بیوگرافی جیم کوییک | نویسنده

Tabassoum · 10/7/23

زندگینامه جیم کوییک
جیم کوییک (Jim Kwik) در شهر وستچستر در ایالت نیویورک آمریکا چشم به جهان گشود. جیم زمانی که تنها پنج سال داشت، در سانحه‌ای نسبتاً شدید، دچار آسیب مغزی شد. این آسیب مشکلاتی جدی در مهارت یادگیری و قدرت حافظه‌ی جیم به وجود آورد؛ تا حدی که هم‌سن‌وسالان و معلم جیم او را در مدرسه «پسر مغزفندقی» صدا می‌کردند.

این تمسخرها از جیم کوییک پسری منزوی و افسرده ساخت که تصور می‌کرد در هیچ‌کاری استعداد لازم را ندارد. این شرایط برای مدتی ادامه پیدا کرد، تا آنکه روزی جیم، با یکی از دوستان پدرش آشنا و هم‌صحبت شد. در این مکالمه که بسیار برای جیم کوئیک جذاب بود، او پی‌ ‌برد که تمام این مدت مشکل از قدرت یادگیری‌اش نبوده است، بلکه از راه و روشی بوده که سیستم آموزشی او را به پیروی از آن مجبور ساخته بود.

جیم کوییک حالا دو دهه است که با بهره‌گیری از تجربه‌ی شخصی خود و همچنین مطالعات گسترده درمورد چگونگی عملکرد ذهن، در تلاش است تا به مخاطبان خود در سراسر جهان، طریقه‌ی صحیح تفکر و یادگیری را آموزش دهد.
جیم کوییک در این سال‌ها در رابـ*ـطه با بهبود عملکرد ذهن، تقویت حافظه، تفکر خلاقانه، تمرکز پایدار و مسائلی از این قبیل، فعالیت‌های بسیاری انجام داده است: برگزاری سمینارهای مختلف، راه‌اندازی مؤسسه‌ی «یادگیری کوییک» و چاپ کتاب «بی‌حد و مرز» (که با عناوین «نامحدود» و «نامتناهی» نیز شناخته می‌شود)، از جمله مهم‌ترین فعالیت‌های وی به شمار می‌آیند.

بهترین کتاب‌های جیم کوییک
کتاب بی‌حد و مرز (Limitless) با ارائه‌ی راهکارها و آموزه‌های کاربردی، به خوانندگان و مخاطبان این توانایی را می‌دهد که با تغییر دید خود نسبت به موضوعات مختلف، چه در زندگی شخصی و چه در کار و تجارت، به بهره‌وری بیشتر و موفقیت برسند.

طبق گفته‌ی جیم کوئیک، مطالعه‌ی کتاب بی‌حد و مرز می‌تواند به افرادی که گمان دارند در امر یادگیری کُند عمل می‌کنند، یا در موقعیت‌های مهم زندگی شخصی و کاری با مشکل در تصمیم‌گیری روبه‌رو هستند، کمک شایانی کند.

Tabassoum · 10/7/23

جیم کوییک کیست؟
جیم کوییک بنیانگذار سازمان کوئیک لرنینگ (Kwik learning) می باشد که در آنجا به مردم یاد می دهند که چگونه اطلاعات را سریعتر یاد بگیرند و با تکنیک های حافظه، از نهایت پتانسیل مغزشان استفاده کنند و حافظه شان را بهبود ببخشند.

جیم کوییک با الهام بخشی از ناتوانی خود در یادگیری در دوران کودکی خود که در ادامه داستانش را برایتان تعریف می کنم، زندگی خود را وقف آموزش به دیگران کرد. تک تک روزها به مردم کمک می کند که مغز بهتر و باهوش تری داشته باشند و هدفش این است که هیچ مغزی عقب نماند.

او می تواند به شما یاد بدهد که چطور چیزهایی که می خواهید را به خاطر بسپارید، چطور تمرکز بهتری داشته باشید و چطور سرعت مطالعه خود را افزایش بدهید.

دوران کودکی جیم کویک
در این قسمت از بیوگرافی جیم کوییک می خواهیم کمی در مورد دوران کودکی اش صحبت کنیم. جیم کوییک وقتی ۵ سالش بود، در مهد کودک حادثه ای برایش پیش آمد. یک سقوط بد داشت که باعث شد مغزش آسیب ببیند و بعد از آن تمرکز خیلی بد و حافظه بدی پیدا کرد.

فقط ۳ سال طول کشید تا خواندن را بتواند یاد بگیرد و این موضوع خیلی برایش چالش برانگیز و خجالت آور بود. جیم کویک وقتی ۹ سالش بود، باعث کندی کلاس شده بود و معلمش او را با دست به بچه های دیگر نشان می داد و می گفت این پسر مغزش آسیب دیده است و به او لقب «پسر مغز شکسته» دادند.

این برچسب هایی که در دوران کودکی به جیم کوییک زدند، تبدیل به محدودیت های او شدند.

این تمسخرها از جیم کوییک پسری منزوی و افسرده ساخت که تصور می‌کرد در هیچ‌کاری استعداد لازم را ندارد. او در دوران مدرسه دانش آموز خوبی نبود و همین ناامیدی به نحوی برایش الهام بخش شده بود، تا اینکه…

Tabassoum · 10/7/23

دوران نوجوانی جیم کوییک
وضعیت بد جیم کوییک تا ۱۸ سالگش ادامه داشت ولی وقتی جیم کوییک ۱۸ سالش شد، استراتژی ها، ابزارها و منابعی را پیدا کرد تا بتواند یادگیری اش را بهتر کند، سریعتر بخواند، تمرکز بالاتری داشته باشد و بتواند چیزها را به یاد بیاورد.

او پس از اتمام مدرسه به سختی وارد دانشگاه شد ولی آنجا هم اصلاً وضعیت خوبی نداشت، پول دانشگاه را نداشت و فکر می کرد به اندازه کافی باهوش نیست، برای همین آماده انصراف از دانشگاه بود. تا اینکه…

نقطه عطف زندگی جیم کویک
تا اینکه یکی از دوستانش از او خواست که آخر هفته به خانه آنها برود تا با خانواده اش آشنا شود، شاید دید تازه ای پیدا کند. خانواده دوستش خیلی ثروتمند و موفق بودند. وقتی جیم به خانه آنها رفت، پدر دوستش قبل از شام با جیم قدم زد و سوالی پرسید، سوالی ساده در عین حال بدترین سوال ممکن بود!

پدر دوستش از او پرسید: «اوضاع درس و مدرسه چطور است؟!» پاسخ دادن به این سوال به یک غریبه برای جیم خیلی سخت بود ولی در نهایت تمام داستان ناامیدی، ناتوانی در یادگیری و تصمیم به ترک تحصیل را برای او تعریف کرد. پدر دوستش چند تا سوال عمیق دیگر نیز از جیم پرسید ولی جیم واقعا نمی دانست چه جوابی بدهد.

در نهایت پدر یک دفترچه از جیبش بیرون آورد و گفت «بنویس که می خواهی چه کاره شوی؟ از زندگی چه می خواهی؟ می خواهی به کجا برسی؟ چه چیزهایی می خواهی بدست آوری؟ رؤیاهایت را بنویس».

بعد از اینکه جیم یک لیست نوشت، آن برگه را از دستش گرفت و شروع کرد به خواندن. بعد گفت «جیم تو فاصله خیلی کمی با اهداف لیست ات داری» و بعد پدر دو تا انگشت اشاره اش را دو طرف سر جیم کوییک گذاشت و گفت «ذهن تو پل و کلید این رسیدن است».

و بعد او را به کتابخانه خودش برد، اتاقی پر از قفسه های کتاب. جیم قبل از آن کسی را ندیده بود که چنین کتابخانه ای داشته باشد. پدر چند تا کتاب به او داد و گفت آنها را بخوان.

جیم برخلاف میلش که فکر می کرد نمی تواند بخواند یا با وجود درس های مدرسه نمی رسد که این کتاب ها را بخواند، کتاب ها را از پدر دوستش گرفت و پس از آن در کتابخانه مدرسه اش شروع به خواندن کتاب ها کرد. تا اینکه…

Tabassoum · 10/7/23

آسیب مغزی برای بار دوم و یک نشانه
جیم آنقدر خودش را غرق کتاب خواندن کرده بود که چند هفته بعد، از خستگی شدیدی ساعت ۲ شب غش کرد، از پله ها افتاد و در دوباره سرش آسیب دید و دو روز بعد در بیمارستان بیدار شد.

وقتی به هوش آمد با ناامیدی گفت باید راه بهتری هم برای زندگی باشد. داشت به این موضوع فکر می کرد که پرستار با یک سینی چای داخل آمد. روی لیوانش عکس انیشتین بود که جمله معروفی زیر آن نوشته شده بود:

سطحی از تفکر که مشکلی را ایجاد کرده، نمی تواند همان مشکل را حل کند.

خواندن این جمله باعث شد او فکر کند که مشکلش چیست؟ این جمله مثل یک نشانه برای جیم بود. سعی کرد به این سوال جواب بدهد، اینکه مشکلش چیست؟ جیم با خودش گفت “خب من کند یاد می گیرم، حالا چکار کنم که بهتر یاد بگیرم؟”

بعد به این فکر کرد که شاید مدرسه بتواند این موضوع را به او یاد بدهد ولی بعد دید در بین درس های مدرسه کلاس هایی برای موضوعات زیر وجود ندارد:

آموزش نحوه یادگیری و تمرکز
آموزش سریع خواندن (تندخوانی)
آموزش تقویت حافظه
آموزش حل مساله
و بعد خودش شخصا شروع به مطالعه در این حوزه ها کرد و طی ۶۰ روز مطالعه، مباحث تقویت حافظه، تندخوانی، تئوری های مطالعه بزرگسالان و هوش های بالا را خواند و پس از آن نمراتش خیلی عالی رشد کردند و اعتماد به نفسش خیلی زیاد شد.

پس از مدتی که خودش کامل این موضوعات را یاد گرفت، شروع کرد به تدریس این آموزش ها به دیگران و هدفش این بود که مشکلاتی که خودش تجربه کرده بود را دیگران با یادگیری این آموزش ها، دیگر تجربه نکنند.

جیم کوییک می گوید:

دانش، قدرت است ولی یادگیری، قدرتی فراتر از آن است. قدرتی فراتر که همه از آن برخوردار هستیم.

منبع: کتابراه

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

بیوگرافی جیم کوییک | نویسنده

Tabassoum

دستیار تالار هنر

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

Tabassoum

دستیار تالار هنر

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

Tabassoum

دستیار تالار هنر

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

Tabassoum

دستیار تالار هنر

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

دستیار تالار هنر

دستیار تالار هنر

دستیار تالار هنر

دستیار تالار هنر

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین