خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Meysa

میستونکِ مرمر
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
1/8/21
ارسال ها
4,189
امتیاز واکنش
38,157
امتیاز
443
سن
16
محل سکونت
قصر نوتلا
زمان حضور
101 روز 10 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
معنی ضرب المثل با اون زبون خوشت، با
پول زیادت، یا با راه نزدیکت
۱- این ضرب المثل را برای کسی به کار
می برند که هیچ نکته مثبتی در او نیست
و در عین حال از دیگران توقع بسیار دارد.

۲- در این مَثل کلمه ” زبان خوش”
درواقع طعنه به کسی است که زبان تند
و تلخی دارد و زبانش و اخلاق بدش
دیگران را همچون مار افعی نیش می زند!

کلمه ” پول زیاد” طعنه ای است به کسی
که پولی ندارد تا حق الزحمه کاری را
که از دیگری خواسته، پرداخت کند و
“راه نزدیک” نیز طعنه به شخصی است
که درخواست دارد کسی مسافت زیادی
را برایش طی کند یا همراهش باشد اما
بدون اینکه مزدی به او بدهد.

مثال: همسایه بداخلاق و سمج‌تان شما را در راه می بیند و مثل همیشه زحمتی برایتان دارد! می گوید: «بیا این ده هزارتومانی را بگیر و فرش های مرا تا طبقه پنجم ببر.» درحالیکه آسانسور هم ندارند! شما هم می گویی با اون زبون خوشت، با پول زیادت و راه نزدیکت توقع داری کارت راه بیفتد؟!

معنی اگر مردی سر دسته این هونگ (هاون) را بشکن چیست؟
۱- یعنی اگر واقعا زور و قدرت داری، به کسی که قدرتمند است زورت را نشان بده نه به ضعیفانی که توان دفاع از خود ندارند!

۲- به کسی می گویند که ادعای زور بازو دارد و مدام در برابر ضعیفان رخ نمایی میکند!

۳- این ضرب المثل را در جایی استفاده می کنند که کسی برای اینکه بخواهد خودش را برتر و قدرتمند تر نشان دهد، زور بازویش را روی ضعیف ها امتحان کند! یا حتی به آنها زور بگوید.

۴- به افراد قلدری می گویند که آوازه ادعاهای پوچشان همه جا را پر کرده است.

ریشه ضرب المثل
آورده اند که مرد کچل، لاغر و ضعیفی در روستایی زندگی می کرد. چون توان و قدرت دفاع از خود نداشت، در اکثر مواقع به او زور می گفتند. در یکی از روزهای پاییزی که از راه دوری به خانه بر میگشت، در میانه راه بود که باران سختی باریدن گرفت. سرعتش را زیاد کرد. از بد روزگار تگرگ هم به باران اضافه شد!

هیچ پناهگاهی هم وجود نداشت که بتواند اندکی زیر آن بنشیند تا باران بند بیاید؛ به همین دلیل ناگزیر به راه خویش ادامه داد. تگرگ ها با شدت به سر کچل مرد می خوردند و او با برخورد هر تگرگ به سرش کلی بد و بیراه می گفت!

بالاخره پس از طی مسیر طولانی، به خانه اش رسید؛ ضربه تگرگ ها انقدر محکم بود که سرش زخمی و خونین شد. عصبانی شد. به آشپزخانه رفت دسته هونگ (هاون) سنگین را برداشت و به حیاط خانه اش برد. درحالیکه بارش تگرگ ها پایان یافته و باران نیز آرام می بارید، عصبانی و غرغرکنان زیر آسمان ایستاد و فریاد زد: هان!! چی شد؟؟ چرا قطع شدی؟؟ از این دسته هاونگ ترسیدی؟؟ اگه مردی بیا سر دسته هاونگ رو بشکن (نه کله کچل منو!)

منبع دانش چی


ضرب المثل ضرب المثل با اون زبون خوشت، با پول زيادت، يا با راه نزديكت + ضرب المثل اگه مردی، سر این دسته هونگ و بشکن

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا