M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,864
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
شب عروسی داماد سرشو میذاره
رو شونه عروس و گریه میکنه…
عروس میگه عزیزم چرا گریه میکنی؟
داماد میگه تالار پر از دخترای خوشگل بود..
من خیلی عجله کردم خاک بر سرم
بنده خدا آخرین روز عمرش بود
رو شونه عروس و گریه میکنه…
عروس میگه عزیزم چرا گریه میکنی؟
داماد میگه تالار پر از دخترای خوشگل بود..
من خیلی عجله کردم خاک بر سرم
بنده خدا آخرین روز عمرش بود
~ جک تعریف کن ~
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com