M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,861
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
پنجمین قسمت از مجموعه فیلمهای Scream یا جیغ را نه میتوان دنبالهای بر فیلمهای قبلی محسوب کرد و نه علیرغم عنوان مشابهاش با فیلم اوّل، بازسازی آن. در واقع در نخستین فیلم از این مجموعه، پس از درگذشت خالق اصلیاش، یکی از سلاطین ژانر وحشت یعنی وس کریون، شاهد بازگشتی به اتفاقات فیلم هستیم. شخصیتهای اصلی فیلم اوّل در کنار شخصیتهای تازهنفس، قرار است با شخصیت مشهور این مجموعه فیلمها، «گوستفیس» مجدداً مواجه شوند.
گوستفیس، قاتلی زنجیرهای است که قربانیان خود را بر اساس قواعد و قوانین فیلمهای ترسناک میکشد و تنها راه نجات کسانی که مورد حملهی او قرار میگیرند، پیروی و دنبال کردن همین قواعد است. در واقع، فضای رازآمیز حول هویت واقعی قاتل یا پیشبینی حرکت بعدی او تنها با حدس و گمانهایی به دست میآید که از دلِ قواعد فیلمهای ترسناک بیرون آمده باشند. شناخت و اشراف بر فیلمهای ترسناک، عاملی کلیدی در حل معمای قتلها و مقابله با تهدیدات قاتل است. مثل این که قاتل در مراودات عادی مدعی داشتن عشق و علاقهی زیاد به شخصیت اصلی است. از این نظر، معشوق یا نامزد شخصیت اصلی میتواند یکی از مظنونین باشد.
این پیشفرضها را در صحنهی ابتدایی فیلم به خوبی میتوان دید. تارا، دختر نوجوانی که در خانه تنهاست، مشغول گفتگوی پیامکی با دوستش امبر است که ناگهان تلفن خانه زنگ میزند. شخص پشت خط با صدایی ترسناک از او دربارهی فیلمهای ترسناک موردعلاقهاش سؤال میکند و وقتی نام «بابادوک» را میشنود، از کوره درمیرود. ویدیویی از امبر برای تارا میفرستد و میگوید که مرگ و زندگی امبر به پاسخهای درست تارا بستگی دارد. اوضاع وقتی بدتر میشود که تارا فیلمهای مورد پرسش تلفنکنندهی ناشناس را ندیده چون برای نسل او، قدیمی و از مُدافتاده هستند. در نهایت، هنگامی که تارا از فرد ناشناس میخواهد دربارهی فیلمهای جدیدتری مثل It Follows و The Witch از او سؤال کند، گوستفیس برای اعادهی حیثیت از فیلمهای موسوم به استب [که زیرمجموعهای از فیلمهای اسلشر است] ظاهر میشود.
فیلم Scream را هم میتوان نوعی فیلم در فیلم درنظر گرفت، هم میتوان در قالب یک متافیلم درنظر آورد که میخواهد خیلی خودآگاهانه و تعمدی دربارهی ویژگیهای مجموعه سینمایی مرتبط با خود ایدهپردازی، رمزگشایی و بازنگری کند. به عبارت دیگر، خود فیلم نقش تجزیه و تحلیلگر را برعهده میگیرد؛ امّا به طرز جالبی، همزمان داستانش را نیز روایت میکند و شخصیتهای اصلی را وادار میکند در جلدِ طرفداران فیلمهای ترسناک، از معمای داستان گرهگشایی کنند. شاید این مسیر برگزیده شده از سوی فیلم، به بهترین نحو در خدمت بزرگداشت میراث خالق اصلی مجموعه یعنی وس کریون قرار گیرد. و چه چیزی بهتر از یک بزرگداشت سینمایی از طریق یکی از فیلمهای خود این مجموعه. علاوه بر احضار بازیگران و شخصیتهای فیلمهای قبلی، دریچهای به ذهن و ایدههای خلاقانه کریون گشوده میشود. به نظرم، فیلم به خوبی توانسته این لایه را با لایه داستانی خود درهمتنیده و منطبق کند.
گوستفیس، قاتلی زنجیرهای است که قربانیان خود را بر اساس قواعد و قوانین فیلمهای ترسناک میکشد و تنها راه نجات کسانی که مورد حملهی او قرار میگیرند، پیروی و دنبال کردن همین قواعد است. در واقع، فضای رازآمیز حول هویت واقعی قاتل یا پیشبینی حرکت بعدی او تنها با حدس و گمانهایی به دست میآید که از دلِ قواعد فیلمهای ترسناک بیرون آمده باشند. شناخت و اشراف بر فیلمهای ترسناک، عاملی کلیدی در حل معمای قتلها و مقابله با تهدیدات قاتل است. مثل این که قاتل در مراودات عادی مدعی داشتن عشق و علاقهی زیاد به شخصیت اصلی است. از این نظر، معشوق یا نامزد شخصیت اصلی میتواند یکی از مظنونین باشد.
این پیشفرضها را در صحنهی ابتدایی فیلم به خوبی میتوان دید. تارا، دختر نوجوانی که در خانه تنهاست، مشغول گفتگوی پیامکی با دوستش امبر است که ناگهان تلفن خانه زنگ میزند. شخص پشت خط با صدایی ترسناک از او دربارهی فیلمهای ترسناک موردعلاقهاش سؤال میکند و وقتی نام «بابادوک» را میشنود، از کوره درمیرود. ویدیویی از امبر برای تارا میفرستد و میگوید که مرگ و زندگی امبر به پاسخهای درست تارا بستگی دارد. اوضاع وقتی بدتر میشود که تارا فیلمهای مورد پرسش تلفنکنندهی ناشناس را ندیده چون برای نسل او، قدیمی و از مُدافتاده هستند. در نهایت، هنگامی که تارا از فرد ناشناس میخواهد دربارهی فیلمهای جدیدتری مثل It Follows و The Witch از او سؤال کند، گوستفیس برای اعادهی حیثیت از فیلمهای موسوم به استب [که زیرمجموعهای از فیلمهای اسلشر است] ظاهر میشود.
فیلم Scream را هم میتوان نوعی فیلم در فیلم درنظر گرفت، هم میتوان در قالب یک متافیلم درنظر آورد که میخواهد خیلی خودآگاهانه و تعمدی دربارهی ویژگیهای مجموعه سینمایی مرتبط با خود ایدهپردازی، رمزگشایی و بازنگری کند. به عبارت دیگر، خود فیلم نقش تجزیه و تحلیلگر را برعهده میگیرد؛ امّا به طرز جالبی، همزمان داستانش را نیز روایت میکند و شخصیتهای اصلی را وادار میکند در جلدِ طرفداران فیلمهای ترسناک، از معمای داستان گرهگشایی کنند. شاید این مسیر برگزیده شده از سوی فیلم، به بهترین نحو در خدمت بزرگداشت میراث خالق اصلی مجموعه یعنی وس کریون قرار گیرد. و چه چیزی بهتر از یک بزرگداشت سینمایی از طریق یکی از فیلمهای خود این مجموعه. علاوه بر احضار بازیگران و شخصیتهای فیلمهای قبلی، دریچهای به ذهن و ایدههای خلاقانه کریون گشوده میشود. به نظرم، فیلم به خوبی توانسته این لایه را با لایه داستانی خود درهمتنیده و منطبق کند.
نقد و بررسی فیلم جیغ
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com