
- عضویت
- 11/2/22
- ارسال ها
- 2,312
- امتیاز واکنش
- 42,670
- امتیاز
- 418
- سن
- 18
- محل سکونت
- قلبِ زیزی جونم.
- زمان حضور
- 113 روز 19 ساعت 2 دقیقه

نویسنده این موضوع
بز بزك زنگوله پا جرينگ جرينگ صدا كرد
از لاي در يواشكي نگاه به بچه ها كرد
كتاب رياضي را روي ميز بچه ها ديد
رياضي رو ورق زد تا به صفحه هفتاد رسيد
چند ساعت خوب و قشنگ تو صفحه كتاب ديد
دو عقربه كوچك و بزرگ براي ساعت كشيد
عقربه بزرگ اون دقيقه رو نشون داد
تيك و تيك و تيك يواش يواش راه افتاد
عقربه كوچكتره خودش رو هي تكون داد
كنار هر شماره اي يه ساعت و نشون داد
حالا كه من ساعت رو ياد گرفتم
براي مامان خوبم يه نامه اي نوشتم
كنار نامه ي مامان يه ساعتي كشيدم
بهش گفتم مامان جونم به آرزوم رسيدم.
منبع:می نویسم
از لاي در يواشكي نگاه به بچه ها كرد
كتاب رياضي را روي ميز بچه ها ديد
رياضي رو ورق زد تا به صفحه هفتاد رسيد
چند ساعت خوب و قشنگ تو صفحه كتاب ديد
دو عقربه كوچك و بزرگ براي ساعت كشيد
عقربه بزرگ اون دقيقه رو نشون داد
تيك و تيك و تيك يواش يواش راه افتاد
عقربه كوچكتره خودش رو هي تكون داد
كنار هر شماره اي يه ساعت و نشون داد
حالا كه من ساعت رو ياد گرفتم
براي مامان خوبم يه نامه اي نوشتم
كنار نامه ي مامان يه ساعتي كشيدم
بهش گفتم مامان جونم به آرزوم رسيدم.
منبع:می نویسم
آموزش ساعت به کودکان با شعر

رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,

آخرین ویرایش توسط مدیر: