منتخب جوهر هزارتو (جلد دوم پیچ و خم دنج) | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

Tiralin · 6/8/24

در غباری از خاطرات جوانی، همان جا که با سوگلی پس از دیگری پای می‌کوفتی و خوش می‌نمودی، مرا به یاد خواهی آورد، تیغ و شکاف!
مرا به یاد خواهی آورد، که از دیدارت چشمانم با ستارگان درخشان پیمان دوستی می‌بست! آری! من از رنج دیدار آهوانت گذر کردم، با شیرین زبانی‌های ناویانایت¹ خوی گرفتم تا مگر با این نیرنگ‌ ناب جگرم از سینِه بیرون کشیدی و بر...

Tiralin · 11/8/24

شور من به تو چون شاهدختی برازنده‌ است، که رگ دست خود بریده و جان باخته! آن هم مادامی که می‌پنداری این شور و شیدایی به ریسمان جاودانگی درآمیخته است!
و من در سرای خویش بر فراز پیکر این شاهدخت رگ بُریده بنشسته‌ام.
" آه، چه زیبا و طناز بود این شاهدخت! آه، ایزد والا! چه از برایش روی داد که چنین دیوانه سرنوشتی برگزید؟! "
پاسخ اینجاست، بر...

Tiralin · 17/8/24

همچون زمزمه‌ی آوازی دل‌نشین در ژرفای تاریکی شب، همچون دردی در میان دو کتف و از برای زندگی و چون آن پچ پچ‌های سردی که ره به مغز استخوان می‌برند، درد گزند‌هایی را که از برای تو، بهر تو و به نامت بر جان رساندم از سر می‌گذرانم.
ولی بار ده بازی در سویی نهم و راستش بر زبان آورم.
در پایان‌گاه این ره که پاره پاره‌ی دلم بر هم دوخته خواهد شد و...

Tiralin · 22/8/24

گمان کرده بودم آذرخشی را در بطری به دام انداختم¹، ولی به عصای خویش بازگشته آذرخشی سهمگین از میان جانم گذشته بود. چون تو را در ورای نخواستن‌ها ستیزه‌وار بخواستم، ستودم و گزند پرسه زدن در پیرامونت را به بهایی گزاف بر جان خریدم.
"... مرا پیمانی نو با دلبری تازه‌تر است، که اگر به میان آید، پیشکشی برایت خواهم فرستاد... "
هنوز واژگانت در...

Tiralin · 3/9/24

هنگامی که پس از آن تندباد کوبنده در سر چشمم به نگار گیرایت افتاد، گویی که گُلی در سینِه‌ام بشکفت، چندان که شکوفه‌های گیلاس در بهارش می‌شکفند.
این سرآستینی از راستی‌هاست که روزها چون نگاری بی‌همتا ستایشت می‌کردم و سرانجام با قایقی از پشیمانی به دریای گریز زدم.
به راستی جام شیدایی‌ات گوارای جان نگار و یاس و رُز، که مهتر از من در بزم‌های...

Tiralin · 25/9/24

در میان هیاهوی شهر من از تبار کسانی بودم که در افسوس ناکامی ره دلداری ناخواسته می‌سوختم، چندان که روشنی آتش درونم از فرسنگ‌ها پیدا می‌شد.
ولی در هنگامه‌ای که شکوفه‌های بهاری گیسوانمان را نوازش می‌کرد، بر رهش بازگشتم و چندان برفتم که خون از کفش‌هایم سرازیر گشت، خِرد از کفم برفت و او نیز در پاسخ به گلی که از سر دلدادگی‌اش پیشکش کردم،...

Tiralin · دیروز در 19:36

در پاییزی که برگ برگ از درخت خزان فرو می‌ریزد، باز نیز با آن بس برازندگی از برم درمی‌گذری چندان که گویی هرگز به دیدارم نیامدی، نگفتی و نخواستی.
و من نیز دوباره اینجایم تا از ژرفای اشک‌های رنج‌بارم بگویم.
های، دلبر تیغ و شکاف! های، ای زاده‌ی یلدای ناآمده! گذشتن از تار گیسویت، از آن ابروان کمانی و زمزمه‌های شیرین‌تر از عسلت به سختی گذر...

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

منتخب جوهر هزارتو (جلد دوم پیچ و خم دنج) | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین