خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

reyhaneZ

مدیر آزمایشی تالار هنر
مدیر آزمایشی
  
عضویت
21/10/23
ارسال ها
474
امتیاز واکنش
1,107
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
قم
زمان حضور
18 روز 9 ساعت 59 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_9
اهورا دستاش رو به سمت میز قهوه ایی سوخته رنگ برد و پرونده روبروش که مربوط به این جریان می‌شد رو باز کرد.
روزنامه وار نگاه کلی بهش انداخت؛ بعد از چند دقیقه سرش رو بالا گرفت و چشم دوخت به آقای هاشمی و گفت:
- آقای هاشمی تسلیت میگم انشالله غم آخرتون باشه؛ چند تا سوال برای تکمیل پرونده داریم لطف کنید با جزئیات...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان آفاق مکافات | reyhaneZ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: daryam1، MaRjAn، YeGaNeH و 2 نفر دیگر

reyhaneZ

مدیر آزمایشی تالار هنر
مدیر آزمایشی
  
عضویت
21/10/23
ارسال ها
474
امتیاز واکنش
1,107
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
قم
زمان حضور
18 روز 9 ساعت 59 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_10
با صدای اهورا بیخیال فکر کردن شدم و نگاهم رو به سمت خودکار و کاغذ بردم، اهورا مکثی کرد و رو کرد سمت آقای هاشمی و گفت:
ـ گفتید چه زمانی متوجه شدید دخترتون به قتل رسیده؟
آقای هاشمی تک سرفه ایی کرد و زل زد به اهورا گفت:
ـ ساعت پنج و نیم، شیش بود؛ ما تو راه برگشت به تهران بودیم که اقای فلاح با ما تماس گرفتن و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان آفاق مکافات | reyhaneZ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: daryam1، MaRjAn، YeGaNeH و 2 نفر دیگر

reyhaneZ

مدیر آزمایشی تالار هنر
مدیر آزمایشی
  
عضویت
21/10/23
ارسال ها
474
امتیاز واکنش
1,107
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
قم
زمان حضور
18 روز 9 ساعت 59 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_11
آقای فلاح انگار نمی‌خواست ادامه بده و به لکنت افتاده بود، سرم رو نزدیک اهورا کردم و به آرومی جوری که فقط اهورا بشنوه گفتم:
_ جناب سرگرد می‌خوای بعدا تعریف کنه چی دیده؟ چون پدر و مادر مقتول حال روحی خوبی ندارن ممکنه حالشون بد بشه.
اهورا زیر چشمی نگاهی بهم کرد و بعدش نگاهش رو به آقای فلاح داد و گفت:
_ با...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان آفاق مکافات | reyhaneZ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: daryam1، MaRjAn، ~MobinA~ و یک کاربر دیگر

reyhaneZ

مدیر آزمایشی تالار هنر
مدیر آزمایشی
  
عضویت
21/10/23
ارسال ها
474
امتیاز واکنش
1,107
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
قم
زمان حضور
18 روز 9 ساعت 59 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_12
اهورا که خیره به خانوم هاشمی بود گفت:
_ خب شاید دوست پسر داشته و به شما نگفته، نمیدونم متوجه منظورم می‌شید یا نه؟ بخاطر خجالتی که از شما می‌کشه شاید خبر ندارید.
خانم هاشمی مکثی کرد و شونه ایی بالا انداخت و گفت:
_ نمی‌دونم شاید حق با شما باشه و من اطلاعی نداشته باشم.
اهورا سری تکون داد و گفت:
_ لطف کنید...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان آفاق مکافات | reyhaneZ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: -FãTéMęH-، ~MobinA~ و MaRjAn

reyhaneZ

مدیر آزمایشی تالار هنر
مدیر آزمایشی
  
عضویت
21/10/23
ارسال ها
474
امتیاز واکنش
1,107
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
قم
زمان حضور
18 روز 9 ساعت 59 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_14
چند قدم برداشتم و خودم رو به در رسوندم که صدای اهورا تو گوشم پیچید
_ جایی تشریف می‌برید؟
بی تفاوت به حرفش در اتاق رو باز کردم و زدم بیرون و با قدمای بلند سعی کردم خودم رو به آقای هاشمی برسونم که چندان فاصله ایی نداشت.
صدام رو بلند کردم و دست راستم رو تکون دادم و گفتم:
ـ آقای هاشمی؟
به محض شنیدن صدام سرش رو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان آفاق مکافات | reyhaneZ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: -FãTéMęH-، MaRjAn و ~MobinA~
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا