خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
هنگامی که اندیشه‌های روان‌شناختی و روان‌کاوانه با دیدگاه الحادی و پوچ‌انگاری همراه می‌شوند و از راه هنر و ادبیات، جهان اسلام را فرامی‏گیرند، اسلام با مشکلی مهم و ادبیات با آسیب‌های فراوانی روبه‌رو می‌شود. گرچه آثار توان‌مند گذشتگان، در برابر بخش‌های فراوانی از این آسیب‌ها می‌ایستند، این ایستادگی جاودانه نخواهد بود .
د) آسیب‌های فرهنگی جهانی‌سازی
روند کنونی «جهانی شدن » نیز که به دلیل نقش‌آفرینی نمایان عناصر کوشا در جهت‌دهی آن،‌ عنوان گویاتر «جهانی‏سازی» را در جای آن می‌نشانند، از آسیب‌های فراروی همه تمدن‌ها به‌‌ویژه تمدن اسلامی به شمار می‌رود.
عرضه نظریه‌هایی مانند «نظم نو جهانی»، «پایان تاریخ»، «برخورد تمدن‌ها» و جهانی‌شدن، از تلاش‌های فراوان نظری برای از میان بردن وضع تازه جهان به سود یک نظریه است. اگرچه اصطلاح جهانی شدن در دهه 90 ـ ‌1980 در غرب بر سر زبان‌ها افتاد، اندیشه جهانی‌سازی و کوشش در راه آن از گذشته‌های دور وجود داشت و تنها در دوره گذشته با وجود تجدد (مدرنیته)، زمینه بسیار خوبی برای گسترش این نظریه و جهان‌بینی در سراسر جهان فراهم آمد. آن‌چه جهانی شدن این روزگار را از جهانی شدن در دوره‌های پیشین جدا می‌سازد، شتاب و ‌طرح و گستره آن در قالب‌های تازه است . جهانی شدن به راستی بازاری است که هر کس کالای خود را در آن عرضه می‌کند و تجدد با همه ملزوم‌هایش، مهم‌ترین و دست‌یافتنی‌ترین کالای این بازار شمرده می‌شود و جهانیان به کمک فن‌آوری ارتباطات، به این پدیده (کالا) دست‌رس دارند؛ پدیده‌ای که خود از مؤلفه‌ها و به‌راستی از سازندگان بسیار مهم جهانی شدن به معنای جدید آن است. این روند موجب شده است که امروز از جهانی شدن به معنای جهانی‌سازی به‌ویژه گونه غربی آن سخن به میان آید. از این‌رو، جهانی‌شدن را از جهانی‌سازی نمی‌توان جدا دانست؛ زیرا پی‌آمد هر دوی آنها، گسترش ایدئولوژی فراگیر کنونی؛ یعنی تجدد (مدرنیته) است.


آسیب‌شناسی فرهنگ و آیین‌های تمدن اسلامی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
نصر می‌گوید: از دید غربیان، همه‌ تمدن‌ها از راه «دنیایی‌کننده»‌ تاریخ غرب باید بگذرند؛ راهی که پس از رنسانس پدید آمده است . این، همان معنای جهانی شدن است و به همین دلیل امروز پیش‌رفت جهانی شدن با سنجه پذیرش معیارهای ناپایدار غربی و اقتباس از آنها اندازه‌گیری می‌شود . نظریه‌پردازان مدرن کمی پیش‌تر، خوش‌بینانه بر این باور بودند که با جهانی‌سازیِ عرصه‌های سخت‌افزاریِ اقتصاد،‌ فن‌آوری (تکنولوژی) و سـ*ـیاست که تا اندازه‌ای در آن توفیق یافتند، به جهانی‌سازی یا یک‌سان‌سازی فرهنگی نیز می‌توان دست یافت. از این‌رو، رابرتسون نظریه‌پرداز برجسته جهانی شدن، محور اصلی و روی‌کرد فرجامین این نظریه را فرهنگی می‌داند و می‌گوید: «جهانی‌شدن، در بردارنده چیزی از نوع یک فرهنگ جهانی است ».
دنیای مدرن به‌رغم پیش‌رفت غرب در جهانی‌سازی اقتصاد و فن‌آوری (تکنولوژی)، حتی به بهای نابودی طبیعت و محیط زیست، در جهانی‌سازی فرهنگی با موانع بسیاری روبه‌روست. نصر غایت جهانی شدن را که از جنس فرهنگ و فلسفه است با بنیادهای کنونی دنیای مدرن تحقق‌ناپذیر می‌داند و مهم‌ترین مانع را در برابر پیدایی فرهنگ جهانی سکولار، اسلام و فرهنگ جهانی آن می‌شمرد و اگرچه تأثیرگذاری فرهنگ‌های گوناگون را نیز در این روند فراموش نمی‌کند؛ تنها فرهنگ مدعی جهانی شدن را فرهنگ و تمدن اسلامی می‌خواند .
سید حسین نصر از به‌کارگیری اصطلاح جهانی شدن یا جهانی‌سازی می‌پرهیزد، اما درون‌مایه آن‌ را با تیزبینی نقد می‌کند. دعوی جهانی شدنِ غرب از دید او، در بردارنده این پیام است که تنها راه پذیرفتنی نزد انسان‌ها، پیروی از پیش‌رفت‌های تاریخی ویژه غرب خواهد بود . جهانی شدنی که بر شالوده تشدید «زیاده‌خواهی» و «سلطه‌طلبی» استوار است، جهانیان را به همگون‌سازی، کمّی شدن و نابود ساختن بیش‌تر چگونگی (کیفیت) زندگی فرامی‌خواند و فرهنگ اسلامی به‌درستی چنین چیزها را برنمی‌تابد. بنابراین، تمدن اسلامی و فرهنگ آن هیچ‌گاه به سازشی بنیادین با جهان‌بینی غرب نمی‌تواند دست یابد. شاید در سطح کلی به هم‌زیستی‌ به معنای واقعیتی در کنار واقعیت دیگر بتوان دست یافت، اما این کار به هیچ روی به معنای «هم‌زیستی مسالمت‌آمیز» در سطحی ناب و عقلی نیست. البته اگر اسلام از دعوی خویش درباره حقیقت و دست‌یافتنی بودن آن دست بردارد، چنین معنایی پیدا خواهد شد .
نصر بارها بر این نکته تأکید کرده است که جهان اسلام به هیچ روی تهدیدی ‌نظامی،‌ سـ*ـیاسی و حتی اقتصادی برای جهان غرب به شمار نمی‌رود. حتی شاید در بخش‌های فرهنگی، فرهنگ عامیانه ‌غربی که بر پایه‌ لـ*ـذت نهاده شده است، در آینده‌ای‌ نزدیک همچون گذشته به مشکلی مهم فراروی بخش‌های گسترده‌ای از جامعه اسلامی بدل شود. البته تهدید در چارچوب فکری او تنها برآمده از نیروی نظامی و اقتصادی نیست، بلکه نیروی معنوی نیز سرچشمه تهدید به شمار می‌آید و از این‌رو، غرب از قدرت معنوی اسلام بسیار می‌هراسد . وی این هراس را بنیادین ارزیابی می‌کند؛ زیرا اسلام به طرز ویژه‌ای در این جهان ناتوان در برابر تجددگرایی و «پساتجددگرایی» به نام بنیان‌های جهانی‌سازی غربی، می‌تواند پایدار باشد و زندگی کند. اسلام در دوره‌های پیشین نیز چنین کرده است.


آسیب‌شناسی فرهنگ و آیین‌های تمدن اسلامی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
از سوی دیگر، نصر این پرسش بنیادین را مطرح می‌کند: «آیا جهان متجدد قادر است دیر زمانی در عین چسبیدن به همه افکار وآرای انحطاط فعالانه ، دوام آورد؟»
با درنگ در این‌باره می‌توان فهمید که جهان‌بینی سکولار غربی (جهان‌بینی فراگیر کنونی)، مشکل و آسیبی بزرگ و فریبنده برای اسلام و اسلام مانع مهمی در
برابر جهان‌بینی سکولار است . این برآیند را از نوشته‌ها و پژوهش‌های نصر در این‌باره می‌توان به دست آورد که غرب برای «اِعمال جهانی شدن» یا جهانی‌سازی، دو طرح مهم پیش رو دارد:
گستراندن تجدد (مدرنیته) با همه لوازم آن از هر راه ممکن؛
حمله به خود فرهنگ و تمدن اسلامی به‌ویژه جوهره آن؛ یعنی اسلام و آموزه‌هایش.
1. گستراندن تجدد (مدرنیته)
آنتونی گیدنز ، اندیش‌مند برجسته غربی به صراحت می‌گوید جهانی شدن همان گسترش و جهان‌گیر شدن مدرنیته و تجدد است . «پروسه» بودن یا «پروژه» بودن جهانی شدن، از این دید که شریان زندگی‌بخش آن، جهان‌بینی تجدد و مدرنیته به شمار می‌آید، با یک‌دیگر متفاوت نیستند و از این‌رو، نصر به جای تأکید بر بسـ*ـتر جهانی شدن یا جهانی‏سازی،‌ به تجدد؛ یعنی درون‌مایه و محتوای آن می‌پردازد. او بزرگ‌ترین آسیب را برای خود فرهنگ اسلامی، گسترش تجدد می‌داند و به همین دلیل در دو کتاب مهمش؛ یعنی اسلام و تنگناهای انسان متجدد و جوان مسلمان و دنیای متجدد، درباره پیوند ‌اسلام و مسلمانان با تجدد و الزام‌های آن سخن می‌گوید.
د. 1.1. رسانه
مارشال مک لوهان که نخستین بار واژه جهانی شدن را به کار گرفت، رسانه را در سمت و سو دادن به متغیّرهای فرهنگ بسیار مهم می‌شمارد و این روزگار کنونی را «عصر رسانه‌ها» می‌نامد. حتی اگر کسی این نام‌گذاری را نپسندد، نمی‌تواند انکار کند که پدیده رسانه و جهان‌گیر شدن آن یکی از برجسته‌ترین ویژگیهای این عصر به شمار می‌رود؛ عصری که دگرگونی‌های آن مانند پیدایی رادیو، تلویزیون، ماهواره، اینترنت و دامنه‌ جابه‌جایی اطلاعات در آن به‌ویژه در یک‌سان‌سازی فرهنگی، بسیار تأثیر گذارده است. رسانه‌ها؛ یعنی ابزارهای جهانی‌سازی هم‌زمان دو عمل‌کرد مهم دارند: ایجاد توده‌های عظیم مخاطب و «توده‌ای کردن ایده‌ها» یا همان جهانی کردن آنها .
یکی از ویژگی‌های بنیادی شیوة‌ زندگی جدید از دید نصر، نفوذ رسانه‌های جمعی در زندگی انسان‌ها به شمار می‌رود. اهمیت تأثیر رسانه‌ها در شکل دادن به جهان‌نگری بشر، به اندازه‌ای فراوان است که به‌رغم وجود سخنان بسیار درباره‏اش، هنوز هم در این زمینه باید سخن گفت. رسانه‌ها قهرمانان فرهنگی خلق می‌کنند و نظر مردم را درباره مسائل سـ*ـیاسی و اجتماعی و خود واقعیت، به نظر دل‌خواه صاحبان رسانه بدل می‌کنند و اندیشه‌های آنان را دگرگون می‌سازند .


آسیب‌شناسی فرهنگ و آیین‌های تمدن اسلامی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
شاید یکی از نقدهای بنیادین سنت‌گرایانی مانند نصر درباره رسانه‌ها، وجود همین ویژگی؛ یعنی «شکل‌دهی حیات انسانی» در آنها باشد. گسترش و فراگیری سانه‌ها، زمینه ژرف‌اندیشی بشر را از میان می‌برد، او را از اندیشیدن درباره خودش بازمی‌دارد و درک وجودی حقایق را تا اندازه بسیاری از وی سلب می‌کند؛ زیرا سطح اندیشه انسانی را در لایه‌ای سطحی (قشر) نگاه می‌دارد. نصر در این‌باره می‌گوید: «هر گونه مفهوم دوام و ثبات به‌ویژه در آن جهان فریبنده‌ای که رسانه‌ها به مردم عرضه می‌کنند، از ساحت تفکر افراد زدوده و زایل شده است». سرعت و مهم‌تر از آن، حجم و گوناگونیِ داد و ستد اطلاعات به اندازه‌ای است که آدمی در عمل زمانی برای بازاندیشی درباره آنها نمی‌یابد و این تنگی زمان، به پیدایی و شکل‌گیری و گسترش فرهنگ «سطح‌نگر» و «زوال‌مدار»؛ یعنی ویژگی دوران جهانی شدن، می‌انجامد. از این دید، پی‌آمدهای گسترش رسانه که بیش‌تر در خدمت جهان‌بینی غربی است، به تمدن اسلامی بسیار آسیب می‌رساند. بسی افسوس که رسانه‌های کوشا در در جهان اسلام نیز با الگوبرداری از رسانه‌های غربی و بدون داشتن مهندسی فرهنگی رسانه، بر پایه همان سطح‌نگری و زوال‌مداری مشق می‌کنند و الگوهای اجتماعی ـ ‌سـ*ـیاسی غربی را در سطحی بسیار نازل‌تر و خنده‌آور‌تر پیش روی مخاطبانشان می‌گذارند.
د. 2.1. الگوی رفتار و زندگی غربی
مسلمانان از دید نصر با توجه به فراگیری شیوه زندگی جدید، بیش از دیگران از دنیای متجدد تأثیر می‌پذیرند . ناسازگاری مهم جهان غرب با تمدن اسلامی پیش از اینکه از فلسفه و ایدئولوژی سرچشمه بگیرد، از شیوه‌های تازه زندگی برمی‌آید . این واقعیت را در گوشه و کنار زندگی روزانه مسلمانان در درون تمدن اسلامی آشکارا می‌توان دید. برای نمونه، شیوه ‌پوشش، معماری ساختمان‌ها و شهرها، چیدمان خانه‌ها، بازارهای خرید و کالاهای مصرفی مسلمانان و موسیقی دل‌خواه جوانان، از نفوذ شیوة‌ زندگی جدید و رفتار فرهنگ غربی به‌ویژه امریکایی در زندگی آنان حکایت می‌کند. این نفوذ (تأثیرگذاری) که بیش‌تر به پشتوانه رسانه‌های غربی و دستگاه‌های آموزشی آن تحقق می‌یابد، به طرز شتاب‌ناکی در عرصه جهانی عرضه و گسترده می‌شود. البته نمودهای گوناگون زندگی غربی در کشورهای اسلامی با توجه به متغیرهای فراوانشان مانند، مذهب، فرهنگ، آداب و آیین‌ها و نظام‌های حاکم بر آنها، با یک‌دیگر متفاوت است. برای نمونه، ویژگی‌های فرهنگی روس در کشورهای استقلال‌یافته از شوروی سابق پررنگ می‌نمایند، اما در کشورهایی مانند لبنان و الجزایر، رد پای فرهنگ فرانسه دیده می‌شود و مردمان کشورهای حاشیه خلیج فارس و ایران، فرهنگ امریکایی را دوست دارند. این گرایش‌های گوناگون در کشورهای اسلامی، تحقق هم‌گرایی و همانندی فرهنگی را در جهان اسلام به دشواری امکان‌پذیر می‌سازد؛ گرایش‌‌هایی در روی‌کردهای عمومی کشورهای اسلامی که از ویژگیِ برجسته فرهنگ عمومی غرب؛ یعنی تأکید بر «عنصرهای لـ*ـذت‌گرایانه و شهوانی» زندگی بشر سرچشمه می‌گیرد. نصر در این‌باره می‌گوید: مقصود از انتشار فرهنگ غرب، نه گسترش آموزه‌های افلاطون، ‌مارکس یا سارتر، که کوکاکولا، مک دونالد و مایکل جکسون‌، ‌مدونا و موسیقی پاپ و چیزهایی مانند آنهاست. این پدیده‌ها، دامنه شهوات و خواسته‌های نفسی را در عصر مدرن و پسامدرن آشکارا می‌گسترند و به تمدن اسلامی به‌ویژه ‌مسلمانان آسیب می‌رسانند. رسانه‌ها هر روز بر دامن‌گستری فرهنگ عامیانه غربی می‌افزایند؛ فرهنگ و آدابی که به دلیل حجم و گوناگونی فراوانشان مسلمان امروزی را از پرداختن به فریضه‌های دینی و عمل به شریعت اسلام و اندیشیدن درباره سنت اسلامی باز می‌دارند. دکتر نصر می‌گوید:


آسیب‌شناسی فرهنگ و آیین‌های تمدن اسلامی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
این ویژگی فریبندة [تکیه بر شهوات] در فرهنگ غرب است که نفوس آدمهای کوچه و بازار را در مواجهه با تجددگرایی سکولار به سوی خود می‌کشد و سبب می‌شود که آنها [مسلمانان] دیگر علاقه‌ای به عمل کردن به شعائر اسلام نداشته باشند .
این هجوم هنگامی صورت می‌پذیرد که بخش بزرگی از جهان اسلام بدون شناخت ژرف درباره غرب، از همه کارها، اندیشه‌ها، دست‌آوردها و نمودهای آن تأثیر می‌پذیرد. ارمغان‌های فریبنده و به‌ظاهر دل‌کَش غربی به دلیل همین ناآگاهی مسلمانان از سرچشمه‌های فکری غرب، به جامعه آنان عرضه می‌شود و ایستادگی پاسداران معارف و فرهنگ اسلامی را در برابر این هجوم دشوار می‌کند . مسلمانان نیز از همین روی، در برابر کشش بسیار نیرومند شیوه زندگی جدید نمی‌توانند بایستند .
2. زشت‌نمایی اسلام
تمدن اسلامی به‌رغم تلاش غرب برای گستردن بنیادهای تمدنی و درافکندن شیوه‌ زندگی عامیانه‌اش، زنده است و زندگی می‌کند. این زندگی و زیستن در دیگر دین‌های سنتی موجود دیده نمی‌شود. برای نمونه، مسیحیت و یهودیت در غرب هنوز زنده‌اند و شمار اندکی از مردم به آنها پای‌بندند، اما با پیش‌رفت مدرنیسم و پست‌مدرنیسم ‌به کناری رانده شده‌اند . اسلام و تمدن اسلامی، با وجود راه یافتن نمودهای تجدد به زندگی مسلمانان، هنوز برتری معنوی‌اش را در میان مسلمانان با قدرت حفظ کرده است؛ اقتداری که در زمینه‌های بسیاری مانند سـ*ـیاست و اجتماع دیده می‌شود و در کنار قانون‌های اسلامی در آنها تأثیر می‌گذارد. از این‌رو، بودن اسلام در همه عرصه‌ها، یکی از مشکلات مهم فراروی جهان غرب است که پی‌گیرانه و به نام جهانی شدن در راه سکولارسازی دنیا می‌کوشد. یکی از کوتاه‌ترین و عوام‌فریبانه‌ترین راه‌کارهای غرب برای از میان بردن این مشکل، زشت‌نمایی چهره اسلام به جهانیان است.
این زشت‌نمایی از دید نصر پدیده تازه‌ای نیست، اما در چند دهه گذشته و
در پی روی‌دادهای بین‌المللی موجود، توجه و علاقه‌ غرب به مسائل اسلامی افزایش یافته و برای تحریف عمدی بیش‌تر آموزه‌های اسلامی تلاش کرده و کارهای تحریف‌کننده‌اش به اندازه‌ای رایج و شناخته شده است که ‌اسلام در غرب، «مذهبی ناشناخته» می‌نماید . این تحریف یا تخریب به دلیل ویژگی‌های اقتصادی،‌ نظامی، ‌سـ*ـیاسی و رسانه‌ای غرب، بسیار گسترده شده و به فرهنگ بدل شده است. این کوشش، به صلح و پایداری وضع جهان زیان می‌رساند؛ زیرا ‌تمدن اسلامی به‌رغم دیگر تمدن‌ها، از بنیادهای بسیار استوار دینی برخوردار است که نابود ساختن و تحریف آنها، مشکلات فراوانی به دنبال خواهد آورد. غرب برای زشت‌نمایی چهره اسلام، از مقوله‌ها و مفهوم‌های بسیاری مانند،‌ حقوق بشر،‌ زنان،‌ آزادی، ‌دموکراسی بهره می‌برد و در نسبت دادن خشونت به فرهنگ اسلامی می‌کوشد.
خشن نشان دادن چهره اسلام و خشونت‌بار توصیف کردن آموزه‌های شریعت آن، یکی از مهم‌ترین تبلیغات فرهنگی غرب بر ضد اسلام شمرده می‌شود که در سطح بسیار گسترده‌ای برنامه‌ریزی و به کاری راه‌بردی (استراتژیک) بدل شده است. ‌اسلام چنان‌که از نامش برمی‌آید، دین صلح و آرامش است و مدارا با دیگر ادیان از باورهای اسلامی به شمار می‌رود. نصر بر این واقعیت پای می‌فشارد که خشونت، پدیده‌ای ناگزیر و واقعی و تاریخ همه جامعه‌های بشری با جنگ آمیخته است. هر دینی که با جامعه بشری روبه‌رو باشد، ناچار به این پدیده باید توجه کند و اسلام نیز آن را فراموش نکرده و کوشیده است که جنگ را محدود و دست‌کم خشونت را بر ضد غیر نظامیان، سال‌خوردگان و کودکان ممنوع کند. بنابراین، تبلیغات غرب و رسانه‌های آن درباره خشونت اسلام، با آموزه‌های آن ناسازگار است. نصر می‌گوید غربیان که اکنون اسلام را به خشونت و جنگ‌طلبی متهم می‌کنند، پیش از این در پنج قاره دنیا جنگ‌هایی به نام مسیحیت به راه انداخته و حتی ریشه نسلِ‌گروه‌های قومی را بدون کم‌ترین بخشش و تنها به دلیل مسیحی نبودن آنان، سوزانده‏اند.


آسیب‌شناسی فرهنگ و آیین‌های تمدن اسلامی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
سید حسین نصر برای روشن ساختن مسئله خشونت اسلام، پنج تعریف را درباره خشونت گمان می‌زند: «اجبار شدید و بی‌پروا»، «عمل فیزیکی شدید»،‌ «استفاده غیرعادلانه از زور»،‌ «تندی افراطی و خشونت‌بار» و «تحریف واقعیت جهت آسیب رساندن به دیگران». او بر پایه دلایلی از آموزه‌های اسلامی، هر یک از این تعریف‌ها را رد و تأکید می‌کند که اسلام همه زمینه‌های زندگی بشر را در بر می‌گیرد و به هیچ تمایزی میان مؤمن و غیر مؤمن باور ندارد. اسلام از این روی که جوهره تمدنی بزرگ و با پیشینه شمرده می‌شود، با مسئله قدرت؛ یعنی ویژگی همه تمدن‌ها درگیر است. این دین از دید نصر، نیروی اجبار (قدرت) را به سوی پدید آوردن تعادل و هم‌آهنگی هدایت می‌کند و از این‌رو، به محدود ساختن استفاده از آن باور دارد و خشونت را به دلیل پی‌آمدهایش؛ یعنی بی احترامی به حقوق خدا و بندگان او، نکوهیده می‏خواند .
بیش‌ترین تحریف‌های غربیان به انگیزه زشت‌نمایی سیمای اسلام، از بدفهمی
آنان درباره مفهوم «جهاد» سرچشمه می‏گیرد. از این‏رو، نصر در بسیاری از آثار خود
روشن ساختن این مفهوم می‌پردازد . وی می‌گوید غربیان برای ترسیم چهره‌ای زشت
و خشن از اسلام واژه‌های جهاد و «مجاهدان» را به «جنگ مقدس» و «جنگ‌آوران مقدس» ترجمه کرده‌اند، معنای جهاد در اندیشه‌ اسلامی بسی فراتر از معنای جنگ
است. جهاد در اسلام چه به معنای «جهاد با نفس» و چه به معنای «دفاع از دارالاسلام»، تنها به انگیزه تحقق صلح و آرامش درونی و برونی نه خشونت‌گستری صورت می‌گیرد. نصر با استناد به آیات قرآن تأکید می‌ورزد که جهاد شرعی با خشم و نفرت
تحقق نمی‌یابد . او پدیده خشن‏نمایی چهره اسلام را پی‌آمد کوشش‌های رسانه‌ها
و سـ*ـیاست‌های غربیان در این‌باره‌ و کارهای مسلمانان تندرو (افراطی / بنیادگرا) می‌داند. این دسته از مسلمانان با دست زدن به کارهایی خشونت‌آمیز، زمینه منصفانه نشان دادن تبلیغات غربیان و بدفهمی آنان را از مفهوم جهاد فراهم می‌آورند. البته اینکه کسانی با نام اسلام به چنین کارهایی دست می‌زنند، شاید نشان‌دهنده‌ برخورداری اسلام از قدرتی فراوان در جامعه‌های اسلامی و از دست رفتن نفوذ دیگر ایدئولوژی‌ها مانند ملی‌گرایی در آنها باشد .
نصر با تأکید بر ضرورت تحقق صلح و آرامش جهانی، ‌این مسئله‌ بنیادین را
طرح می‌کند که انتظار پیدایی صلح و آرامش جهانی به پشتوانه بنیادهای فلسفی و
معرفتی تمدنی غافل از خدا (مدرن)، کاری بیهوده است‌ ؛ یعنی در این تمدن که
همه سعادت‌ها و آسایش‌های انسان را به برآوردن نیازهای حیوانی او فرو می‌کاهد
و از توجه به نیازهای فراتر از وجود زمینی و ناسوتی‌اش سر می‌پیچد، هیچ صلح و
آرامشی پدید نمی‌آید. افزون بر این، تمدن جدید با پایین آوردن سطح ‌انسان به
اندازه موجودی یک‌پارچه خاکی و زمینی، نخواهد توانست نیازهای پایدار معنوی
او را‌ برآورد. صلح و آرامش نظام بشری به باور وی، از پی صلح و آشتی با خداوند
و طبیعت فراچنگ خواهد آمد؛ یعنی این پدیده‌ها، معلول‏های تعادل و وحدتی
شمرده می‌شوند که تنها با یک‌پارچگی برآمده از باور ‌توحیدی به دست می‌آید.
اسلام نیازهای جسمانی و معنوی انسان و این جهان و آن جهان (آخرت) را هم‌سنگ و متعادل می‌سازد و از این روی بهترین زمینه را برای پیدایی صلح و آرامش واقعی
فراهم می‌آورد .


آسیب‌شناسی فرهنگ و آیین‌های تمدن اسلامی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
نتیجه
افزون بر تقدس‌زدایی از فضای فرهنگی در تمدن اسلامی که آسیبی فراگیر برای آن شمرده می‌شود، از دید درونی گسستی تاریخی و جغرافیایی از دو قرن پیش در تاریخ و تمدن اسلام پیدا شده است. هم‌چنین متجددان درباره ایمان دینی و ضرورت وجود شریعت و کارکرد آن، سخنانی درافکنده و مشکلاتی فراروی دین و شریعت؛ یعنی نهادهای بنیادین فرهنگی و واقعیت‌های فرازمانی نهاده‌اند. از سوی دیگر، نهاد اُمت اسلامی که هویت هم‌گون همه مسلمانان و پشتوانه همه اندیشه‌ها درباره یک‌پارچگی فرهنگ و تمدن این دین شمرده می‌شود، با درآمدن اندیشه‌های هویتِ سرزمینی، نژادی و زبانی، به دوگانگی دچار شده و بسیار آسیب دیده و از این‌رو، سردرگمی و ناسازگاری در میان امت مسلمان پدید آمده است.
از دیدگاه برون‌تمدنی، غرب؛ یعنی تمدن رقیب در راه جهانی‌سازی فرهنگی دو برنامه بنیادی را پی‌می‌گیرد: گستردن تجدد (‌مدرنیته) و حمله به فرهنگ اسلامی. این تمدن با همین انگیزه از دو ابزار بسیار کارآمد سود می‌برد: رسانه که در پدید آوردن توده‌های‌ مخاطب و توده‌ای کردن اندیشه‌ها بسیار تأثیر می‌گذارد و گستردن شیوه زندگی عامیانه مدرن که بس توان‌مند و فریباست. غرب با توجه به این چیزها و به دلیل غنا و پایداری فرهنگ اسلامی و نفوذش در گروه‌های مسلمان، با خشونت‌بار خواندن آموزه‌های اسلامی نیز برای زشت‌نمایی چهره این دین تلاش می‌کند.
تمدن اسلامی به‌رغم رویارویی‌اش با هجوم تمدن و جهان‌نگری بیگانه در دو قرن گذشته که به نابودی بخش‌های فراوانی از فرهنگ و آداب و آیین‌های آن انجامید، به دلیل برخورداری‌اش از سنت فرهنگی ماندگاری که بر بنیادهای جاودانه وحی و سنت نبوی استوار است، آسیب‌های خود را از میان خواهد برد؛ زیرا اسلام پدیدآورنده و سازنده تمدن اسلامی و همچون گذشته شکوفا و پایدار است. بخش فراوانی از آسیب‌های این تمدن، پی‌آمد فرهنگ و آداب و آیین‌های کنونی مسلمانان است که همه آنها اسلامی نیستند؛ یعنی بیش‌تر چیزهایی که اسلامی پنداشته می‌شوند، تقلیدی ناقص از غرب
و در پوشش اندیشه‌ها،‌ نظریه‌ها و روش‌های علمی، سـ*ـیاسی، فرهنگی و فن‌آوری
مدرن پنهانند.

کتاب‌شناسی
1. رابرتسون، رونالد (1380)، جهانی شدن، تئوریهای اجتماعی و فرهنگ جهانی، ترجمه کمال پولادی، تهران،‌ نشرثالث.
2. گیدنز، آنتونی (1377)، پی‌آمدهای مدرنیت، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، نشر مرکز.
3. ــــ (1379)، جهانی رها شده، ترجمه علی‌اصغر سعیدی و یوسف حاجی عبدالوهاب، تهران، علم و ادب.
4. نصر، سید حسین (1382)، آموزه‌های صوفیان از دیروز تا امروز، ترجمه حسین حیدری و محمدهادی امینی، تهران، قصیده سرا.
5. ــــ (1349)، اهمیت اسلام در جهان معاصر، تهران، انجمن اسلامی دانش‌جویان دانش‌کده ادبیات و علوم انسانی دانش‌گاه تهران، شرکت سهامی انتشار.
6. ــــ (1382)، دین در جهان معاصر (خردجاودان)، به کوشش سید حسن حسینی، تهران، انتشارات سروش.
7. ــــ (1383)، اسلام و تنگناهای انسان متجدد، انشاء الله رحمتی، تهران، دفتر پژوهش و نشر سهروردی.
8. ــــ (1384)، جوان مسلمان و دنیای متجدد، ترجمه مرتضی اسعدی، چاپ ششم، ‌تهران، طرح نو.
9. ــــ (1385)، اسلام، مذهب، تاریخ و تمدن، ترجمه عباس گیلوری، تهران، ‌دبیزش ـ روزبهان.
10. ــــ (1385)، در جست‌وجوی امر قدسی (گفت‌وگوی رامین جهانبگلو با سید حسین نصر)، ترجمه سید مصطفی شهر آیینی، چاپ اول، تهران، نشر نی.
11. ــــ (1385)، دین و نظم طبیعت، ترجمه انشاء الله رحمتی، تهران، ‌نشرنی.
12. ــــ (1385)، قلب اسلام، چاپ اول، ترجمه سید محمدصادق خرازی، تهران، نشرنی.
13. ــــ (1383)، آرمان‌ها و واقعیت‌های اسلام، ترجمه شهاب‌الدین عباسی، تهران، دفتر نشر سهروردی.
14. «تجدد، دین را ضعیف کرده است»، گفت‌وگوی عبدالله یوسف‌زادگان با سید حسین نصر، روزنامه شرق، 25 مرداد 1385.
15. «گفت‌وگو با سید حسین نصر»، ترجمه حسین توفیقی، هفت آسمان (فصل‌نامه تخصصی ادیان و مذاهب)،‌ قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، سال نهم،‌ شماره 36، بهار 1386.
16. عالمی، سیدعلیرضا (1386)، «رهیافتی بر تمدن و تمدن اسلامی از دیدگاه سیدحسین نصر»، مجله تاریخ و تمدن اسلامی، سال سوم، شماره ششم،‌ پاییز و زمستان.
17. کلنر، داگلاس (1387)، «بوردیار، مک لوهانی جدید»، ترجمه محمد میرزاخانی، ماه‌نامه پژوهشی اطلاعات حکمت و معرفت، سال دوم،‌ شماره چهارم، تیر.
18. نصر، سید حسین (1377)، «رویارویی تمدن‌ها و آینده بشر»، ماه‌نامه کلک، شماره شصتم، اسفند.
19. ــــ (1379)، «تأملاتی درباره انسان و آینده تمدن»، ترجمه مرتضی فتحی‌زاده، پژوهش‌های علوم انسانی (فصل‌نامه دانش‌گاه قم)، سال اول، شماره چهارم.
20. ــــ (1385)، «اسلام و مسئله خشونت»، ترجمه مجتبی فاضلی،‌ روزنامه ایران، شماره سی‌ام، اردیبهشت.
منبع: انسانی


آسیب‌شناسی فرهنگ و آیین‌های تمدن اسلامی

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا