خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,239
امتیاز واکنش
64,097
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
مسافرت ده ماهه امیرکبیر به روسیه به عنوان دبیر هیأت نمایندگی ایران به سرپرستی خسرو میرزا و انس و خدمت در دستگاه عباس میرزا ولیعهد، میرزا بزرگ قائم مقام (میرزا عیسی) و (پسرش میرزامحمد) قائم مقام دوم، تأثیر به سزایی در روحیه تجددخواهی امیرکبیر گذاشته بود که این احساسات، قهراً توسط وی به ناصرالدین شاه انتقال یافت. و چنان که می‌دانیم ناصرالدین شاه در ابتدای سلطنت به شدت تحت تأثیر امیر بوده و در اجرای منویات وی، اقدامات تجددخواهان های، انجام داد. امیرکبیر در دوره کوتاه صدارت خود(سه سال و سه ماهه) اقدامات ارزنده‌ای انجام داد که بیان همه‌ی آن‌ها موجب تطویل کلام است. اما از جمله کارهای تجدد خواهانه او اعزام دانشجو به خارج از کشور به منظور اخذ دستاوردهای تمدن غرب بود که سابقه آن به دوران ولایتعهدی عباس میرزا برمی گشت. استخدام معلمین و استادان اروپایی، نشر روزنامه و ترجمه کتب و تأسیس مدرسه عالی در تهران از دیگر کارهایی بود که وی بدین منظور انجام داد. تأسیس مدرسه دارالفنون به منظور تعلیم طب و فنون نظامی و السنه خارجی از جمله کارهایی بود که پس از عزلش به ثمر نشست. اما همه این اصلاحات با تضییقات و محدودیت‌های عدیدهای روبرو می‌شد که حاصل مناسبات سـ*ـیاسی ایران با دول غربی بود. به عنوان مثال اعزام دانشجو در زمان او نیز متأثر از همان معذوراتی بود که در زمان عباس میرزا حاکم بود. خاطر نشان می‌سازد که اعزم دانشجو به غرب همواره متأثر از رابـ*ـطه سـ*ـیاسی ایران با کشور مقصد و میزان سردی و گرمی روابط فی مابین بود و توان و تخصص کشورهای مختلف غربی به منظور پرورش جوانان در رشته های مختلف علمی، و نیاز کشور و خواست دانشجویان هرگز مورد توجه سـ*ـیاست مداران و اولیاء امور نبود. به عنوان مثال در مورد اعزام نخستین گروه دانشجویان به غرب در زمان فتحعلی شاه قاجار به همت عباس میرزای ولیعهد و قائم مقام فراهانی، نوشته‌اند: قرار بود این گروه به فرانسه اعزام شوند ولی چون میسر نشد، این گروه به انگلستان اعزام شدند.(آدمیت 1355: 167) آشنایی با تحولات سـ*ـیاسی آن عصر این واقعیت را متبادر به ذهن می‌سازد که تصمیم اولیه اعزام دانشجو به فرانسه در پی برقراری روابط سـ*ـیاسی ایران و فرانسه به منظور مقابله با روسیه تزاری اتخاذ گردیده بود، ولی صلح ناپلئون با روسیه طبق قرارداد تیلسیت و ناامیدی ایران از کمک نظامی فرانسه در جنگ ایران با روسیه و گرایش مجدد ایران به انگلستان، قهراً بر تصمیم انتخاب کشور میزبان برای اعزام دانشجویان نیز اثر گذاشته و در نتیجه دانشجویان ایرانی به انگلستان اعزام شدند. بنابراین آن چه مورد عنایت زمام داران نبود، زمینه های علمی و فنی دو کشور فرانسه و انگلیس و نیاز دانشجویان ایرانی به فراگیری علوم و فنون مورد نیاز ایران بود. بر همین سیاق مدت مدیدی، همین روابط سـ*ـیاسی با روسیه، انگلیس و فرانسه تعیین کننده هر نوع ارتباطی با این کشورها بود. در زمان امیرکبیر نیز تلاش می‌شد همین مناسبات سـ*ـیاسی، تنها عامل تعیین کننده‌ی حاکم بر روند فعالیت‌های تجدد طلبانه ی مبتنی بر اخذ دست آوردهای تمدن غرب باشد. لذا تصمیم امیرکبیر در انتخاب معلمین دارالفنون از اتریش، کاری خلاف عادت معهود، و روال مألوف بود. چنان که دکتر پلاک اتریشی با درک اندیشه امیر می‌نویسد: امیر نظام با وجود تجربه های تلخ، و مخالفت سختی که نسبت به نفوذ بیگانگان داشت، یقین می‌دانست که بدون جلب معلمان خارجی مقصودش حاصل نخواهد شد. اما نظر امیر آن بود که معلمان خارجی باید از مداخله در امور سـ*ـیاسی مملکت خودداری نمایند، و تنها به کار تدریس بپردازند. به همین ملاحظه از استخدام معلم روسی و انگلیسی و فرانسوی صرف نظر کرد.(آدمیت 1355: 356)


تاریخ مختصر ایران در دوره قاجار

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,239
امتیاز واکنش
64,097
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
این امر موجب نارضایتی سفیر انگلیس شد و درصدد بود امیرکبیر را از این تصمیم منصرف سازد. وی در نامه‌ای به پالمرستون نوشت: تصمیم میرزا تقی خان در بنای مدرسه‌ای برای تعلیم فنون نظامی به جوانان ایرانی نمونه‌ی بارزی است از یک دندگی و یا استقامت او، و بدون شک نقشه خود را پیش خواهد برد. همین که شنیدم می‌خواهد برای این مدرسه استادان و معلمین آلمانی استخدام کند، با او ملاقات کردم و خاطرنشان ساختم که اغلب دولت‌های آلمانی، کاملاً تحت نفوذ روسیه هستند و آوردن معلم از آن جا فرقی با استخدام از روسیه ندارد. این مطلب را خاصه در مورد اتریش تاکید نمودم. ولی ندیدم که حرف‌های من درباره اتریش در امیر تأثیری بکند.(آدمیت 1355: 291-292) امیرکبیر علی رغم نارضایتی وزیر مختار انگلیس با استخدام معلم از آلمان و اتریش، «ژان داوودخان» را در سال 1266 برای استخدام معلمین به اتریش، نمسه و پروس فرستاد و از آوردن استادان انگلیسی، فرانسوی و به طریق اولی، روسی اجتناب کرد و خواست خود را در این امر تحقق بخشید.(آدمیت 1355: 356)

با قتل امیرکبیر که مانع و رادعی در برابر فساد درباریان و زد و بندهای وابستگان به سفارت روس و انگلیس بود، مجدداً راه برای رشوه گرفتن‌ها و خیـ*ـانت ورزی ها و وطن فروشی برخی از زمام داران این مرز و بوم باز شد و مأمورین دول غربی که به خصیصه پول پرستی درباریان ایران واقف بودند از بذل هدایا جهت رسیدن به مطامع خود، کوتاهی روا نمی‌داشتند.

وابستگی به بیگانگان و گرفتن رشوه از نمایندگان دول غربی به هراسم و رسم، چنان در بین برخی از رجال سپاسی ایران شایع بود که غالب آنان به وابستگی خود به یکی از دو قطب قدرت یعنی انگلیس و روسیه افتخار نیز می‌کردند. و داشتن برچسب روسوفیل و انگلوفیل نه تنها موجب سرافکندگی رجال دربار قاجار نبود، بلکه موجب تفاخر آنان نیز بود و در مجامع سـ*ـیاسی و جلسات رسمی و غیررسمی از سـ*ـیاست دول مذکور دفاع کرده و با یکدیگر مباحثه و گاهی مشاجره و مناقشه می‌کردند. همین وابستگی‌های مبتنی بر جیره خواری و مواجب گیری، در عقد قراردادها و معاهدات سـ*ـیاسی، نظامی و تجاری دخیل بود. چنان که در نیمه دوم دوره سلطنت ناصرالدین شاه، عده‌ای از خارجیان تقاضای بهره برداری از معادن و سایر منابع کشور را کردند و برخی از آنان نیز توانستند امتیازاتی کسب کنند اولین و مهم‌ترین آن‌ها عبارت از امتیازی بود که در 1289ق(1872م) به بارون رویتر «Baron George de Reuter» اعطا شد(ورهرام 1385: 78) اقبال آشتیانی در مورد این قرارداد می‌نویسد: سال قبل از اولین سفرشاه به فرنگ، «سپه سالار» امتیاز خط آهنی را در ایران از رشت به تهران و از تهران به خلیج فارس به مدت هفتاد سال به یک نفر از اتباع انگلیس به نام بارون رویتر واگذاشت، و قرار شد که اگر صاحب امتیاز از اول سال 1291تا 15 ماه بعد شروع به کار نکند 40000 لیره انگلیسی به ایران دادنی باشد. این امتیازنامه که تقریباً تمام اختیار امور اقتصادی ایران را در مدت هفتاد سال، به یک تن خارجی وامی گذاشت و حق استخراج عموم معادن کشور (به اسثنای طلا و نقره و احجار کریمه)، و استفاده از تمام جنگل‌ها، و قنوات و مجاری آب‌ها، و حق صدور همه نوع محصولات مملکتی، و تأسیس بانک و پست و تلگراف و کارخانجات و غیره را به او می‌داد به هیچ وجه با منافع ایران سازش نداشت. پی بردن ایران به خبط و خطای خود و سختی اجرای آن برای رویتر موجب شد که بالاخره این قرارداد به مرحله اجرا درنیاید، و ایران ودیعه رویتر را به نفع خود ضبط کند. پی گیری رویتر بر بازپس گرفتن ودیعه مذکور و نظر ایران بر استمالت از او موجب شد که در 27جمادی الاولی سال 1306 امتیاز تأسیس بانک شاهی به مدت 60سال به بارون مذکور واگذار شود و حق انتشار پول کاغذی منحصراً به آن بانک اعطا گردد(اقبال آشتیانی، بی‌تا: 837-838) جالب این که نوشته‌اند: واسطه عقد این قرارداد، میرزا ملکم خان بود. میرزا ملکم خانی که ناظم الاسلام کرمانی «مولف تاریخ بیداری ایرانیان» ضمن تجلیل از وی، از قول ظل السلطان در تاریخ مسعودی می‌نویسد: این شخص فیلسوف و معلم اول است، خالی از اغراق، به عقیده من مثل ارسطاطالیس و افلاطون است. بلکه از علوماتی که امروز هست و آن روز نبوده و در دو هزار، سه هزار سال قبل، بر آن‌ها برتری دارد». (ناظم الاسلام کرمانی 1346: 150)


تاریخ مختصر ایران در دوره قاجار

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,239
امتیاز واکنش
64,097
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
آری همین منادی آزدی خواهی و اصلاح طلبی و مروج قانون، در تمام مدتی که در دستگاه حکومت ناصرالدین شاه دارای سمت رسمی بود می‌کوشید برای انگلیسی‌ها، امتیازاتی در ایران تحصیل کند که مهم‌ترین آن‌ها امتیاز «بارون جولیوس دو رویتر» بود که گفته‌اند: ملکم مبلغی برای خود و پنجاه هزار لیره برای مشیرالدوله از بارون دو رویتر گرفته بود، (آرین پور 1355، ج1: 316) امتیازی که به قول لرد کرزن «عجیب‌ترین امتیازی بد که یک دولت به موجب آن کلیه‌ی منابع ثروت خود را به بیگانه می‌داد» (آرین پور 1355، ج 1: 316) نمونه دیگر اعطای این گونه امتیازات، واگذاری امتیاز انحصار تنباکو به یک شرکت انگلیسی بود. طبق این امتیاز اداره‌ی کلیه محصول تنباکو و فروش و صدور آن به مدت 50سال به شرکت رژی واگذار شد. که پس از فتوای مرجع بزرگ تقلید حاج آقا میرزا حسن شیرازی مبنی بر تحریم استعمال تنباکو، و تبعیت مردم از حکم وی در عدم استعمال دخانیات، این قرارداد لغو شد و ناصرالدین شاه مجبور شد مبلغ 500000 به عنوان غرامت به کمپانی رژی بپردازد. (ورهرام 1385: 78) اقبال آشتیانی اعطای این امتیاز و دیگر امتیازات مضره از جمله امتیاز قرعه و لاتاری را نیز در زمره سیئات میرزا ملکم خان ثبت می‌کند و می‌نویسد: امین السلطان [4] در ماه شعبان 1306 ناصرالدین شاه را به فرنگستان برد، و شاه در طی این مسافرت که سفر سوم او به اروپا بود، و از شعبان 1306 تا سفر 1307 به طول انجامید، به تشویق امین السلطان و دلالی ملکم خان ناظم الدوله، سفیر ایران در دربار لندن، که اصلاً از ارامنه جلفای اصفهان و مردی جاه طلب و بی‌مایه و شیاد و پول دوست بود، بعضی امتیازات بسیار مضر، به اتباع انگلیسی داد و گیرندگان این امتیازات با دادن رشوه‌ی فراوان، به ملکم خان و امین السلطان و هدیه های گران بها به ناصرالدین شاه، به تحصیل آن‌ها نائل آمدند و از جمله این امتیازات یکی حق قرعه کشی و لاتاری و افتتاح قمارخانه بود در ایران، که ابتدا ملکم اجازه آن را از شاه برای خود گرفت، سپس آن اجازه نامه را به هیئتی از صاحبان سهام انگلیسی فروخت. دیگر واگذاری امتیاز انحصاری خرید و فروش و تهیه تنباکو و توتون و انفیه ی ایران در داخله و خارجه، به شرکتی انگلیسی به مدت پنجاه سال بود. قرار این امتیاز نیز در طی سفر اخیر شاه در انگلیس داده شد ولی امتیازنامه‌ی آن در 28رجب 1308 به امضاء رسید (اقبال آشتیانی، بی‌تا: 845) امتیاز قرعه و لاتاری و افتتاح قمارخانه را ناصرالدین شاه پس از برگشتن به تهران و آگاه شدن از مراتب طراری ملکم، فوراً ملغی نمود و مملکم مغضوب و معزول شد. لیکن دولت ایران هیچ وقت توفیق نیافت که پول‌هایی را که ملکم از این بابت از شرکاء، به نام دولت گرفته بود و خسارت آن به ایران رسیده بود را از او وصول نماید.(اقبال آشتیانی، بی‌تا : 845-846) مرحوم اقبال آشتیانی در مورد اقدامات اصلاح طلبانه در زمان ناصرالدین شاه می‌نویسد: عمده‌ی آشنایی ایران با تمدن جدید در دوره ناصرالدین شاه نتیجه بذل عنایت مخصوص سه تن از وزراء تجدد دوست اوست، اول امیرکبیر، دوم حاجی میرزا حسین خان مشیرالدوله سپه سالار اعظم که در دو سفر که شاه را به فرنگ برد به عیان محاسن و مصالح تمدن اروپایی را به او نمود، و بر اثر آن شاه به آوردن قسمتی از لوازم و تمدن جدید اقبال کرد، و سوم میرزا علی خان امین الملک که بعدها امین الدوله لقب گرفت. بعضی از تجار مثل حاجی محمد حسن اصفهانی «امین الضرب» و رجال دیگر مانند یحیی خان مشیرالدوله برادر سپه سالار، و اعتضادالسلطنه علیقلی میرزا نیز مؤید این نهضت بودند. از جمله اصلاحاتی که در این زمان در بخش ارتباطات صورت گرفت اصلاح پست توسط یک مستشار اتریشی در سال 1292 بود، و ایجاد یک خط تلگراف برقی بین قصر سلطنتی و باغ لاله زار در سال 1274، دو سال بعد به دستیاری علیقلی میراز اعتضادالسلطنه خط تلگراف بین تهران و سلطانیه کشیده شد و یک سال بعد آن را تا تبریز امتداد دادند. آوردن وسائل تأسیس ضراب خانه از فرنگستان به تهران در سال 1294 و بهره برداری از آن تحت نظر یک مستشار آلمانی و عده‌ای خبره فرانسوی. اقداماتی که در بخش حمل و نقل ریلی انجام شد عبارت بود از: احداث راه آهن بین تهران و حرم حضرت عبدالعظیم در سال 1301 و احداث خطی بین آمل و محمودآباد به همت حاجی محمد حسن امین الضرب در سال 1307 که به زودی از کار افتاد. امتیاز احداث خطی بین جلفا و تبریز و شعبه آن از صوفیان تا شرف خانه را روس‌ها گرفته بودند که آن را در سال 1334 به اتمام رساندند. این خط بعد از معاهده 1339 بین ایران و دولت جدید روسیه به ایران واگذار شد. در بخش صنایع کارخانه چراغ گاز حاجی میرزا حسن خان سپه سالار که در سال 1297 دایر شد و کارخانه قندسازی کهریزک که به همت میرزا علی خان امین الدوله در 1317 راه افتاد و کارخانجات بلورسازی و چینی سازی و ابریشم تابی که همه را امین الضرب تأسیس نمود و تعداد بالنسبه زیادی کارخانه های دیگر از قبیل کبریت سازی و نساجی که همه به علت رقابت‌های خارجی و نبودن سرمایه کافی و مردم خبره به زودی از کار افتاد. (اقبال آشتیانی، بی‌تا: 840 تا 843)


تاریخ مختصر ایران در دوره قاجار

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,239
امتیاز واکنش
64,097
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
اصلاحاتی که در زمان مظفرالدین شاه محقق شد بیش‌تر به دست امین الدوله بود. لازم به ذکر است که در آغاز سلطنت مظفرالدین شاه، تصدی اداره‌ی امور با میرزا علی اصغرخان امین السلطان بود، اما شاه وی را از هفت ماه صدارت، در اواخر 1314 معزول نمود و امین الدوله را از آذربایجان به تهران خواست و ریاست وزراء را در یازدهم ذی القعده آن سال به او واگذاشت و در رجب 1315 او را به صدرات منصوب نمود. امین الدوله در ایام صدارت خود جراید را آزاد و زیاد کرد و به تأسیس مدارس پرداخت و برای پیشرفت معاف انجمنی تأسیس نمود. وی برای سامان دادن به اوضاع بد مالی کشور و خزانه که حتی برای پرداخت مخارج اندرون شاه پولی نداشت، در صدد اداره منظم مالیه و گمرک بو خزانه برآمد و برای این کار علاوه بر جلوگیری از تقلبات و دزدی‌های مستوفیان و مأمورین مالی به آوردن مستشاران خارجی اقدام کرد، از آن جمله سه تن بلژیکی که مشهورترینشان «نوز» بود برای نظم گمرک و ضراب خانه و پست خانه به ایران آورد. اقدامات امین الدوله برای تعیین میزان دخل و خرج کشور و تنظیم بودجه و جلوگیری از رشوه خواری و تأسیس عدلیه، مخصوصاً محدود ساختن مواجب و مستمری اطرافیان شاه موجب علاقه‌مند و دشمنی ایشان شد و بالاخره به مدد اعوان و انصار امین السلطان موجب شدند که شاه امین الدوله را از صدرات عزل و برای بار دوم امین السلطان را به صدارت برگزیند. دوره دوم صدارت امین السلطان که از 1316تا 1321 به طول انجامید موجب دو استقراض و لطمات جبران ناپذیری به کشور شد. وی به جای جلوگیری از حیف و میل ثروت کشور، برای تأمین هزینه های سفرهای بیهوده شاه به فرنگ دست به استقراض خارجی زد و در سال 1318 و 1320 دو فقره قرض منحوس از دولت روسیه کرد و عواید گمرک شمال ایران را برای استهلاک این قرض‌ها در اختیار روس‌ها گذاشت. در سال 1318 قرض دیگری از انگلیس شد و در مقابل آن عایدات شیلات دریای خزر و پست خانه و تلگراف خانه و گمرکات فارس و خلیج فارس به گرو این دولت رفت. (اقبال آشتیانی، بی‌تا: 850)


تاریخ مختصر ایران در دوره قاجار

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,239
امتیاز واکنش
64,097
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
پی نوشت ها:

1. قسمتی از قاجاریه را که در ساحل راست گرگان سکونت داشتند یوخاری باش (یعنی ساکنان آن سر رودخانه) و مقیمین ساحل چپ اَشاقه باش (یعنی سکنه‌ی این سر رودخانه) می‌خواندند و هر یک از این دو قبیله هم به تیره های دیگری منقسم می‌شدند.(اقبال آشتیانی، بی‌تا: 755)

2. محمود محمود بر این باور است که حاج ابراهیم کلانتر سابق که داستان خیـ*ـانت وی به لطفعلی خان زند مشهور است. یکی از نخست وزیران وطن پرست ایران است و وی اولین شخصی است که گرفتار چنگال بی‌رحم سـ*ـیاست خارجی گردید. گنـ*ـاه غیرقابل عفو این مرد نامی آن بود که مانع گردید فتحعلی شاه، پیشنهادهای مهدی علی خان بهادر جنگ فرستاده فرمانفرمای هندوستان را عملی کند، یعنی مانع شد، شاه ایران به افغانستان لشکر کشیده آن قسمت از قلمرو ایران را خراب و ویران کند و امیر آن روز کابل را از امارت خلع نماید. این گله را سال بعد سرجان ملکم از صدراعظم ایران نمود و ایراد کرد که چرا مانع شد شهریار ایران انتقام شیعه های ایران را از افغان‌های سنی بکشد. صدراعظم ایران جواب می‌دهد: سـ*ـیاست از مذهب جداست. صلاح نبود شاه برای یک چنین کار کوچکی یک قسمت از مملکت خود را ویران کند و سکنه آن را قتل عام نماید. از این جواب سرجان ملکم، صدراعظم ایران را شناخت و با افکار او آشنا شد.(محمود 1353، ج1: 124-125)

3. ضعف دولت مرکزی و دسیسه های دول بیگانه در این دوره زمینه ساز مذهب سازی و ترویج عقاید نو ظهور و در نتیجه انشقاق جامعه و بروز جنگ‌ها و آشوب‌های مذهبی شد. یکی از فتنه‌هایی که در زمان محمد شاه قاجار رخ نمود و دامنه آن به عصر ناصری کشید و پس از آن نیز همواره زمینه ساز مشکلات سـ*ـیاسی و اجتماعی برای کشور بود، فتنه بابیه بود. در مورد چگونگی به وجود آمدن این فرقه عباس اقبال آشتیانی می‌نویسد: در اوایل دوره سلطنت فتحعلی شاه یکی از علمای شیعه بحرین به نام شیخ احمد بن زین الدین از اهالی احساء که در تشیع خود راه افراط و غلو می‌رفت، پس از مقیم شدن در عتباب در اصول دین بدعت گذاشت و از اصول خمسه دین سه رکن توحید و نبوت و امامت را پذیرفت و عدل و معاد (یعنی معاد جسمانی) را منکر شد و گفت که عدل هم مانند سایر صفات ثبوتیه‌ی خداست و علت ندارد که آن را بالاختصاص رکنی از ارکان اصول دین قرار دهند و معاد جسمانی را هم به آن علت که بدن پس از مرگ نابود می‌شود منکر شد و گفت تنها از انسان ماده لطیفی به جا می‌ماند و در این صورت در قیامت، رستاخیز جسم ممکن نیست. شیخ احمد احسائی اعتقاد به رکن دیگری را که پیروان او رکن رابع می‌خوانند لازم و از جمله اصول دین می‌شمرد و آن عقیده به یک نفر وکیل یا نایب از میان «شیعیان کامل» بود، که بین سایر شیعیان و امام غایب واسطه باشد. به عبارتی آنان، خدا را رکن اول (اصل توحید)، پیامبر را رکن دوم (اصل نبوت)، امام غایب را رکن سوم (اصل امامت) و نایب را رکن چهارم می‌دانستند، که شیخ احمد احسایی در این ایام خود را شیعه کامل می‌دانست (رکن رابع) پیروان شیخ احمد احسایی را شیخیه می‌خواندند


تاریخ مختصر ایران در دوره قاجار

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,239
امتیاز واکنش
64,097
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
(اقبال آشتیانی، بی‌تا: 816-817) به عبارتی شیخیه می‌گویند: چون امام زمان فقط می‌تواند به وصال خدا نائل آید، و ما نیز بدون واسطه نمی‌توانیم به وصال امام زمان نائل آئیم، باید واسطه و ربطی در بین باشد که ما را به آن حضرت ربط دهد، و آن شیخ است که آن را رکن رابع نامند، رکن اول، خداوند، و رکن دوم پیامبر، و رکن سوم امام، و رکن چهارم شیخ است، پس در غایت و نهایت، سیر ما به فنای در شیخ، و غایت سیر سیخ فنای در امام، و غایت سیر امام، فنای در حق است، و این چهار رکن لازم است.(حسینی تهرانی 1426، ج 5: 178)

پس از شیخ احمد ریاست فرقه شیخیه یعنی مقام شیعه کامل(رکن رابع) به یکی از شاگردانش که حاج کاظم رشتی بود رسید و سید تا سال 1259هجری قمری که فوت کرد از طرف شیخیه به این حیث شناخته می‌شد. بعد از وفات حاج سید کاظم رشتی بین دو تن از شاگردان او در باب جانشینی استاد رقابت درگرفت و هر کدام این مقام را از آن خود دانستند یکی حاج محمد کریم خان قاجار؛ دیگری سید علی محمد شیرازی. سید علی محمد به جای عنوان شیعه کامل و رکن رابع خود را باب خواند، و غرض او از اختیار این کلمه که از زمان غیبت کبری وکلای امام غایب را به همان عنوان خوانده بودند آن بود که او وسیله‌ی ارتباط یافتن با امام زمان و راه وصول به این فیض است. حاج محمد کریم خان هم چنین به ریاست شیخیه اصحاب شیخ احمد و سید کاظم ماند، در حالی که سید علی محمد به تدریج به تأسیس مذهبی تازه که بابیه خوانده شد قیام نمود. اندکی بعد سیدعلی محمد پای ادعا را بالاتر نهاد و خود را همان امام غایب دانست. وی کتابی آورد به نام «بیان» که آن را به زعم خود ناسخ قرآن می‌پنداشت. تا بالاخره او را که تحت حمایت معتمدالدوله مدتی در اصفهان می‌زیست پس از فوت معتمدالدوله در 1263 هجری قمری به دستور محمد شاه دست گیر و از اصفهان به آذربایجان بردند و در قلعه چهریق زندانی کردند و در 1266 اعدام کردند.(اقبال آشتیانی، بی‌تا: 817-818)

4. پس از فوت مستوفی الممالک ناصرالدین شاه مقام صدارت را در عهده میرزا علی اصغرخان امین السلطان پسرآقا محمد ابراهیم آبدارباشی که در این تاریخ هنوز سی سال نداشت گذاشت و بعدها او را وزیراعظم لقب داد. امین السلطان تا آخر سلطنت شاه (و مدتی از دوران سلطنت مظفرالدین شاه) به صدارت باقی بود و چون مردی بسیار باهوش و دسیسه کار بود و به زودی بر مزاج شاه استیلا یافت و علاوه بر صدارت وزارت خانه های دربار و داخله و گمرک و خزانه و اداره ضراب خانه و حکومت بنادر را در دست خود گرفت. اما با وجود آن اقتدار چندان به اصلاح حال کشور و ترقی آن توجهی نداشت. (اقبال آشتیانی، بی‌تا: 844-845)
#راسخون


تاریخ مختصر ایران در دوره قاجار

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا