خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
دوباره گوشهای دلم دارد صدای ضعیف خانمی را می شنود هنوز هم نمیدانم دارد از چه حرف میزند؟با چه کسی نجوا میکند؟

کمی صدا بلندتر میشود صدایش برایم آشناست انگار صدای یک مادر است!

انگار توان سخن گفتن ندارد،بازهم چیزهایی به گوشم میخورد انگار سخن از پهلوی شکسته میکند،انگار دارد از چیزهایی گلایه میکند...

اما این صدا خیلی برایم آشناست انگار صدای یک همسر است!

هنوز هم نمیدانم از چه گلایه میکند؟از چه رو این همه پریشان شده است؟انگار سخن از بچه شش ماهه میکند...

اما این صدا را قبلا شنیده ام انگار صدای یک دختر است!

آری یادم آمد صدای دختر پیامبر است ای وای دختر پیامبر از چه چیزی ناراحت شده...

فکر میکنم هنوز داغ دار غم از دست دادن پدر است آری شاید دارد از نبود پدر گلایه میکند

گوشهایم را تیز میکنم فکر کنم صحبت از چیز دیگر

انگار از جسارت، درد سیلی،کبودی صورت،خانمی که پشت در است صحبت از در آتش گرفته و زنی میان در و دیوار،میخ سرخ شده...است

نه بابا جسارت به دختر پیغمبر و ...چه حرفا

وای نه نه نه ، فاطمه(س) هم حرف دل را تأیید میکند، تمام وجودم به لرزه می افتد مگر میشود فاطمه(س) سیلی بخورد اما زمین و زمان به کار خود ادامه دهند نه نه نمیشود ،اصلا محال است...

وای بر شما ای اهل کوفه، مادر میگوید شما به او سیلی زدید میگوید محسن شش ماهه اش را کشتید میگوید پهلویم را شکستند،وای بر شما وای بر شما...

راستی اون آقا پسر کی که یه گوشه نشسته داره همین جور گریه می کنه یه دختر خانم و یه آقا دیگه دارن ازش می پرسن داداش چه شده که داری گریه می کنی...

نه نه نه نه نه نه من هنوز هم نمیتوانم باور کنم،

فدک،سیلی،دست نامحرم،کوچه های باریک،کم شدن گوشواره ،د ر ،لگد نا مرد به در سوتخه،زنی پشت در،بچه شش ماهه،میخ داغ شده و پهلو،هجوم نامردان،بستن دست مرد ،زدن بچه ها

آخ راستی یادم آمد ضرب غلاف کسی می تونه بگه برای چیه؟


عزاداران عاشقان حسین(علیه السلام)

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
در عمر خود ای دختر موسی ابن جعفر


گویا به غیر غم خوشی دیگر ندیدی

شوق زیارت داشتی در دل ولی حیف

روی برادر را تو در آخر ندیدی

هرچند هم چون لاله ای برگ و برت سوخت

اما دگر باغ گلی پرپر ندیدی

هرچند دوری رضا قلب تو آزرد

اما دگر جسم ورا بی سر ندیدی

وقتی که در قم آمدی ای دخت زهرا

از احترام و عزتت کمتر ندیدی

اینجا تو شمع و مردمش پروانه تو

اینجا به دورت لشگری کافر ندیدی

اینجا تو را کی بر سر بازار بردند

اینجا دگر بر روی نی ها سر ندیدی

اینجا زنان قم دورت را گرفتند

اینجا تو یک لحظه غم معجر ندیدی

گل ریختند اینجا به روی محمل تو

روی سر خود سنگ و خاکستر ندیدی


عزاداران عاشقان حسین(علیه السلام)

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
زمین چشم تماشا شد امام عسگری آمد



بهشت آرزوها شد امام عسگری آمد



هوای سامره گلپوش از عطر نفس هایش



گل ایمان شکوفا شد امام عسگری آمد



سروش هاتف غیبی بشارت داد "هادی" را



گره از کار دل وا شد امام عسگری آمد



حسن خویش حسن رویش حسن بویش حسن مویش



تمام حسن پیدا شد امام عسگری آمد



چنان پیچید در صبح ازل گلبوی لبخندش



که عقل از شوق، شیدا شد امام عسگری آمد



صفا دارد سرور اهل دل در عالم معنا



بساط سور بر پا شد امام عسگری آمد



تجلی کرد در برق نگاهش هیبت حیدر



طلوع مهر زهرا شد امام عسگری آمد



صدای پای او در کوچه باغ زندگی پیچید



حضورش عالم آرا شد امام عسگری آمد



زمان، امشب "کمیل" از شوق سر از پای نشناسد



که - خلقت - باز معنا شد امام عسگری آم


عزاداران عاشقان حسین(علیه السلام)

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
نـاز تـــــو اربـاب كشـــيدن خـــوش اســـت

روی كسی جــز تـــو نديدن خــوش است



در طلـــــــب وصـــــل تــــــــو اربـاب مـــــن

لطـــمه زدن ، جامـه دريدن خــوش است

مســــتی ايــن ميكــده ات دائـــمی سـت

از مـی ايـن باده چشــيدن خــوش است

بســــــــــته ام از روز ازل دل بـــــه تــــــــو

دل ز هـــمه جـز تـو بـريـدن خــوش است

همــــــچو كـــــبوتـر شــــدنــــم آرزوســـت

ســـوی حـــريــم تــو پريـدن خــوش است

گل همـــــه جا هست ولی ياحسـين (ع)

گـل ز گلســـتان تــو چـيدن خــوش است

در همـــــه ی عمــــــر منــــــم منتـــــــظر

روز وصــــال تــــو رســـيدن خـــوش است

نـوكـــريــــــم را تـــــــو بفــــــــرما قــــــبول

گـــر بخـــــرد يـار ، خــريـدن خــوش است !


