در حال تایپ رمان کوچه‌ی بی‌قراری | دختر اقیانوس کاربر انجمن رمان ۹۸

دختر اقیانوس · 10/9/23

وقت نهار شده بود و همگی به سمت ظرف غذاهای خودشان رفتند. عده‌ای نیز، گوشی به دست شدند و از رستوران‌های اطراف غذا سفارش دادند. در این میان، من با لبخندی احمقانه، لقمه نان و پنیری به دست گرفتم و مشغول خوردن شدم. طوری با تعجب نگاه می‌کردند، که گویا تا همین چند ساعت پیش، همین مخلفات را به عنوان وعده صبحانه،...

دختر اقیانوس · 10/9/23

به محض اینکه داخل حیاط شدیم، ارسلان را گوشه‌ای مشغول سیگار کشیدن دیدم. دوست نداشتم وقتی با این پسرک به ظاهر خواستگار، به حیاط می‌آیم ارسلان نیز حضور داشته باشد. اما انگار چاره‌ی دیگری نداشتم و با صدای گوش خراشش به خودم اومدم:
ـ عروس کوچولوی من. کجا بشینیم صحبت...

دختر اقیانوس · 11/9/23

همگی گرم مشغول صحبت بودند و مشخص بود که محمد حرفی از جواب من، و البته تفاهمی که در حیاط راجبش قید کردیم نزده است. کمی دست و پا زدم تا نگاهش به سمت من جلب شود، اما او نیز مشغول صحبت بود و کمترین توجه را نسبت به من داشت. می‌خواستم با نگاهی تند، او را به حرف بیاورم. کمی به همین منوال گذشت، تا بالاخره دختری 24 25 ساله به نام مهسا پرسید:
ـ...

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

در حال تایپ رمان کوچه‌ی بی‌قراری | دختر اقیانوس کاربر انجمن رمان ۹۸

دختر اقیانوس

اخراج شده

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

دختر اقیانوس

اخراج شده

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

دختر اقیانوس

اخراج شده

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

اخراج شده

اخراج شده

اخراج شده

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین