خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
ای کاش شبیه روح در تن بودی
تکلیف دلم بودی و روشن بودی
مانند غم نبودنت پیوسته
هر لحظه درون سـ*ـینه با من بودی


اشعار مرضیه رحیمی

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli و unknown :)

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
حیف است بهشت را به گندم بدهیم
آرامش دل را به تلاطم بدهیم
وقتی که کنار ساحل و دریاییم
نادانیم اگر دست به تیمم بدهیم


اشعار مرضیه رحیمی

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
ازقافله عشق اگرجاماندم
بوران زده بود،میان سرما ماندم
هرچند که دریای دل دلم طوفانیست
من منتظر قایق فردا ماندم


اشعار مرضیه رحیمی

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli و unknown :)

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
غرور قلبمو در هم شکستم
به پای درد پنهونم نشستم
سکوت من نبوده از رضایت
از عمق فاجعه لبهامو بستم

هجومِ سیل ِبی رحم مصیبت
اومد تا توی دام غم بیفتم
جوونیمو به ویرونی کشیده
ولی با پای خسته پیش رفتم

کنار خنده های ظاهراً شاد
نفهمیدن که لبخندام حبابه
مثل یه ماهی مرده تو رودم
تموم حرکتم بسته به آب

شده تسکین من شب با سکوتش
چقد محتاج این آرامشم من
کنار ساحل تنهایی محض
سراپا غرق موج خواهشم من


اگه خواستین سراغ من بیاین
واسه ام سوغات آرامش بیارین
ندارم طاقت حرف و کلامی
نمک بر زخم ناسورم نپاشین


اشعار مرضیه رحیمی

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli و unknown :)

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
آن کس که میشد جان من از عطر او سرمست
چشمان خود را روی زخم چاک چاکم بست

روز مبادا تکیه گاه و چتر اوبودم
عمری نمک خورد و نمکدان را شکست آن پست

در باورم هرگز نمی گنجد چرا آخر
پشت سرم با دشمنانم گشته او همدست

از حیله بازیهای او ازبس که رنجیدم
زخم عمیق حقه هایش روی قلبم هست

سیلاب خون از چشم من وقتی که می بارید
او بی تفاوت از کناراشک من می رفت

دارم سوالی از خدای خود در این دنیا
آیا برای آه جانسوزم قراری هست؟


اشعار مرضیه رحیمی

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli و unknown :)

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
به حریر آسمانت زده ام لـ*ـب دعا را
تو به عطر گل بپیچان به دعای من شفا را

دل خود روانه کردم به حوالی حریمت
تو‌که با همه رحیمی بنواز آشنا را

گره خورده گیسوانم به هوای بی قراری
بده از قرار چشمت سر بی قرارما را

من اگر به شرط لازم سر بندگی ندارم
بچکان به تار و پودم تو ترنم وفا را

اگر از خیال خامم به جزاز *تو* زد امیدی
برسان به گوش قلبم به ترحمت ندا را

برکات بی شمارت همه را به من عطا کن
همه را به من عطا کن بالاخص *خودت* خدا را


اشعار مرضیه رحیمی

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli و unknown :)

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
شب بودورفت تاکه پدر مین درآورد
یک غده اززمانه چرکین درآورد

سمت خدابه سوی بهشتی که وعده بود
برفرش خون نشست که پوتین درآورد

دستی به خاک زد به لبانش عطش کشید
جان جهان به رستم ورویین درآورد


درغربت شبانه پدرغرق خاک شد
باستان شناس نیست که زرین درآورد


بذری شدوبه خاک وطن غنچه داد عشق
ایران سزاست لاله رنگین درآورد


دشمن به خانه زدوپدرگفت می رود
تا پای خصم از باموبالین درآورد

او رفت تا جوان فسرده دراین وطن
پیراهن بهانه مشکین درآورد

آخردوپای خسته خودراگروگذاشت
تا چشم از خجالت دیرین درآورد


اشعار مرضیه رحیمی

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli و unknown :)

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
خواهم همه دم بساط مهمانی را
آن کرسی وآن زغال پنهانی را
از خاطره ها حیاط را میخواهم
پاروزدن برف زمستانی را


اشعار مرضیه رحیمی

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli و unknown :)

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
در خانه کودکانه ام مادر نیست
شور و تپش و همهمه ای دیگرنیست
ازسردی روزگار من معلوم است
دستان پدرنوازشش برسر نیست


اشعار مرضیه رحیمی

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli و unknown :)

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
با این که پر از سوال و آیا هستم
طراح هزارویک معما هستم
اینگونه نبین مرا به چشم قطره
پایش برسد خروش دریا هستم


اشعار مرضیه رحیمی

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli و unknown :)
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا