- عضویت
- 1/4/23
- ارسال ها
- 847
- امتیاز واکنش
- 1,012
- امتیاز
- 153
- زمان حضور
- 10 روز 8 ساعت 42 دقیقه
جنگل رقص یک پدیده طبیعی منحصر به فرد است. کاج های این جنگل در حالت های عجیب و غریب خم می شوند ، انگار در رقص هستند. برخی از تنه ها حتی در حلقه پیچ خورده اند. اعتقاد بر این است که اگر شخصی از طریق چنین حلقه ای خزیده و آرزو کند ، به حقیقت می پیوندد. اعتقاد می گوید مکانهایی که تنه چنین حلقه هایی را تشکیل می دهد مرزهای انرژی مثبت و منفی است و اگر از سمت راست حلقه را خزید ، عمر خود را یک سال افزایش می دهید.
دلایل این ساختار ناهنجار درختان هنوز به طور دقیق مشخص نشده است. در میان نسخه ها - و تأثیر باد ، که درختان از آن خم می شوند و خم می شوند. و آسیب حشرات (پروانه ها از خانواده غلطک های برگ) حمله به کاج های جوان 5-20 ساله و آسیب به شاخه ها ؛ و حتی "انتقال آشفته انرژی".
همچنین افسانه ای وجود دارد که بر اساس آن شاهزاده پروسی بارتی در این مکانها شکار می کرد. هنگام تعقیب گوزن ، او یک ملودی زیبا شنید. شاهزاده با بیرون رفتن از دشت ، دختری جوان را دید که در حال نواختن غزل بود. این دختر مسیحی بود و نامش پردیسلاوا بود. شاهزاده او را دعوت کرد تا همسرش شود ، اما دختر پاسخ داد که فقط با مردی با ایمان ازدواج می کند. بارتیوس موافقت کرد مسیحیت را بپذیرد تنها در صورتی که دختر قدرت خدای نامرئی خود را ثابت کند ، نشان دهد که او قوی تر از درختان قوی اطراف است. پردیسلاوا شروع به بازی کرد ، پرندگان ساکت شدند و درختان شروع به رقصیدن کردند. شاهزاده دستبند را درآورد و به عروسش هدیه داد. سالها بعد در این مکان بود که جنگل "رقصنده" بزرگ شد.
دلایل این ساختار ناهنجار درختان هنوز به طور دقیق مشخص نشده است. در میان نسخه ها - و تأثیر باد ، که درختان از آن خم می شوند و خم می شوند. و آسیب حشرات (پروانه ها از خانواده غلطک های برگ) حمله به کاج های جوان 5-20 ساله و آسیب به شاخه ها ؛ و حتی "انتقال آشفته انرژی".
همچنین افسانه ای وجود دارد که بر اساس آن شاهزاده پروسی بارتی در این مکانها شکار می کرد. هنگام تعقیب گوزن ، او یک ملودی زیبا شنید. شاهزاده با بیرون رفتن از دشت ، دختری جوان را دید که در حال نواختن غزل بود. این دختر مسیحی بود و نامش پردیسلاوا بود. شاهزاده او را دعوت کرد تا همسرش شود ، اما دختر پاسخ داد که فقط با مردی با ایمان ازدواج می کند. بارتیوس موافقت کرد مسیحیت را بپذیرد تنها در صورتی که دختر قدرت خدای نامرئی خود را ثابت کند ، نشان دهد که او قوی تر از درختان قوی اطراف است. پردیسلاوا شروع به بازی کرد ، پرندگان ساکت شدند و درختان شروع به رقصیدن کردند. شاهزاده دستبند را درآورد و به عروسش هدیه داد. سالها بعد در این مکان بود که جنگل "رقصنده" بزرگ شد.
جنگل رقص در کالینینگراد
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