عزاداران عاشقان حسین(علیه السلام)

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
دلم گرفته از این جمعه های تكراری

كه بی حضورِ تو هر هفته می شود جاری

چقدر جاده وصلت ترك ترك شده است

سحابِ رحمتِ حق كِی دوباره می باری؟

شنیده ایم كه وقتی ز راه می آیی

درونِ باغچه گل های تازه می كاری

به ما امیدِ هدایت مبند خود باید

موانعِ فرجت را ز راه برداری

برای ما به خداوند تا كه رو بزنی

دمی كه ما همه خوابیده ایم بیداری

خودت دعای فرج را برای خویش بخوان

دعای ما كه برایت نمی كند كاری

اگر چه زحمتتان نیست آرزو دارم

به خاكِ كرب و بلایم به خاك بسپاری


عزاداران عاشقان حسین(علیه السلام)

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
ما پیروان راه علی و ولایتیم



ماتشنگان باده ناب شهادتیم



ما غیر مرتضی به کسی دل نبسته ایم



ما پشت منکران علی را شکسته ایم



ما را خدا به عشق علی آفریده است



ما را فدای راه ولی آفریده است



لعنت بر آن که حب علی را فروخته



رحمت بر آن که در ره این عشق سوخته



لعنت به منکران غدیر و ولای او



له می شوند روز جزا زیر پای او



ما افتخارمان به غلامیِ حیدر است



این هدیه ای ز حضرت زهرایِ اطهر است



با منکران شیر خدا نیست کارمان



با دشمنان آل عبا نیست کارمان



ما کارمان گدایی زهرا و حیدر است



این کار از عبادت هر لحظه برتر است


عزاداران عاشقان حسین(علیه السلام)

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
هرکس که به کف از تو براتی دارد

در روز جزا راه نجاتی دارد

جاری است همیشه نام تو در صلوات

نام تو شنیدن صلواتی دارد

ای دوست برای دل براتی بفرست

در ظلمت غم آب حیاتی بفرست

خواهی که خدا بر تو فرستد صلوات

بر احمد و آلش صلواتی بفرست

ای دوست اگر حُسن صفاتی داری

گنجینۀ نور و برکاتی داری

مجذوب ولایت علی خواهی شد

هرگاه که ذکر صلواتی داری


عزاداران عاشقان حسین(علیه السلام)

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
ای آنکه نیست غیر خدا خونبهای تو



خون سر شکسته ی من رونمای تو



زینب سرش شکسته ولی سر شکسته نیست



سر خم نکرده پیش کسی جز خدای تو



قرآن بخوان اگرچه تو را سنگ می زنند



دین خدا نفس بکشد با صدای تو



زینب نفس نمی کشد ای نفس نطمئن



یک لحظه در هوای کسی جز هوای تو



تو سربلند بر سر نیزه بخوان، بدان



زینب هم ایستاده بمیرد برای تو



من پای نی، تو بر سر نی، گریه می کنیم



تو مبتلای عشقی و من مبتلای تو


عزاداران عاشقان حسین(علیه السلام)

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
فرماندهی از تو، همیشه کار از من
سرمایه از تو، گرمیِ بازار از من

خوبی همیشه از کریمان است آقا
بخشیدن از تو، توبه و اِقرار از من


در به دری سرمنشأ عاشق شدن بود
باید بسازی میثم تمار از من

نذر تو بودم از ازل ای کشته ی اشک
تو امر کن رفتن به روی دار از من

چون حُر به درگاهت پناه آوردم آقا
حالا بیا و درگذر این بار از من

شش گوشه ات خواب مرا پُر کرده هرشب
تعبیرش از تو، حال و روزِ زار از من

کرببلایت را که دیدم مادرم گفت
دارالشفایت ساخت یک بیمار از من

داغ حرم این روزها بیچاره ام کرد
برخواسته آه و فغان بسیار از من

در روضه هایت خِیر دیدم، بعد از این هم
هم روضه، هم یک چشمِ گوهربار از من

از ناقه که افتاد، با لکنت زبان گفت
ای زجر لاکردار، دست بردار از من


عزاداران عاشقان حسین(علیه السلام)

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
پایش ز دست آبله آزار می کشد
از احتیاط دست به دیوار می کشد

در گوشه ی خرابه کنار فرشته ها
"با ناخنی شکسته ز پا خار می کشد

دارد به یاد مجلس نامحرمان صبح
بر روی خاک عکس علمدار می کشد

او هر چه می کشد به خدای یتیم ها
از چشم های مردم بازار می کشد

گیرم برای خانه تان هم کنیز شد
آیا ز پر شکسته کسی کار می کشد؟

چشمش مگر خدای نکرده چه دیده است؟
نقشی که می کشد همه را تار می کشد

لـ*ـب های بی تحرک او با چه زحمتی
خود را به سمت کنج لـ*ـب یار می کشد


عزاداران عاشقان حسین(علیه السلام)

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا