M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,861
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
نويسنده: دكترحميد حاجي حيدر *
مقاله ي حاضر درصدد مروري بر تحول تاريخي مفهوم عدالت در انديشه ي بشري (و البته بدون ورود به سهم منابع اسلامي در اين زمينه، كه خود موضوع مقالاتي مستقل است) مي باشد. بحث با بررسي ديدگاه فلاسفه ي باستان درباره ي عدالت آغاز مي شود و با نوآوري هاي دين مسيحيت در خصوص مفهوم عدالت ادامه مي يابد. در مرحله ي بعدي، نوآوري هاي انديشمندان عصر مدرنيته در تحول مفهومي عدالت به بحث گذاشته مي شود و در پايان به نوآوري هاي دو فيلسوف معاصر پرداخته خواهد شد.
هدف نهايي مقاله ي حاضر، ابطال مغالطه ي "عدالت، يك مفهوم عقلاني محض و مقدم بر احكام شرعي است" مي باشد. اگر اين طور است كه عقل محض، سخني روشن و مسلم درباره ي عدالت ندارد و عقل گرايان در طول تاريخ، برداشت هايي مختلف و گاهي متضاد از عدالت داشته اند، پيروان قرآن كريم و احاديث شريف، بايد به كشف مفهوم سازي خاص منابع اسلامي درباره ي عدالت بپردازند و آن را در قله ي ارزش هاي اجتماعي جاي دهند، نه مفاهيم افلاطوني و سيسروني و نه رالزي و نوزيكي را.
مقدمه
فلسفه ي سياسي معاصر بر روي موضوعاتي همچون آزادي، دموكراسي، عدالت، و رفاه اجتماعي، تمركز يافته است، يعني مفاهيمي كه هدف از حكومت و سياست هاي عمومي را تعيين مي نمايند. (1) اين در حالي است كه در قرن نوزدهم و نيمه ي اول سده ي بيستم، مباحث مربوط به قدرت، اقتدار سياسي، مشروعيت حكومت و مانند آنها مباحث غالب در فلسفه ي سياسي را تشكيل مي دادند. به ويژه پس از كتاب نظريه اي درباره ي عدالت (1971) نوشته ي جان رالز، فيلسوف سياسي معاصر آمريكايي، با چرخشي كه وي در مباحث فلسفه ي سياسي به وجود آورد، بحث از عدالت اجتماعي در نقطه ي مركزي تفكرات سياسي نشسته است. (2)
مقاله ي حاضر درصدد مروري بر تحول تاريخي مفهوم عدالت در انديشه ي بشري (و البته بدون ورود به سهم منابع اسلامي در اين زمينه، كه خود موضوع مقالاتي مستقل است) مي باشد. بحث با بررسي ديدگاه فلاسفه ي باستان درباره ي عدالت آغاز مي شود و با نوآوري هاي دين مسيحيت در خصوص مفهوم عدالت ادامه مي يابد. در مرحله ي بعدي، نوآوري هاي انديشمندان عصر مدرنيته در تحول مفهومي عدالت به بحث گذاشته مي شود و در پايان به نوآوري هاي دو فيلسوف معاصر پرداخته خواهد شد.
هدف نهايي مقاله ي حاضر، ابطال مغالطه ي "عدالت، يك مفهوم عقلاني محض و مقدم بر احكام شرعي است" مي باشد. اگر اين طور است كه عقل محض، سخني روشن و مسلم درباره ي عدالت ندارد و عقل گرايان در طول تاريخ، برداشت هايي مختلف و گاهي متضاد از عدالت داشته اند، پيروان قرآن كريم و احاديث شريف، بايد به كشف مفهوم سازي خاص منابع اسلامي درباره ي عدالت بپردازند و آن را در قله ي ارزش هاي اجتماعي جاي دهند، نه مفاهيم افلاطوني و سيسروني و نه رالزي و نوزيكي را.
مقدمه
فلسفه ي سياسي معاصر بر روي موضوعاتي همچون آزادي، دموكراسي، عدالت، و رفاه اجتماعي، تمركز يافته است، يعني مفاهيمي كه هدف از حكومت و سياست هاي عمومي را تعيين مي نمايند. (1) اين در حالي است كه در قرن نوزدهم و نيمه ي اول سده ي بيستم، مباحث مربوط به قدرت، اقتدار سياسي، مشروعيت حكومت و مانند آنها مباحث غالب در فلسفه ي سياسي را تشكيل مي دادند. به ويژه پس از كتاب نظريه اي درباره ي عدالت (1971) نوشته ي جان رالز، فيلسوف سياسي معاصر آمريكايي، با چرخشي كه وي در مباحث فلسفه ي سياسي به وجود آورد، بحث از عدالت اجتماعي در نقطه ي مركزي تفكرات سياسي نشسته است. (2)
تحول تاريخي مفهوم عدالت
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com