M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,849
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
-از فعالیتهای خود از سالهایی که در حوزه انسانشناسی و علوم اجتماعی فعال بودهاید، رضایت دارید؟
بله من راضی هستم، به نظرم در حد توانم کارهایی انجام داده ام. من هرگز نه آنقدر سطحینگر و ابله بودهام که تصور کنم قرار است با توان اندکم، روند علمی جهان را تغییر بدهم و نه آنقدر شیاد که خود را یک «ستاره» و «چهره» بزرگ فکری معرفی کنم. فرایندهای فکری و تغییرات اجتماعی و فرهنگی در سطح اراده و کنش این یا آن فرد تعریف نمی شوند و همه آنها حاصل پیچیدگی ها و ترکیب های دراز مدت از فعالیت و کوشش همه مردم عادی، اندیشمندان، نهادها، ساختارها، سازوکارها و میدانهای اجتماعی هستند و اگر کسی این را نفهمد در نوعی خود شیفتگی فرو می رود که برای خودش و به خصوص برای جامعه بهای گرانی خواهد داشت.
من همواره در حد توان خود با لمپنیسم و به خصوص لمپنیسم فکری که گفتم میراث شوم حزب توده برای کشور ما است و همیشه پیوندی عمیق با بلاهت و ساده اندیشیهای اجتماعی دارد، مبارزه کردهام. ابدا ادعای آن را ندارم که توانسته باشم این موج بزرگ و فزاینده را باز دارم یا حتی مانعی بزرگ برای آن بوده باشم، اما همانگونه که در یادداشتی با عنوان «جاهلها بخوانند!» نوشته ام، این لمپنهای فکری باید بدانند که کسانی که در سازوکارهایی چنین آسیب زده در حال کار و نوشتن و مطالعه و دخالت اجتماعی هستند از توهینهای شخصی و اتهامات سطحی و مضحکی که آنها از این سو و آن سو «شنیدهاند» هراسی ندارند و اگر داشتند اصولا وارد این عرصه نمی شدند.
آنها باید بدانند که سکوت ما را به حساب آن نگذارند که پاسخی نداریم، بلکه در این معنا بدانند که هر گونه پاسخ دادن به این قبیل «استدلالها»، گونهای به رسمیت شناختن و ارزش قائل شدن برای حرف هایی سطحی و هذیانهای از سر درد یک بیمار است که باید به درمانش اندیشید نه به پاسخگویی به او. اگر آدمها کاری که علاقه دارند و میتوانستهاند بکنند، توانسته باشند دست کم تا حدی انجام دهند، به نظرم میتوانند راضی باشند.
من به هیچ عنوان به دلایل فلسفی و هستیشناختی چنین توهماتی ندارم، خود را یک آدم متوسط از هر نظر میدانم که تلاش میکند کار خودش را بکند، و از لحاظ علمی هم عمیقا فکر میکنم مساله علم و شناخت را نمیتوان با سینما و هالیوود مقایسه کرد. مساله شناخت و پیشبرد این مسائل در جهت زندگی مردم به شکل جمعی رخ میدهد نه فردی و هرکسی باید ببیند در جایی که هست، چقدر میتواند مفید باشد.
ما در جایی که هستیم نباید در این توهم باشیم که قرار است دانش جهان را تغییر بدهیم. برخی فکر میکنند جهان منتظر نظریات جامعهشناسی و فلسفی ما است و «پارتی»های شبانه و خوشگذرانه خودشان را با جلسات فکری قرن نوزدهم و بیستم روشنفکران انقلابی یکی میپندارند. مهمترین هدف ما باید این باشد که نظریههای محلی خاص خودمان را ایجاد کنیم و به نوعی مکتب بومی و به دور از استعمار و قدرتهای بزرگی برسیم که بیش از ۵۰۰ سال است جهان را به سود خود تعبیر میکنند و با قدرت این تعبیر را به واقعیت و تنها واقعیت بدل می سازند. همه جاهایی که پیشرفت کردهاند هم از همین راه رفتهاند.
در هند و آمریکای لاتین هم همین راه را رفتهاند و میتوانند الگوی خوبی برای ما باشند. نباید تصور کنیم که میتوانیم با دست خالی به جنگ همه برویم یا میتوانیم خود را به آنها تحمیل کنیم. هدف ما باید اصلاح نظام دانشگاهی و فکری و روشنفکرانهمان باشد که کمینگر، اسنوب، مدپرست، تازه به دوران رسیده و گاه حتی لمپن است و واقعا متعلق به ابتدای قرن بیستم است و هنوز نتوانسته ابتداییترین شرایط جامعه مدرن را ایجاد کند.
بله من راضی هستم، به نظرم در حد توانم کارهایی انجام داده ام. من هرگز نه آنقدر سطحینگر و ابله بودهام که تصور کنم قرار است با توان اندکم، روند علمی جهان را تغییر بدهم و نه آنقدر شیاد که خود را یک «ستاره» و «چهره» بزرگ فکری معرفی کنم. فرایندهای فکری و تغییرات اجتماعی و فرهنگی در سطح اراده و کنش این یا آن فرد تعریف نمی شوند و همه آنها حاصل پیچیدگی ها و ترکیب های دراز مدت از فعالیت و کوشش همه مردم عادی، اندیشمندان، نهادها، ساختارها، سازوکارها و میدانهای اجتماعی هستند و اگر کسی این را نفهمد در نوعی خود شیفتگی فرو می رود که برای خودش و به خصوص برای جامعه بهای گرانی خواهد داشت.
من همواره در حد توان خود با لمپنیسم و به خصوص لمپنیسم فکری که گفتم میراث شوم حزب توده برای کشور ما است و همیشه پیوندی عمیق با بلاهت و ساده اندیشیهای اجتماعی دارد، مبارزه کردهام. ابدا ادعای آن را ندارم که توانسته باشم این موج بزرگ و فزاینده را باز دارم یا حتی مانعی بزرگ برای آن بوده باشم، اما همانگونه که در یادداشتی با عنوان «جاهلها بخوانند!» نوشته ام، این لمپنهای فکری باید بدانند که کسانی که در سازوکارهایی چنین آسیب زده در حال کار و نوشتن و مطالعه و دخالت اجتماعی هستند از توهینهای شخصی و اتهامات سطحی و مضحکی که آنها از این سو و آن سو «شنیدهاند» هراسی ندارند و اگر داشتند اصولا وارد این عرصه نمی شدند.
آنها باید بدانند که سکوت ما را به حساب آن نگذارند که پاسخی نداریم، بلکه در این معنا بدانند که هر گونه پاسخ دادن به این قبیل «استدلالها»، گونهای به رسمیت شناختن و ارزش قائل شدن برای حرف هایی سطحی و هذیانهای از سر درد یک بیمار است که باید به درمانش اندیشید نه به پاسخگویی به او. اگر آدمها کاری که علاقه دارند و میتوانستهاند بکنند، توانسته باشند دست کم تا حدی انجام دهند، به نظرم میتوانند راضی باشند.
من به هیچ عنوان به دلایل فلسفی و هستیشناختی چنین توهماتی ندارم، خود را یک آدم متوسط از هر نظر میدانم که تلاش میکند کار خودش را بکند، و از لحاظ علمی هم عمیقا فکر میکنم مساله علم و شناخت را نمیتوان با سینما و هالیوود مقایسه کرد. مساله شناخت و پیشبرد این مسائل در جهت زندگی مردم به شکل جمعی رخ میدهد نه فردی و هرکسی باید ببیند در جایی که هست، چقدر میتواند مفید باشد.
ما در جایی که هستیم نباید در این توهم باشیم که قرار است دانش جهان را تغییر بدهیم. برخی فکر میکنند جهان منتظر نظریات جامعهشناسی و فلسفی ما است و «پارتی»های شبانه و خوشگذرانه خودشان را با جلسات فکری قرن نوزدهم و بیستم روشنفکران انقلابی یکی میپندارند. مهمترین هدف ما باید این باشد که نظریههای محلی خاص خودمان را ایجاد کنیم و به نوعی مکتب بومی و به دور از استعمار و قدرتهای بزرگی برسیم که بیش از ۵۰۰ سال است جهان را به سود خود تعبیر میکنند و با قدرت این تعبیر را به واقعیت و تنها واقعیت بدل می سازند. همه جاهایی که پیشرفت کردهاند هم از همین راه رفتهاند.
در هند و آمریکای لاتین هم همین راه را رفتهاند و میتوانند الگوی خوبی برای ما باشند. نباید تصور کنیم که میتوانیم با دست خالی به جنگ همه برویم یا میتوانیم خود را به آنها تحمیل کنیم. هدف ما باید اصلاح نظام دانشگاهی و فکری و روشنفکرانهمان باشد که کمینگر، اسنوب، مدپرست، تازه به دوران رسیده و گاه حتی لمپن است و واقعا متعلق به ابتدای قرن بیستم است و هنوز نتوانسته ابتداییترین شرایط جامعه مدرن را ایجاد کند.
نوکیسههای فرهنگی، لمپن های روشنفکر!
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: