- عضویت
- 12/8/18
- ارسال ها
- 2,007
- امتیاز واکنش
- 7,220
- امتیاز
- 308
- زمان حضور
- 0
نویسنده این موضوع
چشمم وزيد آبـــی پيراهن تــــو را
حوض در آستانه ی سر رفتن تو را
سلولهای پوست من نقشه می کشند:
از شاخـــه های **** چيدن تو را
به ثروت شيوخ عرب ميتوان فروخت
در بدترين لباس جهـــان مانکن تو را
شوقم زبانه می کشد وباز می کند
شش دکمه ی مزاحم پيراهن تو را...
انگشت من که آب لطيف نوازش است
بگذار رودخــــانه شود گـــردن تو را ـ
تا ماهيان تشنه ـ لبانـ.ـم ـ رها شوند
امـــواج پــــر تلاطم ***** تـــو را
حالا نفس نفس نفسم ذوب میکند
قطره به قطره برف سفيد تن تـو را
با ذره ذره ی بدنم درک می کنم
معنـــای پرحرارت زن بودن تــو را
شب ای شب قشنگ همآغوشی ام ،خدا
از روی خــانـه ام نکشد دامـــن تـــو را
حوض در آستانه ی سر رفتن تو را
سلولهای پوست من نقشه می کشند:
از شاخـــه های **** چيدن تو را
به ثروت شيوخ عرب ميتوان فروخت
در بدترين لباس جهـــان مانکن تو را
شوقم زبانه می کشد وباز می کند
شش دکمه ی مزاحم پيراهن تو را...
انگشت من که آب لطيف نوازش است
بگذار رودخــــانه شود گـــردن تو را ـ
تا ماهيان تشنه ـ لبانـ.ـم ـ رها شوند
امـــواج پــــر تلاطم ***** تـــو را
حالا نفس نفس نفسم ذوب میکند
قطره به قطره برف سفيد تن تـو را
با ذره ذره ی بدنم درک می کنم
معنـــای پرحرارت زن بودن تــو را
شب ای شب قشنگ همآغوشی ام ،خدا
از روی خــانـه ام نکشد دامـــن تـــو را
اشعار مهدی فرجی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: