خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
یکی از تصورات خطایی که متأسفانه در اذهان عمومی بیشتر مسلمانان جهان نقش بسته، این است که گمان می‌کنند مقصود از "أَحْسَنَ الْقَصَصِ"، قصۀ حضرت یوسف علیه السلام، و آن هم فقط فراز عشق زلیخا به ایشان می‌باشد!

خداوند متعال در یک آیه فرمود:

«نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ» (یوسف علیه السلام، 3)

- ما بهترين سرگذشت‌ها را از طريق اين قرآن كه به تو وحى كرديم بر تو بازگو مى‌كنيم؛ و مسلّماً پيش از اين، از آن خبر نداشتى!

و در آیۀ دیگری فرمود که قصۀ برخی از انبیا را گفتیم و برخی دیگر را نگفتیم (نیازی به بازگویی نبود):

«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ» (غافر، 78)

- ما پيش از تو رسولانى فرستاديم؛ سرگذشت گروهى از آنان را براى تو بازگفته، و گروهى را براى تو بازگو نكرده‌ايم؛ و هيچ پيامبرى حق نداشت معجزه‌اى جز بفرمان خدا بياورد و هنگامى كه فرمان خداوند (براى مجازات آنها) صادر شود، بحق داورى خواهد شد؛ و آنجا اهل باطل زيان خواهند كرد!

●- اگر دقت نماییم، "الْقَصَصِ" جمع است و اختصاص به یک قصه ندارد؛ چه رسد به یک فراز از حکایات متعدد از زندگی یک پیامبر. پس چطور می‌گویند که مقصود از "أَحْسَنَ الْقَصَصِ"، فقط به زندگانی حضرت یوسف علیه السلام اختصاص دارد و آن هم فراز عشقی‌ و یا بهتر بگوییم: ****‌اش؟! پس مقصود تمامی قصه‌های قرآنی است که همگی "أَحْسَنَ الْقَصَصِ" می‌باشند، حال خواه حکایت ابلیس لعین، فرعون و اقوام کافر باشند، یا حکایت زندگی انبیای الهی علیهم السلام.

قصه‌های قرآنی

چون داستان‌هایی برای بزرگان تحت عنوان "رُمان" نوشته شده است و یا برای کودکان، تحت عنوان "قصه" به نگارش درآمده است، و چه بسا بیشتر آنها تخیلی باشند و واقعیت نداشته باشند، گمان می‌کنیم که معنا و مصداق "قصه" همین بافته‌های ذهنی و تخیلی می‌باشد! اما "قصه"، یعنی نقل یک حکایت؛ حال چه راست باشد و چه دروغ.

"قصص قرآنی"، همه نقل حکایاتی است که واقع شده‌اند و اهداف و حکمت‌های بسیاری در بیان آنها وجود دارد که از جمله آنها اولاً: درس و عبرت می‌باشد؛ و ثانیاً: اطلاع‌رسانی درست و جلوگیری از تحریف و خرافات و ... (به تعبیری اسرائیلیات). چرا که تاریخ گذشتگان، نقش به سزایی در جهت‌گیری آیندگان دارد. لذا فرمود:

«لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ» (یوسف علیه السلام، 111)

- به يقين در سرگذشت آنان (رسولان و امّتشان) براى صاحبان خرد عبرتى است (اين قرآن) سخنى نيست كه بتوان به دروغ بافت و لكن تصديق كنندۀ چيزى است (از كتاب هاى آسمانى) كه پيشاپيش اوست و تفصيل دهندۀ هر چيزى (از امور دينى و معارف معنوى) است و هدايت و رحمتى است براى مردمى كه ايمان دارند.


چرا در میان این همه داستان در قرآن، قصه عشق یوسف و زلیخا، احسن القصص شد؟

 
  • تشکر
Reactions: لاله ی واژگون و ~ASAL~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
قصّه‌ها، قصّۀ خودمان است

قصۀ خلقت حضرت آدم علیه السلام - قصۀ تمرد ابلیس لعین از فرمان سجده - قصۀ هابیل و قابیل - قصۀ بیش از هزار سال دعوت حضرت نوح علیه السلام و رویگردانی مردم و طوفا نوح - قصه‌های حضرت ابراهیم علیه السلام در ماجرای انداخته شدن به آتش و نیز بت‌شکنی و احتجاج با کفار ، و نیز بنا نمودن کعبه و قربانی - قصۀ تولد حضرت موسی علیه السلام در زمان حکومت فرعون، فرمان به آب انداختن توسط مادر، رسیدن وحی به ایشان در وادی مقدس، نبوت برادرشان حضرت هارون علیه السلام و فرمان رفتن به طرف فرعون و ... - قصه‌های حضرات مریم و عیسی السلام - قصۀ حضرت شعیب - قصۀ اقوام عاد و ثمود و ...، همگی "أَحْسَنَ الْقَصَصِ" می‌باشند؛ چرا که از یک درس معارف توحیدی می‌باشند،د و از سوی دیگر عبرتی برای اهل عقول و ایمان، و از سویی دیگر، تماماً قصۀ خودمان است، اینها همه احوالات ما می‌باشد که انبیای الهی و یا اقوام گذشته آن را زندگی کرده‌اند. پس این قصه‌ها برای رشد، هدایت و کمال انسان و جامعه لازم است، وگرنه خداوند متعال برای کسی قصه نمی‌گوید.

قصه یوسف علیه السلام

همین قدر که می‌گویند: «قصه عشق یوسف و زلیخا»، یک دروغ بزرگ و انحرافی است، چرا که این قصۀ عشقی یکطرفه، از جانب زلیخا به حضرت یوسف علیه السلام بوده است و ایشان هیچ نظری به زلیخا نداشتند؛ و البته عجیب نیست اگر زن متأهلی، عاشق مردی متأهل، جوان یا بزرگسال شود (یا بالعکس)؛ بلکه مهم این است که طرف مقابل چه مواضع و رفتاری در مقابل این انحراف و دعوت به فسق و فساد اتخاذ می‌کند؟

●- در ماجراهای حضرت یوسف علیه السلام، قصۀ برادران حسود - انداختن وی در چاه و ادعای دریده شدن توسط گرگ‌ها - باور نکردن پدر و صبر ایوب علیه السلام - نجات از چاه - بردگی و فروش به عنوان غلام به یکی از سرداران مصر - مکرهای زلیخا و حتی دعوت از زنان دیگر - به زندان انداختن ایشان به اتهامات واهی و افتراهای بزرگ - رویای عزیز مصر مبنی بر خورده شدن هفت گاو چاق توسط هفت گاو لاغر - عاجز ماندن معبران از تعبیر - تعبیر به هفت سال رونق و هفت سال قحطی توسط ایشان در زندان - آزاد شدن و انتصابش به مشاور برتر عزیز مصر و وزارت در اداره اقتصاد کشور - شکستن بت‌ها و تخریب بتکده‌ها و دعوت مردمان به توحید و معاد ...، همه از حکایات تاریخ حیات حضرت یوسف علیه السلام می‌باشند که بسیار مهم‌تر از عشق زلیخا به او مکرهایش می‌باشد.

●- پس، باید قصص قرآنی را با تأمل، تفکر و تدبر بیشتری بخوانیم. در نقل یک حکایت تاریخی در قرآن مجید، به غیر از درس و عبرت، تذکر به توحید، معاد، نبوت، اخلاق و حتی احکام وجود دارد.
#شوبه


چرا در میان این همه داستان در قرآن، قصه عشق یوسف و زلیخا، احسن القصص شد؟

 
  • تشکر
Reactions: لاله ی واژگون و ~ASAL~
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا