خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
فرهنگ (Culture) مفهومی است که به معناهای متعددی به کار می رود. از جمله عبارت است: ((ادب, دانش, تربیت, علم, معرفت, مجموعه آداب و رسوم، کتابی که شامل لغات یک یا چند زبان و شرح آن هاست و...)) دهخدا آن را تشکل از دو جزء " فر" + "هنگ" میداند. جزء اول پیشرفته است و جزء دوم از ((ثنگ)) اوستایی به معنای کشیدن است. دکتر حسن انوری در فرهنگ بزرگ سخن آن را پدیده کلی پیچیدهای از آداب و رسوم، اندیشه، هنر و شیوه زندگی که در طی تجربه اقدام شکل میگیرد و قابل انتقال به نسلهای بعدی است میداند.



اما فرهنگ در اصطلاح باستان شناسی و جامعه شناسی نیز به کار میرود. در باستان شناسی معمولا به جنبه مادی توجه میشود و آن را بازتاب دقیق گروه بندی اجتماعی تعریف میکردهاند (گو این که در این تعریف مناقشه است). در جامعه شناسی میراث اجتماعی هر قومی را فرهنگ مینامند. این میراث اجتماعی شامل دستاوردهای مادی، مانند: ابزارها، سلاح ها، اقامتگاه ها، ساختمانهای عمومی، پرستشگاه ها، تفرجگاه ها، آثار هنری، دستاوردهای ذهنی مانند: دانشها، باورها، مفاهیم، نمادها، ارزشها، ادراکات زیبایی شناختی و ...، و نیز شکلهای متمایز رفتار، مانند: آیینها، شعائر، نهادها و سازمانها، گروه بندیها و ... میشود. این میراث اجتماعی را مردم، آگاهانه یا ناآگاهانه پدید آوردهاند و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و هر نسل تغییراتی در آن پدید میآورد. این انتقال بین نسلی ریشه معنای فرهنگی که از ثنگ اوستایی است و به معنای کشیدن است، همخوانی دارد
از آنجا که موضوع این بحثها به عدالت مربوط است نمیتوان معنای دیگر فرهنگ را که جنبه شخصی دارد در نظر گرفت. در اینجا با همین معنای اجتماعی فرهنگ سروکار داریم.


عدالت فرهنگی

 
  • تشکر
Reactions: Tabassoum و Morad

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
عدالت (justice) مفهومی است که درباره آن بسیار گفته شده و در معنای آن نیز اختلاف نظر وجود دارد. در یک معنای عام و دقیق میتوان گفت عدالت یعنی خصیصه آنچه طبق حقی است2 یا دادن حق به صاحب آن.گاهی به معنای مصدری به کار میرود و گاهی به معنای اسم مصدری. عدالت ابعاد متعددی دارد. گاهی صفت فعل خداوند است و گاهی صفت فعل انسان. هنگامی که از عدالت در تکوین یا تشریع سخن میگوییم یا عدالت در پاداش و جزای اخروی در میان است، مراد و صفت فعل خداوند است. هنگامی که از عدالت فردی یا اخلاقی و نیز از عدالت اجتماعی سخن میگوییم، مراد صفت فعل انساناست. عدالت اجتماعی نیز خود ابعادی دارد. عدالت اقتصادی، عدالت حقوقی، عدالت سـ*ـیاسی و عدالت فرهنگی.



عدالت در مفهوم اجتماعیاش بیشتر با نظریه عدالت توزیعی (distributive justice) باز شناخته میشود و بدین صورت بیان میشود که بارها و منافع زندگی یا تکالیف و پاداشها باید متناسب با استحقاق افراد توزیع شود. در اینجا با چهار مفهوم تکلیف، پاداش، استحقاق و توزیع متناسب سر و کار داریم. اگربخواهیم مفهوم عدالت توزیعی را بر اساس نظریه استحقاق (entitlement theory) رابرت نوزیک توضیح دهیم باید به سه مفهوم عدالت در کتاب3 (justice in acquisition) عدالت در انتقال4 (justice in transfer) و تصحیح بی عدالتی5 (rectification of injustice) اشاره کرد. نوزیک میگوید:

اگر جهان ما آکنده از عدالت و انصاف بود تعریف استقرایی زیر میتوانست تمامی موضوع عدالت در مالکیت را زیر پوشش گیرد:

کسی که مالکیتی را بر طبق اصل عدالت در کتاب به دست میآورد، استحقاق آن مالکیت را دارد.

کسی که مالکیتی را بر طبق اصل عدالت انتقالی از دیگری که مالک آن بوده کسب میکند، استحقاق آن مالکیت را دارد.

هیچ کس استحقاق مالکیتی را نخواهد داشت، مگر از (تکرار) سیرهای 1 و 2.6

شرط سوم نوزیک ناظر به اصل تصحیح بی عدالتی در گذشته است. بعضی اموالی به دست آوردهاند که بر اساس اصل عدالت نیست و باید تصحیح شود.


عدالت فرهنگی

 
  • تشکر
Reactions: Tabassoum و Morad

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
در بحث عدالت فرهنگی باید به آن جنبه ها توجه داشت که امکان اجرای عدالت در آنها وجود داشته باشد. به عبارت دیگر برخی تفاوتهای فرهنگی محصول اختلاف استعدادها، اختلاف سلیقه ها، اختلاف انگیزه ها و ... است و نمیتوان در نسبت با آنها از تساوی سخن گفت. در این موارد اصل عدالت ساکت است. عدالت ناظر به آن، چیزی است که کسی یا جامعهای کسب میکند یا به دیگری انتقال میدهد و میگوید این کسب و انتقال باید بر اساس ضوابط خاصی باشد. عدالت فرهنگی یعنی:

جامعه ای که میراثی7 را بر طبق اصل عدالت در کتاب به دست میآورد، استحقاق آن میراث را دارد.

جامعه ای که میراث اجتماعی را بر طبق اصل عدالت انتقالی از دیگری که مالک آن بوده کسب میکند استحقاق آن میراث را دارد.

هیچ جامعهای استحقاق میراث اجتماعی را نخواهد داشت، مگر از (تکرار) مسیرهای او.



پاسخ سوال 2)

برای بسط عدالت فرهنگی راهی جز پایبندی به اصول سه گانه ذکر شده در عدالت توزیعی وجود ندارد. سه اصل عدالت در کتاب، عدالت انتقالی و تصحیح بی عدالتی می تواند راهنمای عمل در بسط عدالت فرهنگی باشد. روشن کردن ضوابط هر یک از اصول ذکر شده و نیز چگونگی اجرای اصل سوم یعنی تصحیح بی عدالتیهای گذشته کار دشوار است. به ویژه اصل سوم که به نظر میرسد دشواری اجرای آن برای بشر عادی به گونهای است که امکان دستیابی به آن در دوردستها قرار دارد و چونان سرابی در میان آرمانهای بشر باقی میماند.



به طور کلی برای بسط عدالت، از جمله برای بسط عدالت فرهنگی، باید در فکر ایجاد ساختارهای اساسی عادلانه بود و نه صرفا افزایش تمایلات عدالت خواهانه افراد. هر چند این کار دوم هم فی نفسه خوب است و میتواند زمینه ساز ایجاد ساختارهای عادلانه باشد. اما باید توجه داشت که تفاوت یک جامعه عادل و یک جماعت اهل عدل در چیست. جامعه عادل، جامعه ای است که به شیوه معینی نظم یافته است که عدالت ساختار اساسی آن را میسازد و به گونه ای است که در برابر تمایلات غیر عادلانه مقاومت دارد و اجازه رشد به آنها نمیدهد و با آن مبارزه میکند و در برابر تمایلات عدالت خواهانه را افزایش میدهد. اگر ساختارهای فرهنگی عادلانه شدند، زمینه برای ظلم از بین میرود یا کم میشود. به گفته ((راولز)) موضوع اصلی عدالت، ساختار اساسی جامعه است.8 برای آن که جامعه ای به نیرومندترین معنی کلمه عادلانه باشد، عدالت باید چارچوب خود را خود سامان و قوام دهد و تنها وصفی از پارهای از برنامه های اعضای جامعه نباشد.9


عدالت فرهنگی

 
  • تشکر
Reactions: Tabassoum و Morad

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
بر اساس آنچه قبلاً گفته شد مضمون این سوال این است که میراث اجتماعی مهدوی چیست و در حکومت مهدوی چه فرهنگی تولید میشود و بر جای میماند. دورنمایی که از مجموعه روایات مربوط به حکومت مهدوی به دست میآید این است که تمدنی برداشتن واقعی ساخته میشود و علم و حکمت مانند هوا در همه جا جریان مییابد، به گونهای که زنان در گوشه خانه ها صاحب حکمت و اجتنهادند و میتوانند بر اساس موازین عدل داوری کنند.10 تا آن زمان تنها کمتر از 8% علوم ممکن برای بشر بر او مکشوف میشود، اما در زمان حضرت مهدی(ع) بیش از 92% علوم برای مردم مکشوف میشود11 به همین دلیل است که قرآن عصر فعلی را، عصر تاریکی و مرگ مینامد و زمان ایشان را عصر حیات و نور، (اعلموا ان الله یحیی الارض بعد موتها(12 : امام باقر(ع) در تفسر این آیه فرمودند:

که خداوند زمین را به وسیله قائم(عج) زنده میکند تا در آن عدالت ورزد و آن را با عدل حیات بخشد بعد از آن که با ظلم مرده باشد.13

به نظر نمیرسد نیاز چندانی به بسط این موضوع در اینجا باشد، زیان دورنمای فرهنگ مهدوی چیزی است که همه آمال و آرزوهای متعالی بشر را در خود دارد. در فرهنگ مهدوی عدالت، دانش، تعالی معنوی، توحید، آزادی، رفاه، امنیت، هنر، سلامت، سعادت و خلاصه هر آنچه برای بشر اهمیت دارد جریان دارد.


عدالت فرهنگی

 
  • تشکر
Reactions: Tabassoum و Morad

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
ساختار فعلی فرهنگ غرب، ساختار مبتنی بر ظلم و شیطانی است، یعنی بر امیال و هواهای انسان بنا شده است. پایه اصلی تفکر آن اومانیسم و محور بودن انسان و عقل خود بنیاد اوست و در بعد ارزشی نیز پایه اصلی ارزشها را افزایش سود قرار دادهاند، بدون نظر به چگونگی توزیع آن.

ساختار فرهنگ مهدوی، مبتنی بر عدل و الهی است، یعنی بر مبنای اراده خداوند، که متضمن مصلحت کل بشر است بنا میشود. پایه اصلی تفکر آن توحید و محور بودن خداست و در بعد ارزشی به عدالت و استحقاق انسان میاندیشد.

فاصله فرهنگی موجود به هیچ وجه عادلانه نیست، زیرا بر تبعیضها و قتلها و غارتهایی بنیان نهاده شده که در طی قرون متمادی از سوی زورمندان و ستمگران بر افراد و جوامع مستضعف رفته است. پیشرفت دولتهایی چون انگلیس و آمریکا در سایه چپاول اموال، منابع زیزمینی، منابع انسانی و سایر امکانات دولتهای تحت استعمار آسیایی و آفریقایی، آمریکای لاتینی و استرالیایی به دست آمده است. چگونه میتوان فرض وجود عدالت فرهنگی کرد. در حالی که از آن سوی جهان ناوهایشان را ارسال میکنند تا منافع دولت آمریکا را در خاورمیانه و خلیج فارس حفظ کنند. با وجود این قدرت بزرگ اقتصادی که بیش از 80% ثروت جهان را در اختیار خود گرفته است و باداشتن انحصارات بزرگ تجاری و صنعتی روز به روز به فاصله شدید اقتصادی خود با سایر کشورهای فقیر میافزاید، چگونه میتوان فرض کرد که عدالت فرهنگی امکان پذیر باشد. میراث اجتماعی دولتهای غربی بر اساس اصل عدالت توزیعی به دست نیامده است و با هیچ یک از سه اصل آن سازگاری ندارد.


عدالت فرهنگی

 
  • تشکر
Reactions: Tabassoum و Morad

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
مثل ما در عصر غیبت مثل کسی است که کیکی را میان کودکانی توزیع کرده باشد، حال در آخرین لحظه ها بخواهد با تقسیم مجدد آخرین قطعات بازمانده کیک توزیع نابرابر اولیه را تصحیح کند. ما میراث دار بی عدالتیهای نهادینه شدهای هستیم که تنها یک جامعه یا یک دولت را تحت تاثیر قرار نمیدهد، بلکه همه جهان را متاثر کرده است. در زمان غیبت هیچ توزیع مرکزی شایستهای وجود ندارد و هیچ فرد یا گروهی شایستگی مهار و هدایت تمام منابع را ندارد تا بتواند با تصمیم خود سهم هر فرد یا جامعه را تعیین کند. این کار نیاز به دانشی فوق دانش عادی بشر دارد. عدالت مطلق در عصر غیبت محال است. اما آنچه برای ما امکان دارد، این است که اولاً آگاهیهای مربوط به عدالت را در افراد بالا ببریم. ثانیاً، تمایلات عدالت خواهانه را تقویت کنیم. ثالثاً، تلاش کنیم تا ساختارهایی نسبتاً عادلانه بر پا سازیم تا زمینه ساز عدالت فراگیر شود. رویای بیش از این را نمیتوان حتی در سر پروراند و البته این مقدار نیز هم وظیفه است و هم کاری است.


پاسخ این سوال مثبت است: زیرا وجود فاصله فرهنگی فی نفسه بد نیست. اگر فاصله ظالمانه باشد بد است. اما اگر بر اساس اصول عدالت توزیعی به دست آمده باشد، فاصله نه تنها بد نیست، که حق است و باید آن را پاس داشت. درست است که حضرت مهدی(عج) برای جریان بخشیدن عدالت در جامعه فاصله ها را از میان میبرند یا کم میکنند، اما اصول دیگری وجود دارد که مانع یکسان شدن و تشابه افراد و جوامع میشود. از جمله آن اصول، اصل اختیار و آزادی بشر است. همچنین اصل اختلاف تواناییها و استعدادها و اختلاف انگیزه ها در بشر است. نیز باید به این موضوع اشاره داشت که دنیا، سرای آزمایش است و در آزمایش نتیجه هم یکسان نیست. همه این اصول پدید آورنده تنوع و دگرگونیاند و مانع یکسانی در پدیدارهای فرهنگیاند. همچنین میتوان به اختلاف بومها اشاره داشت که در خلقیات انسان تاثیر میگذارد و خلقیات متفاوت و آداب و رسوم گوناون پدید میآورد. صنایع گوناگون و ساختمانهای متفاوت، متناسب با شرایط جغرافیای و آب و هوایی متفاوت پدید میآید و به دنبال آن هنرها و ذوقیات متفاوت نیز شکل میگیرد.

البته از آن سو کارهایی صورت میگیرد که بسیاری از فاصله ها را میکاهد، که در پاسخ به سوال بعد به آن اشاره میشود.


عدالت فرهنگی

 
  • تشکر
Reactions: Tabassoum و Morad

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
اگر قرار باشد اصل عدالت توزیعی به طور مطلق در زمان حضور امام عصر(عج) جاری شود، لازمهاش آن است که ابتدا اصل تصمیم بی عدالتی جریان یابد، برای اجرای کامل این اصل باید تا انتهای تاریخ پیش رفت، زیرا هر حرکتی در تاریخ تاثیری بر دوران پس از خود داشته، دست کم کارهای مهم این چنین بودهاند. اگر ظلمها، غصبها و جنگهای ظالمانه نبودند، مسیر تاریخ به گونهای دیگر رقم میخورد و وضع دارایی جوامع و میراث اجتماعی آنها متفاوت بود. میراث اجتماعی اقوام مختلف به گونهای شکل گرفته که مخلوطی از حق و باطل را در خود جای داده است. مردم این زمان یا مردم دوران ظهور دولت عدل مهدوی نیز مسئول پیدایی چنین وضعی نیستند، یا دست کم مسئولیتی جزئی دارند. شاید بهترین و کم هزینهترین و متناسبترین راه این باشد که از ابتدا آغاز کنیم. به نظر میرسد نیاز به نقطه صفری است که امکانات به طور مساوی تقسیم شود، آن گاه هر کس و هر جمعیتی بر اساس ظرفیت و فعالیت خود از آنها بهره مند گردد و به تولید بیشتر فکر، اندیشه، هنر، صنعت، ثروت و ... بپردازد. در میدان رقابت در تولید فرهنگ طبیعی است که فاصله هایی پدید میآید. اما اگر ساختارهای اساسی جامعه بر اساس عدل باشد، این فاصله ها نمیتواند آنچنان زیاد شود که در حال حاضر شاهد آن هستیم.

بنابراین، به نظر میرسد، آن چنان که روایات نیز میگویند، حضرت مهدی(ع) نقطه صفری را برای شروع اصلاحات انقلابی خود دارند که در آن نقطه مال را به مساوات تقسیم میکنند.14 دستشان را بر سر مردم میکشند و عقول آنها را تکامل میبخشند،15 امکان تعلیم و تربیت و رشد فرهنگی را برای همگان به یکسان فراهم میشود و همه از فرصت برابر برای بهره مندی از امکانات اولیه برخوردار میشوند. از اینجا به بعد به عهده خود مردم است که تا چه اندازه از این امکانات بهره مند شوند و فرهنگ خود را تعالی بخشند.

یک اقدام مهم دیگر حضرت مهدی(ع)، جلوگیری از ظلم در میدان فعالیت اجتماعی و تولید فرهنگ و میراث اجتماعی است. علاوه بر ایجاد ساختارهای عادلانه، باید جلوی چیزهایی که ساختارها را در هم میریزد و مانع رسیدن حق به صاحب آن میشود گرفته شود. در روایتی از امام باقر(ع) وجه تسمیه حضرت مهدی(ع) این چنین بیان شده که:

... و قال انما سمی المهدی لانه یهدی الی امر خفی. انه یبعث الی رجل لا یعلم الناس له ذنباً فیقتله. حتی ان احدهم یتکلم فی بیته فیخاف ان یشهد علیه الجدار.16


عدالت فرهنگی

 
  • تشکر
Reactions: Tabassoum و Morad

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
حضرت را از این رو مهدی نامیدند که به امور مخفی راه میبرد و کسی را به قتل میرساند مردم او را بیگناه میدانند در حالی که قاتل است. مردم در خانهشان سخنی میگویند در حالی که بیم آن میرود که دیوراها علیه آنها شهادت دهند.

یعنی وضعیت به گونهای میشود که خلاف کار آن نمیتوانند به راحتی خلاف کنند و اگر کردند، از دید حکومت پنهان نمیماند و مجازات میشوند. این امر سبب میشود که هیچ گروهی نتواند از راه های غیر مشروع به انباشت ثروت و بهره مندی بیشتر از فرصتهای فرهنگی بپردازد.



پاسخ سوال 9)

به نظر میرسد که وجود فرهنگهای محلی و منطقهای منافاتی با عدالت فرهنگی نداشته باشد. چنان که پیشتر ذکر شد حرف تفاوت یا گوناگونی بی عدالتی نیست. اگر این تفاوت ها برا اساس اصول عدالت به دست آمده باشند، حق اند و باید پاس داشته شود. علل پیدایش این تفاوتها را اشاره وار در پاسخ به سوالات قبل آوردیم.



پاسخ سوال 10)

پاسخ به این پرسش، از پاسخهای قبل معلوم میشود.



پاسخ سوال 11)

عدالت فرهنگی نمیتواند محقق شود مگر آن که عدالت اقتصادی تحقق یابد. اقتصاد زمینه ساز و مقدمه فرهنگ است. بدون تولید ثروت و توزیع عادلانه آن، نمیتوان به تولید فرهنگ و توزیع عادلانه آن اندیشید. هر یک از بخشهای فرهنگ، از دانش و فلسفه گرفته تا صنعت و هنر، از معماری و شهر سازی تا نظام روابط اجتماعی و سازمانها و نهادها در گرو داشتن امکانات اقتصادی لازم برای رشد و توسعه خود هستند. البته برخی بخشهای فرهنگ هستند که ظاهرا جنبه ذهنی (subjective) دارند و بنابر این وابسته به امور بیرون از انسان نیستند. اما اگر این امور بخواهند در زمره فرهنگ یک جامعه به شمار آیند باید نمود عینی (objective) پیدا کنند و تجسم یابند. نظام مفاهیم زیبایی شناختی، ارزشها (حتی اگر برای آنها پایه عینی قائل نباشیم)، و مانند آنها نیز زمانی جزء فرهنگ و میراث اجتماعی یک قوم به شمار میآیند که در قالبهای عینی خاصی مانند تابلوهای نقاشی، مجسمه ها، معماری ها، هنرهای دستی، رفتارهای خاص اجتماعی و مانند آن مجسم شده باشند. از طرف دیگر، نباید از نظر دور داشت که عدالت اقتصادی با دیگر ابعاد عدالت نیز از عالت فرهنگی تاثیر میپذیرند و یک رابـ*ـطه دو سویه میان آنها برقرار میشود. بسط عدالت فرهنگی زمینه های ذهنی و روانی و نیز عینی برای عدالت اقتصادی، به ویژه برای نسلهای آینده را فراهم میسازد، اگر میراث اجتماعی اقوام مختلف، بر اساس اصل عدالت توزیعی به دست آمده باشد، فرصتهای برابر در استفاده از ثروت جهان یا تولید ثروت به وجود میآید و تحقق عدالت اقتصادی امکان پذیرتر میشود.


عدالت فرهنگی

 
  • تشکر
Reactions: Tabassoum و Morad

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
برای ایجاد عدالت توزیعی در علم باید ضمن شکستن انحصارات علمی، ابزارها و زبان علمی لازم را در اختیار همگان قرار داد. به طور کلی در باب حفظ و توسعه خیر در هر زمینهای، از جمله علم و دانش، دولت وظیفه دارد زمینه را برای کار و فعالیت آزادانه افراد فراهم کند تا خود آنها در تولید و توزیع خیر بکوشند. اما خیرهایی وجود دارد که اگر دولت اقدامی در مورد آنها نکند، هیچ گاه به دست نمیآیند. حفظ محیط زیست، امنیت و بهداشت عمومی تنها نمونه هایی از این مواردند. در باب تعلیم و تربیت و توسعه علم و دانش و توزیع عادلانه آن نیز دولت وظیفه دارد نقش خود را ایفا نماید.17خنثی دانستن دولت در زمینه باب تعلیم و تربیت چگونگی توزیع علم و دانش نوعی حماقت است. لیبرالیسم چنین شعاری را سر میدهد، در عین حال به دقیقترین شیوه ها در باب چگونگی توزیع دانش و نیز محتوای کتاب های درسی اعمال نظر میکند. این اعمال نظر دولتهای لیبرال موجب پدید آمدن نوعی بی عدالتی علمی در میان نظریه ها و نیز در بهرهمندی از نظریه ها می گردد. به طوری که نظریه های مخالف اندیشه های لیبرال دموکراسی در سـ*ـیاست و اجتماعی محال رشد نمییابند. اندیشه های فلسفی دین باور به سخره گرفته میشوند و اندیشه های الحادی به عنوان فلسفه و دانش معرفی میشوند. بدیهی است که دولتها وظیفه دارند در زمینه ارزش گذاری علمی کار کنند و ملاکهایی برای این کار انتخاب نمایند. آیا انتخاب این ملاکها آزاد از هر گونه گرایش و بینشی است؟ به طور قطع این چنین نیست. یکی از راه های ایجاد عدالت علمی این است که در تعیین ملاک علمیت نظریه ها دولت عادلانه عمل کند. این مربوط به تولید علم و عادلانه کردن فضا برای تولید علم است.



در توزیع علم نیز دولت مهدوی میتواند از نقطه صفر آغاز کند و توزیع مساوی علم را سـ*ـیاست خود قرار دهد. خود علم و دانش از امور تزاحم پذیر نیست، بنابر این امکان استفاده از همه علوم و دانشها وجود دارد. اما ابزار و امکانات علم آموزی از امور تزاحم پذیر است و محدود است، بنابر این، نیازمند توزیع متناسب و عادلانه است. ایجاد ساختارهای عادلانه و فراگیر میتواند عهده دار این وظیفه باشد.
منبع: حوزه نت


عدالت فرهنگی

 
  • تشکر
Reactions: Tabassoum و Morad
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا