M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,858
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
دکتر ناصر فکوهی را در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و در اتاقش ملاقات میکنم. 10 سال پیش برای اولینبار و به عنوان دانشجو به این دانشکده آمدم، اما هرگز شانس این را نداشتم که دانشجوی او باشم، اما اینبار نزدیک به دو ساعت پای حرفهای او درباره مسائل امروز جامعه ایران نشستم؛ حرفهایی که کمتر از یک کلاس دو ساعته درس نبود
فکوهی، استاد دانشگاه تهران و مدیر مؤسسه انسانشناسی و فرهنگ است. اتاق او پر است از کتابهای جامعهشناسی، انسانشناسی، فرهنگ و دیگر حوزهها. پنجره اتاقش رو به حیاط است و کامپیوتری گوشه اتاق است که فکوهی پشت آن نشسته و با شروع مصاحبه کنار میز گردی مینشیند که با انبوهی از کتابهای پراکنده پوشیده شده و من هم طرف دیگر این میزِ پر از کتاب مینشینم.
دکتر فکوهی خودش را آسیبشناس میداند، کسی که ارتباطش را تا آنجا که میتوانسته با جامعه حفظ کرده و همواره تلاش کرده از طریق نوشتن و نقد کردن و استفاده از رسانهها برای حل مشکلات گام بردارد.
او در گفتوگو با ایسنا، معتقد است: «این رویکرد و این حضور به بهای «اتهامات» و «ادعاها» و«شبهنقدها»یی فراوان و پیدرپی و تقریبا هرروزه از سوی آدمهایی بسیار متفاوت و ازهر موضعی همراه بوده است که وی همواره و تعمداً آنها را بیپاسخ میگذارد، زیرا در غیر این صورت باید رشته خود را از علوم اجتماعی به علوم روانی تغییر میداد.»
او اما معتقد است که منشاء آنها را میشناسد و میگوید: «اینان کنشگران و فرایندهایی هستند که دوست ندارند کسی آینه در برابرشان بگیرد و دردها و آسیبهایشان را رو در رو به آنها بنمایاند؛ دانشگاهیانی که تصور میکنند حرفه علوم اجتماعی را باید در اتاقهای دربسته و مجلات بدون خواننده «علمی» دنبال کنند و کاری به عرصههای واقعی جامعه خود نداشته باشند، در کنار دیگرانی به ظاهر بسیار متفاوت اما به شدت متشابه: «روشنفکران خودساختهای» که امروز زبان لمپنیسم کوچه و خیابان را به زبان خود تبدیل کردهاند و از جمله عرصه بیخطر «کامنت»های ناشناس وبسایتها یا مقالات صفحات روزنامهها و جلسات «روشنفکرانه» را، به افتخاری برای به نمایش گذاشتن استعداد خود در توهین و تهمتزنی بدل کردهاند و آسیبشناسی در حق خود را به حساب کل روشنفکران و دانشگاهیان میگذارند و خود را به انسانهای شریفی مربوط میکنند که هیچ سنخیتی با آنها ندارند؛ اندیشمندانی که در این کشور از دیرباز تا امروز چه در میان اساتید و روشنفکران بیشماری بودهاند و همه، آنها را با کارهایشان میشناسند و مسلم است که روی سخن این آسیبشناسیها با آنها نیست.
همه این آسیبها از نظر او به یک آسیب اساسی برمیگردد: «تازه به دوران رسیدگی» و «پولی شدن» اکثریت فرایندها و رفتارها و حرکت به سوی نولیبرالیسم و نوکیسگی اقتصادی و فرهنگی که در حال تخریب همه ارزشهای جامعه ماست؛ گرایشی که امروز با گستاخی تمام از سرمایهداری در بدترین الگویش یعنی سرمایهداری آمریکایی متأخر دفاع میکند و در عین حال بر آن است که مخالفان این سرمایهداری وحشی و نه مخالفان بازار و مبادله عادلانه را با اتهامات بیربط ساکت کند. اما حتی چنین آسیبزدگانی وقتی با تکیه زدن بر یک تازه به دوران رسیدگی فرهنگی و روشنفکرانه، «ضد سرمایهدار» هم میشوند، درون توهماتی بیمعنا فرو میروند.
فکوهی معتقد است تخریب نظامهای ما به وسیله این سودجویان و نوکیسگان اقتصادی و فرهنگی در حال حاضر متوجه نظامهای رسانهای، آموزش و پرورش، دانشگاهی، سلامت و بهداشت شده است و اثر خود را در رفتارهایی بیمارگونه از رواج لمپنیسم در زبان، توهین و افتراهایی سطحی ولی بیپروا گرفته تا خرید و فروش مدارک دانشگاهی و از توهمات نژادپرستانه و ادعاهای بیمعنا در عرصه اقتصادی گرفته تا بیاخلاقترین مبادلات پولی نظیر تجارت بر اعضایهای بدن، گذاشته است.
مسائل زنان، مصرفگرایی و نوکسیهگرایی عمومی کنشگران اجتماعی، مسائل اساسی جامعه ایران از نظر او هستند؛ موضوعات کلانی که مسائل خردتری چون آلودگی و تخریب محیط زیست، کمیگرایی دانشگاهها و سقوط نظامهای علمی و اخلاقی را در پی دارند.
- به نظر میرسد جامعه ایران سریعا در حال تغییر است، شما چقدر این تغییرات را بر آمده از بطن مردم میبینید؟
فکوهی، استاد دانشگاه تهران و مدیر مؤسسه انسانشناسی و فرهنگ است. اتاق او پر است از کتابهای جامعهشناسی، انسانشناسی، فرهنگ و دیگر حوزهها. پنجره اتاقش رو به حیاط است و کامپیوتری گوشه اتاق است که فکوهی پشت آن نشسته و با شروع مصاحبه کنار میز گردی مینشیند که با انبوهی از کتابهای پراکنده پوشیده شده و من هم طرف دیگر این میزِ پر از کتاب مینشینم.
دکتر فکوهی خودش را آسیبشناس میداند، کسی که ارتباطش را تا آنجا که میتوانسته با جامعه حفظ کرده و همواره تلاش کرده از طریق نوشتن و نقد کردن و استفاده از رسانهها برای حل مشکلات گام بردارد.
او در گفتوگو با ایسنا، معتقد است: «این رویکرد و این حضور به بهای «اتهامات» و «ادعاها» و«شبهنقدها»یی فراوان و پیدرپی و تقریبا هرروزه از سوی آدمهایی بسیار متفاوت و ازهر موضعی همراه بوده است که وی همواره و تعمداً آنها را بیپاسخ میگذارد، زیرا در غیر این صورت باید رشته خود را از علوم اجتماعی به علوم روانی تغییر میداد.»
او اما معتقد است که منشاء آنها را میشناسد و میگوید: «اینان کنشگران و فرایندهایی هستند که دوست ندارند کسی آینه در برابرشان بگیرد و دردها و آسیبهایشان را رو در رو به آنها بنمایاند؛ دانشگاهیانی که تصور میکنند حرفه علوم اجتماعی را باید در اتاقهای دربسته و مجلات بدون خواننده «علمی» دنبال کنند و کاری به عرصههای واقعی جامعه خود نداشته باشند، در کنار دیگرانی به ظاهر بسیار متفاوت اما به شدت متشابه: «روشنفکران خودساختهای» که امروز زبان لمپنیسم کوچه و خیابان را به زبان خود تبدیل کردهاند و از جمله عرصه بیخطر «کامنت»های ناشناس وبسایتها یا مقالات صفحات روزنامهها و جلسات «روشنفکرانه» را، به افتخاری برای به نمایش گذاشتن استعداد خود در توهین و تهمتزنی بدل کردهاند و آسیبشناسی در حق خود را به حساب کل روشنفکران و دانشگاهیان میگذارند و خود را به انسانهای شریفی مربوط میکنند که هیچ سنخیتی با آنها ندارند؛ اندیشمندانی که در این کشور از دیرباز تا امروز چه در میان اساتید و روشنفکران بیشماری بودهاند و همه، آنها را با کارهایشان میشناسند و مسلم است که روی سخن این آسیبشناسیها با آنها نیست.
همه این آسیبها از نظر او به یک آسیب اساسی برمیگردد: «تازه به دوران رسیدگی» و «پولی شدن» اکثریت فرایندها و رفتارها و حرکت به سوی نولیبرالیسم و نوکیسگی اقتصادی و فرهنگی که در حال تخریب همه ارزشهای جامعه ماست؛ گرایشی که امروز با گستاخی تمام از سرمایهداری در بدترین الگویش یعنی سرمایهداری آمریکایی متأخر دفاع میکند و در عین حال بر آن است که مخالفان این سرمایهداری وحشی و نه مخالفان بازار و مبادله عادلانه را با اتهامات بیربط ساکت کند. اما حتی چنین آسیبزدگانی وقتی با تکیه زدن بر یک تازه به دوران رسیدگی فرهنگی و روشنفکرانه، «ضد سرمایهدار» هم میشوند، درون توهماتی بیمعنا فرو میروند.
فکوهی معتقد است تخریب نظامهای ما به وسیله این سودجویان و نوکیسگان اقتصادی و فرهنگی در حال حاضر متوجه نظامهای رسانهای، آموزش و پرورش، دانشگاهی، سلامت و بهداشت شده است و اثر خود را در رفتارهایی بیمارگونه از رواج لمپنیسم در زبان، توهین و افتراهایی سطحی ولی بیپروا گرفته تا خرید و فروش مدارک دانشگاهی و از توهمات نژادپرستانه و ادعاهای بیمعنا در عرصه اقتصادی گرفته تا بیاخلاقترین مبادلات پولی نظیر تجارت بر اعضایهای بدن، گذاشته است.
مسائل زنان، مصرفگرایی و نوکسیهگرایی عمومی کنشگران اجتماعی، مسائل اساسی جامعه ایران از نظر او هستند؛ موضوعات کلانی که مسائل خردتری چون آلودگی و تخریب محیط زیست، کمیگرایی دانشگاهها و سقوط نظامهای علمی و اخلاقی را در پی دارند.
- به نظر میرسد جامعه ایران سریعا در حال تغییر است، شما چقدر این تغییرات را بر آمده از بطن مردم میبینید؟
نوکیسههای فرهنگی، لمپن های روشنفکر!
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: