M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,864
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
سعید سهیلی فیلمهایی مانند مردی شبیه باران، شب برهنه و سنگ کاغذ قیچی را بهعنوان آثاری درام در کارنامه کاری خود دارد. او ساخت فیلم کمدی را با چارچنگولی آغاز کرد و بعد به ساخت فیلمهایی همچون ازدواج در وقت اضافه و کلاشینکف روی آورد. اما نقطه عطف کارنامه کاری سهیلی در زمینه ساخت فیلم کمدی، گشت ارشاد ۱ بود که در نوروز ۱۳۹۰ اکران شد و همان موقع درحالیکه بیشتر از ۲ هفته از اکراناش نمیگذشت با اعتراض عدهای مواجه شد و از روی پرده سینماها پایین آمد. سنت ساخت کمدیهای دنبالهدار در ایران با سری اخراجیهایِ مسعود دهنمکی آغاز شد.
ده نمکی که پس از اکران اخراجیها ۱ با اقبال فراوان مخاطب روبهرو شده بود، تصمیم گرفت قسمت دوم و سوم این سری را هم بسازد. این موضوع باعث شد تا کمکم دیگر تهیهکنندهها نیز در تعامل با کارگردانان، به ساخت سریهای دوم و سوم فیلمهای کمدیشان اقبال نشان دهند. گشت ارشاد سعید سهیلی نیز یکی از همین فیلمهاست.
ساخت کمدیهای دنبالهدار جریانی بود که پس از ساخت اخراجیها به راه افتاد
در این خصوص میتوان گفت که اگر گشت ارشاد ۱ ایدهای جدید برای مطرح کردن در ژانر کمدی داشت، گشت ۲ تمام آن ایدهها را به بدترین شکل به مصرف رساند. پس سازندگان به ناچار باید در گشت ۳ به سراغ داستان جدیدی میرفتند که هم فرصتی نو برای پرداخت به آنها بدهد و هم مربوطبه مسائل روز باشد.
برای این کار نویسنده و کارگردان تمام وقایع چند سال اخیر - بهخصوص آنهایی که به مسائل فرهنگی مربوط است و ترند فضای مجازی است - را حلاجی کرده و دست روی مواردی میگذارند که از یک طرف موضوع و مطالبهی مردمی باشد و از طرف دیگر بتواند مخاطب را به سالنها بکشاند. برایند این دو زاویه نگاه نیز در راستای یک هدف کلی تعریف میشود؛ فروش بالا و رکوردشکنی در گیشه. برای سازندگان تفاوتی نمیکند موضوع چیست و مردم چگونه به آن نگاه میکنند. آنها بهدنبال رکوردشکنی و تبلیغ در فضای مجازی و کسب سود بالا هستند و این موضوع که یک مسئله تا چه اندازه میتواند کارکرد خود را از دست بدهد و لوس شود برایشان هیچ اهمیتی ندارد
در گشت ۳ از هر چیزی که بتوان با آن مخاطب را به سالنها کشاند استفاده شده است. از اسامی شاخهای مجازی گرفته تا خوانندهای که طرفداران فراوانی دارد و آهنگهایی که به مخاطب قابلیت منفجرکردن سالن را بدهد (که البته این اتفاق برخلاف سالن کنسرتِ داخلِ فیلم برای مخاطبان سینما نمیافتد). سودآوری ازطریق یک خواننده با دادن نقش اصلی به او ریشهاش به فیلم سلام بمبئی با بازی بنیامین بهادری برمیگردد و در یک سال اخیر با سیل خوانندههایی مواجهایم که در آثار نمایشی بهخصوص نمایش خانگی ایفای نقش میکنند. گشت ۳ نیز از این قضیه مستثنی نیست و سازندگان از تمام ظرفیتهایی که میتواند فروش فیلمشان را بالا ببرد بهره میگیرند. مثل یک رابـ*ـطه عشقی میان خواننده و بازیگری که دیگر ورودش به ایران ممکن نیست، قهرمان ساختن از دو کاراکتر وفادار به برندِ گشت، دست انداختن قشر خاص و محدودی از اجتماع و بالاخره ضایعکردن مطالبهای که خواست بخشی از مردم است، آن هم در لوسترین شکل ممکن. همه اینها میشود گشت ۳ و بهانهای برای پرکردن سالنهایی که تا مدتی پیش خالی بود.
سکانس افتتاحیه گشت ۳ روی شخصیت حمید فرخنژاد متمرکز است که در این قسمت حضور ندارد
ده نمکی که پس از اکران اخراجیها ۱ با اقبال فراوان مخاطب روبهرو شده بود، تصمیم گرفت قسمت دوم و سوم این سری را هم بسازد. این موضوع باعث شد تا کمکم دیگر تهیهکنندهها نیز در تعامل با کارگردانان، به ساخت سریهای دوم و سوم فیلمهای کمدیشان اقبال نشان دهند. گشت ارشاد سعید سهیلی نیز یکی از همین فیلمهاست.
ساخت کمدیهای دنبالهدار جریانی بود که پس از ساخت اخراجیها به راه افتاد
در این خصوص میتوان گفت که اگر گشت ارشاد ۱ ایدهای جدید برای مطرح کردن در ژانر کمدی داشت، گشت ۲ تمام آن ایدهها را به بدترین شکل به مصرف رساند. پس سازندگان به ناچار باید در گشت ۳ به سراغ داستان جدیدی میرفتند که هم فرصتی نو برای پرداخت به آنها بدهد و هم مربوطبه مسائل روز باشد.
برای این کار نویسنده و کارگردان تمام وقایع چند سال اخیر - بهخصوص آنهایی که به مسائل فرهنگی مربوط است و ترند فضای مجازی است - را حلاجی کرده و دست روی مواردی میگذارند که از یک طرف موضوع و مطالبهی مردمی باشد و از طرف دیگر بتواند مخاطب را به سالنها بکشاند. برایند این دو زاویه نگاه نیز در راستای یک هدف کلی تعریف میشود؛ فروش بالا و رکوردشکنی در گیشه. برای سازندگان تفاوتی نمیکند موضوع چیست و مردم چگونه به آن نگاه میکنند. آنها بهدنبال رکوردشکنی و تبلیغ در فضای مجازی و کسب سود بالا هستند و این موضوع که یک مسئله تا چه اندازه میتواند کارکرد خود را از دست بدهد و لوس شود برایشان هیچ اهمیتی ندارد
در گشت ۳ از هر چیزی که بتوان با آن مخاطب را به سالنها کشاند استفاده شده است. از اسامی شاخهای مجازی گرفته تا خوانندهای که طرفداران فراوانی دارد و آهنگهایی که به مخاطب قابلیت منفجرکردن سالن را بدهد (که البته این اتفاق برخلاف سالن کنسرتِ داخلِ فیلم برای مخاطبان سینما نمیافتد). سودآوری ازطریق یک خواننده با دادن نقش اصلی به او ریشهاش به فیلم سلام بمبئی با بازی بنیامین بهادری برمیگردد و در یک سال اخیر با سیل خوانندههایی مواجهایم که در آثار نمایشی بهخصوص نمایش خانگی ایفای نقش میکنند. گشت ۳ نیز از این قضیه مستثنی نیست و سازندگان از تمام ظرفیتهایی که میتواند فروش فیلمشان را بالا ببرد بهره میگیرند. مثل یک رابـ*ـطه عشقی میان خواننده و بازیگری که دیگر ورودش به ایران ممکن نیست، قهرمان ساختن از دو کاراکتر وفادار به برندِ گشت، دست انداختن قشر خاص و محدودی از اجتماع و بالاخره ضایعکردن مطالبهای که خواست بخشی از مردم است، آن هم در لوسترین شکل ممکن. همه اینها میشود گشت ۳ و بهانهای برای پرکردن سالنهایی که تا مدتی پیش خالی بود.
سکانس افتتاحیه گشت ۳ روی شخصیت حمید فرخنژاد متمرکز است که در این قسمت حضور ندارد
نقد و بررسی فیلم گشت ارشاد ۳
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com