M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,858
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
ترانه هامو گوش بده وقتی که بارون می زنه
وقتی که اشک آدما معنی فریاد منه
ترانه هامو گوش بده وقتی دلت پر از غمه
وقتی تو سفرت شب و روز یه چیزی مثل نون کمه
با من بخون از مادری که توی درد هاش سوخته بود
از اون جوونی که واسه نون شبش کلیش رو فروخته بود
از پدری بخون که صد هیچ باخته بود به سرنوشت
از بچه ای که گشنه بود ولی مشق بابا نون داد می نوشت
این زندگی نفس کش می خواد
هر مشکلی طرفت میاد
تو رو می کشونه به سمت خودش
پاره نمی شی فقط کش میای
سر شدی یه جسم بیخودی
الکی حرص نمی خوری
مثل شلاقی که تا ده تا بخوری
بقیش رو حس نمی کنی
هر کی پرسید سلام چطوری ؟؟؟
جواب یک کلام دکوری
شکر یعنی داغونی
ممکنه از زندگی هر آن ببری
داری فرار می کنی
از اونا که تو رو زیر میزی دور زدن
با یه لبخند تلخ گفتی
اینم از این این نیز بگذرد
پدرت قطعا مرده
واسه زخمات مرهم درده
واسه اینکه جلوت سر بلند بشه
جلو أرباب سر خم کرده
مادرت که ماورای با مرام
که تنها رفیق ماجراست
تو استرس آیندته
تا یه روزی دور از جون از پا درآد
مشکل تو پوله که چشمات
به جای اشک با خون ترن
هرچند پولدار هایی رو می شناسم
که از من و تو داغون ترن
همه درگیریم
از حقیقت ها در می ریم
همه از قصه هامون فقط جوک ساختیم
سرخوش کردیم و خندیدیم
خوب زندگی هم خوبه هم خشن
درد هر کی قدر جنبشه
فقط امیدوارم که تک به تک
اینا رو هم جمع نشه
چون که وقتی موقعی رسید
که سرسخت و عقده ای بشی
خشم توی شریانته
اون زمان وقت فریادته
اینقدر فریاد می زنم تا گوش دنیا کر بشه
اینقدر می گم که شاید چشم خدا هم تر بشه
اینقدر می گم که صدام برسه به کل زمین
دعا کنیم بارون بیاد دعا کنیم آمّین
صابخونه یه برگه از کیف
در اورد گفت ما رو خسته کردین
بزنین به چاک
نذارین برگردم من با حکم جلب قطعی
گفتیم حاجی مکه رفتی
مرگ هر کی که دوست داری
شب عیدی نذار حیرون و در به در شیم
گفت دست من نیست
مادر زار می زد
أساس خونه رو بار می زد
صابخونه ای که با حکم تخلیه
هی خودش رو باد می زد
پدر خسته بود از این شانس
سرشکسته و پریشان
هر از گاهی بهم چشمک می زد
که بهم بگه نترس من اینجام
نه درس و مشقی
نه ضرب و تقسیم
نه جمع و تفرق
نه زنگ تفریح
بن بست یه مغز تعطیل
تو فکر ترک تحصیل
آدم همین وقت هاست که می تونه همه رو بشناسه
بشمار سه رفت اون که همش می گفتی
جاش روی تخم چشماته
رفاقت ها بوی خیـ*ـانت می دن
نه نگو توی قیافت دیدم
یکی راست حسینی بهم بگه
که معنی رفیق رو کیا فهمیدن
ای کاش که بتونم دلیل
نامردی ها رو بدونم همین
تا دو نفر رو با هم آشنا کردیم
تیم شدن که بد منو بکوبن زمین
قلبت رو عشقت رو حست رو وقتت رو هزینه کن
که آخرم بره با یکی دیگه تنهایی بشه نصیبمون ؟
زندگیت یه جزیره بود
قدم زدم در مسیر تو
که با لبخند بهم بگی همه اینا وظیفه بود؟؟؟
یزیدتو
اینقدر فریاد می زنم تا گوش دنیا کر بشه
اینقدر می گم که شاید چشم خدا هم تر بشه
اینقدر می گم که صدام برسه به کل زمین
دعا کنیم بارون بیاد دعا کنیم آمّین
منبع: Musixmatch
وقتی که اشک آدما معنی فریاد منه
ترانه هامو گوش بده وقتی دلت پر از غمه
وقتی تو سفرت شب و روز یه چیزی مثل نون کمه
با من بخون از مادری که توی درد هاش سوخته بود
از اون جوونی که واسه نون شبش کلیش رو فروخته بود
از پدری بخون که صد هیچ باخته بود به سرنوشت
از بچه ای که گشنه بود ولی مشق بابا نون داد می نوشت
این زندگی نفس کش می خواد
هر مشکلی طرفت میاد
تو رو می کشونه به سمت خودش
پاره نمی شی فقط کش میای
سر شدی یه جسم بیخودی
الکی حرص نمی خوری
مثل شلاقی که تا ده تا بخوری
بقیش رو حس نمی کنی
هر کی پرسید سلام چطوری ؟؟؟
جواب یک کلام دکوری
شکر یعنی داغونی
ممکنه از زندگی هر آن ببری
داری فرار می کنی
از اونا که تو رو زیر میزی دور زدن
با یه لبخند تلخ گفتی
اینم از این این نیز بگذرد
پدرت قطعا مرده
واسه زخمات مرهم درده
واسه اینکه جلوت سر بلند بشه
جلو أرباب سر خم کرده
مادرت که ماورای با مرام
که تنها رفیق ماجراست
تو استرس آیندته
تا یه روزی دور از جون از پا درآد
مشکل تو پوله که چشمات
به جای اشک با خون ترن
هرچند پولدار هایی رو می شناسم
که از من و تو داغون ترن
همه درگیریم
از حقیقت ها در می ریم
همه از قصه هامون فقط جوک ساختیم
سرخوش کردیم و خندیدیم
خوب زندگی هم خوبه هم خشن
درد هر کی قدر جنبشه
فقط امیدوارم که تک به تک
اینا رو هم جمع نشه
چون که وقتی موقعی رسید
که سرسخت و عقده ای بشی
خشم توی شریانته
اون زمان وقت فریادته
اینقدر فریاد می زنم تا گوش دنیا کر بشه
اینقدر می گم که شاید چشم خدا هم تر بشه
اینقدر می گم که صدام برسه به کل زمین
دعا کنیم بارون بیاد دعا کنیم آمّین
صابخونه یه برگه از کیف
در اورد گفت ما رو خسته کردین
بزنین به چاک
نذارین برگردم من با حکم جلب قطعی
گفتیم حاجی مکه رفتی
مرگ هر کی که دوست داری
شب عیدی نذار حیرون و در به در شیم
گفت دست من نیست
مادر زار می زد
أساس خونه رو بار می زد
صابخونه ای که با حکم تخلیه
هی خودش رو باد می زد
پدر خسته بود از این شانس
سرشکسته و پریشان
هر از گاهی بهم چشمک می زد
که بهم بگه نترس من اینجام
نه درس و مشقی
نه ضرب و تقسیم
نه جمع و تفرق
نه زنگ تفریح
بن بست یه مغز تعطیل
تو فکر ترک تحصیل
آدم همین وقت هاست که می تونه همه رو بشناسه
بشمار سه رفت اون که همش می گفتی
جاش روی تخم چشماته
رفاقت ها بوی خیـ*ـانت می دن
نه نگو توی قیافت دیدم
یکی راست حسینی بهم بگه
که معنی رفیق رو کیا فهمیدن
ای کاش که بتونم دلیل
نامردی ها رو بدونم همین
تا دو نفر رو با هم آشنا کردیم
تیم شدن که بد منو بکوبن زمین
قلبت رو عشقت رو حست رو وقتت رو هزینه کن
که آخرم بره با یکی دیگه تنهایی بشه نصیبمون ؟
زندگیت یه جزیره بود
قدم زدم در مسیر تو
که با لبخند بهم بگی همه اینا وظیفه بود؟؟؟
یزیدتو
اینقدر فریاد می زنم تا گوش دنیا کر بشه
اینقدر می گم که شاید چشم خدا هم تر بشه
اینقدر می گم که صدام برسه به کل زمین
دعا کنیم بارون بیاد دعا کنیم آمّین
منبع: Musixmatch
متن آهنگهای یاس
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com