- عضویت
- 1/8/21
- ارسال ها
- 4,188
- امتیاز واکنش
- 38,170
- امتیاز
- 443
- سن
- 16
- محل سکونت
- قصر نوتلا
- زمان حضور
- 101 روز 10 ساعت 48 دقیقه
نویسنده این موضوع
بازىهاى استان تهران عبارتند از:
آب اومد کدوم آب، آبجى نساء، آسياب بچرخ، آسياب بشين، آفتاب مهتاب چه رنگه، آن مان نبارا، اتل متل توتوله، اِشنقَر، الک دولک، اوسا بدوش زن اوسا ندوش، باقالى به چندمن، بامبک، برهغُزي، پنج دوک، پنجره، پِنشت، تاببازي، ترکهبازي، ترنابازي، تيرونبازي، جستو خيز، جفتک چارکش، چال مال خدا، چرخک، چشمک، چوبتوپ، حسن کمال، حمومک مورچهداره، خاله رورو، خاله ديگ بهسر، دختر گريه مىکنه، دستمال، دوزيازي، دوقوز بپرک، ريگبازي، زوري،زوو، سُکسُک، سهپايه، سه نفر کله ملوق، شلاقبازي، شير ديدم، شير يا خط، طاق يا جفت، عرقچينک، عمو زنجيرباف، عموسبزىفروش، قايم باشک، قلعهبازي، قلعه ٔ شاه مال منه، کبوتربازي، کلاهبردار، کوشک، گربه ٔ خاله پيرزن، گردوبازي، گردو شکستن، گرگم به هوا، لبوداغه لبو، لىلي، مدادبازي، مَلمَلىگو، مولودي، ميخ طويله، ميخک، نقطهبازي، نون بيار کباب ببر، هالنگه، هسته ٔ خرمابازي، هفت سنگ، هل و گلاب، ياسمن و نسترن، يک کلافه و ....
آب اومد، کدوم آب
اين بازى در واقع ترانهاى است که بين استاد و شاگرد يا شاگردان رد و بدل مىشود. ترانه پايان مشخصى ندارد و مىتواند برحسب استعداد استاد و حوصله ٔ شاگردان ادامه يابد. ترانه اينگونه آغاز مىشود : استاد: يه مرغ زردى داشتم، خيلى دوسش مىداشتم، توله هه اومد و بردش، سرپا نشست و خوردش ... سگ اومد . شاگردها: کدوم سگ؟ استاد: همون سگ که مرغو خورده . شاگردها: کدوم مرغ؟ استاد: همون مرغ زرد پاکوتاه، گردن هما که شيش قرون تا هش قرون مىخريدنش، نمىدادمش ...
آسياب بچرخ
بازيکنان دستهاى يکديگر را گرفته و دايرهوار مىايستند. آنگاه يکى از بازيکنان فرمان داده و مىگويد: 'آسياب بچرخ' . با اين فرمان بازيکنان با سرعت زياد شروع به چرخيدن مىکنند تا آنکه سر آنها گيج رفته و بر زمين بىافتند .
آسياب بشين
بازيکنان دست يکديگر را گرفته و دايرهوار مىايستند. يکى از آنها استاد شده و خطاب به بازيکنان مىگويد: آسياب بشين. آنگاه همگى نشسته و مىگويند: 'مىشينم ' . بعد از آن هربار که استاد مىگويد: 'جون خاله جون' يا 'جون عمهجون ' ، همگى مىگويند: 'پا نمىشم' و زمانى که استاد مىگويد: 'جون چمدون' همگى مىگويند: 'پا مىشم' و بعد بلند مىشوند. دوباره استاد آنها را مورد خطاب قرار داده و مىگويد: 'آسياب قليان بکش' ؛ آنگاه همگى قليان کشيده و در واقع اداى قليانکشيدن را درمىآورند. سپس استاد مىگويد: 'آسياب بخواب' و همگى خود را کج مىکنند و در آخر استاد مىگويد: 'آسياب بچرخ' ، که همگى دست يکديگر را گرفته و دور خود مىچرخند و بازى پايان مىگيرد .
آب اومد کدوم آب، آبجى نساء، آسياب بچرخ، آسياب بشين، آفتاب مهتاب چه رنگه، آن مان نبارا، اتل متل توتوله، اِشنقَر، الک دولک، اوسا بدوش زن اوسا ندوش، باقالى به چندمن، بامبک، برهغُزي، پنج دوک، پنجره، پِنشت، تاببازي، ترکهبازي، ترنابازي، تيرونبازي، جستو خيز، جفتک چارکش، چال مال خدا، چرخک، چشمک، چوبتوپ، حسن کمال، حمومک مورچهداره، خاله رورو، خاله ديگ بهسر، دختر گريه مىکنه، دستمال، دوزيازي، دوقوز بپرک، ريگبازي، زوري،زوو، سُکسُک، سهپايه، سه نفر کله ملوق، شلاقبازي، شير ديدم، شير يا خط، طاق يا جفت، عرقچينک، عمو زنجيرباف، عموسبزىفروش، قايم باشک، قلعهبازي، قلعه ٔ شاه مال منه، کبوتربازي، کلاهبردار، کوشک، گربه ٔ خاله پيرزن، گردوبازي، گردو شکستن، گرگم به هوا، لبوداغه لبو، لىلي، مدادبازي، مَلمَلىگو، مولودي، ميخ طويله، ميخک، نقطهبازي، نون بيار کباب ببر، هالنگه، هسته ٔ خرمابازي، هفت سنگ، هل و گلاب، ياسمن و نسترن، يک کلافه و ....
آب اومد، کدوم آب
اين بازى در واقع ترانهاى است که بين استاد و شاگرد يا شاگردان رد و بدل مىشود. ترانه پايان مشخصى ندارد و مىتواند برحسب استعداد استاد و حوصله ٔ شاگردان ادامه يابد. ترانه اينگونه آغاز مىشود : استاد: يه مرغ زردى داشتم، خيلى دوسش مىداشتم، توله هه اومد و بردش، سرپا نشست و خوردش ... سگ اومد . شاگردها: کدوم سگ؟ استاد: همون سگ که مرغو خورده . شاگردها: کدوم مرغ؟ استاد: همون مرغ زرد پاکوتاه، گردن هما که شيش قرون تا هش قرون مىخريدنش، نمىدادمش ...
آسياب بچرخ
بازيکنان دستهاى يکديگر را گرفته و دايرهوار مىايستند. آنگاه يکى از بازيکنان فرمان داده و مىگويد: 'آسياب بچرخ' . با اين فرمان بازيکنان با سرعت زياد شروع به چرخيدن مىکنند تا آنکه سر آنها گيج رفته و بر زمين بىافتند .
آسياب بشين
بازيکنان دست يکديگر را گرفته و دايرهوار مىايستند. يکى از آنها استاد شده و خطاب به بازيکنان مىگويد: آسياب بشين. آنگاه همگى نشسته و مىگويند: 'مىشينم ' . بعد از آن هربار که استاد مىگويد: 'جون خاله جون' يا 'جون عمهجون ' ، همگى مىگويند: 'پا نمىشم' و زمانى که استاد مىگويد: 'جون چمدون' همگى مىگويند: 'پا مىشم' و بعد بلند مىشوند. دوباره استاد آنها را مورد خطاب قرار داده و مىگويد: 'آسياب قليان بکش' ؛ آنگاه همگى قليان کشيده و در واقع اداى قليانکشيدن را درمىآورند. سپس استاد مىگويد: 'آسياب بخواب' و همگى خود را کج مىکنند و در آخر استاد مىگويد: 'آسياب بچرخ' ، که همگى دست يکديگر را گرفته و دور خود مىچرخند و بازى پايان مىگيرد .
بازی های محلی تهران
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com