خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~kiana_stay~

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
30/9/19
ارسال ها
231
امتیاز واکنش
1,404
امتیاز
228
محل سکونت
ایران
زمان حضور
6 روز 14 ساعت 39 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام رمان: شبی به روشنایی روز
نام نویسنده: ~kiana_stay~
نام ناظر: Z.a.H.r.A☆
ژانر: فانتزی
خلاصه: داستان درباره ی دختری که به خاطر یه کنجکاوی ساده تبدیل به موجودی می‌شه که اسمش رو فقط تو افسانه‌ها شنیده بود. دختری که تو این راه می‌فهمه زندگی همیشه اونجوری که اون می‌خواد، پیش نمیره؛ اما دخترک داستان با شجاعت و قلب مهربونی که داره با قدرت ادامه میده و در ادامه راهش رازهایی درباره خودش و خانواده‌ش می‌فهمه...


نقد و بررسی رمان شبی به روشنایی روز | kiana کاربر انجمن ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، ~ĤaŊaŊeĤ~، ✧آیناز عقیلی✧ و 3 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 36 دقیقه
بسم تعالی
نقد رمان شبی به روشنایی روز به قلم ~kiana_stay~
کلیشه به عبارتی از عقیده‌ی تکراری و بیش از حد استفاده شده، نشات می‌گیرد و تفکر ذهن آدمی را در فقره‌های مختلف محدود می‌سازد.
برای نوشتن در یک حیطه‌ی خاص، ابتدا بخوانید، بکوشید و بعد قصد نگاشتن پیدا کنید.
در اثر "شبی به روشنایی روز" نخستین بی‌بنگی که در بطن کار مشهود است، ایده و پلات رمان بر اثر ژانر فانتزی می‌باشد.
سبک فانتزی زیر مجموعه‌های بسیاری دارد که برای نوشتن هر یک از این‌ها باید توان و قریحه‌ی کافی را داشت.
در این مجموعه شاهد دختری میان جنگل بوده‌ایم که به‌طور ناگهانی موجودی غریب او را در چنگ خود گرفته و او را تبدیل به خون‌آشام می‌کند و در ادامه، گرگینه‌هایی به دنبال این خون‌آشام هستند و اگر نخواهیم ادامه‌ی کار را اسپیل کنیم، همین منطق حکم می‌کند این قضا از قصد و دادرسیِ کلیشه در ژانر "فانتزی" در زمینه‌ی "دارک ساید" نوشته شده‌است.
گاهاً کلیشه‌ها را هم می‌توان زیبا نوشت. شوربختانه ضعف‌های بسیاری در قلم مشهود بوده و این ضعف در اواسط رمان هم به خوبی قابل نمایش است.
ما به قصد رویت از جذابیت می‌خوانیم، به قصد جذابیت و ابرام می‌نویسیم و این سلطه و قوت کار است که در یادها حک خواهد شد.
شروعِ نچندان جذاب اثر، می‌تواند خواننده را از سر خواندن وا دارد؛ ولیکن، نویسنده می‌توانست به طرز ماهرانه‌ای خواننده را با قلم خود فریب‌ دهد و ساده‌ترین‌ها را به زیباترین‌ها بسازد که به خوبی در این زمینه امتیازی کسب نکرده‌اید.
در اصل نگاشتن امور خطیر یک اثر برتر، جذابیت یک نوشته می‌باشد که چنانچه در اثر دیار است؛ در این مرتبه اضافه‌گویی‌های بسیار، در بطن اثر را می‌توانیم استنباط بخوانیم.
غرض از توصیف و تشریح؛ اضافه‌گویی‌ها نیست!
قلمداد و مقصد از توصیفات مکان و زمان، تجسم و ساختن فضا در ذهن آدمی است که این امر بایستی به‌طور غیر مستقیم نیز به خواننده القا شود.
چناچه می‌گوییم توصیفات مهم است؛ درصورتی که بتوان در یک "فانتزی" از فضا در ذهن "تصویر" ساخته و با همین توصیفات احساساتی برگرفته از این قطعه را به خواننده منتقل کرد.
اکنون نویسنده در طول نوشتن، پراکندگی‌هایی از قصد تصویرسازی به متن داده و زمانی که توصیفات را مشاهده می‌کنیم، زیادی از منبع تصویرسازی مستقیم مورد تمتع قراره گرفته شده و این امر موجب خستگی خواننده می‌شود و نویسنده‌ی عزیز می‌بایست تعادلی در این فقره ایجاد کرد، به‌طوری که توصیفات غیر مستقیم و در همه‌جای اثر به‌کار گرفته و ابهامات این زمینه رفع شود.
البت نویسنده به راحتی آثاری از سردرگمی و بی‌حوصلگی خود در رمان به‌جای گذشته و همین جمله‌ی نویسنده "خدایی حس توضیح ندارم" در رمان، گفته‌ی مرا تایید می‌کند و از زیبایی‌های متن کاهش می‌دهد.
نوشتن سبک فانتزی کار هر فرد نبوده و نیست و برای خوب پیاده کردن این عمل بایستی اندکی بیشتر ک بهتر بکوشید.
حال ایده‌ی اثر در باب کلیشه خود را از سر می‌گذراند و همین منطق نشان داده این اثر از جذابیت‌های ژانر فانتزی به‌دور است و اینک کم‌کاری نویسنده در شخصیت‌ها به وضوح پیدا است.
زمانی که در اوج اثر هستید؛ بایستی اختتام و هوش و تمرکز خود را بر روی باورپذیری کاراکترها بگذارید.
بی‌اساس پیاده کردن رویدادها بر روی شخصیت‌ها نیز بی‌تاثیر نبوده و کم‌کاری را هویدا می‌کند.
در شروع، اوج ترس و هراسیدن و حیرت کاراکتر جای خود را به استهزا و لودگی داده و انتظار می‌رود هرکار را در منظر و زمینه‌ی خود تشریح و بازسازی نمایید تا عواطف، ادراک و هیجان کار از کاستی نشات نگیرد.
مبهم‌ بودن شخصیت‌ها نه‌تنها جذابیت ندارد، بلکه در کار ابهام هم می‌سازد. کنترل کاراکترها تنها براقیت بر روی دیالوگ‌ها نیست!
برای خلق صحیح یک کاراکتر، می‌توان از عقاید، سلایق، علایق و افکارِظاهری و... کمک گرفته تا یک شخصیت مکمل از کاراکتر ساخت.
این هنگام، چنانه شخصیت‌های بسزایی در اثر مورد استفاده قرار گرفته شده، این امر موجب شده نویسنده تعادل خود را بر روی این قطعه از دست دهد و حضور آن‌ها را تنها در دیالوگ‌گویی مشخص کند و این نقصی از کار است. خواننده عملاً هیچ‌گونه اطلاعی از کاراکترها در اختیار خواننده نذاشته و خواننده را از انگیزه‌ی کاراکترها بی‌خبر گذاشته است.
مجزا از این نکات، ضعفی که چندین‌بار مشاهده می‌شد، آشکار ساختن رویدادها در اثر بوده و ابتدای کار لو دادن شجرنامه‌ی آرتمیس چندان جذاب نبوده و نیست.
در اکثر اوقات شناسنامه‌ی اثر مورد نقد قرار نمی‌گیرد؛ اکنون مقدور به بیان این هستم که خلاصه‌ی اثر تناژ مبهم خود را دارد؛ اما ضعف قلم بسیار مشهود است و متاسفانه اسم اثر با ژانر هم‌خوانی آن‌چنانی‌ای ندارد؛ اما، نام به تنهایی خوب است؛ ولیکن سازگاری نام و ژانر امری مطیع می‌باشد.
تعادل نویسنده بر روی سیر کاملاً به‌جا بوده و در این اثر، از تعادل کافی بر روی کار برخورداریم و انتظار می‌رود همین‌گونه به روند کار ادامه دهید.
با عنایت گزیده‌ای بر روی اثر "شبی به روشنایی روز" مقدور به حکم کردن بر روی نقاطی از رمان می‌باشم که به این قطعه کاستی می‌بخشند.
پراکندگی نثرهای محاوره و ادبی درهم، و جایگذاری معوج افعال ادبی و محاوره زیبایی‌های رمان را مشئوم کرده و با کمی دقت و براقیت بر روی این فیضه می‌توان فتور این قطعه را بی‌طرف ساخت.

برای ختم اثر پربیننده و با ارزش، ثبات دانش و تسلط بر روی کار نیست است؛ حال زمان ناچیزی نمانده تا به تکان دادن از بعضی ناحیه‌ها بهترین اثر را ارائه داد.

با تشکر از انتقاد پذیری شما!
M O B I N A
تیم نقد انجمن رمان۹۸


نقد و بررسی رمان شبی به روشنایی روز | kiana کاربر انجمن ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: ~kiana_stay~، MĀŘÝM و FaTeMeH QaSeMi
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا