M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,858
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
در مراکش همچون الجزایر، مصر علیا، مناطق بیابانی سوریه، و آناتولی شرقی گروههای قبیلهای و چادرنشین از قدرت بسیاری برخوردار بودند. اما این منطقه برخلاف مناطق مذکور دارای یک دولت مستقل بود. رژیم حاکم بر مراکش رژیمی خلافتی بود. طبقات سـ*ـیاسی واسطه مثل اشراف زمیندار در این منطقه تقریباً ضعیف بودند و در عوض جوامع قبیلهای از قدرت نبستاً زیادی برخوردار بودند. در این منطقه علیرغم تلاش مداوم رهبران قبیلهای و صوفیان برای افزایش قدرت خود به هیچ وجه مشروعیت سلاطین زیر سؤال نمیرفت.
در اواخر قرن نوزدهم به دنبال نفوذ اقتصادی اروپاییان، رژیم حاکم بر مراکش واژگون گردید و در سال 1912 این منطقه به عنوان تحت الحمایه فرانسه و اسپانیا قرار گرفت. نخستین فرماندار فرانسه در مراکش مارشال لیوتی (1) نام داشت که به واسطهی سلطانها و قائدها بر این منطقه حکومت میکرد. فرانسویها با تهدید به استفاده از نیروی نظامی و مصادرهی زمینهای چراگاهی توانستند قبایل مختلف مراکش را تحت کنترل خود درآورند، آنها را خلع سلاح کنند، و به پرداخت مالیات وادار نمایند. دولت فرانسه همچنین پستهای نظامی مختلفی را در مراکش پدید آورد؛ از جمله این که افسرانی را مسؤول جمع آوری مالیاتها، نظارت بر بازار، و ساخت جادهها، بیمارستانها، و مدارس کرد. البته افسران مذکور به طور مستقیم وظایف اجرای خود در این منطقه را انجام نمیدادند بلکه در این راه از قائدها استفاده میکردند. آنان با قائدها روابط محرمانهای داشتند و از همین رو در انجام وظایف خود کاملاً موفق بودند. فرانسویان همچنین وظایف مهمی مثل کنترل عبور و مرور، صدور پروانه برای حمل سلاح، حل اختلافات، و نظارت بر قیمتها را بر عهده قائدها گذاردند.
مناطق جنوب اطلس در ابتدا خارج از کنترل مستقیم فرانسه و تحت ادارهی رهبران قبیلهای وفادار به این کشور قرار داشتند. موتوگی(2)، قوندافه (3)، و قلاویز (4) سه تن از رهبران مهم قبیلهای در مناطق جنوب اطلس بودند که کنترل مسیرهای منتهی به کوهستان اطلس را در دست داشتند. تا قبل از سال 1912 قاتدهای این مناطق اجازه داشتند سلاحهای مدرن را خریداری کنند، سربازانی برای خود داشته باشند و برای کنترل بر قلمرو خود قلعههایی را احداث نمایند. اما نهایتاً فرانسویان سلطهی مستقیم خود بر این مناطق را برقرار کردند.
فرانسویان همچنین نخبگان مذهبی مراکش را تحت کنترل خود درآوردند. اکثر زوایای صوفیگری سلطهی فرانسه را پذیرفتند، قبایل مختلف را به اطاعت از حکومت مرکزی ترغیب کردند، و در جهت برقراری صلح بین مردمان چادرنشین اطلس تلاشهای بسیاری را انجام دادند. صوفیان در ابتدا از قدرت و نفوذ بسیاری در مراکش برخوردار بودند. اما در اثر اقدامات فرانسویان به تدریج از این قدرت و نفوذ کاسته شد. تشکیل دادگاههای دولتی و صدور پروانه برای فعالیتهای تجاری از جمله اقداماتی بودند که به کاهش نفوذ صوفیان به ویژه شرقوهها (5) منجر شدند. مهاجرت روستائیان به شهرها در بعد از جنگ جهانی دوم نیز باعث کاهش تعداد نیروهای طرفدار صوفیان در روستاها گردیدند. علاوه بر صوفیان، علما و تشکیلات قضایی آنها نیز تحت کنترل فرانسویان درآمدند. فرانسویان با هدف نظارت بر قضات وزارتخانهای را با نام وزارتخانهی دادگستری پدید آوردند و در سال 1914 قوانینی را در خصوص رویهی قضایی و حفظ اسناد ارائه نمودند. آنها (فرانسویان) همچنین تصمیمگیری در زمینهی جرایم کیفری را منحصراً در حیطهی مسؤولیت دادگاههای فرانسوی قرار دادند، و به تقویت بیش از پیش «دادگاههای عرفی» (6) بربرها در مراکش پرداختند.
سـ*ـیاستهای اجتماعی و آموزشی لیوتی نیز طوری طرحریزی شده بودند که باعث تقویت سلطهی فرانسه بر این منطقه شوند. او مدارس جدیدی را در فاس و دیگر مناطق احداث کرد تا به تعلیم و آموزش پسران اشراف بپردازند. در سال 1945 نیز « مدرسهی اداری مراکش» بنیان نهاده شد. به علاوه مدارس فنی، دانشکدههای اسلامی، و مدارس ابتدایی متعددی در رباط و فاس احداث گردیدند. مدارس سنتی اسلامی نیز به طور غیرمستقیم تحت حمایت فرانسه قرار گرفتند. به طور کلی سـ*ـیاستهای آموزش فرانسه در جهت ایجاد یک گروه نخبهی سرسپرده و طرفدار خود در مراکش قرار داشت. البته این سـ*ـیاستها نه تنها باعث ظهور یک گروه نخبهی طرفدار فرانسه شدند بلکه باعث ظهور نسلی از روشنفکران مبارز و بیگانه ستیز گردیدند.
در اواخر قرن نوزدهم به دنبال نفوذ اقتصادی اروپاییان، رژیم حاکم بر مراکش واژگون گردید و در سال 1912 این منطقه به عنوان تحت الحمایه فرانسه و اسپانیا قرار گرفت. نخستین فرماندار فرانسه در مراکش مارشال لیوتی (1) نام داشت که به واسطهی سلطانها و قائدها بر این منطقه حکومت میکرد. فرانسویها با تهدید به استفاده از نیروی نظامی و مصادرهی زمینهای چراگاهی توانستند قبایل مختلف مراکش را تحت کنترل خود درآورند، آنها را خلع سلاح کنند، و به پرداخت مالیات وادار نمایند. دولت فرانسه همچنین پستهای نظامی مختلفی را در مراکش پدید آورد؛ از جمله این که افسرانی را مسؤول جمع آوری مالیاتها، نظارت بر بازار، و ساخت جادهها، بیمارستانها، و مدارس کرد. البته افسران مذکور به طور مستقیم وظایف اجرای خود در این منطقه را انجام نمیدادند بلکه در این راه از قائدها استفاده میکردند. آنان با قائدها روابط محرمانهای داشتند و از همین رو در انجام وظایف خود کاملاً موفق بودند. فرانسویان همچنین وظایف مهمی مثل کنترل عبور و مرور، صدور پروانه برای حمل سلاح، حل اختلافات، و نظارت بر قیمتها را بر عهده قائدها گذاردند.
مناطق جنوب اطلس در ابتدا خارج از کنترل مستقیم فرانسه و تحت ادارهی رهبران قبیلهای وفادار به این کشور قرار داشتند. موتوگی(2)، قوندافه (3)، و قلاویز (4) سه تن از رهبران مهم قبیلهای در مناطق جنوب اطلس بودند که کنترل مسیرهای منتهی به کوهستان اطلس را در دست داشتند. تا قبل از سال 1912 قاتدهای این مناطق اجازه داشتند سلاحهای مدرن را خریداری کنند، سربازانی برای خود داشته باشند و برای کنترل بر قلمرو خود قلعههایی را احداث نمایند. اما نهایتاً فرانسویان سلطهی مستقیم خود بر این مناطق را برقرار کردند.
فرانسویان همچنین نخبگان مذهبی مراکش را تحت کنترل خود درآوردند. اکثر زوایای صوفیگری سلطهی فرانسه را پذیرفتند، قبایل مختلف را به اطاعت از حکومت مرکزی ترغیب کردند، و در جهت برقراری صلح بین مردمان چادرنشین اطلس تلاشهای بسیاری را انجام دادند. صوفیان در ابتدا از قدرت و نفوذ بسیاری در مراکش برخوردار بودند. اما در اثر اقدامات فرانسویان به تدریج از این قدرت و نفوذ کاسته شد. تشکیل دادگاههای دولتی و صدور پروانه برای فعالیتهای تجاری از جمله اقداماتی بودند که به کاهش نفوذ صوفیان به ویژه شرقوهها (5) منجر شدند. مهاجرت روستائیان به شهرها در بعد از جنگ جهانی دوم نیز باعث کاهش تعداد نیروهای طرفدار صوفیان در روستاها گردیدند. علاوه بر صوفیان، علما و تشکیلات قضایی آنها نیز تحت کنترل فرانسویان درآمدند. فرانسویان با هدف نظارت بر قضات وزارتخانهای را با نام وزارتخانهی دادگستری پدید آوردند و در سال 1914 قوانینی را در خصوص رویهی قضایی و حفظ اسناد ارائه نمودند. آنها (فرانسویان) همچنین تصمیمگیری در زمینهی جرایم کیفری را منحصراً در حیطهی مسؤولیت دادگاههای فرانسوی قرار دادند، و به تقویت بیش از پیش «دادگاههای عرفی» (6) بربرها در مراکش پرداختند.
سـ*ـیاستهای اجتماعی و آموزشی لیوتی نیز طوری طرحریزی شده بودند که باعث تقویت سلطهی فرانسه بر این منطقه شوند. او مدارس جدیدی را در فاس و دیگر مناطق احداث کرد تا به تعلیم و آموزش پسران اشراف بپردازند. در سال 1945 نیز « مدرسهی اداری مراکش» بنیان نهاده شد. به علاوه مدارس فنی، دانشکدههای اسلامی، و مدارس ابتدایی متعددی در رباط و فاس احداث گردیدند. مدارس سنتی اسلامی نیز به طور غیرمستقیم تحت حمایت فرانسه قرار گرفتند. به طور کلی سـ*ـیاستهای آموزش فرانسه در جهت ایجاد یک گروه نخبهی سرسپرده و طرفدار خود در مراکش قرار داشت. البته این سـ*ـیاستها نه تنها باعث ظهور یک گروه نخبهی طرفدار فرانسه شدند بلکه باعث ظهور نسلی از روشنفکران مبارز و بیگانه ستیز گردیدند.
تاریخ مراکش معاصر
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com