خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

b_a244

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/21
ارسال ها
72
امتیاز واکنش
531
امتیاز
203
زمان حضور
5 روز 17 ساعت 17 دقیقه
پرستوهای قلبم کرده اند کوچ
دریغا لحظه هایم سر به‌ سر پوچ
نه قمری و غزالی مانده در دل
نه قویی صید آهو چشم این قوچ
چه غم انگیزاست قصه کوچ

پرنده می رودوآشیانه می ماند

به هنگام کوچ من ناله سرندهید

بگذاریدکوچم آرام ترازکوچ پرستوباشد ...


مشاعره با کلمه‌ی کوچ

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
پشت دیوار سکوت مرغ زنگاری شب بیدار است
و به اواز بلند قصه کوچ مرا میخواند
فرصتی نیست مرا که به تنهایی خود گریه کنم


مشاعره با کلمه‌ی کوچ

 
  • تشکر
Reactions: b_a244

b_a244

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/21
ارسال ها
72
امتیاز واکنش
531
امتیاز
203
زمان حضور
5 روز 17 ساعت 17 دقیقه
پرستوهای قلبم کرده اند کوچ
دریغا لحظه هایم سر به‌ سر پوچ
نه قمری و غزالی مانده در دل
نه قویی صید آهو چشم این قوچ
[/QUOTE

اندوه دنیای شاعرانه مرا کس نمی بیند

این دلتنگی جاودانه مرا کس نمی بیند

برآنم که کوچ کنم از آشیان خویش

که آتش نهان در آشیانه مرا کس نمی بیند

...


مشاعره با کلمه‌ی کوچ

 

b_a244

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/21
ارسال ها
72
امتیاز واکنش
531
امتیاز
203
زمان حضور
5 روز 17 ساعت 17 دقیقه
پشت دیوار سکوت مرغ زنگاری شب بیدار است
و به اواز بلند قصه کوچ مرا میخواند
فرصتی نیست مرا که به تنهایی خود گریه کنم
اندوه دنیای شاعرانه مرا کس نمی بیند

این دلتنگی جاودانه مرا کس نمی بیند

برآنم که کوچ کنم از آشیان خویش

که آتش نهان در آشیانه مرا کس نمی بیند


مشاعره با کلمه‌ی کوچ

 
  • تشکر
Reactions: Mahii

Mahii

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/21
ارسال ها
333
امتیاز واکنش
5,870
امتیاز
263
سن
20
محل سکونت
شهر بی یار
زمان حضور
15 روز 21 ساعت 1 دقیقه
اندوه دنیای شاعرانه مرا کس نمی بیند

این دلتنگی جاودانه مرا کس نمی بیند

برآنم که کوچ کنم از آشیان خویش

که آتش نهان در آشیانه مرا کس نمی بیند
با من از کوچ نگو مردِ پریشان حالم!

من از اندوهِ شبِ دور شدن بیزارم

پا به پایِ دلِ هر ابر اگر دور شوی، می بارم
:lollipop2b:


مشاعره با کلمه‌ی کوچ

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
با من از کوچ نگو مردِ پریشان حالم!

من از اندوهِ شبِ دور شدن بیزارم

پا به پایِ دلِ هر ابر اگر دور شوی، می بارم
:lollipop2b:
تو اگر کوچ کنی عشق هرس خواهد شد
تو اگر دل به زمستان بدهی
سوز راهی شدنت صبر مرا خواهد برد
محض تنهایی من از هـ*ـوس بال گشودن بگذر


مشاعره با کلمه‌ی کوچ

 
  • عالی
Reactions: Mahii

Mahii

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/21
ارسال ها
333
امتیاز واکنش
5,870
امتیاز
263
سن
20
محل سکونت
شهر بی یار
زمان حضور
15 روز 21 ساعت 1 دقیقه
تو اگر کوچ کنی عشق هرس خواهد شد
تو اگر دل به زمستان بدهی
سوز راهی شدنت صبر مرا خواهد برد
محض تنهایی من از هـ*ـوس بال گشودن بگذر
ﮐﻮﭺ ﯾﻌﻨﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ! ﺑﺎﻣﻦ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﭼﺎﻣﻪ ﺭﺍ
ﺩﺭﮎ ﮐﻦ ﺑﺎﻭﺭﮐﻦ ﺍﯾﻦ ﻏﻤﻨﺎﻣﻪ ﺭﺍ
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ! ﻧﺎﯼ ﺗﻮ ،ﺑﺎ ،ﻧﯽ ﺧﻮﺷﺘﺮ ﺍﺳﺖ
ﻫﺎﯼ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺗﻮ ، ﺑﺎ ،ﻫﯽ ﺧﻮﺷﺘﺮ ﺍﺳﺖ
ﯾﺎﺩ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻭ ﺻﻔﺎﯼ ﻧﯽ ﻟﺒﮏ
ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﺮ ﻭ ﮐﻤﯽ ﻧﺎﻥ ﻭ ﻧﻤﮏ
ﯾﺎﺩﮐﻮﻩ ﻭ ﯾﺎﺩﺷﺒﮕﯿﺮ ﻭﺷﮑﺎﺭ
یاﺩﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺯ ” ﺑﺮﻓﺘﻮ ” ﺗﺎ ” ﻧﺴﺎﺭ “


مشاعره با کلمه‌ی کوچ

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
ﮐﻮﭺ ﯾﻌﻨﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ! ﺑﺎﻣﻦ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﭼﺎﻣﻪ ﺭﺍ
ﺩﺭﮎ ﮐﻦ ﺑﺎﻭﺭﮐﻦ ﺍﯾﻦ ﻏﻤﻨﺎﻣﻪ ﺭﺍ
ﺍﯾﻞ ﻣﻦ ! ﻧﺎﯼ ﺗﻮ ،ﺑﺎ ،ﻧﯽ ﺧﻮﺷﺘﺮ ﺍﺳﺖ
ﻫﺎﯼ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺗﻮ ، ﺑﺎ ،ﻫﯽ ﺧﻮﺷﺘﺮ ﺍﺳﺖ
ﯾﺎﺩ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻭ ﺻﻔﺎﯼ ﻧﯽ ﻟﺒﮏ
ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﺮ ﻭ ﮐﻤﯽ ﻧﺎﻥ ﻭ ﻧﻤﮏ
ﯾﺎﺩﮐﻮﻩ ﻭ ﯾﺎﺩﺷﺒﮕﯿﺮ ﻭﺷﮑﺎﺭ
یاﺩﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺯ ” ﺑﺮﻓﺘﻮ ” ﺗﺎ ” ﻧﺴﺎﺭ “
ناگزیر از سفرم بی سرو سامان چون باد
به گرفتار رهایی نتوان گفت آزاد

کوچ تا چند مگر می‌شود از خویش گریخت
بال تنها غم غربت به پرستوها داد


مشاعره با کلمه‌ی کوچ

 
  • تشکر
Reactions: Alone.wolf و Mahii

Alone.wolf

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/7/20
ارسال ها
225
امتیاز واکنش
1,204
امتیاز
178
محل سکونت
زمان حضور
9 روز 19 ساعت 8 دقیقه
ناگزیر از سفرم بی سرو سامان چون باد
به گرفتار رهایی نتوان گفت آزاد

کوچ تا چند مگر می‌شود از خویش گریخت
بال تنها غم غربت به پرستوها داد
ﮐﻮﭺ ﯾﻌﻨﯽ ﺯﺧﻢ ، ﯾﻌﻨﯽ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ
ﮐﻮﭺ ﯾﻌﻨﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻭﯼ ﺭﮐﺎﺏ
ﮐﻮﭺ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭﻏﺮﻭﺑﯽ ﺑﺎﺷﮑﻮﻩ
ﺭﺩﺷﺪﻥ ﺍﺯﺗﻨﮕﻪ ﻫﺎﯼ ” ﺯﺭﺩﮐﻮﻩ “


مشاعره با کلمه‌ی کوچ

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
ﮐﻮﭺ ﯾﻌﻨﯽ ﺯﺧﻢ ، ﯾﻌﻨﯽ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ
ﮐﻮﭺ ﯾﻌﻨﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻭﯼ ﺭﮐﺎﺏ
ﮐﻮﭺ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭﻏﺮﻭﺑﯽ ﺑﺎﺷﮑﻮﻩ
ﺭﺩﺷﺪﻥ ﺍﺯﺗﻨﮕﻪ ﻫﺎﯼ ” ﺯﺭﺩﮐﻮﻩ “


ای عاشقان ای عاشقان هنگام کوچ است از جهان
در گوش جانم می رسد طبل رحیل از آسمان

نک ساربان برخاسته قطارها آراسته
از ما حلالی خواسته چه خفته‌اید ای کاروان


مشاعره با کلمه‌ی کوچ

 
  • تشکر
Reactions: Alone.wolf
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا