خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Tabassoum

دستیار تالار هنر
دستیار مدیر
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
31/3/22
ارسال ها
1,149
امتیاز واکنش
5,520
امتیاز
283
محل سکونت
کنج اتاق:)
زمان حضور
25 روز 12 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خدا
نام اثر: در اوج ازدحام
نویسنده: ستایش حسین زاده (تبسم) کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: تراژدی
مقدمه: باید یک نفر بنشیند،
دست بگذارد روی شانه ات،
از ته دل بگوید:
"چه مرگت است دیوانه جـآن؟"
بعد سفت در برش بگیری
تمام خوب نبودن هایت ،
از چشم هایت بزند بیرون .


دل نوشته در اوج ازدحام | Tabassoum کاربر رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: maybenana، ~FaryadTosi~، ~ASAL~ و 17 نفر دیگر

Tabassoum

دستیار تالار هنر
دستیار مدیر
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
31/3/22
ارسال ها
1,149
امتیاز واکنش
5,520
امتیاز
283
محل سکونت
کنج اتاق:)
زمان حضور
25 روز 12 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
آدم ها خسته که شدند؛
بی صدا تر از همیشه می روند!
احساسشان را بر می دارند و پاورچین پاورچین، دور می شوند!
آدم ها هر چقدر هم که صبور باشند؛ یک روز صبرشان لبریز می شود، کم می آورند، همه چیز را به حالِ خود می گذارند و می روند...
همان هایی که تا دیروز، دیوانه وار، برایِ ماندن می جنگیدند،
همان هایی که سرشان برایِ مهربانی و هم صحبتی درد می کرد؛
سکوت می کنند،
بی تفاوت می شوند،
و جوری می روند؛
که هیچ پلی برایِ بازگشتشان ، نمانده باشد...
آدم ها به مرزِ هشدار که رسیدند؛
آدمِ دیگری می شوند!


دل نوشته در اوج ازدحام | Tabassoum کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: ~FaryadTosi~، ~ASAL~، Dojham و 18 نفر دیگر

Tabassoum

دستیار تالار هنر
دستیار مدیر
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
31/3/22
ارسال ها
1,149
امتیاز واکنش
5,520
امتیاز
283
محل سکونت
کنج اتاق:)
زمان حضور
25 روز 12 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
عادت بدی داشت!
تا تقی به توقی می‌خورد، می‌گفت کاری نکن تنهایت بگذارم؛ کاری نکن برای همیشه از دنیایت بروم! دعوایمان که می‌شد انگار واجب بود روزه‌ی سکوت بگیرد. سر هر چیز کوچک یک قرن فاصله می‌گرفت و تمام راه‌هایی که ممکن بود به او برسم را با اخم می‌بست...
نمیدانم میدانست یا نه ولی هروقت می‌گفت تنهایم میگذارد قلبم از کار می‌افتاد و همه چیز را تمام شده میدانستم.
آنقدر می‌ترسیدم که صبح تا شب خدا را به هزار لهجه التماس می‌کردم که رفتن را از سرش بیندازد و شب که میشد تا آبی کمرنگ آسمان، کابوس تنهایی‌ام را میدیدم.
آنقدر گفت... آنقدر ترساند... آنقدر گریاند که یک شب جانم به لـ*ـبم رسید. نشستم با خودم گفتم مگر رفتن یعنی چه؟ مگر رفتن همین نیست که آ*غو*شش را به رویت ببندد؟ مگر رفتن همین نیست که از بغض داغون شوی ولی شانه‌هایش را برای اشک‌هایت به نامت نزند...؟!
فهمیدم آنقدر مرا از رفتنش ترسانده، آنقدر خودش را از من گرفته که دیگر ترسی برایم نمانده. فهمیدم خیلی وقت است خودم را برای نداشتنش آماده کرده‌ام، فهمیدم خیلی وقت است که از دلم رفته است...


دل نوشته در اوج ازدحام | Tabassoum کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ~FaryadTosi~، ~ASAL~، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 17 نفر دیگر

Tabassoum

دستیار تالار هنر
دستیار مدیر
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
31/3/22
ارسال ها
1,149
امتیاز واکنش
5,520
امتیاز
283
محل سکونت
کنج اتاق:)
زمان حضور
25 روز 12 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع

میتوانی آ*غو*شت را برایم باز کنی؟ من میخواستم که دیگران را دوست بدارم ولی حال میخواهم‌ که توسط تو دوست داشته شوم ، به همان میزان که دوستم داری دوستت خواهم داشت من تو را ترمیم خواهم کرد و آ*غو*شت تنها پناهگاه امن من خواهد بود میخواهم تمام لبخند هایم از آن تو باشد . میخواهم تو برای من باشی و من برای تو پس عشقِ بهاری من نظر تو چیست؟




دل نوشته در اوج ازدحام | Tabassoum کاربر رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ~FaryadTosi~، ~ASAL~، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 18 نفر دیگر

Tabassoum

دستیار تالار هنر
دستیار مدیر
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
31/3/22
ارسال ها
1,149
امتیاز واکنش
5,520
امتیاز
283
محل سکونت
کنج اتاق:)
زمان حضور
25 روز 12 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
من همه رو میبینم ولی فقط به تو نگاه میکنم ، من صدای همه رو میشنوم ولی فقط به صدای تو گوش میکنم ، من همه آدمارو به نحوی میفهمم ولی فقط تورو بلدم‌ ، من وجود آدمای اطرافمو متوجه میشم ولی فقط وجود تورو حس میکنم ، من همه رو ملاقات میکنم ولی فقط با تو پرواز میکنم ، من همه رو جزئی از زندگیم میدونم ولی تورو خود زندگیم ، من راجب همه حرف میزنم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته در اوج ازدحام | Tabassoum کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ~ASAL~، ~ĤaŊaŊeĤ~، Morad و 16 نفر دیگر

Tabassoum

دستیار تالار هنر
دستیار مدیر
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
31/3/22
ارسال ها
1,149
امتیاز واکنش
5,520
امتیاز
283
محل سکونت
کنج اتاق:)
زمان حضور
25 روز 12 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
میدونی دوست داشتن ی آدم اشتباهه، اشتباهه تا وقتی یه طرفه باشه!
تو چه نیازی داری به آدما؟
خودت باش، تنها، بی‌کس و غریب
بزار بد نگاهت کنن؛ بزار فکر کنن عجیب غریبی، اما تنها باش
تنهاییت رو به هیچ کس و هیچ چیز نفروش!
میدونی حتی اگه احساس کردی عاشق کسی شدی، همون لحظه ازش دوری کن؛ عشقشو توی قلبت بکش!
بزار از سنگ بشی، بزار بمیری ولی نزار یه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته در اوج ازدحام | Tabassoum کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ~FaryadTosi~، ~ASAL~، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 14 نفر دیگر

Tabassoum

دستیار تالار هنر
دستیار مدیر
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
31/3/22
ارسال ها
1,149
امتیاز واکنش
5,520
امتیاز
283
محل سکونت
کنج اتاق:)
زمان حضور
25 روز 12 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
خب قشنگ ترین چیز چشمای تو بود!
چشمای قشنگ تو که هیچ وقت دروغ نمی‌گفت و صادقانه عشق توش موج می‌زد!
خب آره ما خودمون خواستیم از هم جدا شیم ولی تاحالا فکر کردی نبودنت چقدر اذیتم کرد؟
سخته؛ دردناکه!
وقتی واسه آخرین بار در آ*غو*شت گرفتم و ازت خداحافظی کردم...
همون موقع هم بلد نبودم بگم نرو!
بگم بمون:)) حداقل یه بار!
ولی همش بغض شد توی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته در اوج ازدحام | Tabassoum کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ~FaryadTosi~، ~ASAL~، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 14 نفر دیگر

Tabassoum

دستیار تالار هنر
دستیار مدیر
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
31/3/22
ارسال ها
1,149
امتیاز واکنش
5,520
امتیاز
283
محل سکونت
کنج اتاق:)
زمان حضور
25 روز 12 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
وقتی چشمامو شبای دیر وقت می‌بندم تا بخوابم
تو مغزم صورت کیوت و فان تورو تصور میکنم
پوست لـ*ـبم رو می‌کنم و کنار خودم تصور میکنمت
میگن به هرچی فکر کنی خوابشو میبینی
ولی آخه من اونقدر بهت فکر میکنم که نمیتونم بخوابم
اونقدر به اون حرفای خاص و باحال تو فکر میکنم
حس میکنم تو با همه فرق داری
عشق به معنای دوست داشتن نیست
عشق یعنی بلد بودن، یعنی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته در اوج ازدحام | Tabassoum کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ~FaryadTosi~، ~ASAL~، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 14 نفر دیگر

Tabassoum

دستیار تالار هنر
دستیار مدیر
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
31/3/22
ارسال ها
1,149
امتیاز واکنش
5,520
امتیاز
283
محل سکونت
کنج اتاق:)
زمان حضور
25 روز 12 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
‌‌خوب نیستم آقا جان!
این طرف میرم خیال توئه اون طرف میرم خیال توئه! میخوام موزیک گوش بدم بدون اینکه یادم بیای! میخوام غذا بخورم بدون اینکه طعم شور اشک رو لای دونه های برنج مزه مزه کنم، میخوام بنویسم بدون اینکه قطرات اشک نپاچن رو برگه و دریا بسازن...
نگو تو که همش سرت بالاس چرا خوب نیستی مگه چته؟
آره منم همیشه سرم رو بالا گرفتم که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته در اوج ازدحام | Tabassoum کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ~ASAL~، ~ĤaŊaŊeĤ~، Morad و 12 نفر دیگر

Tabassoum

دستیار تالار هنر
دستیار مدیر
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
31/3/22
ارسال ها
1,149
امتیاز واکنش
5,520
امتیاز
283
محل سکونت
کنج اتاق:)
زمان حضور
25 روز 12 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
من همون قهوه تلختم،
چای سردتم، غروب جمعه‌تم،
کلاس دینی‌تم، گره‌ی هندزفریتم،
استوری واتساپتم، درصد منفی تستای
درسیتم، غروب سیزده به دردتم، سردردتم،
میس‌کال ناشناستم، پنج درصد آخر شارژ گوشیتم، عجله وسط ترافیکتم، صبح شنبه‌تم، سرعت پایین اینترنتتم، صدای بغض‌دارتم، تَرَکای روی قلبتم،
خورشت کرفستم،موجودی آخر ماه حسابتم، استرس هفته‌ی قبل...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته در اوج ازدحام | Tabassoum کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • ناراحت
Reactions: ~ASAL~، ~ĤaŊaŊeĤ~، Morad و 10 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا