- عضویت
- 31/3/22
- ارسال ها
- 1,106
- امتیاز واکنش
- 5,459
- امتیاز
- 283
- محل سکونت
- کنج اتاق:)
- زمان حضور
- 25 روز 12 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
شهید ثانی در شرح لمعه میفرماید:
«و فی حکم الصنم ما یقصد به العبادة للمسجود له فلو کان لمجرّد التعظیم مع اعتقاد عدم استحقاقه للعبادة لم یکن کفراً بل بدعة قبیحة و ان استحقّ التعظیم بغیر هذا النوع، لان الله تعالی لم ینصب السجود تعظیماً لغیره؛ [۲۴] اگر انسان برای مسجود، قصد عبادت نماید، حکم آن، حکم بُت است. پس اگر سجده یا رکوع فقط برای احترام باشد و شخص، اعتقاد داشته باشد که طرف، مستحق عبادت نیست، باعث کفر نمیشود؛ ولی بدعت زشتی است، هر چند طرف، مستحق احترام به گونهای دیگر باشد؛ زیرا خداوند سجده را فقط برای خود سزاوار دانسته است.»
برخی انسانها به هنگام احترام در مقابل دیگران رکوع میکنند و بدیهی است که کسی آنها را کافر ندانسته است؛ زیرا قصد این افراد عبادت نیست، بلکه صرفاً احترام است. برخی از شیعیان به سبب ارادت به امامان و امامزادگان، در مقابل ضریح آنان و در آستانه در، سجده میکنند و مسلم است که سجده، عبادت است؛ اما کسی به کفر آنان (در مذهب شیعه) حکم نکرده است؛ زیرا قصد آنان فقط احترام است نه پرستش! پس باید گفت کفری که با فعل خاص پیش میآید، متفرع بر قصد عبادت غیرخدا و انکار خداوند است.
در برخی روایات آمده است که ارتکاب گناهان کبیره، به تنهایی باعث خروج از دین اسلام نیست، بلکه قصد استحلال در آن شرط است:
«عن عبداللّه بن سنان قال: سالت ابا عبدالله (علیهالسّلام) عن الرجل یرتکب الکبیرة فیموت هل یخرجه ذلک من الاسلام و ان عذّب کان عذابه کعذاب المشرکینام له مدّة و انقطاعٌ؟ فقال (علیهالسّلام): من ارتکب کبیرة فزعم اَنّها حلال اخرجه ذلک عن الاسلام و عذّب اشدّ العذاب....؛ [۲۵] عبدالله بن سنان میگوید از امام صادق (علیهالسّلام) پرسیدم: مردی مرتکب گنـ*ـاه کبیره میشود و میمیرد. آیا از اسلام خارج میشود و عذاب مشرکین را دارد یا عذاب او در مدت محدودی است؟ فرمودند: کسی که گنـ*ـاه کبیره را به عنوان حلال انجام دهد از اسلام بیرون است....»
۸.۶ - فرعیات اصول دین
فرعیات اصول دین؛ مانند دانستن مفصّل مسائل برزخ و صراط و خصوصیات بهشت و جهنم. چون اصل دین به این مسائل بستگی ندارد، لازم نیست دانسته شود و به آنها اعتقاد جزمی تفصیلی پیدا شود.
اصل دین همانهایی بود که در گونه نخست آمد و اگر فرد، غیر از آن دو یا سه اصل را نشناسد و نداند، ایمانش درست است، هر چند اگر این مسائل را بداند، ایمانش افزون خواهد شد. گذشته از این، در مسائل غیر اصولی، تعبّد و تسلیم به ادله نقلی شرعی جایز است؛ چرا که در این مسائل آنچه از مسلمان خواسته شده است، اعتقاد است نه یقین پیداکردن. اما اگر یقین پیدا کرد و بالاتر از آن، جزء مسائل بدیهی دین شد، اعتقاد تفصیلی به آن واجب میشود و انکار آن نیز جایز نخواهد بود.
اگر فرد، به مسائل گونه دوم گمان معتبر پیدا کرد، باز لازم است که به آن معتقد شود؛ مانند اینکه شخصی با خبر موثق از ائمه معصومین، به مطلبی در معاد گمان قوی پیدا کند. اما اگر در این مسائل برای فرد گمان ضعیف پیدا شد، سزاوار نیست به آن معتقد شود؛ مانند وقتی که روایت ضعیفی برای او نقل شود.
وظیفه کسی که این تفصیلات را نمیداند چیست؟ از آنجا که در اینگونه مسائل، از مسلمانان اعتقاد خواسته شده است نه شناخت مفصل، پس باید به این مسائل، همانگونه که در واقع هست، اعتقاد پیدا کند. مثلاً اگر خبر ضعیفی برای ما نقل شد و با آن، گمان ضعیفی به واقعی بودنش پیدا کردیم، لازم نیست به مضمون آن معتقد شویم؛ بلکه باید بگوییم ما به آنچه در واقع است، هرگونه که هست، اعتقاد داریم. این گونه اعتقاد و شناخت را «اعتقاد اجمالی» میگویند.
برخی از علما بر این باورند که حتی در صورت رسیدن به دلیل ظنی معتبر، لازم نیست به آن معتقد شد؛ بلکه میتوان به واقع امر، همانطور که هست، معتقد شد؛ اما نمیتوان این دلیل ظنی را رد یا انکار کرد؛ زیرا ظن قوی با ادله شرعی حجت است و نمیتوان بی دلیل آن را رد کرد.
مسائل ضروری دین از قبیل گونه دوماند که در ادامه به توضیح و شرح دقیق آن میپردازیم.
«و فی حکم الصنم ما یقصد به العبادة للمسجود له فلو کان لمجرّد التعظیم مع اعتقاد عدم استحقاقه للعبادة لم یکن کفراً بل بدعة قبیحة و ان استحقّ التعظیم بغیر هذا النوع، لان الله تعالی لم ینصب السجود تعظیماً لغیره؛ [۲۴] اگر انسان برای مسجود، قصد عبادت نماید، حکم آن، حکم بُت است. پس اگر سجده یا رکوع فقط برای احترام باشد و شخص، اعتقاد داشته باشد که طرف، مستحق عبادت نیست، باعث کفر نمیشود؛ ولی بدعت زشتی است، هر چند طرف، مستحق احترام به گونهای دیگر باشد؛ زیرا خداوند سجده را فقط برای خود سزاوار دانسته است.»
برخی انسانها به هنگام احترام در مقابل دیگران رکوع میکنند و بدیهی است که کسی آنها را کافر ندانسته است؛ زیرا قصد این افراد عبادت نیست، بلکه صرفاً احترام است. برخی از شیعیان به سبب ارادت به امامان و امامزادگان، در مقابل ضریح آنان و در آستانه در، سجده میکنند و مسلم است که سجده، عبادت است؛ اما کسی به کفر آنان (در مذهب شیعه) حکم نکرده است؛ زیرا قصد آنان فقط احترام است نه پرستش! پس باید گفت کفری که با فعل خاص پیش میآید، متفرع بر قصد عبادت غیرخدا و انکار خداوند است.
در برخی روایات آمده است که ارتکاب گناهان کبیره، به تنهایی باعث خروج از دین اسلام نیست، بلکه قصد استحلال در آن شرط است:
«عن عبداللّه بن سنان قال: سالت ابا عبدالله (علیهالسّلام) عن الرجل یرتکب الکبیرة فیموت هل یخرجه ذلک من الاسلام و ان عذّب کان عذابه کعذاب المشرکینام له مدّة و انقطاعٌ؟ فقال (علیهالسّلام): من ارتکب کبیرة فزعم اَنّها حلال اخرجه ذلک عن الاسلام و عذّب اشدّ العذاب....؛ [۲۵] عبدالله بن سنان میگوید از امام صادق (علیهالسّلام) پرسیدم: مردی مرتکب گنـ*ـاه کبیره میشود و میمیرد. آیا از اسلام خارج میشود و عذاب مشرکین را دارد یا عذاب او در مدت محدودی است؟ فرمودند: کسی که گنـ*ـاه کبیره را به عنوان حلال انجام دهد از اسلام بیرون است....»
۸.۶ - فرعیات اصول دین
فرعیات اصول دین؛ مانند دانستن مفصّل مسائل برزخ و صراط و خصوصیات بهشت و جهنم. چون اصل دین به این مسائل بستگی ندارد، لازم نیست دانسته شود و به آنها اعتقاد جزمی تفصیلی پیدا شود.
اصل دین همانهایی بود که در گونه نخست آمد و اگر فرد، غیر از آن دو یا سه اصل را نشناسد و نداند، ایمانش درست است، هر چند اگر این مسائل را بداند، ایمانش افزون خواهد شد. گذشته از این، در مسائل غیر اصولی، تعبّد و تسلیم به ادله نقلی شرعی جایز است؛ چرا که در این مسائل آنچه از مسلمان خواسته شده است، اعتقاد است نه یقین پیداکردن. اما اگر یقین پیدا کرد و بالاتر از آن، جزء مسائل بدیهی دین شد، اعتقاد تفصیلی به آن واجب میشود و انکار آن نیز جایز نخواهد بود.
اگر فرد، به مسائل گونه دوم گمان معتبر پیدا کرد، باز لازم است که به آن معتقد شود؛ مانند اینکه شخصی با خبر موثق از ائمه معصومین، به مطلبی در معاد گمان قوی پیدا کند. اما اگر در این مسائل برای فرد گمان ضعیف پیدا شد، سزاوار نیست به آن معتقد شود؛ مانند وقتی که روایت ضعیفی برای او نقل شود.
وظیفه کسی که این تفصیلات را نمیداند چیست؟ از آنجا که در اینگونه مسائل، از مسلمانان اعتقاد خواسته شده است نه شناخت مفصل، پس باید به این مسائل، همانگونه که در واقع هست، اعتقاد پیدا کند. مثلاً اگر خبر ضعیفی برای ما نقل شد و با آن، گمان ضعیفی به واقعی بودنش پیدا کردیم، لازم نیست به مضمون آن معتقد شویم؛ بلکه باید بگوییم ما به آنچه در واقع است، هرگونه که هست، اعتقاد داریم. این گونه اعتقاد و شناخت را «اعتقاد اجمالی» میگویند.
برخی از علما بر این باورند که حتی در صورت رسیدن به دلیل ظنی معتبر، لازم نیست به آن معتقد شد؛ بلکه میتوان به واقع امر، همانطور که هست، معتقد شد؛ اما نمیتوان این دلیل ظنی را رد یا انکار کرد؛ زیرا ظن قوی با ادله شرعی حجت است و نمیتوان بی دلیل آن را رد کرد.
مسائل ضروری دین از قبیل گونه دوماند که در ادامه به توضیح و شرح دقیق آن میپردازیم.
ضروری دین
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com