خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,241
امتیاز واکنش
64,115
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نمازهای روزانه (نمازهای یومیه) از جمله عبادات روزانه مسلمانان است که به عنوان یک تکلیف فردی مورد تأکید منابع اسلامی قرار گرفته‌است.[۴۲][۴۳] این نمازها در ۵ نوبت خوانده می‌شوند که برای یادآوری ایمان و عقیده هر فرد مسلمان و وسیله‌ای برای فراهم آوردن نیروهای درونی و معنوی برای اتصال به خدا در نظر گرفته می‌شود. نماز در اسلام با تکبیر آغاز و با سلام پایان می‌یابد. نماز در اسلام از تکرار یک واحد عبادی به نام رکعت صورت می‌گیرد که هر رکعت شامل مجموعه‌ای از قیام، قرائت، رکوع و سجده است که رعایت آدابی در هنگام ادای هر کدام الزامی است. بجز نماز وتر که یک رکعت است، هیچ نمازی به صورت تک رکعتی وجود ندارد و نمازها بسته به زمان‌های مختلف آن، ۲، ۳ یا چهار رکعتی هستند. نمازهای واجب در اسلام عبارتند از نماز یومیه، نماز جمعه، نماز عید، نماز آیات، نماز طواف، نماز میت و نمازهایی که از طریق عهد، نذر و سوگند واجب شده باشند. نمازهای یومیه، ۱۷ رکعت نماز است که در طول شبانه‌روز بر هر مسلمان مکلفی واجب است. نمازهای یومیه در زمان مشخص خودشان و در پنج نوبت صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء خوانده می‌شوند. داشتن طهارت (وضو، غسل یا تیمم) برای نماز پیش‌شرط است. نمازها رو به قبله (کعبه) خوانده می‌شوند. علاوه بر نماز احکام دیگری چون ذبح و دفن نیز نسبت به قبله تعریف شده‌اند. همچنین در آداب اسلامی، از فضیلت نماز جماعت یاد شده‌است. علاوه بر نمازهای واجب، نمازهای مستحبی نیز در اسلام تعریف شده‌است. معروف‌ترین آنها نمازهای نافله است که در کنار نمازهای واجب روزانه خوانده می‌شوند.[۴۴]

روزه
مقالهٔ اصلی: روزه در اسلام
روزه از جمله واجبات اسلام است که در ادیان قبل از اسلام نیز واجب بوده‌است. روزه به معنای امتناع از خوردن و آشامیدن و لذات **** است که در طول ماه رمضان از طلوع فجر تا مغرب شرعی واجب می‌باشد. هدف از روزه تمرین برای تقویت روح استقامت و پایداری و همچنین ایجاد تزکیه و تصفیه جسم و جان عنوان شده‌است. روزه در سال دوم هجری قمری وضع شد و بیماران و مسافران از گرفتن آن معاف شدند. روزه بر زندگی روزمره مسلمانان تأثیر گذاشته‌است. خوردن دو وعده غذایی در سحرگاه و شامگاه با رعایت آداب مذهبی از جمله این تأثیرات است. علاوه بر روزه ماه رمضان، روزه کفاره و روزه‌هایی که به سبب نذر، قسم و عهد به گردن مکلف می‌آید، از روزه‌های واجب است. در کنار روزه‌های واجب، روزه‌های مستحب بسیاری در روزهای مختلف از جانب شریعت اسلام تعریف شده‌اند.[۴۵]

احکام حقوقی و مالی
حق در اسلام به معنای امری ثابت برا افراد یکی از اصطلاحات قرآنی است. اسلام حقوق مختلفی در امور مالی تدوین کرده‌است. حق الناس از مفاهیم اسلامی است که در مقابل حق الله قرار گرفته‌است و معیار آن، بی احترامی به حقوق خدا یا بی احترامی به حقوق سایر انسان‌هاست. بر اساس تعالیم اسلامی، در حق الناس علاوه بر نقض حق‌الله و جلب رضایت او، نقض حق‌الناس و جلب رضایت ذی‌نفع نیز لازم دانسته شده‌است. از میان مباحث چهارگانه فقه اسلامی، ۲ بخش آن را مباحث عقود و ایقاعات[یادداشت ۲] شکل داده‌اند که در زمینه‌های مالی و حقوقی هستند. مهم‌ترین باب فقهی در امور مالی را نیز بیع به خود اختصاص داده‌است. تعداد عقود اسلامی بسیار است که مهم‌ترین آنها عبارتند از عقد اجاره، بیع، رهن، حواله، وکالت، صلح، شرکت، مضاربه و … اشاره کرد. بر اساس قوانین مالی اسلام، تنها راه تملک، وقوع یک عمل انشایی از نوع عقد یا ایقاع نیست و در مواردی انتقال تملک به صورت قهری و بر پایه حکم شرعی صورت می‌گیرد. بارزترین نوع این نوع انتقالات ارث است که به محض فوت متوفی، اموال او به وارثان منتقل خواهد شد.[۴۶] در این میان بین فرقه‌های اسلامی در احکام حقوقی اختلافاتی گزارش شده‌است. برای نمونه ابوحنیفه برخلاف دیگر فرقه‌های اسلامی، در استنباط احکام حقوقی، قیاس را معتبر می‌داند.[۴۷]

احکام قضایی و کیفری
در قوانین اسلام، ابوابی به احکام قضایی و کیفری اختصاص یافته‌است. از جمله اصطلاحات در فقه اسلامی، مبحث حد است که در مقابل تعزیر تدوین شده‌است. قصاص و دیات از جمله دیگر مباحث مطرح شده در این ابواب فقهی است.[۴۸]


آیامسئله نحسی در دین اسلام وجود دارد؟

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,241
امتیاز واکنش
64,115
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
پذیرش اسلام و تفاوت بین ایمان و اسلام
رابـ*ـطه ایمان با اسلام و تفاوت مسلم و مؤمن از اختلاف‌های گزارش شده در میان متلکمان اسلامی است. معتزلیان بر این باورند که ایمان در گروی اسلام است و اعمال انسان‌ها، با نیت‌هایشان محاسبه و پذیرفته می‌شود. از دیدگاه خوارج، کسانی که از دستورهای اسلام تخطی کنند، از دایره اسلام خارج می‌شوند و به کفر می‌گرایند و از نظر معتزله، شخص گناهکار به مقامی میان کفر و ایمان خواهد رسید. حنفیان اما ایمان و اسلام را به یک معنا دانسته و تنها برخی از عالمان آنان اقرار لفظی و اثبات پایبندی راسخ را میان این دو مفهوم، متفاوت گزارش کرده‌اند. حنبلیان اما پایبندی قلبی و تصدیق لسانی را ایمان دانسته‌اند و از این رو معتقدند که گواهی به ایمان افراد تا زمانی که پایبندی فرد به تمام شریعت اسلام ثابت نشده‌باشد، ممکن نیست. اشعریان همچون شافعیان نیز بین ایمان و اسلام تفاوت قائل شده و بر این باورند که ایمان اعم از اسلام است. به باور آنان پذیرش اسلام با شهادتین صورت می‌گیرد و حقیقت ایمان، تصدیقی درونی بر آن می‌باشد؛ بنابراین عقیده، اسلام بدون ایمان، راه منافقان است که عذاب الهی را در پی خواهد داشت.[۴۹] مسلمانان بر این باورند که با انجام جزئی‌ترین نکات اخلاقی و ظاهری زندگی محمد همچون آداب غذاخوردن، نظافت، عشق‌ورزیدن، سخن گفتن و دعا، می‌توانند به حالت باطنی تسلیم کامل در برابر خدا دست یابند.[۵۰]

پذیرش اسلام از روی اختیار صورت می‌گیرد و بر طبق آیه «لا اکراه فی الدین»، اکراه در آن وجود ندارد؛ با این وجود مسلمانان پس از فتوحات خود، مشرکان را در انتخاب دین اسلام یا کشته شدن مخیر می‌کردند. مسیحیان و یهودیان، مخیر به پذیرش دین جدید یا پرداخت جزیه بودند. جزیه مالیات سنگینی بود که مسلمانان به عنوان بهای حمایت مسلمانان از آنان، دریافت می‌کردند.[۵۱]

گناهان
گناهان در اسلام به دو دسته صغیره و کبیره تقسیم شده‌اند.[نیازمند منبع]

در عقیده اسلامی، جهنم تقاص گناهکاران عنوان شده‌است، با این وجود در روایتی از محمد آمده‌است که کسی که ایمان در دل دارد، آتش جهنم را نمی‌بیند. مسلمانان بر این باورند که گناهکاران مؤمن واقعی نیستند و آن دسته از مسلمانان که اعمال را کمال ایمان می‌دانند و نه تمام آن، بر این باورند که مؤمن با گنـ*ـاه، مستحق جهنمی می‌شود که ممکن است مدتی را در آنجا بگذراند و سرآخر از آن خارج شود. نظر دوم نظر عموم اهل سنت است و نظر اول، دیدگاه معتزلیان است.[۵۲]


آیامسئله نحسی در دین اسلام وجود دارد؟

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,241
امتیاز واکنش
64,115
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
ابوالقاسم محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم، بنیان‌گذار و پیامبر دین اسلام است. دربارهٔ زندگی محمد گزارش‌های فراوان و روشنی در متون تاریخی آمده‌است، ولی مانند هر شخصیت مهم تاریخی پیش از دنیای مدرن، تمام جزئیات زندگی او مشخص نیست. سال ولادت او را ۵۷۰ میلادی گزارش کرده‌اند.[۵۵][۵۶] وی در کودکی پدرش و کمی بعد مادر و پدربزرگش را از دست داد. او در دوران جوانی به تجارت مشغول بود و در کنار عمویش ابوطالب زندگی می‌کرد. شهرت او به راستگویی و درستکاری سبب شد تا به محمد امین شهرت یابد. محمد در این میان با خدیجه که خود از تجار زمان بود آشنا شد و سرانجام با او ازدواج کرد. معروف‌ترین فرزند وی فاطمه زهرا است. بنابر گزارش منابع اسلامی، اولین نشانه‌های پیامبری در محمد، از ۴۰ سالگی او شروع شد. در اینکه آغاز پیامبری او با رؤیا بوده‌است یا با دیدن جبرئیل در غار حرا، بین منابع اختلاف است.[۵۷] آغاز پیامبری محمد را تقریباً سال ۶۱۰ میلادی دانسته‌اند.[۵۸] به باور منابع اسلامی، پیش از این راهبی مسیحی در سفر او به شام، از نبوت او خبر داده بود.[۵۹] اولین آیات نازل شده بر محمد، آیات ابتدایی سوره علق است که دعوت به خواندن می‌کند. او سرانجام دعوت به دین اسلام را از خانواده خود شروع کرد. اولین زنی که به او ایمان آورد خدیجه، همسر او و اولین مردی که او را باور نمود، علی بن ابی‌طالب، پسرعمویش بود.[۶۰] محمد پیش از آن نیز مخالفت‌هایی را با آئین بت‌پرستی اعلان می‌داشت.[۶۱] بنابر گزارش ابن اسحاق، واقدی و روایتی از جعفر صادق، محمد تا سه سال، دین تازهٔ خود را پنهانی تبلیغ می‌کرد.[۶۲][۶۳][۶۴][۶۵] پس از ۳ سال، دعوت علنی آغاز شد. هنگامی که آیه انذار[قرآن ۹] ابلاغ شد، محمد، خویشاوندان نزدیکش در بنی‌هاشم شامل فرزندان عبدالمطلب را که ۴۵ نفر می‌شدند، دعوت کرد[۶۶] و آنها را پند و اندرز داد که: «ای پسران عبدالمطلب!... خدا به من فرمان داده‌است تا شما را به سویش فرا بخوانم. چه کسی از شما مرا در این امر یاری خواهد کرد و برادر، وصی و جانشین من خواهد بود؟» و از این میان، تنها علی که ۱۳ سال داشت، پاسخ داد. سپس محمد گفت: «این [علی]، برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. به او گوش فرا دهید و از او پیروی کنید.» اما، حاضران وی را ریشخند کردند. پس از این دیدار برخی از زنان بنی‌هاشم نیز اسلام آوردند.[۶۷][۶۸]

بر پایهٔ روایت‌های اسلامی، پس از دعوت عشیره، هنگامی که محمد مطمئن شد ابوطالب در برابر بزرگان قریش از او پشتیبانی می‌کند، بالای کوه صفا رفت و مردم را فراخواند و سپس دربارهٔ توحید — یگانگی خداوند — و باور به الله، پیامبری و روز رستاخیز با آن‌ها سخن گفت.[۶۹] مدتی بعد از این واقعه، آیه فروفرستاده شد: «پس آنچه را بدان مأموری، آشکار کن و از مشرکان روی برتاب که ما شر ریشخندگران را از تو برطرف خواهیم کرد.»[قرآن ۱۰][۷۰][۷۱][۷۲]


آیامسئله نحسی در دین اسلام وجود دارد؟

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,241
امتیاز واکنش
64,115
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
مخاطبان محمد در دعوت‌هایش در مکه، تنها اهالی مکه نبودند و شامل مسافران، تاجران و زائرانی نیز می‌شدند که به مکه آمده بودند.[۷۳] با فزونی یافتن تعداد مسلمانان و بدگویی از بت‌ها توسط آنان، سبب شد تا مخالفت‌هایی با دین اسلام از جانب بت‌پرستان مکه صورت گیرد. کمی بعد در صفوف مخالفان محمد؛ جمعی از حامیان محمد قرار گرفتند که سبب دودستگی صفوف قریشیان شد. پس از درگذشت ابوطالب، محمد بزرگ‌ترین حامی خود را از دست داد و به همین جهت آزار و اذیت‌های مسلمانان و محمد، شدت گرفت. سرانجام توجه محمد به سمت یثرب جلب شد. شهر یثرب همواره محل درگیری دو قبیله اوس و خزرج بود و هر دو گروه از کسی که آنها را به آشتی دعوت کنند، استقبال می‌کردند. محمد نیز در موسم حج، ۶ تن از خزرجیانی که به مکه آمده بودند را به اسلام دعوت کرد و آنان را به عنوان مبلغ به یثرب فرستاد. پس از آن در سال ۱۲ پس از بعثت، تنی چند از خزرجی‌ها و اهالی قبیله اوس، به نزد محمد آمدند و با او بیعت کردند که بعدها به بیعت عقبه شهرت یافت. سال بعد، تعداد بیعت‌کنندگان با محمد بیشتر شد و کم‌کم پایه‌های حکومت اسلام شروع شکل‌گیری کرد. از میان یثربی‌ها کمتر کسی بود که با محمد بیعت نکرده بود یا مسلمان نشده بود. با رسیدن این خبر به قریشیان، آنان تصمیم به قتل محمد کردند اما محمد علی بن ابی‌طالب را در جایگاه خود خواباند و از مکه به سمت یثرب در حرکت شد.[۷۴]


محمد در حجةالوداع، اضافه کردن ماه‌های اضافی را ممنوع می‌کند. «نتیجه اینکه هر سال، فقط ۱۲ ماه، خواهد داشت». نگاره‌ای از نسخه رونوشت عثمانی از کتاب «آثار الباقیه» «نگارنده: ابوریحان بیرونی» متعلق به قرن ۱۷ میلادی.
محمد در مدینه
مقالهٔ اصلی: محمد در مدینه
خروج محمد از مکه به سوی یثرب، نقطه عطفی در تاریخ اسلام بود و مسلمانان از این پس، دارای نظامی مستقل بودند و می‌توانستند آزادانه تبلیغ اسلام کنند. از همین رو این هجرت مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گرفت و پایه تاریخی هجری قمری را شکل داد. پس از رسیدن محمد به یثرب، احترام او نام شهر را به مدینة النبی تغییر دادند که بعدها به مدینه شهرت یافت.[۷۵] محمد در مدینه بنای مسجدی را پی‌ریزی کرد که محل زندگی خود او بود و امروزه به مسجدالنبی شهرت دارد.[۷۶] علاوه بر محمد، گروه‌های مختلفی از مسلمانان مکه نیز به مدینه مهاجرت کردند که به مهاجرین شهرت یافتند. مسلمانان مدینه نیز به جهت کمک‌رسانی به محمد، به انصار شهرت یافتند. در همین سال‌ها قبله از بیت‌المقدس به سوی کعبه تغییر یافت که هویتی مستقل برای اسلام را به ارمغان آورد. تا سال دوم پس از هجرت، برخوردی جدی بین مسلمانان و قریشیان مکه صورت نگرفت. محمد در این دوران بیشتر به حفظ جامعه کوچک مسلمانان مدینه و گسترش نفوذ اسلام تمرکز داشت. در این دوره، مسلمانان توانستند با یهودیان نیز ارتباطی دوستانه برقرار کنند، هرچند کمی بعد، از در دشمنی درآمدند.[۷۷] یکی از نخستین کارهای محمد پس از هجرت که برای حل شکایت‌های دراز مدت قبیله‌های گوناگونِ مدینه صورت گرفت، مکتوب‌کردن سندی بود که به «میثاق مدینه» شهرت یافت. این موافقت‌نامه، «فرمی از اتحاد یا فدراسیون» را میان ۸ قبیله مدینه و مهاجران مسلمان از مکه برقرار می‌کرد که در آن حقوق و وظیفه‌های هر شهروند و چگونگی رابـ*ـطه‌های میان گروه‌های گوناگون مشخص شده بود.[۷۸][۷۹]


آیامسئله نحسی در دین اسلام وجود دارد؟

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,241
امتیاز واکنش
64,115
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
از سال دوم هجری قمری، درگیری‌های نظامی بین مسلمانان و مکیان شروع شد. اولین نبرد، بدر نام گرفت که با پیروزی مسلمانان همراه بود. غزوه بنی‌قینقاغ بین مسلمانان و یهودیان بنی‌قینقاع نبرد بعدی مسلمانان بود. احد نبردی بود که مکیان برای انتقام از بدر تدارک دیدند و در آن نبرد، مسلمانان شکست خوردند و حمزه، عموی محمد کشته شد. خود محمد نیز در این درگیری زخم برداشت.[۸۰] در ماه شوال ۶ ه‍.ق/۶۲۸ م، محمد به همراه ۱۴۰۰ تن از پیروانش جهت انجام حج عمره به سمت مکه رفتند.[۸۱] قریش با شنیدن نزدیک‌شدن مسلمانان به مکه، ۲۰۰ سوار را فرستاد که آن‌ها را متوقف کنند. محمد با طی مسیر صعب‌العبورتری، آن‌ها را دور زد و به حدیبیه، در حومه شهر مکه رسید.[۸۲][۸۳] مذاکرات با مکه شروع شد و فرستادگانی بین دو طرف ردوبدل شد. در نهایت پیمان صلحی به مدت ۱۰ سال بین دو طرف منعقد شد که به «صلح حدیبیه» شهرت یافت.[۸۴][۸۵][۸۶][۸۷][۸۸] آورده این قرارداد برای مسلمانان، به رسمیت شناخته شدن از نظر سـ*ـیاسی و مذهبی توسط مکیان بود.[۸۹][۹۰] این پیمان‌نامه، محمد را در فتح آسان‌تر مکه نیز کمک کرد.[۹۱]

در سال هفتم محمد به خیبر که یکی از پیمان‌شکنان بودند نیز لشکرکشی کرد و آنجا را نیز تصرف کرد. در سال هشتم، قریشیان با حمله به طایفه‌ای مسلمان، پیمان صلح را شکستند و همین امر سبب شد تا محمد با لشکری به مکه حمله کند. ابوسفیان بزرگ قریش به همراه عباس نزد محمد آمد و پس از اظهار اسلام، امان از محمد طلبید و محمد خانه او را محل امن قرار داد؛ بنابراین لشکر مسلمانان بدون درگیری وارد مکه شدند و محمد نیز بلافاصله فرمان عفو عمومی صادر کرد. او شخصاً به داخل کعبه رفت و بت‌های کعبه را بیرون آورد و سپس عموم مردم مکه با او بیعت کردند. پس از آن در سال نهم به محمد خبر رسید که رومیان لشکری به قصد حمله به مدینه تدارک کرده‌اند. پیامبر اسلام نیز دستور تشکیل سپاه را صادر کرد و به سمت منطقه تبوک رهسپار شد. اما وقتی مسلمانان به منطقه تبوک رسیدند، لشکر رومیان از آنجا رفته بودند و به همین جهت سپاهیان مسلمان بدون درگیری، به مدینه بازگشتند. در سال دهم تمام قبایل اطراف به نزد محمد آمدند و با او بیعت کردند و به همین جهت آن سال را سنة الوفود نامیدند. در همین سال محمد به آخرین حج خود رفت.[۹۲] در راه بازگشت محمد و مسلمانان به مدینه و در بین راه، محمد به صورت ناگهانی به مدت سه روز در محلی به نام غدیر خم توقف کرد و با جمع‌کردن حجاج، خطبه‌ای خواند و در آن جمله «هر که من مولای اویم، پس این علی مولای اوست» را با بلندکردن دست علی در برابر جمعیت گفت. واژهٔ «مولا» در عربی به دو معنای «دوست» و «رهبر» است.[۹۳] شیعیان بر این باورند که این عبارت، گواهی روشن بر اثبات امامت و جانشینی علی پس از محمد است؛ اما در مقابل، اهل سنت یا منکر این واقعه شده‌اند یا آن را دلیلی بر امامت نمی‌دانند.[۹۴] اهل سنت معتقدند که عده‌ای از تقسیم غنایم در اردوکشی به یمن که توسط علی انجام شد، ناراضی بودند و محمد در پاسخ به آن‌ها علی را دوست خویش معرفی کرد تا ناخشنودی آنان را فرونشاند.[۹۵]

محمد در سال ۱۱ هجری قمری دچار بیماری شد و از دنیا رفت. او در سن ۶۳ سالگی درگذشت و در آن وقت جز فاطمه، فرزند دیگری از او زنده نماند. بر این اساس محمد در طول ۲۳ سال به تبلیغ اسلام پرداخت.[۹۶] مرتضی عاملی گزارش می‌کند که منابع اسلامی در محل دفن محمد، اختلاف دارند؛ بر طبق روایتی، علی بن ابی‌طالب، و بنابر وصیت محمد، جسدش را در اتاقی که درآن درگذشت، دفن کرد. با این وجود، منابعی از دفن محمد در بقیع یا مسجدالحرام گزارش‌هایی را نقل کرده‌اند.[۹۷] بر مدفن او امروزه گنبد سبزی قرار دارد.[۹۸]


آیامسئله نحسی در دین اسلام وجود دارد؟

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,241
امتیاز واکنش
64,115
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
با مرگ محمد، جامعه اسلامی برای تعیین جانشین او دچار اختلاف شد.[۹۹][۱۰۰] جمعی از مسلمانان از جمله گروهی از انصار و مهاجرین در سقیفه بنی ساعده گرد هم آمدند تا خلیفه بعدی را تعیین کنند. در این میان انصار از سعد بن عباده حمایت می‌کردند، اما مهاجران این را نپذیرفتند و خود را از لحاظ خویشاوندی نزدیک‌تر به محمد می‌دانستند.[۱۰۱] در میان مهاجرین، عده‌ای نیز به رهبری علی بن ابی‌طالب معتقد بودند.[۱۰۲] این انتخاب باعث اختلاف بین هواداران ابوبکر و طرفداران علی شد. طرفداران علی قائل بودند که علی توسط شخص محمد به جانشینی منصوب شده‌است و بنابراین مقام خلافت باید از آن وی باشد.[۱۰۳][۱۰۴] علاوه بر آن، طبری در تاریخ خود نقل کرده‌است که گروهی از مخالفان ابوبکر از جمله زبیر در خانهٔ فاطمه گرد آمدند و عمر با تهدید به آتش زدن خانه، آن‌ها را بیرون کشاند.[۱۰۵] لئورا وچا ولیری در دانشنامه اسلام معتقد است که ماجرای رویدادهای خانه فاطمه زهرا، هرچند ممکن است با توضیحات اضافی همراه باشد، اما از جهت وقوع تاریخی قابل انکار نیست.[۱۰۶] به تدریج نهاد خلافت پدید آمد که در خارج از جهان اسلام معادلی نداشت. خلیفه از منزلت رهبری و حق گزینش زمامداران برخوردار بود. انتصاب به خلافت نوعی قرارداد بود که تعهدات متقابلی را بین خلیفه و اتباع وی پدیدمی‌آورد.[۱۰۷]

در نهایت، اداره حکومت بزرگ اسلامی که شامل چندین طایفه در منطقه می‌شد، به دست کسانی از میان صحابه محمد افتاد که خلیفه پیامبر اسلام عنوان گرفتند. در این دوره از دوره اسلامی که سه دهه به طول انجامید، ۴ تن از صحابه به مقام خلافت رسیدند. این دوره نسبت به دوره‌های پس از آن، به زمان محمد شباهت بیشتری داشت و خلافت هنوز به شکل موروثی در نیامده بود. ابوبکر اولین خلیفه از خلفای راشیدن بود که دوران حکومت او با دشواری‌هایی همراه بود. پس از مرگ محمد، شورش‌هایی در مناطق تحت حکومت اسلام شکل گرفت که به جنگ‌های موسوم به رده انجامید. در پی این جنگ‌ها، مسلمانان با ساسانیان در مرزهای ایران به جنگ پرداختند. علاوه بر درگیری‌ها در مرزهای ایران، لشکری دیگر نیز به سوی شام روانه شد که با پیروزی‌هایی همراه بود. ابوبکر سرآخر در سال ۱۳ ه‍.ق درگذشت و عمر بن خطاب را به جانشینی خود برگزید. عمر نیز به فتوحات دوران ابوبکر، در شرق و غرب ادامه داد تا جایی که بخش‌های وسیعی از شام، ایران و مصر به سیطره مسلمانان درآمد. اکثر بومیان سرزمین‌های فتح شده با وجود سـ*ـیاست‌های پریشان زمامداران پیشین، اسلام را به عنوان دینی نوین پذیرا بودند و همین امر سبب شد تا در فتح سرزمین‌های گوناگون توسط مسلمانان، پیشرفت چشم‌گیری صورت بگیرد. عمر نیز در سال ۲۳ ه‍.ق با سوء قصد یک اسیر ایرانی به نام ابولولو کشته شد. عمر در بسـ*ـتر مرگ شورایی را متشکل از علی بن ابی‌طالب، عبدالرحمان بن عوف، عثمان بن عفان، سعد بن ابی‌وقاص، طلحه بن عبیدالله و زبیر بن عوام تشکیل داد تا خلیفه بعدی را معین نمایند. سرانجام عثمان به عنوان خلیفه بعدی مشخص شد. در دوران خلافت او که تا سال ۳۵ ه‍.ق ادامه داشت، اختلاف طبقاتی سبب نارضایتی‌های عمومی شد این نارضایتی‌ها در نهایت به شورش و قتل خلیفه انجامید. با کشته شدن عثمان، علی بن ابی‌طالب به خلافت رسید. این دوران نخستین جنگ داخلی مسلمانان شکل گرفت که بر اساس شورش زبیر، طلحه و همراهی عایشه صورت گرفت و به جنگ جمل شهرت یافت. معاویه که بر شام حکمرانی داشت نیز حکومت خود را در خطر دید و به همین جهت به بهانه خون‌خواهی عثمان، به جنگ با علی پرداخت و جنگ صفین را شکل داد. پس از پایان جنگ، فتنه خوارج شکل گرفت که سرانجام به سوء قصد ابن ملجم مرادی یکی از خوارج به علی بن ابی‌طالب انجامید که علی بر اثر همان سوء قصد کشته شد. با کشته شدن علی، فرزند بزرگش حسن به خلافت برگزیده شد و حسن نیز با انجام معاهده صلحی با معاویه، جنگ را به پایان رساند و در عوض، معاویه به خلافت رسید و این آغازی بر حکمرانی موروثی در اسلام بود.[۱۰۸]


آیامسئله نحسی در دین اسلام وجود دارد؟

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,241
امتیاز واکنش
64,115
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
با صلح حسن و معاویه، حکومت به معاویه و بنی‌امیه رسید و آغاز حکومت بنی‌امیه شکل گرفت.[۱۰۹] معاویه در دوره حکومتش، مخالفانش را اعم از علویان و خوارج، کنترل می‌کرد و سعی در حفظ صلح و آرامش در مناطق تحت حکومتش داشت.[۱۱۰] پس از مرگ معاویه، برخلاف معاهده حسن و معاویه، یزید به جانشینی او نشست. این موضوع سبب شد تا حسین بن علی، برای مقابله با موروثی شدن حکومت و همچنین جلوگیری از فسادهایی که یزید به آنها شهرت داشت، قیام کرد و نبرد کربلا شکل گرفت.[۱۱۱] پس از قتل‌عام حسین و خانواده‌اش در ۶۸۰ میلادی، جنبش‌های شیعی در مخالفت حکومت اموی شکل گرفت و شیعیان موفق شدند مدتی را تحت رهبری مختار ثقفی در کوفه، حکومت کنند. از سوی دیگر زبیریان در مکه نیز ادعای حکومت کردند و جنگ‌های داخلی اسلامی شکل گرفت. در نهایت این امویان بودند که توانستند مجدد قدرت را به دست بگیرند.[۱۱۲]

کمی بعد، با بالاگرفتن جنگ‌های داخلی میان امویان و مخالفانشان، ضعف در حکومت اموی شکل گرفت و گروه دیگری که خود را به عباس، عموی پیامبر اسلام منسوب می‌کردند، توانستند جبهه نبردی علیه امویان شکل بدهند و موفق بشوند تا سلسله اموی را سرنگون کرده و خود زمام قدرت را به دست بگیرند. این جابجایی قدرت در سال ۷۵۰ شکل گرفت. بنی‌عباس توانستند با شعارهای مذهبی چون حمایت از خاندان محمد، طرفداران بسیاری را از میان مخالفان بنی‌امیه از جمله شیعیان جلب کنند. عباسیان برخلاف امویان که شام را مرکز خلافت خود می‌دانستند، بغداد را مرکز خلافت قرار دادند. با سقوط امویان، همچنان نزاع مسلمانان بر سر قدرت ادامه داشت.[۱۱۳] با این وجود، خلفای اموی و عباسی همیشه از جانب شیعیان و امامان آنها به غصب جایگاه خلافت متهم بودند و این گروه همیشه از آنها فاصله می‌گرفت.[۱۱۴] همین امر سبب شد تا خلفایی چون هارون الرشید عباسی، نسبت به رفتار علویان با دید منفی بنگرند و آنها را خطری علیه حاکمیت عباسی قلمداد کرده و بر آنان سخت بگیرند. با مرگ هارون الرشید، جنگ‌های داخلی بین عباسیان نیز بر سر قدرت شروع شد و امین و مأمون برای حاکمیت جنگیدند.[۱۱۵] سرانجام بنی‌عباس در سال ۶۵۶ ه‍.ق/۱۲۵۸ م به دست مغولان ساقط شد.[۱۱۶][۱۱۷] اما تا پایان سقوط مغولان در سال ۱۲۵۸ میلادی، همچنان در نواحی‌ای از جهان اسلام، عباسیان بر سر کار بودند.[۱۱۸]

شیعیان اسماعیلیه که در منطقه‌ای از مصر حاکم شدند، توانستند خلافت فاطمیان را در برابر عباسیان تأسیس کنند. در این حکومت دینی، امام رسالتی جهانی داشت و موظف بود تا اتحاد اسلامی را شکل بدهد و بنابراین مبارزه در برابر دیگر قدرت‌ها در این مذهب، یک تکلیف دینی بود.[۱۱۹] فاطمیان در دوره حکومتشان توانستند قاهره را جایگزین بغداد به عنوان مهم‌ترین مرکز فرهنگی و سـ*ـیاسی جهان اسلام نمایند.[۱۲۰] در مقابل شیعیان امامیه به جهت آنکه نظام مشروع را در قالب امامان دوازده‌گانه می‌دیدند؛ اقدامی برای تأسیس حکومت مستقل نداشتند. با این وجود برخی از عالمان امامیه همکاری‌هایی را با حکومت‌های دینی داشتند.[۱۲۱] صلاح‌الدین ایوبی در مصر توانست به سال ۱۱۷۱ میلادی حکومت فاطمیان را از میان بردارد و با فتح مجدد فلسطین و سوریه، سلسله ایوبیان را به روی کار آورد.[۱۲۲] با افول قدرت عباسیان، قدرت‌های ناحیه‌ای و منطقه‌ای ظهور کردند. آل بویه توانستند بغداد را فتح کنند اولین حکومت خودمختار اسلامی را پس از عباسیان تأسیس کنند.[۱۲۳] سلجوقیان نیز به عنوان حکومتی سنی در مقابل آل بویه قرار داشتند.[۱۲۴] با زوال حکومت فاطمیان در مصر، مغرب اسلامی و نواحی شمالی آفریقا تحت حکومت دو سلسله المرابطون و الموحدون قرار گرفت.[۱۲۵] در اوایل قرن یازدهم میلادی نیز ترک‌ها توانستند چند دولت مستقل در نواحی خراسان و افغانستان با نام غزنویان را تشکیل بدهند.[۱۲۶] در همین دوران‌ها بود که چنگیزخان مغول به امید فتح جهان، در سال ۱۲۱۹ میلادی به مرزهای اسلام رسید. سلجوقیان از مغولان شکست خوردند. با فتح نواحی اسلام توسط حکومت مغول، این اولین بار بود که منطقه‌ای وسیع از جهان اسلام به دست حکومتی غیر مسلمان می‌افتاد.[۱۲۷]

پس از صلح حسن و معاویه، حکومت به بنی امیه و سپس به بنی عباس رسید. عبدالرحمان سوم و جانشینانش در آندلس، فاطمیان، حفصیان و مرینیان نیز خود را جانشین محمد می‌دانستند. سلاطین عثمانی هیچ‌گاه رسماً خلیفه نبودند. تنها عبدالمجید دوم از ۱۹۲۲ تا ۱۹۴۴ خود را خلیفه تمامی مسلمانان خواند.[۱۲۸]


آیامسئله نحسی در دین اسلام وجود دارد؟

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,241
امتیاز واکنش
64,115
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
امپراتوری عثمانی تا دوران مدرن
ترکان سلجوقی با یورش به قلمروی مسیحیان بیزانس، سلسله حوادثی را رقم زدند که منجر به جنگ‌های صلیبی بین مسلمانان و مسیحیان شد.[۱۲۹]

با فتح قسطنطنیه در سال ۱۴۳۳ میلادی به دست عثمانی‌ها، پایه‌های امپراتوری عثمانی شکل گرفت و این حاکمان، مقتدرترین حاکمان غرب اسلامی شدند. عثمانی‌ها در قرن پانزدهم و شانزدهم، مناطق دیگری را نیز به تصرف دراوردند. همزمان دو امپراتوری دیگر، یکی صفویان در ایران و دیگری مغول‌ها در هند ظهور کردند. با عقد قراردادهایی موسوم به کاپیتولاسیون از جانب عثمانی‌ها با قدرت‌های اروپایی، اروپایی‌ها بر مناطقی از اراضی مسلمانان مسلط شدند و مقدمات سلطه نظامی و سـ*ـیاسی اروپاییان بر مسلمانان شکل گرفت. از همین رو امپراتوری عثمانی رو به زوال گذاشت و تا اوایل قرن بیستم، بریتانیا، فرانسه، روسیه و هلند، تقریباً تمام جوامع مسلمان را به استثنای ایران، افغانستان و بخش کوچکی که هنوز در سیطره عثمانی بود، به سلطه خویش گرفتند.[۱۳۰]

ترکان سلجوقی در نیمه دوم قرن سیزدهم به سرعت از هم پاشیدند. در قرون سیزدهم و چهاردهم امپراتوری عثمانی (به نام عثمان اول) با رشته‌ای از فتوحات که شامل بالکان، بخش‌هایی از یونان و غرب آناتولی بود، تأسیس شد.[نیازمند منبع]

پس از جنگ جهانی اول بود که خلافت به عنوان یکی از شیوه‌های حکومت اسلامی از میان رفت و آخرین کشوری که از خلافت بهره می‌برد، با تلاش‌های مصطفی کمال آتاترک، به یک کشور با تشکیلات ریاست‌جمهوری مبدل شد. در این دوره، در عربستان نیز وهابیان توانستند با همراه کردن چهار استان این کشور، با رهبری عبدالعزیز بن سعود، پادشاهی سعودی را شکل دهند. ایران نیز در این عصر، با انقلاب مشروطه همراه بود و انتقال قدرت از قاجار به پهلوی صورت می‌گرفت. به دین ترتیب، جامعه اسلامی به عصر مدرن خود رسید.[۱۳۱]


آیامسئله نحسی در دین اسلام وجود دارد؟

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,241
امتیاز واکنش
64,115
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
به پیروان این دین، مسلمان یا مسلم گفته می‌شود[۱۳۲] و معیار اسلامی بودن هر فرقه و مذهبی، پذیرش اسلام به عنوان دین است.[۱۳۳] شهرستانی در بیان اختلاف‌های امت اسلامی، مهم‌ترین اختلاف میان امت اسلامی را در مسئله امامت و خلافت پس از پیامبر اسلام می‌داند.[۱۳۴] فرقه‌ها در اسلام، به جهت اختلافات فقهی یا اعتقادی و کلامی تشکیل می‌شوند.[۱۳۵]

تعداد فرقه‌ها یا مذاهب اسلامی همواره مورد اختلاف منابع قرار گرفته‌است. با این حال بدوی معتقد است که این فرقه‌ها یا مذاهب منحصر به تعدادی محدود نیست و تلاش گروهی از نویسندگان در انحصار مذاهب اسلامی، ناتمام بوده‌است. بدوی با نقدی بر روایت فرقه ناجیه در منابع اهل سنت، تلاش برخی از مورخان را که سعی در ذکر ۷۳ فرقه یا توجیه تعداد زیاد فرق اسلامی توسط آنان را اشتباه دانسته‌است و گوشزد می‌نماید که تعداد فرقه‌های اسلامی پس از نگارش کتب مورخان و گذران عصر آنان، همچنان رو به افزایش بوده‌است.[۱۳۶] بنابر آنچه منابع روایی شیعه و سنی نقل کرده‌اند، پس از پیامبر اسلام، ملت مسلمان به هفتاد و سه فرقه منشعب خواهند شد. در برخی از این روایات از نجات و بر حق بودن یکی از فرقه‌های هفتاد و سه‌گانهٔ اسلام یاد شده‌است که به آن روایت «فرقه ناجیه» گفته می‌شود. با توجه به اینکه تعداد فرقه‌های اسلامی، بدون احتساب مذاهب فرعی، از عدد مذکور در روایت کمتر، و با احتساب مذاهب فرعی از عدد هفتاد و سه بالاتر خواهند بود، نویسندگان ملل و نحل به توجیه روایت دست زده‌اند.[۱۳۷] ضمن آنکه برخی منابع به نقد این روایت پرداخته و با ضعیف یا جعلی دانستن این روایت؛ تعداد کثیری از فرقه‌های موجود در کتب ملل و نحل را ساختگی، سـ*ـیاسی یا با اغراض شخصی دانسته‌اند.[۱۳۸] از این رو، کتب ملل و نحل به فرقه سازی متهم شده‌اند.[۱۳۹] کتب ملل و نحل، از فرقه‌های بسیاری یاد کرده‌اند و در موارد بسیاری نیز تنها به ذکر نام فرقه اکتفا نموده‌اند.[۱۴۰]

مسلمانان به دو مذهب عمده شیعه و سنی بخش می‌شوند. هر یک از این دو فرقه انشعاباتی دارند.[۱۴۱]


آیامسئله نحسی در دین اسلام وجود دارد؟

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,241
امتیاز واکنش
64,115
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
علم فقه

مقالهٔ اصلی: فقه

فقه علم به احکام شریعت و برگرفته از منابع اسلامی است.[۱۶۸] فقه اسلامی در سده‌های نخستین، مرحله‌های آغازین و نامدون خود را طی می‌کرد و در آن زمان به عنوان یک علم و مجموعه‌ای از تعالیم نظام یافته اسلامی محسوب نمی٬شد. هرگونه بحث از مسائل مربوط به آداب و احکام عبادات و احکامی از میان معاملات و سیاسات که از سده نخست هجری باقی مانده‌است، به عنوان تعالیم فقهی آن دوره یاد شده‌است. با درگذشت محمد و بسته شدن راه مستقیم به سنت نبوی برای مسلمانان، دوره آموزش فقه، افتاء و قضا بر پایه درک عالمان مسلمان از قرآن و روایات نبوی شروع شد. تا اواسط سده نخست هجری، صحابه و بزرگانی چون علی بن ابی‌طالب، ابن مسعود، ابی بن کعب و معاذ بن جبل و پس از آنها ابن‌عباس و ابن عمر به عنوان فقیهان زمان شناخته می‌شدند. در این دوره نیز از اختلاف‌های فقهی بین فقیهان مسلمان یاد شده‌است. از چالش‌های این دوره، وقوع مسائل جدیده بود که حکم شرعی آنها از طریق قرآن و سنت نبوی قابل برداشت نبود. از این رو شیوه رسیدن به حکم شرعی آنها محل نزاع فقهی قرار گرفت. برخی از صحابه خود را مجاز می‌شمردند که برای رفع این اختلاف‌ها در مقام داوری، بر پایه شناخت عمومی خودشان از کلیات احکام اسلام، رای شخصی خود را به عنوان حکم شرعی اعلان کنند. در این میان گویا خلفای راشدین جایگاه ویژه‌ای داشته‌اند. در همین خصوص، در دوره خلفای راشدین وضع احکام در حوزه تصمیمات حکومتی و سـ*ـیاسی و حتی عبادی و خصوصی نیز گزارش شده‌است که در دوره خلیفه دوم عمر بن خطاب نمود بیشتری داشت. از جمله آنها ممنوعیت بیع امهات اولاد، سنت نماز تراویح، طلاق ثلاث و ممنوعیت متعه را می‌توان یاد کرد در برخی موارد، تغییر سنت سابق را نیز در پی داشته‌است.[۱۶۹]

در دوره تابعان، نظرات و آراء صحابه و خلفا به عنوان منبعی قابل اعتماد برای استخراج احکام فقهی اسلام، مورد توجه فقها قرار گرفت. در این دوره، اختلاف‌های فقهی بسیاری را در میان فقهای عصر گزارش کرده‌اند که بیشتر ناشی از اختلاف در روایات مورد استناد آنان بوده‌است. در همین راستا، دو مکتب فقهی حجازی و عراقی شکل گرفت که بعدها شامی نیز به آنها اضافه شد. مکتب فقهی عراقی که به اختصار فقه عراقی خوانده می‌شود، با شتابی افزون، از فقه آغازین به فقه تقدیری و پس از آن فقه مدون گذراند و باقی مکاتب نیز با سرعتی کمتر به این مراحل تن دادند. در این میان در مدینه، مکتب فقهی اهل بیت رواج داشت که آموزه‌های فقهی خود را به صورت زنجیره‌ای از امامان شیعه و سپس علی بن ابی‌طالب می‌گرفتند. در کنار این مکتب، وجود فقیهان نیز از لوازم آن بود که در دوره نخست آنها هفت تن از عالمان را شامل می‌شد که به فقیهان سبعه شهرت یافتند.[۱۷۰]

در اواخر سده سوم هجری، عموم مکتب‌های فقهی اسلام بر اهمیت اجتهاد پافشاری داشتند اما در عمل جو تقلید بر جامعه اسلامی حاکم شد. در اواخر سده سوم و اوایل سده چهارم نیز مذاهب چهارگانه فقه اهل سنت شکل گرفتند که شامل شافعی، حنفی، مالکی و حنبلی بودند. هرچند منابع در فرقه چهارم آنها تردیدهایی را مطرح کرده‌اند. پس از آن در سده‌های ۴ تا ۶ قمری، بررسی‌های اصولی در فقه اسلامی رواج یافت. در کنار رواج اصول در مکتب‌های اسلامی، مخالفانی به اصول‌ستیزی مشغول شدند که اخبارگرا یا اخباری شهرت یافتند.[۱۷۱]


آیامسئله نحسی در دین اسلام وجود دارد؟

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا