اصطلاحات در هری‌پاتر

*NiLOOFaR* · 19/7/23

لیمبو (Limbo) وضعیتی است که یک موجود در بین زندگی و مرگ قرار دارد. لیمبو در ذهن یک فرد قرار دارد و هم واقعی و هم غیرواقعی است. شکل ظاهری آن برای هر شخص می‌تواند متفاوت باشد.

تفسیر هری پاتر از لیمبو

واژه‌شناسی

در دوزخ دانته آلیگیری، لیمبو اولین حلقه از جهنم است. این جا محلی است که بت‌پرستان خوب به آنجا می‌رفتند، زیرا آن‌ها به خدای یهود-مسیحی اعتقادی نداشتند. این کلمه خود از واژه لاتین limbus به معنی «لبه، مرز» گرفته شده است. بنابراین «در لیمبو» به معنای «در شرایط غفلت یا فراموشی» است. این کلمه هیچ ارتباطی با رقصی به نام لیمبو که از هند غربی ریشه گرفته، ندارد.

***

اسکوییب
Squib

اسکوییب (Squib) که همچنین با عنوان جادوگر-زاده شناخته می‌شود، یک فرد غیر-جادوگر است که حداقل یکی از پدر و مادرش جادوگر هستند. آن‌ها در اصل «ماگل‌های متولد جادوگر» هستند. اسکوییب‌ها نادر هستند و برخی از جادوگران به ویژه خالص-خون‌ها، به نوعی به آن‌ها بی‌احترامی می‌کنند. جادوگران ماگل-زاده‌ها از اصل و نسب اسکوییب‌ها هستند که با ماگل‌ها ازدواج کرده‌اند: توانایی جادویی در نسل‌های بعدی آن‌ها به طور غیرمنتظره دوباره ظاهر می‌شود.

مرتبط با

جادوگران
ماگل‌ها

خصوصیات

دارای والدین جادوگر اما فاقد جادو

دسته‌بندی در وزارت جادو

موجودات

*NiLOOFaR* · 19/7/23

ماگل

افراد بدون جادو
Non-magic people

افراد بدون-جادو که در بریتانیا بیشتر با عنوان ماگل‌ها (Muggles) شناخته می‌شوند، انسان‌هایی هستند که از پدر و مادری غیر-جادوگر متولد شده‌اند و در اجرای جادو ناتوان هستند. ماگل‌ها نباید با اسکوییب‌ها اشتباه گرفته شوند؛ اسکوییب‌ها هم فاقد جادو هستند اما حداقل یکی از پدر و مادرشان جادوگر هستند.

از زمان برقراری اساسنامه بین المللی اختفای جادوگری در سال ۱۶۹۲، بیشتر ماگل‌ها از وجود جادو و جادوگرها بی‌اطلاع بوده‌اند، زیرا جادوگران جامعه خود را کاملا جدا از جهان ماگل سازماندهی کرده‌اند. با این حال موارد استثنایی شامل نزدیکان جادوگران و سران دولت‌ها (مانند نخست وزیر انگلیس) وجود داشته است.

مرتبط با

جادوگران
اسکوییب‌ها

نام‌های دیگر

ماگل‌ها
نو-مجز (در ایالات متحده)
نا-جادوگر

مرگ و میر

فانی

خصوصیات

فاقد اجرای جادو
اغلب ناآگاه از دنیای جادو
استفاده از علم و تکنولوژی

وابسته به

ماگل-زاده‌ها
اسکوییب‌ها
دنیای ماگل

دسته‌بندی در وزارت جادو

موجود

وضعیت

موجود

***

ماگل-زاده

هرماینی گرنجر، دختر دو ماگل دندانپزشک

ماگل-زاده (Muggle-born) که زمانی با عنوان ماگباب (Magbob) و همچنین با واژه تحقیرآمیز مادبلاد (Mudblood) شناخته می‌شود، اصطلاحی برای اشاره به جادوگرانی است که از پدر و مادری غیر-جادوگر به دنیا آمده‌اند. ظاهرا توانایی‌های جادویی آن‌ها ربطی به پدر و مادر ماگل آن‌ها ندارد، و حتی بسیاری از ماگل-زاده‌ها از با استعدادترین جادوگران عصر خود بوده‌اند، از جمله لیلی ایوانز و هرماینی گرنجر.

با کاهش یافتن جمعیت خانواده‌های خون-خالص، جمعیت جادوگران ماگل-زاده افزایش پیدا کرده است.

منشا توانایی‌های جادویی

ماگل-زاده جادو را از اجداد دور خود به ارث می‌برند. آن‌ها از تبار اسکوییب‌هایی هستند که با ماگل‌ها ازدواج کرده‌اند و خانواده‌هایشان دانش میراث جادوگری خود را از دست داده‌اند. این جادو در چند نسل بعد به طور غیرمنتظره دوباره ظاهر می‌شود.

وقتی جادوگران ماگل-زاده در جامعه جادوگری بریتانیا به یازده سالگی می‌رسند، نامه‌های پذیرش آن‌ها در هاگوارتز به جای ارسال از طریق جغد نامه‌رسان، توسط یکی از کارکنان تحویل داده می‌شود. دلیل این اقدام این است که والدین یا سرپرستان از این خبر غیر-منتظره را به درستی دریافت کنند و در مورد جامعه‌ی پنهان جادوگری برای آن‌ها توضیح داده شود.

*NiLOOFaR* · 19/7/23

اصیل زاده

خانواده اصیل و متعصب مالفوی

خون خالص یا اصیل زاده (Pure-blood) اصطلاحی است برای اشاره به خانواده‌های جادوگری که هیچ ماگل یا ماگل-زاده‌ای در تبارشان وجود نداشته است؛ با این حال تقریبا همه خانواده‌ها در گذشته‌ی دور دارای اجدادی غیر-جادوگر بوده‌اند. اغلب به جادوگری خون-خالص گفته می‌شود که پدر و مادرش و پدربزرگ و مادربزرگش ماگل یا ماگل-زاده نباشند.

تا سال ۱۹۹۵ تعداد خانواده‌های با خون خالص در حال کاهش بود. در آن زمان بیشتر این خانواده‌ها با هم در ارتباط بودند و در تلاش بودند تا با ازدواج کردن وضعیت خالص بودن خون خود را حفظ کنند، اما در نهایت این موضوع منجر به درون‌زایی شد. در حالی که برخی از خانواده‌ها مانند خانواده مالفوی اجازه ازدواج با دو-رگه‌ها را داشتند، اما برخی دیگر از خانواده‌ها مانند خانواده لسترینج، گانت، و بلک ملزم بودند تا فقط با افراد خون-خالص، یا کسانی که اجداد ماگل و ماگل-زاده ندارند، ازدواج کنند. امتناع از ازدواج با ماگل یا ماگل-زاده‌ها باعث شده بود تا تکثیر خانواده‌های آن‌ها به سختی صورت بگیرد.

***
دورگه

هری پاتر، پسر یک جادوگر خون-خالص و یک ماگل-زاده

دورگه (Half-blood) اصطلاحی است برای اشاره به جادوگرانی که پدر و مادرشان یا پدربزرگ و مادربزرگشان ماگل یا ماگل-زاده هستند. در دهه ۱۹۹۰ بیشتر جادوگران، دورگه بودند و از آن جایی که جادوگران خون-خالص با ماگل‌ها و ماگل-زاده‌ها ازدواج نمی‌کردند، جمعیت‌شان رو به کاهش رفته بود.

*NiLOOFaR* · 19/7/23

کوییدیچ

زمین کوییدیچ هاگوارتز

کوییدیچ (Quidditch) یک ورزش جادویی است که روی جاروهای جادویی بازی می‌شود. این محبوب‌ترین و شناخته ‌شده ترین بازی در میان جادوگران است و به گفته روبیوس هاگرید علاقه‌مندان به آن همانند بازی فوتبال در دنیای ماگل‌ها است.

هدف این بازی کسب امتیاز بیشتر از حریفان است. هر گل ده امتیاز و گرفتن اسنیچ طلایی صد و پنجاه امتیاز دارد. این بازی با گرفتن اسنیچ یا توافق بین کاپیتان‌های دو تیم می‌تواند به پایان برسد. در صورتی که اسنیچ توسط هیچ کدام از تیم‌ها گرفته نشود، ممکن است بازی روزهای زیادی ادامه داشته باشد (بر اساس کتاب کوییدیچ در سراسر دوران‌ها، این رکورد شش ماه بوده است.)

کمیته‌ها

کمیته کنفدراسیون بین‌المللی کوییدیچ جادوگران نهادی بین‌المللی است که بر بازی‌های کوییدیچ نظارت دارد. همچنین انجمن بین‌المللی کوییدیچ و اتحادیه فدراسیون بین‌المللی کوییدیتچ (FIQA) وجود دارد که هر چهار سال یک بار جام جهانی کوییدیچ را برگزار می‌کند. کوییدیتچ در بریتانیا توسط دپارتمان بازی‌ها و ورزش‌های جادویی اداره می‌شود که دفتر مرکزی لیگ کوییدیچ انگلیس و ایرلند نیز در آن قرار دارد.

نگاه کلی به مسابقه

بازی با رهاسازی چهار توپ از دایره مرکزی آغاز می‌شود. توپ‌های بلاجر و اسنیچ به واسطه جادو در هوا شناور هستند، اما کافل توسط داور به هوا پرتاب می‌شود که نشانه شروع بازی است (شبیه به شروع بازی‌های بسكتبال).

طول بازی‌های کوییدیچ متغیر است (بعضی از بازی‌ها در صورت عدم گرفتن اسنیچ طلایی می‌توانند روزها ادامه داشته باشند)، از این رو بازی در دوره‌ها انجام نمی‌شود اگرچه کاپیتان‌ها می‌توانند درخواست تایم اوت کنند. تیم‌ها برای به ثمر رساندن گل از حلقه‌هایی تحت نام دروازه استفاده می‌کنند.

چیسرها با پرتاب توپ کافل از طریق هر سه حلقه دروازه ده امتیاز برای تیم خود کسب می‌کنند. پس از به ثمر رسیدن گل، کیپر تیم حریف توپ کافل را به بازی برمی‌گرداند.

این بازی فقط با گرفتن اسنیچچ طلایی یا توافق کاپیتان‌های هر دو تیم به پایان می‌رسد و گرفتن اسنیچ طلایی ۱۵۰ امتیاز دارد. صرف نظر از این که چه کسی اسنیچ طلایی را به دست آورد، برنده‌ی بازی تیمی است که بیشترین امتیاز را کسب کرده باشد. هرگز توضیح داده نشده است که در صورت تساوی چه اتفاقی می‌افتد.

پست‌ها

چیسر (تعقیب‌کننده)
بیتر (ضربه‌زن)
کیپر (دروازه بان)
سیکر (جوینده)

این بازی توسط دو تیم هفت نفره شامل سه چیسر، دو بیتر، یک کیپر و یک سیکر برگزار می‌شود و چهار توپ شامل یک کافل، دو بلاجر و یک اسنیچ طلایی در بازی وجود دارد.

کیپر از سه دروازه تیم خود محافظت می‌کند و چیسرها سعی می‌کنند توپ کافل را وارد یکی از پست‌گل‌های تیم حریف کنند. دو بازیکن بیتر توپ‌های بلاجر را از تیم خود دور نگه می‌دارند و آن‌ها را به سمت تیم حریف هدایت می‌کنند. سیکر نیز به دنبال گرفتن اسنیچ طلایی است تا با گرفتن آن به بازی خاتمه دهد. به تیمی که اسنیچ را بگیرد ۱۵۰ امتیاز تعلق می‌گیرد، اما این موضوع لزوما به معنای پیروزی این تیم نیست، زیرا تیم حریف همچنان امکان داشتن امتیاز بیشتر را دارد.

تجهیزات

دستکش‌های کوییدیچ
چوب بیتر
توپ کافل
توپ بلاجر
جاروی پرنده
اسنیچ طلایی

*NiLOOFaR* · 19/7/23

جادوگر
Wizardkind

جادوگرها (Wizardkind) انسان‌هایی است که با توانایی انجام جادو متولد شده‌اند. به یک جادوگر مذکر ویزارد (wizard) و به یک جادوگر مونث ویچ (witch) گفته می‌شود. در مجموع سه دسته جادوگر وجود دارد که شامل خون-خالص، دورگه و دسته‌ی دیگر ماگل-زاده و آن‌هایی هستند که به ماگل‌ها و اسکوییب‌ها مرتبط هستند.

گفته شده است که بزرگترین جادوگران از منطق بالایی برخوردار نیستند، که این موضوع نشان می‌دهد اتکای زیاد آن‌ها به جادوی قدرتمند خود باعث شده تا آن‌ها از سایر جنبه‌های ذهنی خود غافل شوند.

ریشه

ریشه جادوگران نامشخص است. احتمالا در دوران باستان برخی از انسان‌ها به طور تصادفی کشف کرده‌اند که دارای توانایی جادویی هستند، یا نوعی آئین یا معجون یا پیمانی وجود داشته است که منشا آن همچنان یک راز باقی مانده است.

زیر مجموعه‌هابر اساس ویژگی‌های ذاتی

سیر: بصیرت در مورد رویدادهای آینده
متامورفماگی: توانایی در تغییر ظاهر فرم بدن
پارسلماوث (و سایر موارد ارتباط با حیوانات): قادر به صحبت کردن به زمان مارها
مالدیکتوس: حامل نفرین خون که آن‌ها را به طور دائمی به یک جانور تبدیل می‌کند.
نیمه-ویلا: داشتن توانایی ویلاها شامل زیبایی، افسون و فریبندگی
لیت-بومرها: ظهور پیدا کردن بعد از دوران بزرگسالی

بر اساس ویژگی‌های اکتسابی

انیماگی: تغییر شکل به فرم حیوانی
گرگینه: تبدیل غیر ارادی به شبه-گرگ در زمان ماه کامل
لجیلیمنس: توانایی خواندن ذهن افرادآکلومنس: توانایی محافظت از ذهن در برابر لجمنسی
آبسکیورال: توسعه یافتن یک انگل تاریک ناشی از شرایط پرورش

مرتبط با

ماگل‌ها
اسکویب‌ها

نام‌های دیگر

ساحره
افسونگر

مرگ و میر

فانی

خصوصیات

استفاده از روپوش‌های بلند و کلاه های نوک تیز
دارای چوبدستی و جارو
توانایی استفاده از جادو
اغلب از تکنولوژی استفاده نمی‌کنند

منبع: فلاسپی=> ویکی هری‌پاتر

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

اصطلاحات در هری‌پاتر

NiLOOFaR

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

NiLOOFaR

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

NiLOOFaR

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

NiLOOFaR

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

NiLOOFaR

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین