خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,126
امتیاز واکنش
9,013
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
دلم هیچ چیز نمی خواهد
جز گپ ریز ریز با مادرم
هی من حرف بزنم
هی او چای تازه دم بریزد
هی چایم سرد بشود
هی دلم گرم
آنجا که چایت سرد می شود و دلت گرم
خانه “مادر” است


«دلنوشته هایی برای مادر»

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,126
امتیاز واکنش
9,013
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
از مادری پرسیدند
«کدامیک از فرزندان خود را» «بیش از دیگری» دوست میداری؟
مادر گفت
غایب آنها را تا وقتی که «بازگردد»
بیمار آنها را تا وقتی که «خوب شود»
کوچکترین آنها را تا وقتیکه «بزرگ شود»
و «همه آنها را»،
تا «وقتی که زنده هستم» دوست دارم


«دلنوشته هایی برای مادر»

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,126
امتیاز واکنش
9,013
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
مادرم
هر روز صبح
پا دردش را با بوی نان تازه عوض می کند
و همیشه فراموش می کند
که سنش پنجاه سال از سن زمین بیشتر است
پنجاه سال که پرواز نکرده است
پنجاه سال است که
مثل آدمهای معمولی لباس می پوشد
روسری سر می کند
زنبیل بر می دارد و در ایستگاههای معین پیاده می شود
هر هشت ساعت یکبار
آستامینوفن
روزی سه بار
سردردش را
لا به لای چادر نماز خواب می کند
و بدون آنکه عطری بزند
میشود از قرنهای قبل
بوی بودنش را حس کرد
مادرم تنها فرشته ای ست که پنجاه سال است که پرواز کردن را کنار گذاشته تا همسایه ها صدایش کنند “زینت”
(اصغر اسدپور)


«دلنوشته هایی برای مادر»

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,126
امتیاز واکنش
9,013
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
گاهی دلت میخواهد سرما بخوری
وقتی میدانی یک نفر مدام
وقت و بی وقت با لیوانی از بنفشه و آویشن
با چشمانی نگران به سمتت می آید
وقتی یک نفر در همهمه آدمهای سخت شهر تنها تو برایش مهم میشوی
وقتی به دور از بقیه میخواهد در آ*غو*شش راحت سرفه کنی
کاسه ی سوپ در دست راستش
و قلبی پر از مهر در دست چپش
تو از جنس کدامین فرشته های زمینی که اینچنین خود را مامور شاد کردن قلب من میدانی؟
مادر، من عاشق سرماخوردگی هستم
وقتی که تب بر من، انگشتان توست
و فضای خانه پر از عطر اسپندهاس
من عاشق بیماریم وقتی مادرم هست


«دلنوشته هایی برای مادر»

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,126
امتیاز واکنش
9,013
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
“مادرها” دروغ هایشان هم ثواب دارد
گرسنه که باشند میگویند سیرند
درد که داشته باشند میگویند خوبند
و با تمام غصه هایشان
باز هم برایمان میخندند


«دلنوشته هایی برای مادر»

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,126
امتیاز واکنش
9,013
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
مادر از ایرج میرزا :
پسر رو قدر مادر دان که دایم
کشد رنج پسر بیچاره مادر

برو بیش از پدر خواهش که خواهد
تو را بیش از پدر بیچاره مادر

زجان محبوب تر دارش که دارد
زجان محبوب تر بیچاره مادر

از این پهلو به آن پهلو نغلتد
شب از بیم خطر بیچاره مادر

نگهداری کند نه ماه و نه روز
تو را چون جان به بر بیچاره مادر

به وقت زادن تو مرگ خود را
بگیرد در نظر بیچاره مادر

بشوید کهنه و آراید او را
چو کمتر کارگر بیچاره مادر

تموز و دی تو را ساعت به ساعت
نماید خشک و تر بیچاره مادر

اگر یک عطسه آید از دماغت
پرد هوشش زسر بیچاره مادر

اگر یک سرفه بی جا نمایی
خورد خون جگر بیچاره مادر

برای این که شب راحت بخوابی
نخوابد تا سحر بیچاره مادر

دو سال از گریه روز و شب تو
نداند خواب و خور بیچاره مادر

چو دندان آوری رنجور گردی
کشد رنج دگر بیچاره مادر

سپس چون پا گرفتی ، تا نیافتی
خورد غم بیشتر بیچاره مادر

تو تا یک مختصر جانی بگیری
کند جان مختصر بیچاره مادر

به مکتب چون روی تا باز گردی
بود چشمش به در بیچاره مادر

وگر یک ربع ساعت دیر آیی
شود از خود به در بیچاره مادر

نبیند هیچکس زحمت به دنیا
ز مادر بیشتر بیچاره مادر

تمام حا صلش از زحمت این است
که دارد یک پسر بیچاره مادر


«دلنوشته هایی برای مادر»

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,126
امتیاز واکنش
9,013
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
مـادرم،یـارم بـود!!از مـن خستـه نـشد!!عاشقـم بـود!!و چقـدر افتـخـار میکنـم بـه مـادرم!!
به افتخـار مادر ها!!که با عشق زیادشان مارا بزرگ کردند!!دستانمان را گرفتند!!مواقع سختی ها،پشتمان را خالی نکردند،حتی اگر پشتشان را خالی میکردیم!!


«دلنوشته هایی برای مادر»

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,126
امتیاز واکنش
9,013
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
پناه من کیست …؟



من زاده شدم به عشق مادر

پرورده شدم به عشق مادر



در دامن او شدم چنین نور

پیوسته شدم به عشق مادر



بوی تن او بهار هر فصل

بشکفته شدم به عشق مادر



تعلیم نمودیم بیاموز

وارسته شدم به عشق مادر



از رنج زمان عبور دادی

نی خسته شدم به عشق مادر



آموخت مرا صبور باشم

دل بسته شدم به عشق مادر



هر ملک به زیر پای مادر

گل دسته شدم به عشق مادر



چون داد مرا ز شیره جان

لـ*ـب بسته شدم به عشق مادر



در ساحل قلب بی کرانش

وابسته شدم به عشق مادر

او رفت و سکوت من فرو ریخت



شاعر: امید ارجمندی


«دلنوشته هایی برای مادر»

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,126
امتیاز واکنش
9,013
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
نم از دیده بر دل روی مادر
منم مـسـ*ـت کمان ابــروی مادر



گل از خجلت نقابی بر رخش زد
چو آمد عطر مشکین بــوی مادر



ز رنج بی حد و این خرمن غم
سپیدی خیمه زد بر موی مادر



به پروازم به دشت آرزوها
روم از بیکران ها سوی مادر



بسی آواره گشتم سوی هر کوی
ندیدم خوش تر از این خوی مادر



هزاران روی و لعل لـ*ـب چه خواهم
چو دارم روی این دل جوی مادر



ز هر خار مغیلش گر رسد زخم
به تیماری روم بر کوی مادر



اسیری گشته ای ای طفل امید
اسیری در خم گیسوی مادر



شاعر: رامین امید


«دلنوشته هایی برای مادر»

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,126
امتیاز واکنش
9,013
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
مادرم ای بهتر از فصل بهار

مادرم روشن تر از هر چشمه سار



مادرم ای عطر ناب زندگی

مادرم ای شعله ی بخشندگی



مادرم ای حوری هفت آسمان

مادرم ای نام خوب و جاودان



مادرم ای حس خوب عاشقی

مادرم خوشتر ز عطر رازقی



مادرم ای مایه ی آرامشم

مادرم ای واژه ی آسایشم



مادرم ای جاودان در قلب من

مادرم ای صاحب این جسم و تن



مادرم می خواهمت تا فصل دور

مادرم پاینده باشی پر غرور



مادرم روزت مبارک ناز من

مادرم تنها تویی آواز من


«دلنوشته هایی برای مادر»

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا