خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
7,074
امتیاز واکنش
35,516
امتیاز
473
زمان حضور
263 روز 7 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
«به نام خداوند مهربان»

سلام به دوستان عزیزم و تمامی نویسندگان ارجمند که پیشرفت در نوشتن الویت آن‌ها است.
این تاپیک، شامل تمرینات شروع و غلبه بر ننوشتن برای نویسندگان مبتدی است.

امیدوارم خط به خط تاپیک برای شما مفید باشد.

~تیم آموزش نویسندگی رمان ۹۸ تقدیم می‌کند.~


تمرینات شروع و غلبه بر ننوشتن

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: daryam1، -FãTéMęH-، Essence و یک کاربر دیگر

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
7,074
امتیاز واکنش
35,516
امتیاز
473
زمان حضور
263 روز 7 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
تمرینات این بخش برای دو گروه از نویسندگان تنظیم شده است؛ اول برای دوستانی که تازه می‌خواهند قدم به مسیر نویسندگی و نوشتن کتاب بگذارند. دوم برای نویسندگانی که مدتی است نمی‌توانند مانند سابق بنویسند و به اصطلاح چشمه‌ی طبعشان خشکیده؛ البته نوع سومی از تمرین‌ها در این بخش وجود دارد که در حقیقت، تمرین‌های حرفه‌ای است و انجام چند مورد از آن‌ها به دقت و تلاش بیشتری نیاز دارد و نویسندگان کهنه‌کار هم می‌توانند از آن استفاده کنند؛ سعی کنید به مرور زمان تمامی این تمرینات را انجام بدهید. اگر که انجام بعضی تمرین‌ها فعلاً برایتان سخت است، می‌توانید انجام آن را به بعد از انجام تمرین‌های ساده‌تر موکول کنید.
مطمئن باشید که با کمی تلاش و انجام این تمرین‌ها تغییری کیفی در قدرت نویسندگی شما به وجود خواهد آمد.


تمرین شروع نوشتن:

نوشتن اولین جملات کتاب، چه کتاب داستانی و چه غیرداستانی یکی از کارهای مشکل برای نویسندگان به‌خصوص تازه‌کار است.
در این‌جا چند شابلون برای نوشتن اولین جملات کتاب گردآوری شده است؛ از سطرهایی که در زیر می‌خوانید استفاده کرده و شروع کتاب خودتان را با استفاده از آن‌ها بنویسید؛ هر کجا لازم بود نسبت به موضوع کتاب خودتان تغییراتی در جملات بدهید.
1. می‌توانی با یک تماس تلفنی شروع کنی.
۲. (اسم شخصیت داستانی مثلاً «علی») هفته‌ها هر دو را زیر نظر گرفته بود.
۳. وقتی بازداشتگاه را دید یاد ایام گذشته‌ی خودش افتاد.
۴. وسط تابستان وقت رفتن به (نام مکان مثلاً کویر) نیست.
۵. نور، همراه با شفق صبحگاهی دیده شد.
۶. زمانی من هم مثل خیلی‌های دیگر کاری را که امروز در آن جزو متخصصانم بلد نبودم. قصد دارم در این کتاب افرادی را که الان در وضعیت آن زمان من هستند را راهنمایی کنم.
۷. اگر از تمامی کتاب‌های راهنما درباره‌ی فلان موضوع ناامید شده‌اید باید به شما تبریک بگویم؛ چون آدرس را درست آمده‌اید و این کتاب هر آن‌چه در این زمینه نمی‌دانید را به شما یاد خواهد داد. شما بسته به کتابی که می‌نویسید (به‌خصوص اگر که کتابتان داستانی باشد) می‌توانید از این جمله‌ها با دادن تغییراتی در آن‌ها به راحتی برای شروع نوشتن استفاده کنید؛ یعنی قالب این جمله‌ها را بردارید و محتوای موجود در ذهن خودتان و در رابـ*ـطه با داستان یا متنتان را در آن قرار بدهید.


نوشتن ۵۰ کلمه :
اگر به اصطلاح دچار خشک طبعی شده‌اید و میبینید قادر به شروع کتابتان نیستید و یا کتابتان نیمه‌کاره مانده و مدتی است نمی‌توانید بنویسید؛ این تمرین را انجام بدهید. شاید شما هم گوش‌های مخصوص خودتان در خانه داشته باشید. مثلاً روی کاناپه یا یک صندلی راحتی که گاهی در آن‌جا دراز می‌کشید یا می‌نشینید و برای خودتان در فکر فرو می‌روید.


تمرینات شروع و غلبه بر ننوشتن

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-، daryam1، MaRjAn و یک کاربر دیگر

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
7,074
امتیاز واکنش
35,516
امتیاز
473
زمان حضور
263 روز 7 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
به هر حال در چنین جایی اگر که بشود لم بدهید و ۵۰ کلمه بنویسید.
خیلی راحت با یک قلم و کاغذ این کار را انجام بدهید.
فردای آن روز هم دوباره در همان جا و در همان حالت، ۵۰ کلمه بنویسید. تکرار این تمرین در چند روز شما را به احتمال زیاد دوباره به مسیر نوشتن کتابتان برخواهد گرداند؛ اگر هم احیاناً برنگرداند، شما هر روز ۵۰ کلمه مطلب نوشته و ضرری نکرده‌اید و حتی قدم کوچکی هم برداشته‌اید.

تمرین استارت مجدد:
بعضی وقت‌ها وسط کار یا از همان اول نوشتن حس می‌کنیم که متوقف شده‌ایم و ذهنمان از کار افتاده است؛ این حالت چیزی طبیعی است که برای همه‌ی نویسندگان کم و زیاد اتفاق می‌افتد.
اگر چنین مشکلی برای شما هم پیش آمد به دستورات زیر عمل کنید:
چشمانتان را ببندید و چندین نفس عمیق بکشید.
اکنون چه حسی دارید؟
آیا چون در صحنه‌ی سختی از رمان یا فصل سختی از کتابتان قرار دارید عصبانی هستید؟
آیا متعجب شده‌اید که اصلاً چرا شروع کردید به نوشتن این کتاب؟ آیا از طرح کلی کتاب که قبلاً آماده کرده‌اید به نوعی دل‌زده شده‌اید و نمی‌خواهید طرح فعلی را ادامه بدهید؟
الان تنها کاری که باید بکنید این است که بدون تلاش برای منطقی جلوه دادن افکارتان یا سرزنش خودتان و بدون تعصب داشتن روی احساسی که دارید فقط آن احساس را درک کنید و در لحظه با آن باشید.
دوباره روی نفس کشیدنتان تمرکز کرده و امواج آهسته‌ای را که به نرمی روی هم می‌لغزند تصور کنید.
وقتی احساس کردید که آرام هستید یک قلم و کاغذ بردارید و شروع کنید به نوشتن؛ در این تمرین با کامپیوتر ننویسید، چون می‌تواند تمرکز شما را به هم بزند. نوشته‌تان را با این جمله شروع کنید:
من می‌توانم کتابم را بنویسم چون... و حدود سه دقیقه بی‌وقفه بنویسید و بعد از تمام شدن سه دقیقه، سه دقیقه‌ی دیگر یک ضرب با این جمله شروع کنید به نوشتن راه، نوشتن شبیه به این است که...» خودتان را کاملاً رها کرده و ذهنتان را آزاد بگذارید و هر چه که به ذهنتان در این باره می‌آید بنویسید.
این تمرین باعث خواهد شد بالاخره نوشتن کتابتان را آغاز کنید؛ یا اگر که در نیمه‌ی راه نوشتن ایستاده‌اید استارت مجدد زده و کم‌کم شروع کنید به ادامه‌ی نوشتن کتاب نیمه‌کاره‌تان.

تمرین تقویت روحیه :
یک فهرست از چیزهایی تهیه کنید که در رابـ*ـطه با نویسندگی باعث می‌شود خودتان را سرزنش کنید؛ مثلاً شاید به خودتان می‌گویید: «من یک هفته است هیچ‌چیز ننوشته‌ام.»
حالا روبه‌روی هر کدام از مواردی که بابت آن خودتان را سرزنش کرده‌اید یکی از دستاوردهای نویسندگیتان را بنویسید؛ مثلاً جلوی جمله‌ی «من یک هفته است که چیزی ننوشته‌ام، بنویسید من ماه گذشته بیشتر از ماه‌های قبل نویسندگی کرده‌ام.»
این مقایسه ها باعث می‌شود که آفت ننوشتن از شما دور شود و از لحاظ روحی برای نوشتن آماده‌تر شوید.


تمرینات شروع و غلبه بر ننوشتن

 
  • عالی
Reactions: -FãTéMęH- و MaRjAn

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
7,074
امتیاز واکنش
35,516
امتیاز
473
زمان حضور
263 روز 7 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
چکش و تبر:
یک نفر غریبه وارد یک مغازه‌ی بزرگ خرده فروشی می‌شود. او یک چکش، یک تبر، چند متر طناب و مقداری سیب می‌خرد؛ بنویسید که با این وسایل چه کارهایی انجام می‌دهد؟

توصیف خانه :
خانه‌ای را که در آن زندگی می‌کنید به جالب‌ترین شکلی که به نظرتان می‌رسد توصیف کنید.
می‌توانید به جای خانه‌ی فعلیتان در مورد خانه ای که خانه‌ی رویایی شما محسوب می‌شود بنویسید.

تمرین صفحه و سطر هشت:
یک کتاب داستانی باز کرده و به صفحه‌ی هشت یا هر صفحه‌ی شانسی دیگری رفته و هشتمین جمله از صفحه‌ی هشت را برداشته و آن جمله را به نوعی با حال و هوا یا موضوع‌هایی که در ذهنتان دارید گره زده و هشت سطر مطلب درباره یا در ادامه‌ی آن سطر انتخابی بنویسید.
مثلاً سعى کنید آن یک سطر انتخابی را با موضوع کارتان گره زده و در موردش هشت سطر مطلب بنویسید.
راه دیگر آن است که از دیدگاه یک شخصیت داستانی یا غیرداستانی مطلبی در مورد سطری که انتخاب کرده‌اید بنویسید.

سالاد کلمات:
گاهی ضمیر ناخودآگاه ما کلمات را به طور غیرمنتظره‌ای پهلوی هم میچیند و جملات جالبی درست می‌کند که در حالت عادی هیچ ربطی با هم ندارند و این موضوع باعث می‌شود معنا و حس جالبی از نوشته‌های ما به خواننده منتقل شود.
در این تمرین زنگ گوشی یا ساعت خود را برای بیست دقیقه بعد تنظیم کنید و متنی بنویسید که در آن لااقل سه مورد از کلمات زیر را به کار برده باشید. باید سعی کنید که بیست دقیقه بدون توقف بنویسید‌. «روسری قرمز، برف پاک‌کن، کروم، روپوش، کاردک، تمبر، سرخ کردن، چسبندگی، سکوت، رادیویی، مصیبت، سوزش سر دل، باندپیچی

دفتر تلفن:
معمولاً در همه جای دنیا دفترچه‌های تلفن و کتاب‌های قطوری که شامل صدهاهزار شماره تلفن است خسته‌کننده‌ترین نوع کتاب‌ها محسوب می‌شود.
حالا شما باید ببینید که چه چیزی می‌توانید به این دفترچه‌های تلفن اضافه کنید تا از خشکی آن کم شود؛ برای این کار یک فهرست تلفن پیدا کرده و سعی کنید که یک صفحه یا حداقل یک پاراگراف برای جالبتر کردن آن دفترچه‌ی تلفن بنویسید.

چشم بسته بنویسید:
یک قلم و کاغذ روبه‌رویتان بگذارید؛ چشمانتان را ببندید و چهار صفت بنویسید، حالا سه اسم بنویسید. در ادامه دو فعل بنویسید. حالا یک «ظرف مکان» بنویسید (مثل بالا، زیر، پشت، کنار و...)
حالا چشمانتان را باز کنید؛ وظیفه‌ی شما این است که از این ۱۰ کلمه یک متن غیرداستانی یا داستانی (هر کدام که برایتان راحت‌تر بود) بنویسید.

تمرین مغز:
یک متن کوتاه درباره‌ب هر موضوعی بدون استفاده از حرف «آ» و «ا» بنویسید. در ابتدا این کار، سرعت نوشتن شما را خیلی کم کرده و برایتان خیلی سخت خواهد بود، ولی با ادامه‌ی این تمرین، مغز شما عادت خواهد کرد به روش‌های مختلفی کمک کند که بنویسید.

یک پایان خوب بنویسید (پایان باز):
آیا تاکنون داستان یا مطلبی خوانده‌اید که از پایان آن اصلاً خوشتان نیامده باشد و افسوس خورده باشید که کاش آن مطلب یا داستان، پایان بهتری داشت؟
یکی از چنین متن‌هایی را پیدا کرده و پایان آن را مطابق با سلیقه و خلاقیت خودتان بازنویسی کرده و تغییر دهید؛ طوری که مطابق دلخواه خودتان تمام شود.
روش دیگر این است که پایان داستان را به صورت باز تمام کنید؛ یعنی این که پایان متن یا داستانی را که انتخاب کرده‌اید طوری بازنویسی کنید که هر خواننده‌ای بنا بر دیدگاه و سلیقه‌ی خودش بتواند آن را تعبیر کند و همه‌ی خوانندگان نتیجه‌ای یکسان از آن نگیرند.


تمرینات شروع و غلبه بر ننوشتن

 
  • عالی
Reactions: -FãTéMęH- و MaRjAn

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
7,074
امتیاز واکنش
35,516
امتیاز
473
زمان حضور
263 روز 7 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
پاراگراف نویسی :
در این تمرین با انتخاب یک یا چند جمله برای هر کدام از سطرهای زیر، حداقل یک پاراگراف بنویسید. پاراگرافتان را با یکی از این جملات آغاز کنید:
لبخندت انسان را خلع سلاح می‌کند.
وقتی از بهشت به زمین پرت شدی، دردت گرفت؟
اگر می‌توانستم حروف الفبا را دوباره منظم کنم، حرف اول اسممان را پهلوی هم قرار می‌دادم.

توصیف رنگ آبی :
فرض کنید که دارید با شخصی نابینا صحبت می‌کنید؛ او از شما می‌خواهد کلمه‌ی آبی را برای او توضیح دهید؛ بدون به کار بردن کلمه‌ی آبی برای توصیف این رنگ چند سطر بنویسید.

سوزن خیاطی :
با هر موضوعی که خودتان دلتان می‌خواهد یک داستان خیلی کوتاه و یا یک متن بنویسید؛ فقط باید در یک جای این داستان یا متنی که می‌نویسید این جمله به کار رفته باشد: «باورم نمی‌شود که با سوزن خیاطی به من ضربه زدی».

توصیف غذا:
آخرین باری که به بیرون از خانه برای غذا خوردن رفتید چه وقت بود؟ رستوران یا ساندویچ فروشی و غذایی را که به شما داده شده بود توصیف کنید سعی کنید با جزئیات کامل در مورد غذا و سرویس‌دهی آن‌جا بنویسید.

داستان ۸۱ کلمه‌ای:
این تمرین می‌تواند یک داستان یا یک متن ۸۱ کلمه‌ای باشد؛ هر کدام که در زمینه‌ی کاری شما و برایتان جالبتر یا راحت‌تر بود همان را انتخاب کنید.
یک کتاب داستانی یا غیرداستانی را از بین کتاب‌هایتان بردارید و کلمه‌ی نهم از صفحه و سطر نهم آن کتاب را برداشته و متن یا داستانتان را با آن کلمه شروع کنید. متنی که می‌نویسید باید دقیقاً ۸۱ کلمه باشد؛ اگر علاقه‌مند باشید سعی کنید که متنتان ۹ جمله‌ی ۹ کلمه‌ای باشد. این تمرین‌ها به نظرتان خیلی سختگیرانه می‌آیند؟ شما با انجام این تمرین‌ها مغز خودتان را برای نویسندگی ورزیده می‌کنید، طوری که بعد از انجام و ادامه دادن به آن‌ها نوشتن در حالت عادی برایتان خیلی آسان شده و کیفیت نوشته‌هایتان خیلی بهتر می‌شود.

نوشتن آگهی فروش تمساح:
درعین‌حال که این تمرین تخیلی برایتان عجیب است، ولی یکی از بهترین تمرین‌ها برای به کار انداختن قدرت تخیل شماست.
یک آگهی برای فروش تمساح که حیوان خانگی شما بوده است بنویسید! در مرحله‌ی دوم یک داستان یا متن بنویسید و در آن توضیح دهید که چرا مجبور شدید تمساحتان را بفروشید!

نقطه گذاری:
یک متن ۵۰۰ کلمه‌ای درباره‌ی لزوم مراقبت از پوست بنویسید و هر کدام از این علامت‌ها را حداقل دو بار در آن متن به کار ببرید: «»-،؛!؟
برای یادآوری توضیح مختصری درباره‌ی هر کدام از این علائم نگارشی می‌دهم، می‌توانید برای مطالعه‌ی بیشتر به منابع اینترنتی دستور نگارش یا کتاب‌های ویراستاری مراجعه کنید.

گیومه «»:
گیومه بیشتر برای نقل‌قول، تأکید و اسامی اشخاص یا اسامی فنی به کار می‌رود.

ویرگول ،:
از ویرگول برای جداسازی جمله‌ها، شمردن و جمله‌های توضیحی استفاده می‌شود.

نقطه ویرگول ؛:
نقطه ویرگول برای ربط دادن چند جمله‌ی پشت سر هم و در آخر جمله‌ای که کامل است، ولی با جمله‌ی بعدی کامل‌تر می‌شود به کار می‌رود.

بازنویسی یک خاطره:
یکی از عکس‌های خاطره‌انگیز دوران کودکی خود را نگاه کنید. عمیق‌تر به آن دوران برگردید و سعی کنید جزئیات بیشتری از آن‌جا و از آن روز به یاد بیاورید.
از خودتان بپرسید اگر آن روز وقایع آن‌طور که شما می‌خواستید پیش نمی‌رفت، چه اتفاقاتی ممکن بود بیوفتد؟
به یاد بیاورید که در آن عکس چه احساسی داشتید؟ آیا اتفاق غیرمنتظره‌ای افتاده بود؟ رفتار دیگران با شما چطور بود؟ نسبت به آن‌ها چه واکنشی داشتید؟
اکنون تمامی این خاطرات و جزئیات آن روز را در نوشته‌ای تبدیل به اتفاقی کنید که برای یک کودک امروزی دارد می‌افتد.


تمرینات شروع و غلبه بر ننوشتن

 
  • عالی
Reactions: -FãTéMęH- و MaRjAn

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
7,074
امتیاز واکنش
35,516
امتیاز
473
زمان حضور
263 روز 7 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
یک کلمه از فرهنگ لغت:
یک فرهنگ لغت بردارید و چشمانتان را بسته و آن را باز کنید و با باز کردن چشمانتان اولین کلمه‌ای را که در فرهنگ لغت دیدید انتخاب کرده و درباره‌ی آن یک مطلب بنویسید.
فرقی نمی‌کند که قوی بنویسید یا ضعیف، فقط شروع کنید درباره‌ی آن کلمه به نوشتن.

جریان فکر:
گاهی برای این که بر آفت متوقف شدن و به اصطلاح خشک طبعی غلبه کنید، فقط لازم است کلمات را پشت سر هم بچینید تا دوباره یخ نوشتنتان آب شود. برای این کار یک زمان‌سنج را روی پانزده دقیقه تنظیم کنید. یک صفحه کاغذ برداشته و هر چه که به فکرتان می‌رسد بدون فکر کردن به خوب و بدش بنویسید. کاری به این که چه جور متنی خواهد شد نداشته باشید؛ فقط آزادانه بنویسید. بعد از تمام شدن پانزده دقیقه، سعی کنید پانزده دقیقه‌ی دیگر بنویسید، اما این بار کتابتان را از جایی که متوقف مانده ادامه دهید و یا شروع کنید به نوشتن کتابی که مدت‌هاست برای نوشتنش احساس ضعف می‌کنید.

نامه‌ی عاشقانه :
اگر وسط یکی از فصل‌های کتابتان گیر کرده‌اید و حس می‌کنید دیگر قادر به نوشتن نیستید، یک صفحه کاغذ برداشته و یک نامه‌ی عاشقانه بنویسید. می‌توانید یک نامه حاکی از تنفر را هم امتحان کنید. بعد از تمام کردن این نامه‌ی عاشقانه به کار اصلی خود برگردید و به نوشتن کتابتان ادامه دهید.
شاید تعجب کنید، اما خواهید دید که هر کلمه شما را می‌تواند تا کجاها ببرد.

برای گل‌ها بنویسید:
از قدیم شنیده یا خوانده‌ایم که می‌گویند هر گلی معنا و مفهومی دارد و هدیه دادن برخی گل‌ها در حقیقت پیام خاصی منتقل می‌کند؛ مثلاً گل سرخ بیشتر زمان‌ها معنای عشق می‌دهد یا گل زرد گاهی علامت حسرت یا بیزاری است.
اکنون با توجه به نام و مفهوم هر یک از گل‌هایی که در زیر نوشته شده، یک متن کوتاه برای هر یک بنویسید.

آزالیا: اشتیاق ظریف
کاملیا: سرنوشتم در دستان توست
سوسن سیاه: عدالت و تشویق
زنبق: شکوه و زیبایی
قرنفیل: غرور و زیبایی (رنگ‌های مختلف آن معناهای مختلفی دارد)
پاپاتیا: صبر
نرگس: شروع دوباره و صداقت
شقایق: مرحمت و خجالت
لاله: عشق و شهرت.
می‌توانید این فهرست را با ده‌ها گل دیگر تکمیل کرده و از هر کدام که بیشتر خوشتان می‌آید، برای همان یک متن بنویسید.
باید هر گلی که انتخاب می‌کنید، یک داستان یا مطلبی بنویسید که در آن حداقل یک بار از گلی که انتخاب کرده‌اید صحبت کنید.

لباس:
شرحی در مورد لباسی که از همه‌ی لباس‌ها بیشتر دوستش دارید بنویسید. پوشیدن این لباس چه حسی می‌دهد؟ چطور جلوه می‌کند؟ آیا به خاطر این‌که آن را در یک مراسم به یاد ماندنی پوشیده‌اید، لباس مورد علاقه‌ی شماست؟
به این نکته فکر کنید که لباس‌ها و لوازم زینتی متعلق به شما چه چیزهایی در موردتان به دیگران می‌تواند القا کند.

تعویض راوی داستان:
یک داستان را که می‌پسندید و خوب به خاطر دارید انتخاب کرده و آن داستان را از دیدگاه اشیاء یا اشخاص دیگری که در آن داستان کوتاه هستند روایت کنید؛ مثلاً صحنه‌ی نوشیدن زهر در داستان رومئو و ژولیت را از زبان شیشه‌ی زهر بنویسید.
یا صحنه‌ی صحبت شازده کوچولو و روباه را در داستان «سنت آنتوان دو اگزوپری» از زبان گلی که در داستان هست بنویسید.
خودتان می‌توانید از بین صدها داستان که در اختیار دارید یکی را انتخاب کرده و کل همان داستان یا بخشی از آن را از زبان یک شخص یا یک شیء بازنویسی کنید.

نوشتن زبان بدن:
وقتی دارید در نوشته‌تان عکس‌العمل‌های راوی را در زمانی که احساسی خاص دارد توضیح می‌دهید در نوشتن طرز بیان و زبان بدن او، ممکن است با مشکل روبه‌رو شوید.
راه حل این موضوع ایجاد احساس راحتی، تمرکز و پیدا کردن جواب مسئله از حافظه‌ی خودتان است.
برای نوشتن زبان بدن اشخاص، به صندلی تکیه کنید؛ چند نفس عمیق بکشید و زمانی را به یاد بیاورید که حسی مشابه آن‌چه شخصیت متنتان دارد تجربه می‌کند را داشته‌اید.
تصاویر، صداها، بوها، مزه‌ها و چیزهایی که احیاناً لمس کرده بودید را به خاطر بیاورید؛ چه احساسی دارید؟ راحتید یا پریشان؟ آیا عضلاتتان سفت و سخت شده است؟ آیا می‌توانید عادی و راحت نفس بکشید یا حس می‌کنید که درهم فشرده شده‌اید؟ آیا بدنتان در پیچ و تاب است یا می‌خواهید از چشم‌ها دور شوید؟ آیا امکان دارد از روی صندلی بلند شوید و بروید؟
حس و حالی را که مشابه حس و حال فردی که در کتابتان است تجسم کرده و راجع‌به تمامی موارد بالا در متنتان توضیحاتی را که از حافظه‌تان جمع آوری کرده‌اید بنویسید.

قدرت کلمات:
یک جدول ۱۰×۱۰ بکشید و ۱۰ کلمه در هر ستون بنویسید. بدون فکر کردن و بی‌اختیار هر کلمه‌ای که به ذهنتان آمد بنویسید و جدول را پُر کنید. در پایان، شما ۱۰۰ کلمه خواهید داشت؛ از این‌که چه کلماتی به ذهنتان رسیده متعجب خواهید شد.
در مرحله‌ی بعد یک متن یا داستان کوتاه نوشته و این ۱۰۰ کلمه را در آن به کار ببرید.


تمرینات شروع و غلبه بر ننوشتن

 
  • عالی
Reactions: -FãTéMęH- و MaRjAn
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا