M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,864
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
● پیکر تراشی
در مقبره های اتروسک، اسباب و اثاثیه قابل توجهی از گل و مفرغ به صورت پیکره برجا مانده است و حکایت از آن دارد که اتروسکها ظاهراً گل و مفرغ را بر مواد دیگر ترجیح می داده اند، هرچند خاکستردانهای سنگی بسیاری برای نگه داری خاکستر مردگان نیز یافته شده است. شکلهای این پیکره ها بیشتر از راه قالبگیری به آنها داده شده است نه از راه کنده کاری و قالبگیری نیز اسلوبی است که با خلق و خوی تند و سبک روان مختص اتروسکها سازگاری داشت. خاکستردانهای مرده با پیکره های لمیده فردی، بخشی از بهترین نمونه پیکر تراشی اتروسک به شمار می روند.
خاکستر دان سرپوش دار از کلوسیوم (کیوسی امروزی)، سرپوشی از گل پخته به صورت سرآدم دارد و کل این مجموعه روی الگوی مفرغین یک صندلی قرار داده شده است؛ بدون تردید، سردیس مزبور به نشانه چهره شخص متوفی که خاکستر جسدش در درون این خاکستردان نگهداری می شود روی آن گذاشته شده است.
شکل شدیداً کروی این خاکستردان، نیروی حیاتی خامی دارد که به سردیس با آن سیمای خشن و گردن ستبرش نیز سرایت کرده است. تأکید بر فردیت شخص متوفی از مختصات هنرمند اتروسک است و به بهترین شکل ممکن در پیکره های برجا مانده از یک مرد و همسرش بر روی سرپوش تابوت به دست آمده از چروتری دیده می شود. این پیکره نوعی تجسم سه بعدی و شکوهمند نمایی از صحنه های پر نشاط میهمانی است که بر دیوارهای مقابر اتروسک نقاشی می شد تا به پاره ای توقعات مربوط به پرستش مردگان که خبری از جزییاتش در دست نیست پاسخ داده شده باشد. ولی در اینجا چیزی از عنصر جدی یا مربوط به رقص مرگ دیده نمی شود و اشتیاق طبیعی اتروسکها به زنده نمایی، حفظ شده است. پیکره هایی که در این تصویر از نظر می گذرند حالتی آسوده و شاد دارند – برخلاف حالت رسمی تندیسهای تدفینی مصریان – و ویژگیهای منسوب به دوره کهن که در سبک کار دیده می شود باعث شق و رقی یا زمختی اثر نمی شود.
پیکره آپولون ازویی که پیکره ای ایستاده بر خط الرأس تیر افقی یک معبد اتروسک است، دلالت بر آن دارد که اتروسکها نیز چون یونانیان از پیکره در معماری استفاده می کرده اند، ولی عناصر کهن یونانی با آنکه بلافاصله جلب نظر می کنند، سطحی اند: عضلات و اندامهای زمخت و متمایل این پیکره پرتوان، نمونه نیرومندی از اسلوبهای قالبگیری گل رس در نزد اتروسکها و استفاده ای است که پیکرتراش مطمئن، تیزیاب و سریع العمل می توانست از اسلوبهای مزبور بکند. این پیکره برخلاف عظمت و شکوه آرام پیکره آپولون در اولمپیا همچون غولی مهیب گام برمی دارد.
حضور استیلاجویانه جسمانی وی، بازتابی از توجه اندک به شیفتگی یونانیان به تناسبهای هماهنگ یا انسانیت کمال مطلوب شده است. تجسم استادانه و یونیک خطوط جامه، حکایت از وجود عنصری شرقی در هنر اتروسک دارد، ولی نیروی بهیمی، خطوط کرانی بزرگ و برآمده و حرکت موج گونه اش هرچند باشند یونیک نیستند و خیلی کم تحت تأثیر عناصر رایج در سرزمین اصلی یونان قرار دارند. آپولون ازویی با آن کارکردی که در معماری برعهده داشته است، طبیعتاً با شکلهای نقاشی شده اتروسک که پیشتر دیدیم تفاوت دارد، ولی از لحاظ نیرو، قدرت و هیجان اختصاصاً اتروسکی خود با آنها وجه مشترک دارد.
در مقبره های اتروسک، اسباب و اثاثیه قابل توجهی از گل و مفرغ به صورت پیکره برجا مانده است و حکایت از آن دارد که اتروسکها ظاهراً گل و مفرغ را بر مواد دیگر ترجیح می داده اند، هرچند خاکستردانهای سنگی بسیاری برای نگه داری خاکستر مردگان نیز یافته شده است. شکلهای این پیکره ها بیشتر از راه قالبگیری به آنها داده شده است نه از راه کنده کاری و قالبگیری نیز اسلوبی است که با خلق و خوی تند و سبک روان مختص اتروسکها سازگاری داشت. خاکستردانهای مرده با پیکره های لمیده فردی، بخشی از بهترین نمونه پیکر تراشی اتروسک به شمار می روند.
خاکستر دان سرپوش دار از کلوسیوم (کیوسی امروزی)، سرپوشی از گل پخته به صورت سرآدم دارد و کل این مجموعه روی الگوی مفرغین یک صندلی قرار داده شده است؛ بدون تردید، سردیس مزبور به نشانه چهره شخص متوفی که خاکستر جسدش در درون این خاکستردان نگهداری می شود روی آن گذاشته شده است.
شکل شدیداً کروی این خاکستردان، نیروی حیاتی خامی دارد که به سردیس با آن سیمای خشن و گردن ستبرش نیز سرایت کرده است. تأکید بر فردیت شخص متوفی از مختصات هنرمند اتروسک است و به بهترین شکل ممکن در پیکره های برجا مانده از یک مرد و همسرش بر روی سرپوش تابوت به دست آمده از چروتری دیده می شود. این پیکره نوعی تجسم سه بعدی و شکوهمند نمایی از صحنه های پر نشاط میهمانی است که بر دیوارهای مقابر اتروسک نقاشی می شد تا به پاره ای توقعات مربوط به پرستش مردگان که خبری از جزییاتش در دست نیست پاسخ داده شده باشد. ولی در اینجا چیزی از عنصر جدی یا مربوط به رقص مرگ دیده نمی شود و اشتیاق طبیعی اتروسکها به زنده نمایی، حفظ شده است. پیکره هایی که در این تصویر از نظر می گذرند حالتی آسوده و شاد دارند – برخلاف حالت رسمی تندیسهای تدفینی مصریان – و ویژگیهای منسوب به دوره کهن که در سبک کار دیده می شود باعث شق و رقی یا زمختی اثر نمی شود.
پیکره آپولون ازویی که پیکره ای ایستاده بر خط الرأس تیر افقی یک معبد اتروسک است، دلالت بر آن دارد که اتروسکها نیز چون یونانیان از پیکره در معماری استفاده می کرده اند، ولی عناصر کهن یونانی با آنکه بلافاصله جلب نظر می کنند، سطحی اند: عضلات و اندامهای زمخت و متمایل این پیکره پرتوان، نمونه نیرومندی از اسلوبهای قالبگیری گل رس در نزد اتروسکها و استفاده ای است که پیکرتراش مطمئن، تیزیاب و سریع العمل می توانست از اسلوبهای مزبور بکند. این پیکره برخلاف عظمت و شکوه آرام پیکره آپولون در اولمپیا همچون غولی مهیب گام برمی دارد.
حضور استیلاجویانه جسمانی وی، بازتابی از توجه اندک به شیفتگی یونانیان به تناسبهای هماهنگ یا انسانیت کمال مطلوب شده است. تجسم استادانه و یونیک خطوط جامه، حکایت از وجود عنصری شرقی در هنر اتروسک دارد، ولی نیروی بهیمی، خطوط کرانی بزرگ و برآمده و حرکت موج گونه اش هرچند باشند یونیک نیستند و خیلی کم تحت تأثیر عناصر رایج در سرزمین اصلی یونان قرار دارند. آپولون ازویی با آن کارکردی که در معماری برعهده داشته است، طبیعتاً با شکلهای نقاشی شده اتروسک که پیشتر دیدیم تفاوت دارد، ولی از لحاظ نیرو، قدرت و هیجان اختصاصاً اتروسکی خود با آنها وجه مشترک دارد.
هنر اتروسک؛ هنر رومی اتروسکها( پیکر تراشی)
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com