M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,858
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
فرهاد : بس نیست این همه ناکامی این همه بدبختی، ما منتظر چی هستیم تو دنیایی که دو روز بیشتر نیست. منتظر کدوم خوشبختی، کدوم معجزه؟ یه دلیل، شهرزاد یه دلیل برای من بیار که مجابم کنه به این که نباید حرف دلمو به تو بزنم
شهرزاد : نباید، چون غیر ممکنه
فرهاد : اما عشق هر ناممکنی رو ممکن می کنه، چون قلب یه عاشق هر جا که باشه، روحشم همونجاست. شهرزاد یه چیزی از تو هنوز تو وجودمه که هیچوقت ترکم نمی کنه … زندگی بدون این که آدم عاشق بمیره اتفاق تلخ و غم انگیزیه
******
فرهاد : اون روزی که یادگاریامونو به من پس دادی گردنبند مرغ آمین توش نبود، اون کجاست؟ شهرزاد به حرمت همه ی روزای خوبی که با هم داشتیم حقیقتو به من بگو
شهرزاد : این چه سوالیه؟
فرهاد : طفره نرو. نترس. ترس شبیه تو نیست. به من بگو اون گردنبند کجاست؟ همین لحظه، همین حالا؟
در من کوچه ای است که با تو در آن نگشته ام. سفری است که با تو هنوز نرفته ام. روزها و شب هایی است که با تو به سر نکرده ام و عاشقانه هایی که با تو هنوز نگفته ام.
شهرزاد : نباید، چون غیر ممکنه
فرهاد : اما عشق هر ناممکنی رو ممکن می کنه، چون قلب یه عاشق هر جا که باشه، روحشم همونجاست. شهرزاد یه چیزی از تو هنوز تو وجودمه که هیچوقت ترکم نمی کنه … زندگی بدون این که آدم عاشق بمیره اتفاق تلخ و غم انگیزیه
******
فرهاد : اون روزی که یادگاریامونو به من پس دادی گردنبند مرغ آمین توش نبود، اون کجاست؟ شهرزاد به حرمت همه ی روزای خوبی که با هم داشتیم حقیقتو به من بگو
شهرزاد : این چه سوالیه؟
فرهاد : طفره نرو. نترس. ترس شبیه تو نیست. به من بگو اون گردنبند کجاست؟ همین لحظه، همین حالا؟
در من کوچه ای است که با تو در آن نگشته ام. سفری است که با تو هنوز نرفته ام. روزها و شب هایی است که با تو به سر نکرده ام و عاشقانه هایی که با تو هنوز نگفته ام.
دیالوگهای ماندگار | سریال شهرزاد
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com