خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
خداوند سبحان از ناحیه ربوبیت تشریعی خویش، دستگاه عظیم رسالت را تحفه هدایت بندگانش قرار داد و رسول گرامی اسلام را با دو موقعیت نبوت و امامت متمایز گردانید. مقام امامت در ابعاد عرفانی، دینی، مذهبی، سـ*ـیاسی، نظامی و قضایی به اذن و فرمان الهی در وجود آن حضرت مصداق کامل یافت و از آن جا که انسان‌ها در هر نقطه و نژادی، مخلوق هدف‌مند خدای سبحان هستند، امامت و از جمله رهبری سـ*ـیاسی نیز برای تحقق فلسفه خلقت انسان‌ها در رسیدن به سعادت ابدی ضرورت داشت. خداوند در بسیاری از آیات به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و مؤمنان برای تشکیل حکومت الهی دستور جهاد و قتال با طاغوت و کفار را می‌دهد.
[۱۷]

قرآن می‌فرماید: «الذین امنوا یقاتلون فی سبیل الله والذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت فقاتلوا اولیاء الشیطان ان کیدالشیطان کان ضعیفا»، «واقتلوهم حین ثقفتموهم»
[۱۸]

و «وقاتلوا المشرکین کافه»
[۱۹]


نامه‌های تاریخی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به سران کشورهای مهم جهان در پذیرش عبودیت خداوند و نبوت آن حضرت، عملیات برون مرزی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در جنگ‌هایی مانند موته و تبوک، و فتوحات خلفای اولیه اسلامی جهت گسترش اسلام در ایام حضور امامان معصوم شیعه (علیهم‌السّلام) و عدم ابراز مخالفت از ناحیه آنان، سستی‌ اندیشه امثال آتاتورک را حتی اگر انگیزه سـ*ـیاسی هم نمی‌داشتند آشکار می‌سازد.

۷.۳ - منکران تشکیل حکومت اسلامی


آتاتورک و هم فکرانش در واقع منکر تشکیل حکومت اسلامی و مخالف اسلام هستند. افرادی هم چون علی عبدالرزاق به عنوان‌ اندیشمند متجدد اسلامی که در نفی مشروعیت خلافت و برچیدن آن، به نوعی عملکرد آتاتورک را تقویت می‌نمودند، در واقع الغای خلافت را دستمایه‌ای جهت حمله به‌ اندیشه سـ*ـیاسی اسلام قرار دادند. او در این زمینه نه فقط به آرا و عقاید علمای سنت‌گرا، بلکه حتی با تجددخواهانی هم چون رشیدرضا، که علی‌رغم بعضی اختلاف نظرها، با احساسات جزمی او شریک بودند در می‌افتاد. مصطفی کمال تحصیلاتش را در الازهر انجام داده بود و مدتی قاضی محکمه شرع بود. وی که در دانشگاه جدید مصر درس‌های ادبیات نالیفو و فلسفه سانتیلانا را گذرانده و چندی در دانشگاه آکسفورد تحصیلاتی در زمینه حقوق و اقتصاد داشت، با فرهنگ غرب آشنا بود. در اثر معروفش به نام «الاسلام و اصول الحکمه» (اسلام و اصول حکومت) استفاده‌ای از پیشینه‌های فقهی و تاریخی نظریات سـ*ـیاسی سنتی به عمل آورده بود. بحث اصلی او این بود که خلافت نه مبنایی در کتاب (قرآن) نه در سنت (حدیث) و نه در اجماع دارد.


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
وی آیات و احادیثش را که در آن‌ها به خلافت و اطاعت از اولوالامر اشاره شده است، از دید خود توجیه می‌کند (که از نظر ما مخدوش است) و اجماع را تنها در موارد چهارگانه خلافت اولیه اسلام می‌پذیرد و منکر اجماع دوران بعدی است.
[۲۰]

[۲۱]

[۲۲]


به گفته حمید عنایت، در واقع مساله اصلی کتابش این است که آیا اسلام، به عنوان نظامی از معتقدات دینی، به طور کلی برقراری حکومت را واجب شمرده است یا نه؟ او با تمسک به آیاتی حکومت را برای اجرای دستورات الهی از نظر خداوند ضروری می‌داند ولی حکومت را از اصول اساسی و ضروری اسلام نمی‌داند. او می‌گوید: درست است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در طی دوره پیامبریش بعضی کارهای سـ*ـیاسی نظیر رهبری غزوات، نصب قضات، و گردآوری صدقات و جزیه و تقسیم غنایم جنگ انجام می‌داد، ولی هیچ یک از این کارها ارتباط مستقیمی به رسالت و دعوت به اسلام نداشت. حتی جهاد از وظایف پیامبری نیست؛ چه طبق برداشت عبدالرزاق از قرآن، خداوند به مسلمانان دستور داده است که دین خود را فقط از طریق ملایمت و حکمت و موعظه حسنه تبلیغ کنند. هرگاه که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ناگزیر از دست زدن به جنگ شده نه برای پراکندن دعوت دینش بوده، بلکه «به خاطر ملک» و در جهت استوار داشتن قدرت و حیثیت اسلامی بوده است. و هیچ حکومتی نیست که تکیه بر شمشیر نداشته باشد و به ضرب زور و غلبه حفظ نشده باشد.
[۲۳]

[۲۴]


آقای عنایت در ادامه می‌نویسد: مرادش این است که سایر آیاتی که به مسلمانان دستور می‌دهد تا با مشرکان هرجا که یافتند شان قتال کنند باید بر همین سیاق تفسیر کرد.
[۲۵]

[۲۶]



۷.۳.۱ - مبارزه با طواغیت


پیش‌تر با تبیین اجمالی از ‌اندیشه سـ*ـیاسی اسلام، ناصوابی این طرز تفکر روشن گردید. خداوند در دستور کار تمامی انبیا (علیهم‌السلام) مبارزه با طواغیت را ضروری فرمود؛ زیرا انسان‌ها فطرتا بی‌نهایت‌گرا هستند و پیامبران با توصیف مصداق واقعی آن و معرفی خدای سبحان جامعه را از لغزش به عبودیت مدعیان دروغین الوهیت و طواغیت بازداشته و در این راه به ناچار پس از ابلاغ ماموریت و تبیین راه از بیراهه و نگرفتن نتیجه از تلاش خویش، ابراهیم گونه با نمرودیان و موسی وار با فرعونیان به قتال می‌پردازند و این مضمون آیه «و لقد بعثنا فی کل امة رسولا ان اعبدوالله و اجتنبوا الطاغوت»
[۲۷]

است و مؤمنان بر اساس «فقاتلوا اولیاء الشیطان»
[۲۸]

باید پیامبران را یاری کنند.
انبیا (علیهم‌السلام) و نبی گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) منهای حاکمیت خداوند و اجرای شریعت، برای خود ملکی درنظر نداشتند که عبدالرزاق بدان استناد نمود. و اصولا برای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) قوه قهریه و دولت و حکومت بدون اجرای شریعت معنایی نداشت. حکومت برای شخص پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) منهای حاکمیت ارزش‌های الهی، جزو مصادیق مطلق و مفهوم مصیطری است که قرآن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را از آن برحذر داشت


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
بنابراین، هرچند مشروعیت سـ*ـیاسی خلافت عثمانی از جهت نظری ایرادهای اصولی داشت، ولی برای خنثی‌سازی اهداف پلید سلطه‌گران غربی و مصالح جهان اسلام از امتیازهایی برخوردار بود. در واقع انگلیس و آتاتورک و‌ اندیشمندان وابسته به دلیل نقصان مایه‌های دینی امپراتوری عثمانی و عدم مشروعیت دینی، با آن مخالف نبودند، بلکه آن‌ها از کارکردهای مثبت و مطلوب خلافت ناخشنود بودند. اما کاستی‌ها و انحطاط عملی خلافت عثمانی که از عوامل درونی علل سقوط آن به حساب می‌آید، اوج‌گیری اشرافیت سلطنتی عثمانیان بود که هیچ مناسبتی با حکومت پیامبر عالی قدر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نداشت. آن‌ها با رویکرد به زندگی تجملی و راه‌اندازی بساط عیش و نوش مصداق کامل مترفینی بودند که مورد مذمت و انتقاد قرآن می‌باشند. به گفته مورخان، کاخ یا خانه سلطان، مرکب بود از حرم‌سرا، دستگاه‌ اندرون و دستگاه بیرون. حرم‌سرا بخشی از کاخ بود که فرزندان، زنان و معشـ*ـوقه‌های سلطان در آن می‌زیستند، هر یک از زنان سلطان باغ‌ها و خانه‌ها و خدمتگزاران خاصی داشت.
[۲۹]


سلاطین عثمانی در قلمرو گسترده امپراتوری، خصوصا در منطقه بالکان، نتوانستند پیام‌رسان صدیق اسلام اصیل باشند. چه بسا به دلیل امیال مادی به اسلام نیاوردن آنان برای اخذ جزیه دل‌خوش می‌داشتند. این سـ*ـیاست، ساکنان متصرفات اروپایی را از گرایش به اسلام و استحاله در میان ترکان باز می‌داشت. در بالکان آن گونه که لوئیس، (B. Lewis) می‌نویسد، دهقان مسیحی از زبان و فرهنگ و دین ترکان بویی نبرد. عثمانیان برای تسهیل فرمانروایی خویش بر مردم، آنان را در طبقات و گروه‌های گوناگون جا داده بودند، نه از روی نیک‌خواهی و دل‌بستگی به سرنوشت آنان.
[۳۰]

خلافت عثمانی حتی نسبت به مسلمانان یکسان برخورد نمی‌کرد. صاحبان نام و مقام محترم بودند و فرودستان خوار شمرده می‌شدند.
[۳۱]

این نابرابری بهره‌مندی از حقوق اسلامی و سخت‌گیری در پذیرش اسلام، یا عدم بسـ*ـترسازی مناسب برای جذب غیرمسلمانان به اسلام، زمینه دشمنی شهروندان را - که یکی دیگر از عوامل داخلی انحطاط حکومت عثمانی به حساب می‌آید - مهیا ساخت.


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
نخستین نشانه‌های ناتوانی امپراتوری عثمانی در روزگار سلیمان نمایان گشت. پس از مرگ سلیمان، امپراتوری او در سراشیب زوال گام نهاد. سلاطین ناتوان یکی پس از دیگری بر تـ*ـخت فرمانروایی نشستند و امپراتوری عثمانی در جنگ‌های زمینی و دریایی چندی به سختی شکست خورد. از ۱۵۶۶ تا ۱۷۱۸ امپراتوری عثمانی سیزده سلطان به خود دید که از آنان تنها سلطان مراد چهارم (۱۶۲۳- ۱۶۴۰) و سلطان مصطفای دوم (۱۶۹۵- ۱۷۰۳)‌ اندکی شایستگی داشتند. یکی از سلاطین کشته شد و دیگری از سلطنت بر افتاد. سلیم دوم (۱۵۶۶-۱۵۷۴) میگسار بود و فرزند او مراد سوم (۱۵۷۴- ۱۵۹۵) پنج تن از برادرانش را خفه کرد و بیست سال از عمر خویش را در حرم‌سرا سپری کرد. سلطان محمد سوم (۱۵۹۵- ۱۶۰۳) نوزده تن از برادرانش را از بین برد.
دسیسه‌های درباریان، تحرکات زنان و خواجگان حرم‌سرا، و تباهی دستگاه دولت ثبات سـ*ـیاسی و اقتصادی را از میان برده بود. شورش‌هایی که هم مسلمانان و هم مسیحیان در آن‌ها شرکت می‌جستند فزونی یافته بود. شیرازه دستگاه اداری عثمانی از هم گسیخته و سران دولت پا در گلیم یکدیگر نهاده بودند.
[۳۲]


از جمله عوامل داخلی انحطاط خلافت عثمانی تعصب غیرمنطقی مذهبی رهبران سـ*ـیاسی و مذهبی بود. دولت قدرتمند عثمانی مدیون حمایت‌های بی‌دریغ عالمانی بود که با تمام نفوذ اجتماعی خویش در خدمت تقویت و توسعه امپراتوری عثمانی بودند. شیخ الاسلام‌ها با داشتن منصب قضاوت و ریاست امور دینی و سازمان اوقاف، در حکومت عثمانی از منزلت و موقعیت اجتماعی خاصی برخوردار بودند. خلافت سنی عثمانی خود را میراث خوار خلافت صدر اسلام بالاخص شیخین دانسته و بالطبع با‌ اندیشه سـ*ـیاسی شیعه و نظام امامت تضاد می‌داشتند. و از طرفی، امیال و هـ*ـوس‌های نفسانی عالمان سنی که خود را پاسداران نظام فکری و دینی جامعه اهل سنت می‌دانستند به آن‌ها اجازه نمی‌داد تا دست از ریاست حوزه عثمانی کشیده و به منطق و تفکر اصیل شیعه و مکتب اهل بیت عصمت (علیهم‌السّلام) رو آورند.


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
از این رو، در آغاز پیدایش دولت شیعی صفوی این دو نهاد سـ*ـیاسی و دینی به جای درک واقعیت‌ها و رویکرد مثبت با این نظام نوین سـ*ـیاسی و ایجاد هم‌دلی و برادری با آنان در برابر کشورهای معاند غربی و دشمنان مشترکشان، تمام همتشان را صرف نمودند تا تفکر شیعی را از بین ببرند و با مسکوت گذاشتن اهداف اروپایی خود، رو به مرزهای ایران آورده و مناطق وسیع آذربایجان و غرب ایران را به اشغال خود درآوردند. آن‌ها پیش از جنگ چالدران با تعصب خاصی در خاک آناتولی دست به نسل‌کشی شیعیان زدند و چهل هزار نفر یا خانوار از آنان را به قتل رساندند. آن‌ها در این برخورد کینه‌توزانه که غالبا با حمایت علما و با اخذ تجویز از آنان صورت می‌گرفت، در اضمحلال دولت شیعی صفوی از ازبکان سنی در شرق ایران مدد می‌گرفتند.
در چنین وضعیتی علمای شیعه مستقر در جبل عامل تنها در راستای وظیفه شرعی، انبوه خطراتی را که از همسایگان غربی و شرقی به شدت دولت جدیدالتاسیس صفوی را تهدید می‌کرد، برای دور نگه داشتن زمامداران از خرافه‌های قلندران صوفی و نیز به منظور ترویج مکتب اهل بیت (علیهم‌السّلام) و تشیع فقاهتی وارد ایران گشته و در این هدف از توفیقات بالایی برخوردار شدند که امروزه شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی در ایران مدیون زحمات بی‌دریغ عالمان عصر صفوی می‌باشد.
با این وجود در یک بحث علمی نمی‌توان تمام سـ*ـیاست‌های اعمال شده دولت صفوی را مثبت تلقی کرد و آن‌ها را از لغزش و اشتباه مبرا دانست؛ چه این که آن‌ها نیز با کنار گذاشتن اختلافات غیراصولی می‌توانستند در جهت تحکیم وحدت میان خود و دولت نیرومند عثمانی که به اسم اسلام در قلب اروپا رو به گسترش بود با سعه صدر و با روحیه اخوت و برادری، مقاصد اسلام را در پهنه گیتی بگسترانند. در آن روزگار، وضعیت دولت شیعی صفوی از یک جهت مشابه با موقعیت کنونی جمهوری اسلامی بود؛ دولت‌های مسلمان منطقه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به جای رویکرد مثبت، با تنگ نظری مجری مقاصد امریکا و سایر کشورهای استعمارگر غربی شدند و مساعی خود را در جنگ ویرانگر هشت ساله به کار گرفتند تا جمهوری اسلامی را به طور کلی نابود سازند. و اگر کسی در آینده بخواهد با سطحی‌نگری ایران را در ایجاد افتراق جهان اسلام در مقابل صهیونیزم مقصر جلوه دهد بسیار دور از واقع و در حقیقت بی‌انصافی خواهد بود.
[۳۳]


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
قبلا اروپاییان در سفرهای دریایی خود پایگاه‌هایی برای تجارت در کشورهای مختلف دنیا ایجاد کرده و تا حدودی از روحیات مردم سواحل آفریقا، حاشیه خلیج فارس و دریای عمان با خبر بودند. اما در قرن ۱۸ به دنبال تحولات فکری برآمده از سکولاریسم لوتری، امپریالیسم ماکیاولی، و لیبرالیسم اومانیستی و به دنبال انقلاب صنعتی پس از جنگ‌های صلیبی و نهضت رنسانس در اروپا، بالاخص در انگلستان، فرانسه و آلمان، و دستاورد آن در ساخت و اختراع ابزارهای ماشینی، مانند دستگاه‌های نخ‌ریسی، بافندگی و کشف صنعت بخار و وسایل فنون جنگی، این بار اروپاییان در سفرهای دریایی خود برای تامین مواد اولیه کارخانجات صنعتی به دنبال سرزمین‌هایی بودند که آن‌ها را مستعمره خویش قرار داده و به اسم زیبای استعمار دست به استثمار آن‌ها زنند. از آن پس با رقابتی که میان اروپاییان به وجود آمد منابع کشورهای مستعمره را غارت می‌کردند.
آنان بدین منظور در کشورها و سرزمین‌های یادشده پایگاه نظامی و سازمان اداری موازی با سازمان‌های محلی ایجاد کردند و همراه تبلیغ مسیحیت، زبان خود را در آن مناطق رسمی نموده و به راحتی دست به استعمار فرهنگی و استثمار اقتصادی زدند. در این میان اروپا با چند کشور قدیمی جهان چون روسیه، چین، ژاپن، عثمانی و ایران مواجه شدند که به مثابه سدی در راه رسیدن به اهداف یادشده بودند به همین دلیل لازم دیدند تا نیروی نظامی خود را به رخ آن‌ها بکشند و با ارعاب و جنگ ناحیه‌ای آن‌ها را وادار به پذیرش برتری خود ساخته و با قراردادهای تحمیلی، این کشورها را وابسته اقتصادی اروپا گردانند. دخالت غرب و شکست نظامی کشورهای یادشده موجب پیدایش نوعی خودآگاهی در میان گروه کوچکی از روشنفکران و زمامداران ممالک قدیمی شد. آن‌ها به فکر ریشه‌یابی دردها و شکست‌ها افتادند، عده‌ای به سادگی درمان را در اخذ تجدد و تمدن غرب با تغییر سنت‌های خود دیدند.


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
روسیه به رهبری پطر کبیر (۱۷۲۵- ۱۶۷۲) نخستین کشوری بود که داوطلبانه خواهان اخذ تجدد غرب و ترک آداب و سنن خود گردید. پطر در سفر به انگلستان، هلند و فرانسه به شدت مجذوب پیشرفت اروپا و غرب شده بود و پس از به قدرت رسیدن اقدام به اصلاح امور روسیه نمود. در مقام اصلاحات ابتدا خود لباس اروپایی به تن کرد و آن گاه خانواده سلطنتی و دیگران را به پوشیدن این گونه لباس‌ها واداشت. به زنان اجازه داد تا‌ اندازه‌ای در زندگی اجتماعی راه یابند. آموزش زبان‌های خارجی، مخصوصا فرانسه و آلمانی رواج یافت. سازمان‌های دولتی بر اساس سازمان‌های مشابه اروپایی تنظیم شد و نفوذ سـ*ـیاسی کلیسا محدود و مخدوش گردید، بورس‌های تحصیلی برای تحصیل یا تکمیل تخصصی در غرب به دانشجویان داده شد و دعوت از استادان خارجی معمول شد، تراز بر دولت و کلیسا فرمان می‌راند
در خاورمیانه اسلامی، خلافت عثمانی و سلسله قاجار متشکل از سه فضای ترک، عرب و فارس با پیشینه تمدن‌های قدیم ایران اسلامی، سامی و هندی به وسیله اسلام رو به وحدت نهادند. تا قبل از کشف راه دریایی، اروپا مجبور بود برای بهره‌گیری از منابع و ثروت طبیعی هندوچین از راه میانی ایران و عثمانی استفاده کند و از نزدیک با موقعیت سـ*ـیاسی و منافع اقتصادی کشورهای میانی در اصطکاک و تعامل باشد. از این رو، مناطق یادشده موقعیت ممتازی برای غرب به شمار می‌آمد و کشورهای قدرتمند و استعمارگر غربی با یکدیگر بر سر این مناطق نزاع داشتند. گستره قلمرو عثمانی مرزهای ایران را از اروپا جدا می‌نمود و تحولات فکری و سـ*ـیاسی اروپا از طریق عثمانی‌ها به ایران سرایت می‌کرد. اغلب سرزمین‌های عربی و حوزه شمالی آفریقا از جمله عراق و حجاز و مصر در قلمرو حکومت عثمانی وجود داشت که هر کدام به نوعی متاثر از جریانات غرب بودند.


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
از نظر تاریخی، حمله امپراتوری عثمانی به اتریش به سال ۱۵۹۳ میلادی و شکست‌های پیاپی در این جنگ و نهایتا عقب‌نشینی از وین، نشانه بارزی از آغاز فروپاشی این امپراتور بزرگ بود. نتیجه این شکست و ناتوانی، از دست دادن سرزمین‌های اروپایی بسیاری بود. از این زمان کشورهای اروپایی بر علیه امپراتوری عثمانی، با یکدیگر متحد شدند. جنگ‌های بسیاری در نقاط مختلف اروپا در گرفت که سرانجام در سال ۱۶۹۹ میلادی، با امضای عهدنامه «کارلوویتس»، (Karlowits) به پایان رسید و امپراتوری عثمانی ممالک بسیاری را از دست داد.
بحران بزرگ دیگر برای امپراتوری عثمانی، جنگ‌های طولانی روسیه و عثمانی بود که از اوایل قرن هجدهم آغاز گردید. این جنگ‌ها که در ابتدا با پیروزی عثمانی‌ها همراه بود، در سال ۱۷۶۸ شدت یافت و سرانجام به امضای عهدنامه، (Kaynarea) در سال ۱۷۷۴ منجر گردید. این معاهده را ننگین‌ترین عهدنامه امپراتوری عثمانی دانسته‌اند که به موجب آن جزیره مسلمان‌نشین «کریمه» کاملا از عثمانی مستقل شد، روس‌ها حق دریانوردی آزاد در دریای سیاه و مدیترانه را پیدا کردند، همچنین حق حمایت از مذهب ارتدکس را در امپراتوری عثمانی به دست آوردند. تا رسیدن به قرن نوزدهم، عثمانی‌ها بار دیگر طی جنگ‌های ۹۲- ۱۷۸۴ و سپس معاهده‌ای دیگر، سرزمین‌های بیش‌تری را به روس‌ها واگذار نمودند.
از سوی دیگر، متعاقب انقلاب کبیر فرانسه، تفکرات ناسیونالیستی در میان ملیت‌های گوناگون امپراتوری عثمانی نشر یافته و به نافرمانی‌ها و شورش‌های ملی‌گرایانه متعددی منجر شده بود. به دنبال این شورش‌ها نیز امپراتوری سرزمین‌های دیگری را از دست داد. در نخستین شورش‌ها، صرب‌ها و یونانی‌ها استقلال خود را به دست آوردند و مصر نیز به استقلال داخلی دست یافت. در چنین شرایطی و با توجه به ضعف امپراتوری، قلمرو عثمانی مورد تجاوزهای متعدد دولت‌های وقت قرار گرفت. فرانسه، تونس را گرفت، اتریش، بـ*ـو*سنی و هرزگوین را ضمیمه خاک خود کرد، ایتالیا بر تریبولی و بن‌غازی دست یافت، روسیه تا ارض روم پیشروی کرد، و یونان جزیره کرت را به اشغال خود درآورد و بلغارها و یونانی‌ها برای جنگ علیه امپراتور عثمانی با یکدیگر متحد شدند. [۳۴]


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
ضربه بزرگی که تمامی ملل مسلمان خاورمیانه، اعم از ترک‌ها و مصری‌ها و ایرانی‌ها متحمل شدند و ضعف آن‌ها را در برابر غرب عیان ساخت، اشغال مصر توسط ناپلئون در سال (۱۲۱۳ ه. ق/ ۱۷۹۸ م) بود در آن زمان اشغال مصر که بخشی از امپراتوری عثمانی محسوب می‌شد. از نظر روحی و روانی ضربه شدیدی برای عثمانی و مصری‌ها به شمار می‌آمد. پیامد دیگر بی احترامی ناپلئون این بود که رقابت شدیدی بین قدرت‌های استعماری بر سر این منطقه آغاز شد که به نوبه خود عاملی دیگر در جهت گسترش غربگرایی در منطقه بود.
در قرن نوزدهم امپراتوری عثمانی صحنه مبارزه و کشاکش قدرت‌های استعماری گردید. اتریش و روسیه درصدد بودند مناطق گوناگون امپراتوری را جزو خاک خود سازند. فرانسه نیز در تلاش بود تا راه‌های تجاری و بازارهای مسلمانان را تصاحب کند. در این میان منافع استعماری انگلیس‌ها اقتضا می‌کرد مانع چیرگی روسیه یا اتریش بر عثمانی‌ها گردند و از این رو، انگلیسی‌ها نیز دربار عثمانی را تشویق کردند تا دست به یک سری اصلاحات زند و شیوه‌های اداری و نظامی غرب را وارد سازد که این هم خود عامل مضاعفی در آغاز جریان غربگرایی محسوب می‌شود.

۱۱.۲ - غرب‌زدگی و غرب‌گرایی

مسلمانان و‌ اندیشمندان حق داشتند از خود سؤال کنند که کدام ضعف یا نارسایی موجب گشت تا قدرت رو به پیش امپراتوری عثمانی این گونه به رکود کشیده شود؟! چرا ملل اروپایی که سالیان متمادی در حسرت تمدن شکوهمند جهان اسلام می‌زیستند، امروزه در این جنگ‌ها بر مسلمانان فایق آمده‌اند؟! به این سؤالات، پایگاه‌های فکری وابسته یا مستقل، پاسخ‌های متفاوتی می‌دادند. در این شرایط همگان، اعم از دولتیان و سایران، با یک چرخش انفعالی اصلاحات را برای امپراتوری عثمانی، لازم و ضروری می‌دانستند.
از نظر تاریخی علی رغم اهداف امپریالیستی در ایجاد غرب‌گرایی و غرب‌زدگی، آغاز جریان رویکرد به غرب و غرب‌گرایی در کشورهای اسلامی ناشی از «غرب‌زدگی» یا دلبستگی به باختر نبود، بلکه در نتیجه پی‌بردن مسلمانان به ضعف خویشتن در برابر غرب و ناشی از تمایل شدید آن‌ها به تجدید عظمت و شکوه گذشته جهان اسلام و شکست دادن غرب بوده است. مسلمانان می‌خواستند با استفاده از سلاح دشمن، او را شکست دهند ولی کم کم قربانی آن سلاح گردیدند و به صورت مقلد چشم و گوش بسته غرب درآمدند.


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
در اصطلاح جامعه شناسی میان واژه غرب‌گرایی و غرب‌زدگی تفاوت وجود دارد. غرب‌گرایی فرایند اقتباسی است که ناشی از دلبستگی و یا وابستگی به غرب نباشد، بلکه ناشی از علاقه به ملت خود و در جهت تقویت کشور در برابر تجاوزات استعماری غرب است. این نوع اقتباس از غرب، اقتباس مبتنی بر تشخیص است و نه تقلید کورکورانه و انگیزه عمده اقتباس نیز غرب‌ستیزی است و نه غرب دوستی. بر خلاف غرب‌زدگی که در آن اقتباس نه از روی تشخیص، بلکه کورکورانه و لجام گسیخته و در کلیه زمینه‌ها می‌باشد و انگیزه رویکرد به غرب نیز احساسات غرب‌ستیزانه یا علاقه به حفظ موجودیت فرهنگ خویش در برابر هجوم استعماری غرب نیست، بلکه دل‌بستگی یا وابستگی به غرب مدنظر است. جریان مزبور به از خودبیگانگی و دور شدن از شخصیت اسلامی و شرقی خویش منجر می‌شود.
[۳۵]
از نقطه نظر تاریخی پس از شکست عثمانی‌ها در جنگ‌ها و بعد از آگاهی آنان از نقاط ضعف خود، جامعه عثمانی عمدتا با سه گروه اصلاح‌طلب مستقل و وابسته مواجه بود: ۱. عثمانیان جوان ۲. تنظیمات‌چی‌های دولتی ۳. ترکان جوان که پروژه اصلاحات آنان در محدوده غرب‌گرایی تا غرب‌زدگی مفرط در نوسان بود.

۱۲.۱ - سلطان سلیم سوم


سلطان سلیم سوم در سال ۱۸۰۰ میلادی اصلاحات نظامی و اداری را برای رویارویی با خطر روسیه و اتریش به راه‌ انداخت. عموما اصلاحات سلیم سوم به ویژه بازسازی ارتش به نام «نظام جدید» در سال‌های ۹۳- ۱۷۹۲ میلادی را نخستین گام‌ها در راه فن‌آوری جنگی و نظامات آموزشی و اداری غرب می‌دانند. وی برای تقویت نظامی ترکیه نه تنها مستشار و سازوبرگ جنگی از غرب وارد کرد، بلکه بسیاری از دانشجویان را به اروپا اعزام داشت و چندین مؤسسه آموزشی بر اساس الگوهای غربی دایر کرد که در آن زبان فرانسه نیز در کنار سایر مواد درسی تدریس می‌شد. بدین سان، سلیم سوم راه ورود عناصر غربی را در نظام آموزشی، اداری و جنگی بازکرد و نیز مقدمات ظهور طبقات تحصیل کرده در غرب و هسته مرکزی دیوان سالاری روشنفکران و افسران تحصیل کرده غرب را به عنوان پشتوانه عمده جریان غرب‌گرایی در سال‌های بعد ایجاد نمود.
سلطان سلیم به منظور تحقق هدف بازسازی ادارات و ارتش، به فرانسه روی آورد و فرانسویان نیز بلافاصله این دعوت را پاسخ گفته و مستشاران خود را به امپراتوری عثمانی روانه کردند. مؤسسات آموزشی و نظامی که سلطان سلیم پایه‌ریزی نمود، نخستین مجرای انتقال فرهنگ و نظام ارزش‌های غربی به امپراتوری عثمانی به شمار می‌رود.
[۳۶]

[۳۷]


دولت عثمانی

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا