خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

کانی؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/23
ارسال ها
29
امتیاز واکنش
389
امتیاز
128
سن
18
زمان حضور
22 ساعت 4 دقیقه
نویسنده این موضوع
دل‌نوشته: کفش بلورین
دل‌نویس: کانی قادری
ژانر: تراژدی
خلاصه:
دیگر نور‌ها مشعشع نیستند، دیگر نوری برای امید نیست؛ گر امیدی نباشد نور کجا بود؟

دل‌ها تنگ‌تر می‌شود، امیدها در میان این‌همه غموض ناپدید شدند.



کامل شده کفش بلورین | کانی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ~Hasti~، Tiralin، Morad و 14 نفر دیگر

کانی؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/23
ارسال ها
29
امتیاز واکنش
389
امتیاز
128
سن
18
زمان حضور
22 ساعت 4 دقیقه
نویسنده این موضوع
«مقدمه»
زمزمه‌ی صمت واژه‌ها، زندگیِ مرا زمزمه می‌کنند.
دیگر نه اشک‌ها کار ساز هستند و نه خنده‌ها.

باید رد شد و بی‌خیال تلاش در این جنگ ناتمام شد.


کامل شده کفش بلورین | کانی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: ~Hasti~، Morad، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 9 نفر دیگر

کانی؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/23
ارسال ها
29
امتیاز واکنش
389
امتیاز
128
سن
18
زمان حضور
22 ساعت 4 دقیقه
نویسنده این موضوع
وقتی ساعت به ۰۰ می‌رسد تمام طلسم‌ها می‌شکند جادو‌ها دیگر اثر ندارند، در اوج اقتدارم نه توانستم سیندرلایی باشم که کفش بلورینم بماند و مرا نجات دهد از بدبختی‌هایی که دو دستی چسبیده‌اند به زندگی‌ام و نه توانستم کروئلایی باشم که نقش بازی کردنم در نقش منفی کار دستم ندهد، به چشمانم خیره مانده‌ای که مرا به یغما بیاوری ولی نمی‌دانی دیگر نه چشمان آبی برایم معنی می‌دهد نه چشمان قهوه‌ای.
تنها چیزی که برایم در یک جمله خلاصه می‌شود و برایم معنی می‌دهد:
‹احمق نباش! دوستت دارم›، است.

نیاز دارم به چنین جمله‌ای چه از زبان شاهزاده سوار بر اسب سفید "پرنس" سیندرلا باشد، چه از زبان دزدی "فلین رایدر" که تاج سلطنتی راپونزل را دزدیده است؛ وقتی حتی هیچ کلمه و جمله‌ای برایم معنی نداشته باشد این جمله مرا در اوج بدبختی‌هایم نجات می‌دهد، گر نتوانستم سیندرلا فصل 'یک' باشم و در قصر خوشی‌هایم زندگی کنم، ولی بدجور سیندرلای فصل 'سه' گیر کرده در انبار ابدیم.


کامل شده کفش بلورین | کانی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: ~Hasti~، Morad، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 9 نفر دیگر

کانی؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/23
ارسال ها
29
امتیاز واکنش
389
امتیاز
128
سن
18
زمان حضور
22 ساعت 4 دقیقه
نویسنده این موضوع
آن‌ها ندانستن که هنوز ارزو به دل ماند که یک‌بار پا به درون قصر رویایی‌ها بگذاریم، هنوز در میان آرزوهای بچگیم مانده‌ام آن‌ها کلاه را روی سرمان گذاشتند و اما من بدجور باورم شد که قصر رویایی وجود دارد، درحالی که وجود نداشت.
با جادو و طلسم پرنسس‌هایشان را نجات می‌دهند و ما هم این گوشه دنیا حتی با دفاع از خودمان هم نمی‌گذارد خودمان را نجات دهیم، وقتی این‌همه بی‌تفاوتی در میان این همه تفاوت باشد همین می‌شود دگر.
ادعا می‌کنیم و از ادعای دیگران خوشمان نمی‌آید ولی کسی نیست بزند به صورتمان که بیدارمان کند در میان این همه دار، وقتی جایی ایستاده‌ایم که همه برای دارهایشان دنبال سر می‌گردند دیگر باید سکوت کرد؟
وقتی دلیل‌های منطقی نداشتید پس چه دلیلی بود که به زور به ما بگویید که همیشه باید منتظر طلسم و جادو شد که نجاتمان دهد؟
وقتی قصه‌گوها، دیگر غصه‌گو شدند،
وقتی درد‌ها بی‌درمان شدند،
وقتی دار‌ها بی سر شدند،
وقتی پایان‌ها دیگر کلیشه شدند،
وقتی قصر‌ها همان خواب ماندند،

یعنی دیگر فاجعه.


کامل شده کفش بلورین | کانی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: ~Hasti~، Morad، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 10 نفر دیگر

کانی؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/23
ارسال ها
29
امتیاز واکنش
389
امتیاز
128
سن
18
زمان حضور
22 ساعت 4 دقیقه
نویسنده این موضوع
تمام راه‌های فروغ به رویم بسته شده است، خودم دیگر باورم شده که واقعاً گول دروغ‌های پری‌ها را خورده‌ام، در این همه تاریکی حتیٰ ابرها هم آسمان را خاموش کرده‌اند، ستاره هم نیستند؛ دریغ از تنها ستاره‌ای در این همه خاموشی.
در میان این‌همه تفاوت فهمیدم که بی‌تفاوتی‌ها بیشتر و بیشتر می‌‌شود، قصرها یکی‌یکی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده کفش بلورین | کانی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: ~Hasti~، Morad، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 10 نفر دیگر

کانی؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/23
ارسال ها
29
امتیاز واکنش
389
امتیاز
128
سن
18
زمان حضور
22 ساعت 4 دقیقه
نویسنده این موضوع
سعی در قانع کردن خودم هستم ولی باز در این همه بدبختی شید دلم می‌گوید طلسم‌ها می‌آیند و نجاتت می‌دهند، منتظر کفش بلورین بمان که روزی به داد می‌رسد.
هنوز که هنوز است در آستانه دلم می‌گویم بدبختی‌ها فقط طلسم آن‌ها را انکسار می‌دهند.
وقتی در دروغ‌ها سکوت کردم، باید فکر این‌جا را...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده کفش بلورین | کانی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: ~Hasti~، Morad، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 9 نفر دیگر

کانی؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/23
ارسال ها
29
امتیاز واکنش
389
امتیاز
128
سن
18
زمان حضور
22 ساعت 4 دقیقه
نویسنده این موضوع
ناکامی‌ها به سراغم آمده‌اند و می‌خواهند منِ نحیف را ناتوان‌تر کند و دیگر توان اعتراض نداشته باشم؛ و این همان شکستم است که من در انکار کردنش هستم و نمی‌خواهم قبول کنم که شکست خورده‌ام چون به کفش بلورینم در ته اتاق انباری ایمان دارم که نجاتم می‌دهد.
دیگر نمی‌توانم آرزوهای به دل مانده‌ی چند سال پیش را به آرمان برسانم، انگار،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده کفش بلورین | کانی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: ~Hasti~، Morad، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 10 نفر دیگر

کانی؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/23
ارسال ها
29
امتیاز واکنش
389
امتیاز
128
سن
18
زمان حضور
22 ساعت 4 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرا از خواب بیدار کنید؛ از خوابی که مدت‌هاست بدون بستن چشمانم در آن فرو رفته‌ام.
می‌خواهم با خدای نورم حرف بزنم؛
می‌خواهم خدای رنگین کمانم را ببینم،
می‌خواهم خدای سلطان قلب‌ها را بـ*ـغل کنم،
می‌خواهم خدای زندگی‌ها و خدای خانه پدری‌ها به حرف‌هایم گوش دهد،
می‌خواهم به خدایم خیلی حرف‌ها بزنم.
...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده کفش بلورین | کانی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: ~Hasti~، Morad، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 11 نفر دیگر

کانی؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/23
ارسال ها
29
امتیاز واکنش
389
امتیاز
128
سن
18
زمان حضور
22 ساعت 4 دقیقه
نویسنده این موضوع
سیندرلایی که برای غم‌هایش دیگر نه گریه می‌کند نه حرف می‌زند؛ همین می‌شود دیگر، وقتی حتی حوصله توجیه نداری.
نمی‌خواهم در قصر باشم؛ من نمی‌خواهم مثل پرنسس‌ها باشم، طلسم و جادویی ندارم که نجاتم بدهند شاهزاده‌ای نمی‌خواهم که به‌دنبال رد پای من برای کفش باشد، من خودش را می‌خواهم، گر شاهزاده باشد به چه دردم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده کفش بلورین | کانی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: ~Hasti~، Morad، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 10 نفر دیگر

کانی؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/23
ارسال ها
29
امتیاز واکنش
389
امتیاز
128
سن
18
زمان حضور
22 ساعت 4 دقیقه
نویسنده این موضوع
کسی برای غم‌هایم حامی نیست حتی خودم؛ فقط می‌خواهم بعد از مدت‌ها خدا خودش جوابم را بدهد، خودم هم دیگر دست از تقلا کردن برای بردن در این جنگ تمام برداشته‌ام!
کفش بلورین نمی‌دانم کجایی ولی نمی‌خواهی خود را نشانم دهی که بلکه توانستم به خوشی نزدیک شدم؟
انگار خودت هم خوشت می‌آید عذاب...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده کفش بلورین | کانی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: ~Hasti~، Morad، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 11 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا