- عضویت
- 1/8/21
- ارسال ها
- 4,188
- امتیاز واکنش
- 38,170
- امتیاز
- 443
- سن
- 16
- محل سکونت
- قصر نوتلا
- زمان حضور
- 101 روز 10 ساعت 48 دقیقه
نویسنده این موضوع
مورد استفاده:
كنایه از توقع بیش از حد دیگران از آدم
روزی روزگاری، مرد تاجری كه معمولاً كالاهایی را در داخل كشور میخرید و به خارج از كشور میبرد و آن طرف مرزها به چند برابر قیمت میفروخت. تاجر بعد از چند بار رفت و آمد با یكی از مأموران گمرك دوست شد و هر بار كه كالایی را میخواست از مرز رد كند رشوهای به مأمور گمرك میداد و بدون پرداخت كمترین حق گمركی به راحتی كالایش را از مرز رد میكرد.
یكبار كه تاجر مانند همیشه كالایی را خریده بود تا از مرز عبور دهد وقتی به گمرك رسید دید دوست عزیزش آنجا نیست. با خود گفت با این مرد هم از در دوستی وارد میشوم و هر جور شده كالاهایم را بدون پرداخت حق گمركی از آنجا رد میكنم.
مرد تاجر وقتی خوب به گمرك نزدیك شد، از اسبش پیاده شد و طبق برنامه ریزی كه كرده بود با روی خوش به طرف مأمور گمرك رفت و گفت:سلام عموجان خسته نباشی. این اسبی كه اینجا به درخت بسته شده اسب شما است؟
كنایه از توقع بیش از حد دیگران از آدم
روزی روزگاری، مرد تاجری كه معمولاً كالاهایی را در داخل كشور میخرید و به خارج از كشور میبرد و آن طرف مرزها به چند برابر قیمت میفروخت. تاجر بعد از چند بار رفت و آمد با یكی از مأموران گمرك دوست شد و هر بار كه كالایی را میخواست از مرز رد كند رشوهای به مأمور گمرك میداد و بدون پرداخت كمترین حق گمركی به راحتی كالایش را از مرز رد میكرد.
یكبار كه تاجر مانند همیشه كالایی را خریده بود تا از مرز عبور دهد وقتی به گمرك رسید دید دوست عزیزش آنجا نیست. با خود گفت با این مرد هم از در دوستی وارد میشوم و هر جور شده كالاهایم را بدون پرداخت حق گمركی از آنجا رد میكنم.
مرد تاجر وقتی خوب به گمرك نزدیك شد، از اسبش پیاده شد و طبق برنامه ریزی كه كرده بود با روی خوش به طرف مأمور گمرك رفت و گفت:سلام عموجان خسته نباشی. این اسبی كه اینجا به درخت بسته شده اسب شما است؟
كاه بده، كالا بده، یك قاز و نیم بالا بده
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com