سر همین صحنه بنویسید.
این تمرین به چه دردی می‌خورد؟
اگر کلی‌گویی نکنید و مثلاً ننویسید که گرفتن ماهی هیجان‌انگیز است و به جای آن جزئیات را بنویسید، دستتان برای نوشتن بسیار سریع‌تر از آن‌چه فکر می‌کنید راه خواهد افتاد؛ همچنین متوجه خواهید شد که گسترش دادن هر موضوعی با مشاهده‌ی دقیق به مکان‌ها و انسان‌ها آن‌قدرها هم که فکر می‌کردید مشکل نبوده است. این تمرین به شما یاد می‌دهد که چطور از بلاتکلیفی در زمان نوشتن می‌توان نجات پیدا کرد.
این تمرین را حداقل هفته‌ای یک بار انجام دهید و اگر شد هر روز کمی با همین حالت بنویسید؛ خواهید دید که ذهنتان روغن کاری می‌شود و بعد از مدتی به محض این که اراده کنید در مورد هر موضوعی شروع به نوشتن خواهید کرد و موفق خواهید شد که مدام موضوع نوشته‌تان را به خوبی گسترش بدهید.

تمرین ایجاد حال و هوای مناسب:
در این تمرین هم مهم نیست که قصد نوشتن داستان دارید، یا یک کتاب کاربردی. به هر حال باید برای این که مخاطبتان به خواندن کتاب ادامه بدهد حال و هوای جذابی خلق کنید.
همیشه برای هر مطلبی که می‌خواهید بنویسید یک زمینه‌سازی مناسب داشته باشید.
فرض کنید دارید یک کتاب در مورد تجربیات کاری خود در یک کارخانه‌ی بزرگ می‌نویسید؛ اگر بدون مقدمه شروع کنید از موفقیتی که در آن کارخانه به دست آورده‌اید نوشتن، حرف‌هایتان چندان اثربخش نخواهد بود، ولی اگر مثلاً شروع کنید به توضیح این‌که آن کارخانه دقیقاً چه مراحلی را طی کرده تا به وضعیت امروزی‌اش رسیده و شما برای پیاده سازی یک سیستم جدید در آن‌جا چقدر زحمت کشیده و کارکنان آن‌جا چه فداکاری‌هایی انجام داده‌اند، خوانندگان احساسی را که شما می‌خواهید منتقل کنید خیلی بهتر خواهند گرفت.

YeGaNeH · 8/5/24

شما چه داستان‌نویس باشید و چه مقاله‌نویس معمولاً در زمان نوشتن قصد دارید یک حس خاص را به خواننده القا کنید. این حس خاص از هر نوع می‌تواند باشد؛ از حس غم گرفته تا شادی.
همیشه به خاطر داشته باشید که قبل از نوشتن اصل مطلب به طور مختصر و مفید زمینه‌سازی مناسب آن را انجام دهید؛ مثلاً اگر قصد دارید یک موضوع ناراحت‌کننده را با خوانندگان در میان بگذارید، می‌توانید برای زمینه‌سازی از یک غروب با سایه‌هایی دراز و خیابانی که برگ‌های پاییزی در سراسر آن در جلوی پای باد سراسیمه می‌دوند بنویسید.
بدیهی است که این مثال‌ها، مثال‌هایی ساده هستند و شما باید برحسب موضوع موردنظر و با سلیقه و خلاقیت خودتان دست به زمینه‌سازی و ایجاد حال و هوای مناسب برای هر یک از مطالب اصلی کتابتان بزنید. حالا برایتان دو تمرین در این زمینه دارم. تمرین اول اتاقی را که در آن‌جا زندگی می‌کنید از دید کاراکتری که چند دقیقه پیش طی یک تماس تلفنی ترفیع حقوق گرفته و خوشحال است توصیف کنید.
تمرین دوم: در تمرین دوم اتاقتان را از دید شخصی که چند لحظه پیش از طریق یک تماس تلفنی تهدید به قتل شده و ناراحت است توصیف کنید.

تمرین نوشتن در مورد آ‌ن‌چه نمی‌دانید!
یکی از تمرین‌هایی که اساتید حرفه‌ای در سطح جهان از جمله نویسنده‌ی مشهور «تونی موریسون» به هنرجویانش توصیه می‌کند، تمرین نوشتن
درباره‌ی چیزهایی است که اطلاعی از آن ندارید.
او به هنرجویانش می‌گفت همیشه به شما گفته‌اند که در مورد چیزهایی که می‌دانید کتاب بنویسید، ولی من می‌گویم به چیزهایی که در زمینه‌ی داستان‌نویسی می‌دانید توجه نکنید!
تونی موریسون می‌خواهد بگوید هر حادثه‌ای که دور و برتان هست را کنار بگذارید در مورد کسی یا چیزی تحقیق کرده و بنویسد که قبلاً هیچ اطلاعی در‌باره‌اش ندارید. مثلاً یک پیشخدمت که تازه به کشور خارجی مهاجرت کرده و زبان هم درست و حسابی بلد نیست. شخصیت و زندگی این پیشخدمت را خودتان از صفر بسازید. این تمرین به شما کمک می‌کند با خودتان به عنوان یک غریبه ارتباط برقرار کنید؛ مثلاً وقتی زندگی این پیشخدمت را با زاویه‌ی دید اول شخص می‌نویسید تبدیل به غریبه‌ای می‌شوید که دارد زندگی‌اش را برای خودش روایت می‌کند.
حتی در کتاب‌های غیرداستانی هم این تمرین به درد شما خواهد خورد. نکته‌ی مفید دیگر این تمرین، تقویت حس همدلی و توجه شما نسبت به دیگر انسان‌ها است.
در تمرینی دیگر کسی را در نظر بگیرید که از او متنفر بودید، حال یک متن یا داستان کوتاه بنویسید و طی آن از زبان شخصی دیگر با کسی که از او تنفر داشتید صحبت کرده و همدلی کنید.

YeGaNeH · 11/5/24

تمرین نوشتن جمله‌های قوی:
هر کلمه‌ای که رمان یا کتاب مرتبط با کسب و کارتان را جلو نبرد به آن ضربه می‌زند.
هر کلمه‌ی اضافی در هر جمله، در مجموع یک کتاب تبدیل به صدها کلمه می‌شود و خوانایی و انسجام کتابتان را کم می‌کند؛ پس باید به شدت از آوردن کلمات اضافی در متن خودداری کرد و متنی نوشت تا آن‌چه میخواهید بگویید را مختصر و مفید به خواننده منتقل کند.
می‌توانید به عنوان تمرین، کتاب قبلی خودتان یا کتابی را که در حال حاضر می‌نویسید یا هر متن دیگری را از این نظر بررسی کنید. مرحله‌ی دوم این تمرین عبارت است از نوشتن یک تا چند پاراگراف توصیفی بدون استفاده از صفت و قید.
می‌دانیم که صفت حالت و چگونگی را بیان می‌کند. مثلاً می‌گوییم «قیچی کوچک را می‌خواهم» در این‌جا «کوچک» صفتی است برای اسم که قیچی است و چگونگی و حالت آن را بیان کرده است.
حالا قید هم کلمه‌ای است که توضیحی را به فعل اضافه می‌کند؛ مثل «علی سریع آمد» در این‌جا «سریع» توضیحی در مورد چگونگی فعل «آمدن» است.
حالا همان طور که گفتم شروع کنید به پاراگراف‌نویسی بدون استفاده از صفت و قید. این کار در ابتدا برایتان مشکل خواهد بود، ولی هر قدر ادامه بدهید خواهید دید که بیشتر درگیر چالشی می‌شوید که ذهنتان را به شدت فعال می‌کند و ادامه‌ی همین تمرین باعث می‌شود که در نویسندگی چندین درجه سریع‌تر و ماهرتر شوید.

تمرین از روی دست بزرگترها:
- یک لیست از نویسندگان مورد علاقه و نویسندگان مشهور تهیه کرده و بخشی از یکی از کتاب‌های آن‌ها را انتخاب کنید.
حالا حداقل از هر نویسنده ۵۰۰ کلمه بازنویسی کنید.
متن نویسنده را بخوانید و سعی کنید همان مفهوم را با کلماتی دیگر بنویسید.
- یک مجموعه داستان از نویسندگان مشهور و مختلف پیدا کنید که حدود ۲۰ متن یا داستان داشته باشد. حالا صفحه‌ی اول هر کدام از متن‌های نویسندگان مختلف را بازنویسی کنید.
- یک مطلب یا داستان یکی از نویسندگان مورد علاقه‌تان که در یک دوره‌ی مهم تاریخی زندگی می‌کرده را از اول تا آخر (طبق شرایط گفته شده در اولین تمرین) بازنویسی کنید. میتوانید موضوع، جنسیت و اسم شخصیت‌ها و مکان‌ها را عوض کنید.
- یک داستان انتخاب کنید و برای هر ۲۵۰ کلمه‌ی اول آن یک جمله بسازید، اما جمله‌ی شما باید کاملاً درست باشد؛ پس دقت کنید که از هر نظر جمله‌های درستی بنویسید.
- یک صحنه‌ی تنش‌آلود بین دو نفر بنویسید که هر کدام از آن‌ها رازی دارد که از دیگری پنهان می‌کند. نباید مستقیماً به خواننده بگویید که راز آن‌ها چیست و خواننده باید به طور غیرمستقیم حدس بزند که رازشان چیست.

YeGaNeH · 11/5/24

تمرین لهجه :
متنی بنویسید درباره‌ی کسی که با لهجه‌ای غیر از لهجه‌ی شما حرف می‌زند.
او را به سه مکان ببرید و گفتگوهایی که با لهجه‌ی خودش با دیگران دارد را بنویسید.
- مسافرت با اتوبوس از یک شهر به شهر دیگر
- رفتن به رستوران
- رفتن به مرکز خرید.

تمرین بازی با جملات و پاراگراف‌ها:
یک قسمت کوتاه از کتابی که می‌پسندید (در حد دو یا سه پاراگراف) انتخاب کنید؛ حالا تمرین‌های زیر را روی آن متن انتخابی انجام دهید:
- تمام متن را با جملاتی خیلی ساده بنویسید. از حرف ربط‌هایی مثل: «و، یا، تا، اگر، که، ولی، اگرچه، بلکه و پس» استفاده نکنید. متن انتخابی را با جملاتی پیچیده بنویسید.
با ساختار جمله‌ها بازی کنید و متن انتخاب شده را به هر چند حالت مختلفی که می‌توانید با حفظ کلمات خودش بازنویسی کنید.

تمرین با فعل‌ها:
یک صفحه نثر که آن را می‌پسندید انتخاب کرده و به یکایک فعل‌های آن دقت کنید. آیا فعل ساده است؟ مثل «بردن» آیا فعل پیشوندی است؟
مثل «فرود آمدن» آیا فعل مرکب است؟ مثل «سوال پرسیدن». آیا مفرد است یا جمع؟ آیا فعل اخباری است؟ مثل «باران بارید». آیا وجه التزامی است؟ مثل «می‌خواهم بیایم». آیا فعل امری است؟ مثل «فردا به مدرسه برو». آیا فعل شرطی است؟ مثل «اگر زیاد غذا بخوری لاغر نمی‌شوی» و ببینید که آیا آن فعل ماضی است یا فعل حال یا فعل آینده است؟ این تمرین را ضمن مطالعه‌ی بیشتر در مورد انواع فعل با صبر و حوصله انجام بدهید؛ زیرا یک بار برای همیشه باعث می‌شود که راجع به این موارد کمی هم مطالعه کرده و موضوع فعل‌ها و حال و هوایی که هر یک از انواع فعل دارد در ذهنتان جا باز کرده و در خاطرتان بماند و قدرت نوشتنتان را زیاد کند.

تمرین با کلمات کوتاه در زمان کوتاه:
تایمر را روی یک دقیقه تنظیم کرده و سعی کنید بیشترین تعداد کلماتی را که می‌توانید در عرض یک دقیقه بنویسید.
در مرحله‌ی بعد سعی کنید یک داستان ۵۰۰ کلمه‌ای بنویسید؛ طوری که انگار یک داستان بلند را خلاصه کرده باشید؛ به عبارت دیگر سعی کنید یک داستان طولانی و پیچیده را با حداقل تعداد کلمات بنویسید.
تمرین با رنگ:
یک رنگ را انتخاب کرده و متنتان را با نام آن رنگ شروع کنید؛ مثلاً بنویسید قرمز رنگی است که... و متنتان را با خلاقیت خودتان ادامه بدهید.

YeGaNeH · 11/5/24

از غذاهایتان بنویسید:
در ایامی که دچار وقفه در نوشتن شده‌اید، قلم و کاغذ را برداشته و درمورد غذاهایی که می‌خورید، طعم، رنگ، خواص و حسی که در شما به وجود می‌آورند بنویسید. این‌طوری موتور نویسندگیتان را می‌توانید گرم کنید.

از زبان اشیا بنویسید:
اگر اشیا زبان داشتند چه می‌گفتند؟ از زبان چند وسیله‌ای که در اتاقتان هست، یک پاراگراف بنویسید. اگر لامپ اتاقتان احساس داشت چطور می‌شد؟ آیا امکان دارد که دمپایی‌های شما دچار فتق شده باشند؟ نوشتن چنین چیزهایی به قدرت تخیل شما بستگی خواهد داشت. اگر احساس کردید که این تمرین، سخت است، به انیمیشن نگاه کنید و سعی کنید از انیمیشن‌های مختلف برای نوشتن از زبان اشیا الهام بگیرید.

تمرین نوشتن بدون ترس:
خیلی از نویسندگان تازه کار در زمان نوشتن بدون این که بدانند دست و پایشان را جمع و جور می‌کنند. یعنی به نوعی دچار ترس می‌شوند. حالا با فکر به این‌که شاید روزی بخواهند وبلاگ‌نویس یا تولیدکننده‌ی محتوا شوند و در مقابل دریافت دستمزد مقالاتی برای کسب و کارها بنویسند استرسشان بیشتر می‌شود.
چه بخواهید وبلاگ‌نویس شوید، چه مقاله‌نویس و چه نویسنده‌ی کتاب، این تمرین‌ها که شاید از لحاظ احساسی انجامشان سخت باشد به شما شجاعت نوشتن درباره‌ی هر چیزی را خواهد داد.
قوی‌ترین نویسندگان آن‌هایی هستند که نمی‌ترسند و آن‌چه در ذهنشان هست را روی کاغذ می‌آورند. آن‌ها هستند که قادرند نفس خوانندگان را با نوشته‌هایشان در سـ*ـینه حبس کنند، آ‌ن‌ها را به هیجان آورده، بخندانند یا حتی بگریانند.
اگر شما هم می‌خواهید چنین قدرتی در نویسندگی داشته باشید باید ابتدا آموزش ببینید و بعد احساسات سرکوب شده‌تان را رها کنید و آزادانه بنویسید. اکنون شروع می‌کنیم به تمرین‌هایی که ترس شما را از نوشتن احساسات واقعیتان خواهد ریخت؛ البته می‌توانید هیچ یک از این تمرین‌ها را انجام ندهید .چون شاید به خصوص در برخورد اول برایتان ناراحت‌کننده باشد. به هر حال این تمرین‌ها، تمرین‌هایی تماماً خصوصی هستند که آنها را در صورت تمایل فقط برای خودتان انجام خواهید داد. به دوستانتان نامه‌ای انتقادی بنویسید: همین ابتدای تمرین بگویم که قرار نیست این نامه‌ها را واقعاً به دوستانتان ارسال کنید، ولی قرار است واقعاً هر چیزی را که در اخلاق و زندگی دوستانتان نمی‌پسندید
یا حتی از آن متنفر هستید طی یک نامه برای آن‌ها بنویسید.
۱. دست‌کم به سه نفر از دوستانتان بدون این‌که نامه‌ها را ارسال کنید، نامه نوشته و ایرادهای آن‌ها را خیلی شفاف و تأثیرگذار برایشان توضیح بدهید.
۲. این کار، هر چند که نامه‌ها را نمی‌فرستید، ولی ترس شما را از نوشتن احساسات درونیتان به مرور کمتر می‌کند.
۳. همین‌کار را در صورت لزوم می‌توانید در مورد اعضای خانواده و افراد فامیل هم انجام دهید و نامه‌ای خطاب به هر کدام نوشته و چیزهایی را که در مورد آن‌ها نمی‌پسندید توضیح بدهید.

YeGaNeH · 11/5/24

- نامه‌ای به کسی که قلبتان را شکسته بنویسید: اگر کسی زمانی قلب شما را شکسته، خطاب به او نامه‌ای بنویسید و تمامی حرف‌های دلتان را بدون کم و کاست بزنید. این تمرینات شجاعت شما را در
نوشتن زیاد می‌کند، حتی بدون این که نیازی به ارسال این نامه و نامه‌های مشابه آن باشد، ولی همه چیز را کامل بنویسید تا کم‌کم اعتماد به نفس بیشتری در نوشتن پیدا کنید.

درباره‌ی تلخ‌‌ترین اتفاق عمرتان بنویسید:
نوشتن درباره‌ی تلخ‌ترین اتفاقات زندگیتان را تجربه کنید. اجازه بدهید تمامی احساساتتان به روی کاغذ منتقل شود. در زمان نوشتن چنین متنی شاید اشکتان روی کیبورد یا صفحه‌ی کاغذ بچکد.

درباره‌ی یک راز شخصی بنویسید:
رازی که به هیچ کس تاکنون نگفته‌اید و مربوط به خود شماست را بنویسید.

در مورد بدترین اتفاق ممکن بنویسید:
- چه اتفاقی بدترین اتفاق در زندگی شما می‌تواند باشد؟ در مورد همین اتفاق یک پاراگراف مطلب بنویسید.

بدون تصمیم فقط بنویسید:
- یک قلم و کاغذ برداشته و فقط بنویسید، حتی به درست و غلط کلمات و جملات هم توجه نکنید. فقط همین طور بنویسید؛ هر چه که به ذهنتان آمد را بنویسید.
بار دیگر تأکید می‌کنم که این شش تمرین فقط به خاطر ریختن ترسی که در ناخودآگاه انسان از نوشتن آزادانه است را می‌ریزد و به همین خاطر طراحی شده.
هر چند که بیشتر این شش تمرین می‌تواند برای خیلی‌هایمان ناراحت کننده باشد، ولی انجام چندباره‌ی آن‌ها خواهد توانست ترسی را که در درون انسان از نوشتن هست از بین ببرد. حتی اگر که آن‌چه در این تمرین‌ها نوشته‌اید را هیچ کس نبیند که همین پیشنهاد را نیز می‌کنم؛ یعنی این شش تمرین را بهتر است کاملاً خصوصی انجام بدهید.

تمرین‌های تقویت سبک نویسندگی شخصی :
وقتی با دیگران صحبت می‌کنیم، علاوه بر کلماتی که بر زبان می‌آوریم، از حرکات دست و بدن، زیر و بم صدا و تغییر لحن و از حالت‌های قیافه‌ی خود هم برای بیان بهتر منظورمان استفاده می‌کنیم. مجموع این گفتار و حرکات و صداهای گوناگون سبک شخصی حرف زدن ما را به وجود می‌آورد.
حالا وقتی که دارید می‌نویسید، از تمام ابزارهایی که در بالا گفته شد فقط یک چیز در اختیار دارید: کلمات!
پس باید آن‌قدر در انتخاب و نوع به کارگیری کلمات قوی بشوید که نه تنها بتوانید حرفتان را با بهترین کلمات بزنید، بلکه کاری را که حالت‌های بدن و قیافه و زیر و بم صدایتان در گفتگوی حضوری انجام می‌داد را فقط با کلمات بتوانید انجام دهید. متنی که می‌نویسید نه تنها باید منظورتان را به خوبی بیان کند، بلکه باید آن را با ذوق و جذابیت هرچه بیشتری به خواننده برساند.

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

معاونت کل سایت رمان ۹۸

معاونت کل سایت رمان ۹۸

معاونت کل سایت رمان ۹۸

معاونت کل سایت رمان ۹۸

معاونت کل سایت رمان ۹۸

معاونت کل سایت رمان ۹۸

معاونت کل سایت رمان ۹۸

معاونت کل سایت رمان ۹۸

معاونت کل سایت رمان ۹۸

معاونت کل سایت رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین