دیکشنری زبان پرتغالی

M O B I N A · 21/2/22

اگرSe

هر چندEmbora

شایدTalvez

مثلاًPor exemplo

ضمناًA propósito

حداقلPelo menos

سرانجامFinalmente

با این حالEntretanto

از این روPortanto

که بستگی داردDepende

در حال حاضرAgora mesmo

مانند اینAssim

M O B I N A · 21/2/22

من می خواهم حمام آفتاب بگیرمEu quero tomar sol

من می خواهم اسکی روی آب برومEu quero praticar esqui aquático

من می خواهم به پارک برومEu quero ir ao parque

من می خواهم به دریاچه برومEu quero ir ao lago

من می خواهم اسکی کنمEu quero esquiar

من می خواهم به سفر برومEu quero viajar

من می خواهم به قایقرانی برومEu quero ir andar de barco

من می خواهم ورق بازی کنمEu quero jogar cartas

من نمی خواهم به کمپینگ برومEu não quero ir acampar

من نمی خواهم به قایقرانی برومEu não quero ir velejar

من نمی خواهم به ماهیگیری برومEu não quero ir pescar

من نمی خواهم به شنا برومEu não quero ir nadar

من نمی خواهم بازی های ویدئویی بازی کنمEu não quero ir jogar vídeo games

M O B I N A · 21/2/22

من عکاسی دوست دارمEu gosto de tirar fotos

من گیتار زدن دوست دارمEu gosto de tocar violão

من مطالعه دوست دارمEu gosto de ler

من گوش دادن به موسیقی را دوست دارمEu gosto de ouvir música

من جمع آوری تمبر را دوست دارمEu gosto de colecionar selos

من طراحی دوست دارمEu gosto de desenhar

من دوست دارم تخته نرد بازی کنمEu gosto de jogar damas

من بادبادک بازی را دوست دارمEu gosto de empinar pipas

من دوچرخه سواری را دوست دارمEu gosto de andar de bicicleta

من رقصیدن را دوست دارمEu gosto de dançar

من بازی کردن را دوست دارمEu gosto de jogar

من دوست دارم شعر بسُرایمEu gosto de escrever poemas

من اسب ها را دوست دارمEu gosto de cavalos

من قلاب بافی دوست ندارمEu não gosto de tricotar

من نقاشی دوست ندارمEu não gosto de pintar

من ساختن ماکت هواپیما دوست ندارمEu não gosto de fazer aeromodelos

من دوست ندارم آواز بخوانمEu não gosto de cantar

من دوست ندارم شطرنج بازی کنمEu não gosto de jogar xadrez

من کوه نوردی را دوست ندارمEu não gosto de escalar montanhas

من حشرات را دوست ندارمEu não gosto de insetos

M O B I N A · 21/2/22

نمی خواهم تلویزیون تماشا کنمEu não preciso assistir televisão

نمی خواهم فیلم ببینمEu não preciso assistir o filme

من نیازی به واریز پول به بانک ندارمEu não preciso depositar dinheiro no banco

نمی خواهم به رستوران برومEu não preciso ir ao restaurante

من باید از رایانه استفاده کنمEu preciso usar o computador

من باید از خیابان عبور کنمEu preciso atravessar a rua

من باید پول خرج کنمEu preciso gastar dinheiro

من باید این را پست کنمEu preciso enviar isto pelo correio

من باید در صف بایستمEu preciso ficar na fila

من باید به پیاده روی برومEu preciso dar uma caminhada

من باید به خانه برگردمEu preciso voltar para casa

من باید بخوابمEu preciso ir dormir

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

دیکشنری زبان پرتغالی

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین